تیم ملی ایران روز سهشنبه 21 شهریورماه 1391 در بیروت و در چارچوب بازیهای مقدماتی جام جهانی 2014 (برزیل) با نتیجه یک بر صفر به لبنان باخت.
به گزارش بولتن نیوز؛قبل و بعد از این دیدار آبستن حوادثی بود که با عنایت به اتفاقات اخیر پیرامون کارلوس کروش و مهدی رحمتی و حواشی به وجود آمده، بد ندیدم به آن مقطع برگشته و کمی خاطرهبازی کنم! مطلب زیر را با این توضیح بخوانید که نگارنده حامی چشمبسته کارلوس کروش نبوده و نیستم اما به دلایلی که در پی میآید، به این مربی اعتقاد داشته و او را باور دارم.
تحريم رسانهها توسط مليپوشان
چندي پيش از بازي ايران و لبنان، مليپوشان در اردوي مجارستان و با امضاي طوماري عجيب رسانهها را تحريم كرده و تصميم گرفتند با خبرنگاران هيچ مصاحبهاي انجام ندهند. رد پاي دو مليپوش بانفوذ در اين تصميم عجيب و غريب ديده ميشد كه يكي از آنها بعدها مغضوب كارلوس كروش شد و هرگز نتوانست به پيراهن تيم ملي برسد. در آن مقطع شنيده ميشد علي كريمي هم با اين دو مليپوش براي تحريم رسانههاي ايراني موافق است اما بعدها ثابت شد او هيچ نقشي در اين ماجرا نداشته است. دو مليپوش بانفوذ در آن مقطع از قدرت زيادي در تيم ملي برخوردار بودند و حتي شنيده ميشد ساير بازيكنان و جوانترها از ترس اين دو مصاحبه نميكنند يا جواب دوستان خبرنگار خود را نميدهند.
اسكان خبرنگاران در هتلي دور از شهر بيروت!
خبرنگاران و عكاسان ايراني دوشنبه 20 شهريورماه با تأخير 2 ساعته به شهر بيروت لبنان رسيدند. حدود 15 گزارشگر تلويزيوني، خبرنگار و عكاس مطبوعاتي پس از رسيدن به بيروت خواستار حضور سر تمرين تيم ملي شدند كه متأسفانه اعلام شد اين امكان وجود ندارد! برنامه حضور در تمرين مليپوشان لغو شد و نگارنده كه در آن مقطع به عنوان گزارشگر برنامه ورزش و مردم و به همراه محمد شريفي فيلمبردار اين برنامه به بيروت اعزام شده بودم، به همراه ساير دوستان راهي هتل شديم.تصور ميكرديم هتلي در شهر بيروت براي ما رزرو شده است اما بعدتر متوجه شديم جايي خارج از شهر براي ما تهيه شده تا نسبت به محل اسكان بازيكنان و استاديوم دور و دورتر شويم! گرچه اين موضوع اعتراض اوليه خبرنگاران را به همراه داشت ولي عنوان شد همه چيز اتفاقي بوده و عمدي در كار نبوده است!
ادامه اذيت و آزار خبرنگاران ايراني
عصر روز دوشنبه به خبرنگاران اطلاع دادند كه بايد سوار «ون» شوند تا به كنفرانس مطبوعاتي پيش از بازي كارلوس كروش برسند. همه ما با عجله وسايل خود را برداشته و سوار «ون» شديم تا به كنفرانس مطبوعاتي پيش از بازي با لبنان برسيم. شايد باورتان نشود اما راننده خودرو مسيرهاي عجيب و غريبي را انتخاب كرد و آنقدر دور خودمان در بيروت چرخيديم تا بالاخره به كنفرانس مطبوعاتي نرسيديم! همانجا در «ون» يكي از نزديكان فدراسيون به خبرنگاران به صورت خصوصي گفت كه از روي عمد كاري كردند تا به كنفرانس مطبوعاتي پيش از بازي نرسيد و در اين ماجرا هم رد پاي دو مليپوش بانفوذ كاملاً مشهود بود!خبرنگاران ايراني هم ناراحت و عصباني، سالن خالي كنفرانس را كه نيم ساعت قبل مصاحبه كروش در آن انجام شده بود ترك كردند و با خود عهد كردند تا پايان سفر هيچ مصاحبهاي با مليپوشان نداشته باشند.
اولين باخت تاريخ فوتبال ايران به لبنان
بعدازظهر سهشنبه 21 شهريور 1391 همراه تني چند از خبرنگاران رسانههاي گروهي راهي استاديوم شهر بيروت شديم. بماند كه مسئولان ورزشگاه شهر بيروت بدترين برخورد ممكن را با ما داشتند و حتي اجازه ندادند دوربين خود را وارد ورزشگاه كنيم و بالاجبار آن را در گوشهاي از ورزشگاه مخفي كرديم. آن روز تيم ملي كشورمان با بازيكنان مغرور خود نمايش بسيار ضعيفي ارائه كرد و براي اولين بار در تاريخ فوتبال ايران با نتيجه يك بر صفر و روي اشتباه مسلم يكي از همان دو مليپوش بانفوذ (!) نتيجه را به لبنان واگذار كرد تا خيليها نگران آينده تيم ملي در راه صعود به جام جهاني 2014 شوند.
تحريم مليپوشان اين بار توسط خبرنگاران
در پي اين شكست تحقيرآميز و به تلافي رفتاري كه مليپوشان با نمايندگان رسانههاي گروهي انجام دادند، خبرنگاران و گزارشگران ايراني تصميم گرفتند از حضور در محدوده ميكسدزون و مصاحبه با بازيكنان تيم ملي خودداري كنند. هيچكدام از ما حاضر به گفتوگو با مليپوشان نشديم و اين بار آنها را تحريم كرديم.
پايكوبي اعصاب خردكن لبنانيها
تماشاگران لبناني كه در طول مسابقه هم برخورد خوبي با تيم ملي و ايرانيها نداشتند، اولين پيروزي خود مقابل تيم قدرتمند كشورمان را جشن گرفتند و به پايكوبي پرداختند. شرايط ورزشگاه بيروت به گونهاي بود كه روي اعصاب همه ما خبرنگاران ايراني راه ميرفت و... خلاصه آنكه همه سرافكنده بوديم.
درگيري لفظي خبرنگار لبناني با كارلوس كروش
خبرنگاران ايراني از جمله خود نگارنده كه حاضر به مصاحبه با بازيكنان مليپوش - به دلايلي كه ذكر شد- نشده بوديم، همگي راهي كنفرانس مطبوعاتي پس از بازي شديم تا از كارلوس كروش درباره اين نتيجه تلخ سؤالاتي بپرسيم.كارلوس كروش به همراه خسرو واليزاده مدير وقت رسانهاي تيم ملي و آرين قاسمي مترجم خود آرام و با طمأنينه وارد سالن كنفرانس شد. سلام كوتاهي كرد و سر جاي خود نشست.به رسم ميزباننوازي (!) اعلام شد كه اولين سؤال را بايد خبرنگاران لبناني بپرسند و ما هم اعتراض نكرديم. در آن لحظه كه در حال جابهجايي دوربين و نصب ميكروفون روي ميز جلوي سرمربي تيم ملي بوديم، دقيقاً متوجه نشدم كه چه شد اما خبرنگار لبناني بيادبانه به كارلوس كروش توهين كرد و به زبان انگليسي گفت:! Shut up نميدانم چه شد اما يك لحظه احساس كردم طرف به كشورم، به تيم ملي كشورم و ايران توهين كرده است. به نشانه اعتراض به اين توهين از جاي خود برخاستم، ميكروفون شبكه اول سيما را جمع كردم و به خود كارلوس كروش هم اشاره كردم سالن را ترك كند.طفلكي كارلوس كروش كه خودش هم متعجب شده بود نيمخيز شد تا سالن كنفرانس را ترك كند اما با اشاره خسرو واليزاده جاي خود نشست!نكته جالب آنكه خبرنگاران لبناني بلافاصله پرسيدند: «مگر شما با مليپوشان ايراني قهر نيستيد؟! حالا شما مدافع كروش شديد كه باخته است؟!» همانجا مكنونات قلبيام را بيرون ريخته و گفتم: «الان كارلوس كروش سرمربي تيم ملي ايران است و شما حق نداريد در كنفرانس رسمي به سرمربي تيم كشورم توهين كنيد. شايد من هم با كروش اختلافنظر داشته باشم اما توهين شما را هرگز نميتوانم بپذيرم و مطمئن باشيد در تهران تلافي خواهم كرد...» از سالن بيرون آمدم و با اعصابي ناراحت گوشهاي به همراه محمد شريفي ايستادم... راستي در تهران با زدن 5 گل به لبنانيها چنان جواب دندانشكني به حرمتشكني آنها داديم كه ديگر نيازي به تلافي در كنفرانس مطبوعاتي پس از بازي احساس نشد!
كروش قول داد رفت و برگشت كره را ببرد!
عصبي و ناراحت در گوشهاي بيرون از سالن كنفرانس مطبوعاتي ايستاده بودم كه ناگهان سر و كله كارلوس كروش آفتابي شد. دنبال من ميگشت و وقتي نزديكتر شد قدرشناسي در چشمان او نمايان بود. ميكروفون را روشن كرده و پرسيديم: چه شد كه به اين لبنان، آن هم براي اولين بار، در تاريخ فوتبال ايران باختيم؟ بدون آنكه خودش را ببازد، خيلي مصمم و در عين حال صميمي جواب داد: «مطمئن باشيد به تلافي اين شكست كرهجنوبي را در بازيهاي رفت و برگشت شكست ميدهيم و به عنوان تيم اول به جام جهاني برزيل صعود ميكنيم!» يك لحظه احساس كردم اشتباه شنيدم و دوباره سؤال كردم: كرهجنوبي را ميگوييد؟! و كروش بار ديگر پاسخ داد: «بله، كرهجنوبي را رفت و برگشت ميبريم!» گفتم: آقاي كروش شوخي ميكنيد يا جدي ميگوييد؟ گفت: «كاملاً جدي گفتم! اين مصاحبه من دارد ضبط ميشود و اگر حرف نامربوط بزنم، فردا بايد جوابگو باشم...»
راستش را بخواهيد، آن روز استاديوم شهر بيروت را با اين تصور ترك كردم كه حالا كارلوس كروش يك حرفي زده است و بعيد ميدانم بتواند به قول خود عمل كند غافل از اينكه...
مرد پرتغالي در آينده نه تنها به قول خود عمل كرد و توانست در 2 بازي رفت و برگشت كرهجنوبي را شكست دهد و ايران را به عنوان تيم اول به جام جهاني برساند بلكه بعدتر هم در يك بازي دوستانه و قبل از جام ملتهاي آسيا موفق شد يك بر صفر (با گل سردار آزمون) اين حريف سنتي را ببرد و قاتل كره لقب بگيرد. كارلوس كروش به نگارنده ثابت كرد يك مربي اهل عمل است كه در كنار تواناييهاي فني از مهارتهاي انگيزشي و تهييج شاگردان خود هم برخوردار است. او ميداند چهكار ميكند و به عنوان يك خبرنگار ورزشي مستقل كلاه خود را به احترام اين مربي از سر برميدارم.
منبع:خبرورزشی