گروه بین الملل-مقدمه:گرچه طی دهههای گذشته، شاهد فعالیت گروههای سلفی- تکفیری و شکلگیری ساختارها و سازمانهای مختلف مبارزاتی آنها بودیم، اما بیتردید، پدیدهای به نام داعش، کریهترین، خشنترین و در عین حال سَرسپردهترین گروه از این دست است که تاکنون دیده شده است. علیرغم اینکه داعش، مرکز خلافتِ به اصطلاح اسلامی، اسلام مدنظرش را سرزمینهای عراق و شام قرار داده است، اما این گروه تروریستی درصدد برقراری خلافت مدنظرش در منطقهای به نام ولایت خراسان- شامل افغانستان، پاکستان و بخشهایی از آسیای میانه- نیز میباشد. با توجه به این مسئله و نیز اظهارات مقامات رسمی پاکستان در خصوص خطر اتحاد داعش با طالبان در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات صلح دولت افغانستان با طالبان و تهدید منطقهای ناشی از این موضوع و اعلام عزم پاکستان برای مبارزه با هر نوع فعالیت داعش در این کشور، مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسشهای مرتبط است:
به گزارش بولتن نيوز،زهرا محمودی* زمینههای نفوذ داعش در پاکستان
چیست؟ تحرکات داعش در پاکستان چگونه بوده است؟ آیا داعش میتواند نقش و
کارکرد طالبان را برای پاکستان در افغانستان ایفا کند؟ تهدیدات داعش برای
پاکستان کدام است؟
داعش پس از استیلا بر بخشهایی از خاک عراق و سوریه، درصدد گسترش دامنه نفوذ خود به افغانستان و پاکستان برآمده است. بر این اساس، گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام، در ١٣ ژانویه 2015، در ویدیویی، رسماً تشکیل شاخه خراسان خود را در افغانستان و پاکستان اعلام نمود. در این ویدیو، شاهدا... شاهد، سخنگوی سابق طالبان پاکستان با نام بردن برخی از فرماندهان داعش، آنها را مسئول بخشهایی از این گروه در افغانستان و پاکستان معرفی نمود. حافظ سعيدخان، رهبر طالبان منطقه اورکزي نیز به عنوان فرمانده شبهنظامیان داعش در ایالت بلوچستان معرفی گردید. شاهد صراحتاً اعلام کرد که وی به همراه پنج نفر از اعضای ارشد تحریک طالبان پاکستان متعهد به اتحاد با ابوبکر البغدادی، به عنوان خلیفه مسلمین میباشند و از تمامی دستورات وی اطاعت خواهند نمود. (www.nypost.com,2015)
1. زمینههای نفوذ و فعالیت داعش در پاکستان
1-1. اولین موضوعی که در رابطه با حضور و نفوذ داعش در پاکستان به ذهن خطور مینماید، زمینههای نفوذ و فعالیت این گروه در پاکستان است. داعش، پاکستان را برای فعالیت خود مطلوب میبیند، چراکه این کشور از نظر امنیتی با مشکلاتی نظیر حضور و فعالیت حدود 48 گروه تروریستی (Nazish,2014) و تمایل برخی از آنها برای پیوستن به داعش به عنوان گروهی متمولتر، خشنتر و مجهزتر مواجه است. بیثباتی و ناامنی ناشی از آن در بسیاری از مناطق پاکستان و ضعف دولت مرکزی در تأمین امنیت، یکی از مهمترین معضلات این کشور محسوب میگردد که البته برای داعش به مثابه فرصت تلقی میگردد.
1-2. از نظر ایدئولوژیکی نیز وجود تفکرات سلفی، مشابه با تفکرات داعش در میان گروههای تروریستی پاکستان نظیر لشکر طیبه، تحریک طالبان پاکستان و لشکر جهنگوی، باعث جلب توجه داعش به این کشور در راستای همکاری طرفین شده است. پاکستان همچنین، به عنوان منبع تأمین نیروی انسانی جهت مبارزه در جنگ سوریه و عراق مطلوب نظر داعش است؛ چراکه جوانانِ متأثر از تفکرات افراطی، به دلیل وجود فقر و فساد گسترده و عدم رضایت از شرایط موجود این کشور و همچنین، اعضای سایر گروههای تروریستی حاضر در پاکستان، گزینههای دلخواه داعش برای عضویت در این گروه و اعزام به جهاد مدنظر این گروه هستند.
1-3. از دیگر دلایل مطلوبیت پاکستان برای داعش، متغیر جغرافیایی است. هممرز بودن پاکستان با افغانستان و استفاده از این موضوع در راستای بیثبات و ناامن کردن افغانستان، عضوگیری از میان جوانان و اعضای سایر گروههای تروریستی حاضر در این کشور، استفاده از درآمد ناشی از قاچاق مواد مخدر در افغانستان، وجود مناطق ناامن در مرز دو کشور به عنوان بهشت امن تروریستها و همچنین هممرز بودن پاکستان با ج.ا.ایران به عنوان کشور پیشرو در مبارزه علیه داعش، جذابیت پاکستان را برای فعالیت این گروه دو چندان نموده است. باید در نظر داشت که داعش از حضور در پاکستان به عنوان ابزار تبلیغاتی درخصوص دامنه و گستره حضور، نفوذ، قدرت و محبوبیتش در منطقه و نیز مقابله با القاعده و ایمن الظواهری- که سالها در این منطقه حضور و نفوذ داشتهاند- استفاده خواهد کرد.
حال که زمینههای حضور داعش در پاکستان را بررسی نمودیم، در گام بعد، تحرکات داعش در این کشور را تبیین خواهیم نمود.
2. تحرکات داعش در پاکستان
داعش در راستای اجرایی نمودن طرح خراسان بزرگ، علاوه بر حضور پررنگ در افغانستان، نفوذ خزنده خود در پاکستان را نیز همزمان به پیش میبرد. در اوایل سپتامبر 2015، یک گروهی از شبهنظامیان هوادار داعش با عبور از مرز، از افغانستان به پاکستان آمدند و همراه خود، پرچمها و کتابچههایی به زبانهای پشتو، دری و فارسی با عنوان «فتاح» را در شهر پیشاور و نیز میان اردوگاههای پناهندگان افغان، واقع در حومه شهر، توزیع نمودند. در این جزوه آمده است هر مسلمانی موظف به پیروی از دستورات خلیفه است و بایستی به نوبه خود، به دولت اسلامی جهت مقابله با طاغوت یاری رساند، چراکه بقای اسلام، تنها از طریق جهاد با دشمنان ممکن خواهد بود. البته منابع محلی در پیشاور و خیبر پختونخواه معتقدند داعش از دو سال گذشته عضوگیری در پاکستان را آغاز نموده است و حدود 200 نفر شبهنظامی که عمدتاً عضو طالبان پاکستان و لشکر جهنگوی بودند، کشور را برای پیوستن به جهاد این گروه در عراق و سوریه ترک کردند. (Nazish,2014)
داعش همچنین با تشکیل یک شورای 10 نفره به نام «شاخه برنامهریزی استراتژیک» در پاکستان، درصدد مقابله با ارتش این کشور، تسهیل در استخدام جنگجویان محلی و اعزام آنها به عراق و سوریه و تقویت جایگاه این گروه در افغانستان و پاکستان برآمده است. (Ahmed,2015)
بر اساس اطلاعات موجود، لشکر جهنگوی با توجه به ارتباطش با داعش، اقدام به تأسیس اردوگاه آموزشی به نام قاضی عبدالرشید در اربیل عراق در سال 2013 نمود که در آنجا به شبهنظامیان، آموزشهای لازم، تعلیم داده میشد. (Nazish,2014) گروه احرار الاسلام به عنوان شاخهای از تحریک طالبان پاکستان، با فعالیت در چارچوب تفکرات داعش اعلام کرد که مبارزان این گروه برای کمک به داعش آماده هستند. تحریک طالبان پاکستان نیز از داعش حمایت میکند و برخی از اعضای تروریست آن، برای مبارزه با آنچه دشمنان اسلام میخوانند، به عراق و سوریه رفتهاند. گروه تحریک خلافت، بهعنوان یک گروه شبهنظامی دیگر پاکستانی بیانیهای در خصوص اتحاد با داعش منتشر نمود.
کشتار شیعیان پاکستان به عنوان یکی از نمادهای فعالیت داعش در این کشور محسوب میگردد. در یکی از خونبارترین حملات تروریستی در پاکستان از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون، افراد مسلح با حمله به یک اتوبوس حامل شیعیان، 45 نفر از آنها را به شهادت رساندند. در پی این حادثه، داعش به سرعت مسئولیت آن را بر عهده گرفت تا به این ترتیب نخستین عملیات تروریستی خود را در پاکستان انجام داده باشد. همه این موارد حکایت از این واقعیت دارد که داعش در پاکستان فعالیت میکند و در پی دستیابی به نفوذ بیشتر در منطقه است.
3. داعش، طالبانی دیگر برای پاکستان!
یکی از پرسشهایی که در رابطه با موضوع داعش و پاکستان مطرح میشود، این است که آیا داعش میتواند نقش و کارکرد طالبان را برای پاکستان در افغانستان ایفا کند؟ این یک حقیقت است که طالبان افغانستان به عنوان دارایی استراتژیک[1] برای پاکستان محسوب میشود. در حقیقت، تکوین گروهی به نام طالبان و ادامه حیات آن، به شدت متأثر از حمایتهای مالی، ایدئولوژیکی، آموزشی و نظامی پاکستان، به خصوص سرویس اطلاعات این کشور (آی.اس.آی) بوده و میباشد. استقرار يک دولت پشتون متشکل از عناصر و حلقههاي مورد نظر اسلامآباد در افغانستان، تشکيل پايگاه براي نيروهاي جنگجوي کشميري در این کشور و اعزام آنها به مناطق درگیری در کشمير، ايجاد زمينه مساعد تجارت با آسياي ميانه از طريق افغانستان، پايان دادن به منازعه تاريخي در خصوص خط دیوراند[2] و همچنين تحکيم موقعيت سوقالجيشي پاکستان در برابر دشمن ديرينهاش هند، از جمله اهداف پاکستان در افغانستان محسوب میشود که طالبان، به مثابه ابزاری جهت حصول به این اهداف محسوب میشوند. بر همین اساس است که مقامات افغان بارها اعلام کردهاند که ریشه ناامنیها در کشورشان به پاکستان و حمایت این کشور از تروریستها باز میگردد.
با گسترش حضور عناصر داعش در افغانستان، گروهی از اعضای طالبان که از عدم دستیابی به اهداف موردنظرشان در راستای تشکیل امارت اسلامی در پاکستان و افغانستان ناراضی هستند و البته گوشهچشمی نیز به حقوق و دستمُزد بالای اعضای داعش و هیجان ناشی از خشونت این گروه دارند، با ابوبکر البغدادی بیعت نموده و به مخالفت با طالبان و پیوستن به داعش اقدام کردهاند. اما اکثریت طالبان، پیش از اعلام خبر مرگ ملاعمر، وی را امیرالمؤمنین خود دانسته و بر مقابله با دشمنان او تأکید داشتند. با انتخاب ملااختر منصور به عنوان رهبر جدید طالبان، اکثریت طالبان لزوم اطاعت از وی به عنوان امیرالمؤمنین را سرلوحه کار خویش قرار دادهاند. در حال حاضر در افغانستان درگیریهایی میان برخی اعضای طالبان و داعش صورت گرفته و حتی تعدادی نیز در نتیجه این درگیریها کشته شدهاند، اما احتمالاً موضع پاکستان برطرف نمودن این درگیریها در راستای منافع خود در افغانستان خواهد بود. در مجموع میتوان گفت، با توجه به سابقه و نوع روابط مالی، نظامی، لجستیکی و نهایتاً آموزشی میان پاکستان و طالبان، طالبان برای پاکستان از جایگاه ویژهتری برخوردار است؛ اما اگر شرایط طوری پیش برود که داعش نیز به گونهای بتواند در افغانستان، منافع موردنظر پاکستان را فراهم آورد، حمایت از این گروه نیز گزینهای محتمل پیش روی مقامات اطلاعاتی و نظامی اسلامآباد خواهد بود.
4. تهدیدات داعش برای پاکستان
4-1. ارتش پاکستان با آغاز عملیات موسوم به «ضرب عضب»[3] در ماه ژوئن، در منطقه قبایلی نزدیک مرز افغانستان علیه تحریک طالبان پاکستان و سایر شبهنظامیان، میخواهد نشان دهد که با هدف مشخص و حساب شده، به نوعی به مطالبه عمومی مردم در راستای مبارزه با تروریسم پاسخ داده است. در مقابل این اقدام ارتش، شوراهای 10 نفره موسوم به شاخه برنامهریزی استراتژیکی، درصدد تحمیل تلفات به ارتش در جهت تلافی عملیات آن میباشند. البته مفتی حسن سواتی، مسؤل سابق تحریک طالبان پاکستان در پیشاور و از حامیان داعش، معتقد است حمله ارتش به شبه نظامیان در وزیرستان شمالی، برای آنها مطلوب به شمار میرود چراکه در پی این حملات، صدها تن از شبهنظامیان از گروههای خود جدا شده و به داعش پیوستهاند. (Yusufzai,2015)
4-2. تهدید دیگر داعش برای پاکستان، موضوع بازگشت شبهنظامیانی است که برای جنگ به عراق و سوریه رفتهاند و اکنون، با درآمد ناشی از دلارهای نفتی داعش و تفکرات و روحیه رادیکالتر به پاکستان بازگشتهاند. این افراد احتمالاً با تأثیرپذیری از الگوی داعش، درصدد کنترل و سلطه بر مناطق، ایجاد ساختار حکومتی و اِعمال قوانین مدنظرشان در مناطق مذکور برخواهند آمد و بیشازپیش، بر آتش حوادث تروریستی و جنگهای فرقهای در کشور میافزایند. به دیگر سخن، یکی از اهداف داعش در پاکستان، تحریک گروههای تروریست فرقهگرا مانند لشکر جهنگوی در چارچوب گسترش اقدامات تروریستی علیه اقلیت شیعیان این کشور است (لازم به ذکر است لشکر جهنگوی گروهی است که تاکنون مسئول کشتار تعداد بیشماری از زنان، کودکان و مردان بیگناه- به بهانه شیعه بودنشان- بوده است).
بر این اساس میتوان گفت گسترش و تعمیق بیشازپیش خشونتهای فرقهای متأثر از تفکرات و فعالیتهای داعش در پاکستان، بسیار محتمل است. اخیراً مسئولان حکومتی ایالت بلوچستان (به عنوان یکی از ایالتهایی که داعش در آن فعال است) با ارسال گزارشی محرمانه به دستگاههای امنیتی کشور، نسبت به افزایش قابل ملاحظه گرایش افراد ساکن این ایالت به تفکرات داعش هشدار دادهاند. کارشناسان معتقدند گروههای شبهنظامی سنّی که توسط عربستان در ایالت بلوچستان (جایی که خشونت علیه شیعیان بسیار زیاد رخ میدهد) ایجاد و حمایت شدهاند، اقدام به عضوگیری برای داعش در این ایالت نمودهاند
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com