کد خبر: ۳۰۵۹۶۵
تاریخ انتشار:

بازیگران ماهِ سینمای ایران

ماهنامه سینمایی "همشهری 24" در هر شماره به بررسی بازی شش بازیگر در فیلم های در حال اکران سینمای ایران و نقاط ضعف و قوت آنان می پردازد. این سری مطالب را به صورت ماهانه به شما مخاطبان سینمادوست "مجله اینترنتی برترین ها" تقدیم می نماییم.
به گزارش بولتن نیوز، ماهنامه سینمایی "همشهری 24" در هر شماره به بررسی بازی شش بازیگر در فیلم های در حال اکران سینمای ایران و نقاط ضعف و قوت آنان می پردازد. این سری مطالب را به صورت ماهانه به شما مخاطبان سینمادوست "مجله اینترنتی برترین ها" تقدیم می نماییم. 

میترا حجار در «360 درجه»

بازیگر تئاتر است؛ معتاد و در آستانه فروپاشی.

از سخت ترین نقش های فیلم است. دلیل؟ محدودیتی که در نمایش ترکیب «بازیگر زن معتاد در آستانه فروپاشی» دست و پای فیلمساز و بازیگر را می بندد. به خصوص که شخصیت باید قدری اغواگر هم باشد تا تماشاگر متوجه شود قدیم ترها احساسی هم بین او و شخصیت اول فیلم وجود داشته است. تناسب بین این اجزا کار سختی است و حجار در دقایقی موفق بوده. مثلا وقتی اولین بار با جاوید رو به رو می شود این ترکیب، درست و منطقی و باورپذیر است و می شود عشق کهنه آنها را فهمید و درعین حال، حال بد و نشئگی اش را دید. 

بازیگران ماه سینمای ایران

اما در دیدار دوم، تعادل از بین می رود، شاید چون شخصیت باید فیلمنامه را جلو ببرد و وقت ندارد که به سبک دیدار اول، این وجود مختلف را نشان بدهد. به همین دلیل بخش عاطفی بالاتر می گیرد و خماری و نشئگی و فروپاشی رنگ می بازد. چیزی که می ماند زنی است که مرهمی بر زخم عشق قدیمی اش می گذارد. شاید سکانس دوم نیاز به اجرای دیگری، آن هم با کمک نور و گریم داشت تا تعادل شخصیت حفظ شود.



نیکی کریمی در «چهارشنبه 19 اردیبهشت»

زنی است که برای درمان بیماری شوهرش دست به هر کاری می زند.


از آن نقش هایی است که بازیگر شناخته شده باید حسابی سختی بکشد تا در آن جا بیفتد. مشکل، گذشته بازیگر است: این که کاری کند تا تماشاگر چهره قدیمی اش را به جا نیاورد. گریمور طبیعتا چهره را متناسب با طبقه اجتماعی و محل زندگی و... تغییر می دهد. اما واقعیت این است که اینها مثل غباری است روی چهره بازیگر، اگر از آن حالت خشک و تمیز و شق و رق خارج نشود. 

بازیگران ماه سینمای ایران

نیکی کریمی برای خروج از این حالت، با مقنعه اش بازی می کند یا با لباسش، اما مهم ترین ابزارش، کودکی که کنار دستش است را از یاد می برد. او با کودک مثل یک شیء برخورد می کند و سعی می کند بازی اش را در نگاه، تُن پایین صدا و اخم ها خلاصه کند. ضمن این که استراتژی قدیمی اش را هم از یاد نمی برد؛ او از چشم هایش کمک می گیرد و با نگاه، سعی می کند درد را منعکس کند. این نقش حالا قابل رویت است اما باورکردنش کار سختی است، شاید چون هنوز نیکی کریمی شیک را به یاد می آوریم.



ناصر آقایی در «360 درجه»

ظاهر وکیل دعاوی است اما در کارهای دیگری هم دست دارد، از جمله کارهای خلاق!


شاید مهم ترین ویژگی ناصر آقایی این باشد که تصویر آشنایی از او در ذهن مخاطب نیست، بنابراین تماشاگر هم او را قضاوت نمی کند و این ویژگی به درد شخصیت هایی می خورد که دوگانه اند و قرار است تصور تماشاگر را به هم بریزند. ناصر آقایی در این فیلم در دو سکانس حضور دارد: در سکانس اول، به عنوان وکیل همسر جاوید، در یک نمای متوسط رو به دوربین حرف می زند؛ آن هم درحالی که (به ظاهر) زندانی را عوض گرفته! جملات را رگباری ادا می کند و با پرونده ها و کیفش ور می رود. بعد هم که متوجه اشتباهش می شود به سرعت جایگاهش را تغییر می دهد: این بار از وکیل مدافع یک زندانی به یک مدعی تبدیل می شود. همه این اتفاقات در لحظه و و با یک میمیک ادا می شود. 

بازیگران ماه سینمای ایران

تفاوت، در لحن است: در بخش اول سعی می کند تندتند و بدون مکث مشتری را راضی کند و در بخش دوم، تحکم را به بیان سریع جملات اضافه می کند؛ آن هم در حالی که مثل یک صورت سنگی هیچ احساسی در او وجود ندارد. 

در سکانس دوم، او را به عنوان یک مباشر می بینیم که دستی هم در جنایت دارد. بازی و لحن همان است به علاوه این که لبخندی هم به آن اضافه شده که خونسردی اش را در بخش های قبل توجیه می کند، همان طور که دستپاچگی سکانس اول و گیجی اش را. ناصر آقایی تنها با لحنش موقعیت های مختلف می سازد؛ ویژگی ای که کمتر در بازیگران ایرانی دیده ایم.



امیر آقایی در «چهارشنبه 19 اردیبهشت» 

مردی است که با انتشار یک آگهی جنجال به پا می کند.


بازی با احساسات؛ این عبارت موقعیت فیلم را توضیح می دهد، همان طور که شیوه بازی بازیگران را عیان می کند. شخصیت امیر آقایی در این فیلم پر از احساسات است: احساس گناه نسبت به فرزندش، احساس همدلی نسبت به همه آنهایی که باید به شان کمک کرد، احساس عشق نسبت به نامزد قدیمی و... اما مهم ترین ویژگی، مخفی کردنشان پشت یک توجیه عقلانی است.
 
بازیگران ماه سینمای ایران

بنابراین طبیعی است که آقایی مثل یک مار زخم خورده دور خودش بپیچد، طغیان کند و داد بزند یا گاهی گوشه گیر شود و گریه کند، چون نمی تواند در فضای معقولی زندگی کند. اما همین جنون بازی آقایی را شکل می دهد؛ آقایی در برابر افراد مختلف، بروزهای متفاوتی دارد: در برابر نامزد قدیمی، همدلانه، در برابر همسرش، پرخاشگرانه و در برابر رفیق شفیق و مامور پلیس هم عقده گشایانه. اینها با هم متفاوت اند اما اگر بازیگر بتواند تنه ای برای شخصیت طراحی کند و این واکنش ها را به عنوان شاخ و برگ آن تنه در نظر بگیرد، نتیجه قابل باور می شود. کار آقایی طراحی بازی به گونه ای است که ما از او انتظار هر کاری را داریم، چون می دانیم احساسات همه وجودش را پر کرده. او متوجه هسته آتش فشانی نقش شده و با درجه بندی توانسته واکنش های مختلفی بیافریند.



بهاره رهنما در «360 درجه»

مرمر است؛ زنی که پارتی های شبانه برگزار می کند و واسطه فروش مواد است.


حضور بهاره رهنما در این نقش وجه کمیک دارد؛ نه به خاطر بازی های قبلی او در نقش های طنز بلکه بیشتر به خاطر لحن بازی اش. انتخاب او به عنوان یک زن اغواگر که دستی هم در خلاف دارد و می تواند هم عاشق باشد هم قاتل، انتخاب است عجیب و در عین حال متضاد با لحن فیلم. چرا متضاد؟ چون فیلم کمتر با این نوع شوخی ها وارد می شود.اما جنس بازی رهنما تبدیل کردن یک زن مرگبار است به زنی عادی که ادای آنها را در می آورد. به عطرزدن او دقت کنید: اغراق آمیز است اما مگر پنهان از چشم کارگردان انجام می شود؟ 

بازیگران ماه سینمای ایران

بهاره رهنما هنگام عطرزدن، حتی بیشتر از گذشته اغراق می کند. او می داند که باید این شخصیت را از حالت جدی درآورد و با توجه به جنس بازی، نوع کارگردانی و فیلمنامه، آن را بدل کند به هجویه؛ هجویه از زنان اغواگر قاتل، که معمولا بیش از حد شیک و پیک اند. اگر جنس بازی او به باقی فیلم نمی خورد مقصر کارگردانی است که از این نوع پاساژها در فیلمش کم گذاشته یا تصورش از این شخصیت متفاوت از بازیگر بوده. اما آنچه ما می بینیم فقط یک هجویه است و بهاره رهنما در این هجویه خوب و کارآمد است.



سحر احمدپور در «چهارشنبه 19 اردیبهشت»


دختری است که باید پول جور کند تا شوهرش را از زندان بیرون بیاورد
.

بازی نابازیگر؟ خب بله، سحر احمدپور شاید نابازیگر باشد اما در همان اپیزود سی دقیقه ای با همه وجودش بازی می کند. نشانه ای از تکنیک در بازی ای نیست، اما او آن قدر غرق در نقش است که ذهن مخاطب سمت غیرحرفه ای بودنش نمی رود. ظرافت بازی او در کاربرد درست و به موقع اکت های واقعی است. مثلا در استفاده از چادر، وقتی با مرد غریبه ای حرف می زند یا کنترل لحن بیان، وقتی رو به روی امیر آقایی از مشکلش می گوید.

بازیگران ماه سینمای ایران

عمده بازی او در سکانس دعوا و تلاشش برای نجات شوهرش از دست پسرخاله اش است اما آن نکته های درونی شده بازی اش در سکانس های دونفره بی سر و صدا شکل گرفته، در واکنش های صحیح نسبت به کنش های دیگران که نه اغراق آمیز است و نه کمتر از حد انتظار. بازی او، بازی نابازیگرانه است: باورپذیرکردن نقش با بروز به اندازه احساسات و شبیه خود زندگی شدن...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین