به گزارش بولتن نیوز، با آغاز این فرایند، طرف مقابل به رهبری آمریکا سعی کرد تا با فراهم کردن زمینه نشست وین، ابتکار عمل را در دست گرفته و مانع از قدرتنمایی بیشتر روسیه و شکستهای میدانی بیشتر در صحنه سوریه شود.
سه لایه موثر در بحران سوریه
در بحران سوریه ما شاهد سه لایه بینالمللی، منطقهای و ملی در دو جبهه حامیان نظام سوریه و معارضین این نظام هستیم که هرکدام به میزان وزن خود در حال نقشآفرینی در این بحران هستند. لذا آنچه این بحران را پیچیدهتر کرده آن است که برای حل سیاسی بحران، به صورت همزمان باید دو جبهه موافق و مخالف نظام سوریه و همچنین هر یک از سطوح، به یک اشتراک نظر برای پایان بحران دست یابند. لایه بینالملل که با ورود روسیه وزن بالایی پیدا کرد، شامل آمریکا، فرانسه و انگلیس در جبهه مخالفان نظام سوریه است که روسیه، ایران و تا حدودی چین را در مقابل خود میبیند. لایه دوم که منطقهای است، از دو جبههی موسوم به محور مقاومت در مقابل جبهه ارتجاع، ترکی و عبری (بهصورت پنهان) تشکیل شده. آخرین لایه در این بحران لایه داخلی سوریه است؛ نظام حاکم با محوریت بشار اسد در مقابل معارضین است که به ترتیب قدرت میتوان از داعش، جبهه النصره و همراهانش، جبهه الاسلامیه و ارتش آزاد در میان معارضان نام برد.
1- تاریخچه نشستهای سیاسی برای حل بحران سوریه
در ژوئن 2012 نشست ژنو 1 برگزار شد، کشورهاي موسوم به گروه اقدام توافق کردند که دولت انتقالي در سوريه بايد از طريق رضايت متقابل شکل بگيرد. نکته مهم در این بیانیه عدم سپردن تکلیف دولت انتقالی به مردم سوریه بود. ایران به عدم توجه به نقش مردم سوریه اعتراض داشت. در بيانيه ژنو1 تصريح نشده است که بشار اسد، رئیسجمهور فعلي سوريه بايد لزوماً از قدرت کنارهگیری کند. بلکه آنچه بر آن توافق شد آغاز روند انتقال قدرت با رضايت طرفين بوده است.
در 22 ژانویه 2014 نشست ژنو2 در شهر مونتروی سوئیس برگزار شد. این نشست از جهتی خاص به شمار میرفت؛ برای اولین بار دو طرف بحران یعنی دولت سوریه و گروه معارض مورد حمایت مخالفان موسوم به «ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و مخالف دولت سوریه» رو به روی هم و پشت میز مذاکره با هم مواجه میشدند. اما این نشست هم نتوانست نتایجی خاص و تعیین کننده را در برداشته باشد و بدون نتیجه به پایان رسید. از ویژگیهای این نشست پس گرفتن دعوت از جمهوری اسلامی از سوی بان کی مون ساعاتی قبل از شروع نشست بود. نشست ژنو3 هم در اردیبهشت 94 برگزار شد ونتیجه مشخصی دربر نداشت.
اما نشست وین که چندی قبل برگزار شد، یکی از موفقترین نشستهایی بوده است که طی این سالها در خصوص سوریه برگزار شده است. در این نشست طرفین طی یک روز به بیانیهای 9 بندی رسیدند. در نشست وین تأکید شد كه نقشه راهی ترسیم شود که ابتدا تروریسم و داعش منکوب شوند و سپس طی مذاکره دولت انتقالی برای برگزاری انتخابات آزاد تشکیل شود. هم چنین مقرر شد در نشست آتی طی 2 هفته آینده دولتها با مدالیته هایی برای رسیدن به این راهحل سیاسی دور هم جمع شوند. از ویژگیهای این نشست عقبنشینی مخالفان مبنی بر حذف بشار اسد بود که به نوعی پیروزی ایران و روسیه محسوب میشود.
2- نکتهها
برای درک صحیح چرایی رسیدن به این مرحله و سناریوهای هر سه لایه مخالفان نظام سوریه در این زمان ذکر چند نکته ضروری است:
اولاً: دولت اوباما به دنبال آن است که با نشست وین آبروی سیاسی خود را پس از قرار گرفتن در حالت انفعال با حضور قدرتمند روسیه و ایران در عرصه میدانی، بازیابی کند. امروزه عربستان و ترکیه دو بازیگر محوری لایه دوم در جبهه مخالفان نظام سوریه، در شرایط ضعیفی نسبت به قبل به سر میبرند. ترکیه با توجه به تداوم بحران داخلی با کردها و همچنین قدرتیابی کردهای سوریه در نوار شمالی، عملاً وزن خود در سوریه را تضعیف شده می بیند و به دنبال جبران سیاسی آن چیزی است که روی زمین از دست داده. البته با اعلام نتایج انتخابات پارلمانی اخیر این کشور و پیروزی حزب عدالت و توسعه، به نظر میرسد اردوغان بیپرواتر در پرونده سوریه رفتار کند. همچنین عربستان به دلیل عدم موفقیت در یمن و خلأ شدید نیروی نظامی، به فکر انتخاب یمن بجای سوریه و یا شاید معامله این دو است. لذا انتقال تروریستها از سوریه به یمن دور از ذهن نیست. لذا باید این را مدنظر داشت که عربستان و ترکیه به نشست وین بهعنوان تنها گزینهای مینگرند که شاید هم دلخواه آنها نیست.
ثانیاً: تا دور بعدی مذاکرات، محورهایی که به نظر می رسد راهی برای کسب برگ برنده از سوی جبههی مخالف طی دو هفته است، انجام عملیات در 4 محور لاذقیه به صورت ایذایی، درعا، ریف حلب و ریف دمشق (غوطه شرقی) است. جبههی مخالف مقاومت سعی دارد تا بتواند امتیاز بیشتری در این مذاکرات داشته باشد و در صورت موفقیت ممکن است جبهه حامی نظام سوریه تا حدودی دست برتر را از دست بدهد. احتمال عملیات در غوطه شرقی به دلیل نزدیکی آن به دمشق و حضور نیروهای جبهه الاسلامیه که بسیار با عربستان همسو است، بیش از دیگر محورهاست. همچنین در مقابل، جبهه مقاومت میتواند با تداوم عملیات در استانهای ادلب و حلب و بمباران مواضع معارضین چون داعش و جبهه النصره از سوی روسیه طی دو هفته آینده برتری خود را حفظ نماید.
ثالثاً: روند پیش بینی شده برای رسیدن به راهحل سیاسی شامل مبارزه با تروریسم، آتشبس، مذاکره، تشکیل دولت انتقالی و در پایان برگزاری انتخابات است. این روند با فرض موفقیت در مرحلههای مبارزه با تروریسم و برگزاری انتخابات سراسری بدون محدودیت، یک برد بزرگ برای جبههی حامیان نظام سوریه و محور مقاومت خواهد بود؛ زیرا ضمن کنترل تروریسم، تنها قدرت در لایهی داخلی که بتواند دولت انتقالی و انتخابات را مدیریت و اجرا کند نظام بشار اسد است.
رابعاً: در صورت شکست مذاکرات در این مرحله یا مرحلههای آتی، ایران دو دستاورد کسب کرده است؛ اولین دستاورد کسب وجهه سیاسی- بینالمللی برای نظام سوریه و عقبنشینی مخالفان از عدم پذیرش او است. این مساله البته در ژنو1 هم تا حدی رخ داد چرا که در آن نشست هم، هیچ بحثی در خصوص حضور یا عدم حضور بشار اسد در آینده سوریه نشد. نکته حائز اهمیت البته این است که ایران توانست تلاشهای عربستان و ترکیه برای درج چنین بحثی در بیانیه وین را خنثی سازد و بر نقش مردم در تعیین سرنوشت و آینده سوریه تاکید کند. با این وجود به نظر میرسد همچنان بحث درباره آینده بشار اسد، میتواند نشستهای آتی را تحت تاثیر قرار دهد کما اینکه لاوروف وزیر خارجه روسیه به تازگی گفته است: «درخواستهای عمومی برای کنار گذاشتن دولت دمشق به جای تهیه لیست گروههای تروریستی و مخالف، به شکست نشست وین درباره بحران سوریه منجر خواهد شد.» اما دستاورد دیگر، پذیرش رسمی نقش ایران در حل بحران سوریه است. ایران در این شرایط، میتواند با احتساب اصول کلی ایران در بحران سوریه از جمله حق اساسی مردم سوریه در تعیین سرنوشت خود، به کنشگری سیاسی پرداخته و همراه با روسیه، مانع از طراحی راهکارهای غیرمردمی برای پایان بحران سوریه شود. پیش از این، ایران به ژنو1 دعوت نشد و حضورش در ژنو2 هم مشروط به پذیرش مصوبات ژنو1 بود که ایران آن را نپذیرفت و دبیرکل سازمان ملل تحت فشار آمریکا، ناچار شد تا دعوتش از ایران را پس بگیرد.
خامساً: رسیدن به راهحل سیاسی تنها در حالی رخ میدهد که در هر سه لایه گفتهشده در هر دو جبههی موافقین و مخالفین نظام سوریه توافق رخ بدهد؛ یعنی در لایه بینالملل بالأخص میان روسیه، ایران و آمریکا، در لایه منطقهای بالأخص میان جمهوری اسلامی و همراهان او در مقابل ترکیه و عربستان و همچنین در لایهی داخلی میان نظام بشار اسد و معارضین داخلی. از سوی دیگر هماهنگی کلی میان دو جبههی موافقین و مخالفین نظام بشار اسد در هر سه لایه نیز باید صورت گیرد. لذا شکست مذاکرات دور از انتظار نیست، هرچند شرایط منطقهای بالأخص بازیگرانی چون عربستان و ترکیه میتوانند نقش لایه داخلی مخالفان را کمرنگتر کرده و تحت تأثیر قدرتهای بینالمللی چون آمریکا، ایران و روسیه ما شاهد آغاز راهحل سیاسی باشیم. تداوم راهحل سیاسی به چگونه رقم خوردن نبرد حلب بسیار بستگی دارد. جبهه مقاومت در صورت موفقیت در تداوم عملیات خود در این منطقه، میتواند تا حدودی راهحل سیاسی را تثبیت کند. پیروزی نبرد حلب ضمن آنکه دولت قانونی سوریه را به عنوان دست برتر میدان معرفی میکند، راهحل نظامی و ایجاد منطقه پروازممنوع در شمال سوریه و حلب از سوی مخالفان برای حل بحران را ناکارآمد میکند.
منبع:اندیشکده راهبردی تبیین