صادقی از قمار روی نام هادی نوروزی می گوید

امیرحسین صادقی گویا آرام آرام به همان فرم همیشگی برمی گردد. در دو بازی قبلی صبا عملکرد خوبی داشتی و گل هم زدی.

اینکه گفتید من مثل امیرحسین صادقی سابق شدم... خب متاسفانه پارسال در نیم فصل به خاطر اتفاقات و مصدومیتی که داشتم از شرایط آرمانی دور بودم. ولی بعد از آن سرحال بودم و به اندازه خودم فوتبال بازی کردم. امسال با کمک هایی که علی دایی می کند و همینطور با تمریناتی که باری تیم ملی در نظر گرفته، شرایطم در صبا بهتر شده و دارم به روزهای اوجم نزدیک می شوم.

در استقلال تحت فشار روانی زیادی بودید. شما و دیگر ملی پوش های استقلال. درست است؟

خیلی بیشتر از این حرف ها بود. فقط هم من نبودم. بقیه هم‌تیمی هایم یک مقدار تحت فشار مسایلی بودند که پیرامون تیم پیش می آمد. این مسئله یک مقدار ما را از شرایط آرمانی دور کرد. ملی پوش ها مخصوصا شرایط خوبی نداشتند. شرایط ما یک مقدار با شرایط دیگر بازیکنان فرق می کرد.

ولی در صبا ظاهرا این آرامش وجود دارد. شاید به این دلیل که به هر حال زیاد در رسانه ها پررنگ نیست.

اتفاقا صبا در رسانه ها پررنگ هست ولی آرامش داریم. در صبا بازیکنان بزرگی حضور دارند. از لک بگیرید تا قاضی و دهنوی و بیک زاده و بازیکنان دیگر. همینطور خود علی دایی یک وزنه بزرگ است. فوتبال ایران یک مقدار نتیجه گراست. کمی روی ما فشار بود ولی توانستیم نتایج خوبی بگیرید و الان به آرامش زیادی رسیده ایم.

از کار با علی دایی بگو.

من از سال 2002،2003 در تیم ملی همبازی علی آقا بود. شاگردی‌اش را هم کرده ام. شناخت کاملی از علی آقا دارم. او شخصیت من را می شناسند. می داند از نظر روحی و روانی باید چه شرایطی داشته باشم. فکر می کنم کنار علی دایی بتوانم 6،7 سال در همین سطح بازی کنم.

اسم تو و دایی را می شنویم بیشتر یاد اولین دربی ات می افتیم. یادت هست؟

بله، خب من آنموقع یک جوان پرانرژی بودم. اولین بار بود که جلوی 100 هزار نفر بازی می کردم و انگیزه زیادی برای مهار آقای گل جهان داشتم. آن سال علی آقا در اوجش بود. پرسپولیس 6،7 تا به حریفانش می زد. شب بازی من و پیروز قربانی هم اتاق بودیم. اصلا خوابم نمی برد. از بازی می ترسیدم. یک جوان 20 ساله بودم. خلاصه با سلام صلوات خوابم برد. جو سنگینی بود. می خواستیم جلوی دایی بازی کنیم، با آن اسم و رسم. البته بیشتر پیروز قربانی جلوی علی آقا قرار می گرفت. توکل کردیم به خدا و خدا را شکر توانستیم دربی را هم ببریم.

بعد از جدایی از استقلال می خواستی حرف هایی بزنی. البته می دانیم چه حرف هایی. ولی ناگهان سکوت کردی. دلیل خاصی داشت؟ به نظر عصبی بود.

من عصبی نبودم، ناراحت بودم و هستم. بالاخره بعد از چند سال زحمت در استقلال، طبیعی بود ناراحت شوم. من جوانی ام را برای این تیم گذاشتم. منتی هم نیست. بالاخره دل کندن از استقلال سخت بود. چرخ روزگار است و می چرخد. من هم باید زندگی ام را می کردم. آدم از فردای خودش خبر ندارد. همه دوست داریم در آرامش باشیم و زندگی کنیم. من در زندگی ام انتخاب های خوبی نداشتم ولی توانستیم این بار انتخاب خوبی کنم و در تیم علی آقا حضور داشته باشم.

می توانستیم پیش بینی کنی که چه می خواهی بگویی و درباره چه کسانی حرف بزنی!

من پارسال از خیلی چیزها گذشتم. آینده ثابت می کند. بعضی ها خواهند گفتند که چه اتفاقاتی برای من افتاد. امیرحسین صادقی بعد از جام جهانی با همسترینگی که کش آمده بود برای استقلال بازی کرد. به کادر فنی گفتم چون شما به من نیاز دارید ایرادی ندارد با مصدومیت بازی می کنم حالا اگر پاره هم شد، شد. ایرادی ندارد. گفتم من به خاطر استقلال به تیم ملی رسیدم و شدم امیرحسین صادقی. منتی هم سر این تیم نبوده. فعلا نمی خواهم درباره آن مسایل حرف بزنم ولی در آینده خیلی از چیزها روشن می شود. خود من هم مقصر بودم. از خیلی از خواسته هایم گذشتم. از خیلی چیزها گذشتم که می شد در زندگی ام اتفاقات بهتری را رقم بزند.

یعنی پیشنهاد بهتری داشتی؟

خیلی شرایط بهتر بود. پارسال خود آقایان مسئول در جریان بودند. باز هم منتی نیست. من عشقم استقلال است. فقط پارسال اینطوری نبود. من بعد از جام جهانی آلمان هم از بهترین پیشنهاد عمرم گذاشتم. اگر می رفتم زندگی ام عوض می شد ولی...

از کجا پیشنهاد داشتی؟

من از اف سی زوریخ پیشنهاد داشتم. متاسفانه نرفتم. عشق به استقلال باعث شد در این تیم بمانم. از لحاظ شخصی ضرر کردم. ولی چه کنم... استقلال را دوست داشتم و ماندم. منتی هم واقعا نیست.

بعد از مرگ هادی نوروزی مصاحبه ای کردی که انتقادهای زیادی را در پی داشت. اینکه گفتی من هم باید بمیرم تا پولم را بدهید؟ حتما انتقادها را خواندی.

من زیاد مصاحبه نمی کنم و هر وقت هم حرف می زنم، زیرش نمی زنم. خواندم که خود شما نوشته بودید من هادی نوروزی را اهرم کردم و از این موضوع به نفع خود استفاده ای داشتم. چرا فکر می کنید من بازیکن باید التماس کنم که پولم را بگیرم. بعد از جام جهانی با همسترینگ مصدوم برای اسقتلال بازی کردم. به خاطر استقلال به اف سی زوریخ نرفتم و ضرر کردم

ولی بهتر نبود در وقت دیگری آن حرف ها را بزنی؟ یا حداقل اسم نوروزی را نمی آوردی.

یکسری ها داشتند از اسم هادی نوروزی سوء استفاده می کردند. بعضی از آنها شاید جواب سلام هادی را هم نمی دادند. آنها در جریان خیلی از اتفاقات نبودند و شده بودند دایه عزیزتر از مادر یا کاسه داغ تر از آش. ببخشید بی ادبی نباشد ولی من خودم شاهد بودم که بالاخره بعضی هواداران با هادی چه رفتاری کردند. دیگر همه می دانیم در بازی سایپا چه اتفاقی برای او افتاد. دوست داشتم در آن جو فکر نکنند عزیزی رفته تا خیلی ها از آب گل آلود ماهی بگیرند. به کسی برنخورد، ولی ما زنده کش و مردم پرستیم. تا یکی می میرد همه زیر تابوتش را می گیرند. خیلی از پهلوان ها تا مردند شد فهمیدم چه کسی رفته.من اصلا دوست نداشتم از اسم هادی سود استفاده ای کنم. درباره او هم زیاد حرف نزدم. من با هادی رفاقت زیادی نداشتم ولی دوست ندارم روی اسم او قمار کنند. من حرف از پولم زدم. ببخشید خود هادی برای چه کسی فوتبال بازی می کرد؟ به خاطر زن و بچه اش. از جان خودش گذشت. چرا الان باشگاه پرسپولیس بگوید پولش را می دهیم؟ چرا اینطور با هادی رفتار شد. چرا نفت الان باید بگوید طلبش را می دهیم؟ حتما بازیکن باید بیفتد و بمیرد؟ ما ایرانی ها عادت مان همین است. یک زمان عرب ها چی بودند در فوتبال الان ما چی هستیم؟ ما آخر آسیا شده ایم و آنها جزو برترین ها هستند. تازه ما عرب ها را مسخر می کنیم. جای مسخره کردن شان برویم از آنها الگوبرداری کنیم. قطر یک زمان بازیکن نداشت. فوتبال نداشت. بازیکن حرفه ای اش دو سه سال بازی می کرد ولی الان چی؟ میزبان جام جهانی شده اند. بازیکنان شان پیشرفت کرده اند و ورزشگاههای آن شکلی ساخته اند. ولی ما در ایران هنوز در کمیته انضباطی دنبال پولمان هستیم. فوتبال ما آلوده شده، انصافا اینطوری نیست؟

از چه جهت؟ به هر حال آلودگی هست.

کلا فوتبال ما آلوده شده. مثل فاجعه است. خیلی اتفاقات وحشتناک تر از این است. حالا ما داریم یکجوری می گذرانیم ولی شده زخم روی زخم. کی این زخم باز شود. فوتبال شده دلال و لابی و بیزینس. داوری ها مشکل دارد. یکسری خبرنگارها مشکل داشتند. مربی مشکل داشته و هزار و یک چیز دیگر.

می توانی شفاف تر درباره اش حرف بزنی.

یکسری اتفاقاتی دارد می افتد. هر روز هم بیشتر می شود. امروز بازیکن با فلان مربی است، داور با فلان باشگاه و بازیکن با فلان مدیر. استقلال الان درگیر چیست؟ درگیر این است که 50 هزار دلار پولش گم شده. این پول کجا رفته؟ پول کمی است؟ 50 هزار دلار می تواند بازیکنانی چون کریمی و برزای را از روی زمین بلند کند و تبدیل به بازیکن ملی کند.

اتفاقا به قضیه ریوالدو خیلی پرداخته شد، مخصوصا در همین خبرورزشی.

اما آخرش، خوب نیست. باید بگویی هر چی دیدم ندیدم. آخر این پرونده ها نه خبرنگاری است، نه رسانه ای و نه تلویزیونی. اطلاع رسانی درست نمی شود. می خواستند ماست مالی کنند. سمبل کنند. تا موقعی که اینطوری است اتفاقی نمی افتد.

درباره صبا هم حرف بزنیم. حضور در تیم های بالای جدول نشان می دهد که اوج گرفته اید...

در صبا اتفاقات خوبی افتاده. حضور علی دایی یک اتفاق مثبت بود یا خود آقای موسوی مالک باشگاه. ایشان بدون چشمداشت، دارد برای تیم هزینه می کند. پرداخت ها معمولا به موقع بوده است. امسال صبا دغدغه تمرین و لباس و امکانات را با حضور آقای موسوی ندارد. کار فنی خوبی داریم و بازیکنان هم جذب شده اند ولی این 60 درصد تیم صباست. جا داریم سه چهار بازیکن خوب دیگری و همینطور بازیکنان خوب خراجی بگیریم. ما 11،12 نفر بیشتر نیستیم که داریم بازی می کنیم. تیم هنوز کامل جمع و جور نشده است. جوان های خوبی هم در تیم حضور داشتند. با کادری که در تیم وجود دارد از مدیریتی گرفته تا پزشکان و..همه دنبال موفقیت هستیم