به گزارش بولتن نیوز، سعودیها در فرایند تطویل غیرضرور یک دههای برنامه هستهای ایران از سوی جامعهی به اصطلاح بینالملل، با ابزارهای رسانهای و جنگ روانی تلاش کردند ایران را به عنوان کشوری در جستجوی سلاحهای کشتارجمعی در منطقه معرفی نمایند و از این طریق تهران را مخلّ صلح و امنیت غرب آسیا جا بیندازند و ایران را در پشت دودکشهای سیاه تبلیغاتی خود به عنوان غول چراغ جادوی منطقه معرفی کنند تا از این راه سازوکار حضور و بسط نفوذ دوستان غربی خود، خریدهای دیوانهوار تسلیحات نظامی و جمع کردن سایر کشورهای عربی کوچک ذیل فرمانبری ریاض را محقق سازند. از طرف دیگر سعودیها کوشش کردند پویشهای اجتماعی- سیاسی منطقه همچون تحولات عراق، ارتقاء جایگاه شیعیان در برخی کشورهای جهان اسلام و بیداری اسلامی در کشورهایی همچون بحرین را ناشی از دست پنهان و آشکار ایران جلوه دهند و موجی از شیعههراسی را در میان کشورهای غرب آسیا رقم بزنند. این دو روند موازی یعنی ایرانهراسی و شیعههراسی، با هدف تحریف افکار عمومی کشورهای مسلمان از ایران، منزوی کردن و طرد ایران از روندها و فرایندهای منطقهای و بالا بردن هزینه سیاست خارجی ایران در غرب آسیا و نهایتاً افزایش شکاف بین ایران و مجموعه غرب صورت میپذیرفت.
در ادامه، پیدا شدن ابعاد دهشتناک پدیده افراطگرایی در قامت داعش و گروههای تکفیری دیگر- که با حمایتهای عربستان، ترکیه، قطر و... سر برآورده بودند- در کنار رویکرد مسئولانه و به لحاظ استراتژیک عُقلایی ایران و متحدانی همچون حزبالله در قبال آشوبهای منطقه و مذاکرات هستهای ایران با 1+5، عرصه را بر بازیگرانی همچون عربستان تنگ و تنگتر کرد. مخصوصاً اینکه روزبهروز ابعاد اجتماعی و تراژیک تجاوز عربستان به یمن بیش از بیش افکار عمومی را متوجه رویکرد غیرسازنده سعودیها در قبال مسلمانان میکند.
در چنین شرایطی فاجعه غمانگیز منا، بار دیگر افکار عمومی را متوجه سوءعملکرد تیم جدید حکمرانان سعودی کرد. لذا ریاض کوشید ایران را مقصر حادثه معرفی کند و افکار عمومی را تحریف و دستکاری نماید.
هدف اصلی عربستان از این جنگ روانی، ابعاد کلانی دارد بدین صورت که عربستان به دنبال آنست با کشاندن پای ایران به ردیف مقصران حادثه و سلب مسئولیت از خود، هیزم جدیدی برای آتش فرقهگرایی و فضای جنگ و تنش بین شیعه و سنی در منطقه فراهم کند و به اقدامات خود در آتشافروزی از یمن تا سوریه و عراق، ردای مشروعیت و دفاع از مسلمانان اهل سنت بپوشاند.
اصول جنگ روانی سعودیها علیه ایران
امروزه «سایکو استراتژی» یا «راهبرد روانی» به اندازه اقدامات نظامی، اقتصادی، سیاسی و... در روابط میان کشورها نقش ایفا میکند. این استراتژی صرفاً به زمان جنگ محدود نمیشود، بلکه در مواقع صلح و به طور خاص مواقع بحران نیز مورد استفاده بازیگران قرار میگیرد و طراحی آن نیاز به نبوغ و هوشمندی خاصی دارد. حکومت عربستان پس از فاجعه منا تلاش کرد همچون دیگر چالشها و بحرانهایی که در سالیان گذشته خود را با آنها مواجه میدید، بار سنگین مسئولیت این تراژدی را با بستهبندی در چارچوب جنگ روانی به سمت ایران و حجاج ایرانی احاله نماید. لذا جهت و بار تبلیغات رسانهای و دیپلماتیک خود را بر ایران به عنوان دشمن اصلی خود (از نظر خودشان) متمرکز نمود. عربستان با این اقدام به دنبال ارجاع موج انزجار و تنفر مسلمانان و افکار عمومی جهانیان از عربستان به ایران بود. ابزارهای تبلیغاتی اصلی رسانهای عربستان، شبکه تلویزیونی العربیه و روزنامههایی همچون الشرق الاوسط، عکاظ و الحیات بودند. سعودیها از فضای مجازی همچون شبکه تویتر نیز غافل نبودند و با راه انداختن کمپینهای تبلیغاتی با عناوینی چون «ایران تقتل الحجّاج» سعی کردند حادثه حج را توطئهای طراحی شده از سوی ایران و حجاج ایرانی معرفی نمایند.
در این میان حکومت ریاض، همزمان از اصول و تاکتیکهای متنوعی برای عملیاتی کردن این سیاست خود استفاده کرد. این اصول و تاکتیکها عبارتند از: سانسور خبر، زمانبندی نشر اخبار، اعلام خبر به شکل قطره چکانی (اعلام تدریجی تعداد جانباختگان در طول بیش از یک هفته)، کلّیبافی، محک زدن (اعلام عدم ورود آقای غضنفر رکنآبادی، دیپلمات ایرانی، به عربستان برای محک زدن واکنش ایران)، تحریف (تاکید بر گرمای هوا، اشتباه حجاج در مسیر تردد معکوس)، ادعا بجای واقعیت (ادعای سعودی به گرفتن لنج ایرانی حامل سلاح به یمن)، اخبار کنترل شده و شایعهپراکنی خزنده.
عربستان این اصول و تاکتیکهای جنگ روانی را در قالب سناریوی ایرانهراسی- شیعههراسی بستهبندی کرد. در این سناریو، رسانههای سعودی در تلاش بودند با استفاده از تفاوتهای مذهبی و مباحث تاریخی- نژادی، «دگرسازی» کرده و ایران را به عنوان دگرجامعهی مسلمانان مخصوصاً اعراب معرفی نماید و از طریق چنین فرایندِ هویتمحورانهای، اطلاق برچسب مقصر و طراحی فاجعه را به شکل آسانتری به ایران بچسباند. اهداف ریاض از راه انداختن این جنگ روانی متنوع است. آنها به دنبال این بودند تا از یکسو بار مسئولیت حادثه را از دوش خود بردارند و از سوی دیگر موج تنفر قربانیان را به ایران عودت داده و خط جدیدی از ایرانهراسی و شیعههراسی را در فضای ملتهب منطقه علیه تهران راه بیندازند. دمیدن توأمان بر تنور شیعههراسی و ایرانهراسی، بهمنظور فرار به جلوی سعودیها از سوءمدیریت در جریان حج، ایجاد انزجار و بیاعتمادی در میان مسلمانان نسبت به ایران، توجیه آتشبازی ریاض علیه مسلمانان یمن و نهایتاً سرپوش گذاشتن بر شکاف میان شاهزادگان و جنگ قدرت داخلی در آل سعود طراحی شده است. مخاطبین اصلی حکومت سعودی در این مورد خاص، افکار عمومی مسلمانان منطقه (قربانیان اصلی) و محافل بینالمللی بوده است. همراهی و یا عدم همراهی مخاطبین مدنظر سعودیها در پذیرش تاکتیکهای جنگ روانی ریاض از حادثه منا، عنصر کلیدی در موفقیت یا عدم موفقیت راهبرد روانی عربستان در برابر ایران است.
حکومت عربستان پس از فاجعه منا تلاش کرد همچون دیگر چالشها و بحرانهایی که در سالیان گذشته خود را با آنها مواجه میدید، بار سنگین مسئولیت این تراژدی را با بستهبندی در چارچوب جنگ روانی به سمت ایران و حجاج ایرانی احاله نماید. لذا جهت و بار تبلیغات رسانهای و دیپلماتیک خود را بر ایران به عنوان دشمن اصلی خود (از نظر خودشان) متمرکز نمود. |
همراهی یا عدم همراهی افکار عمومی با تاکتیکهای جنگ روانی ریاض
روایت عربستان در «بازی مقصّرسازی» نتوانست افکار عمومی را با خود همراه کند و اکثریت قریب به اتفاق مردم و مقامات کشورهای مسلمان، عامل اصلی را اقدامات محدودکننده به اصطلاح امنیتی پلیس و کارگزاران سعودی میدانند. در این میان، تنها رجب طیب اردوغان بود که در اقدامی عجیب در حالی که تعدادی ولو اندک از اتباع ترکیه نیز در میان قربانیان منا بودند، سعودیها را از هرگونه انتقادی مبرّا دانست، اگرچه «مهمت علی شاهین» معاون حزب عدالت و توسعه، موضعی برعکس اردوغان داشت و با این دیدگاه که ترکیه توانایی اداره بهتر مراسم حج را دارد، عملاً مدیریت خاندان سعودی در امور حج را زیر سؤال برد(1). از آنجا که یکی از اهداف جنگ روانی تأثیرگذاری بر احساسات، تصورات و دیدگاه مردم و افکار عمومی است، سعودیها از این امکان نتوانستند برای باورپذیری روایت خود استفاده کنند، چراکه از یک طرف حجاج، خود شاهد عینی سوءتدبیر بودند و از طرف دیگر ایران خود قربانی اصلی حج بود. همچنین حادثه جرثقیل در روزهای قبل از فاجعه منا و مسبوق به سابقه بودن چنین اتفاقاتی در سالهای قبل، مانع از تأثیرپذیری افکار عمومی از روایت ضد ایرانی عربستان شد.
از سوی دیگر رویکرد ایران برای خنثی کردن جنگ روانی و بازی مقصرسازی ریاض علیه خود، قابلیت توجیهی و باورپذیری بیشتری از رویکرد عربستان داشت. بدین صورت که ایران، چرایی این فاجعه را به موضوعات سیاست داخلی و سیاست منطقهای عربستان گره زد که این روایت از بحران منا، از قابلیت پذیرش زیادی در میان افکار عمومی برخوردار است؛ بدین صورت که ایران پس از مشاهده رویکرد طلبکارانه و غیرمسئولانه سعودیها که نه تنها از بازماندگان و قربانیان عذرخواهی نکرده بلکه سعی داشتند همزمان بخشی از قربانیان یعنی حجاج ایرانی و دولت متبوعشان را مقصّر بروز این فاجعه معرفی کند، در رویکردی بسیار هوشمندانه و نافذ این حادثه را به اختلافات داخلی میان خاندان سعودی بر سر قدرت و اشتغال ذهنی آنها در جنگ با یمن نسبت دادند که این تحلیل در میان افکار عمومی باورپذیری بیشتری از مقصرسازی ایران و حجاج ایرانی داشت که خود در ردیف قربانیان اصلی این سوءتدبیر بودند. شاهد این مدعا مصاحبه «عادل الجبیر» وزیر خارجه سعودیها با شبکه العربیه بود که ایران را از سیاسیسازی موضوع و ارتباط دادن آن با مسئله جنگ یمن بر حذر میداشت. ادعای نادرست سعودیها در این اثنا از گرفتن یک لنج حامل تسلیحات برای انصارالله، نشاندهنده شاهد مثالی دیگر از باورپذیری روایت ایران از چرایی رخ دادن فاجعه منا و درک و هراس سعودیها از این روایت بود(2)
رویکرد ایران در قبال خط عملیات روانی ریاض
رویکرد رسمی ایران در قبال حادثه منا، بخش قابل توجهی از یک سیاست مؤثر را در خود داشت. استفاده از امکانات و فضای دیپلماسی چندجانبه از سوی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در جریان اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، نقش مؤثری در بینالمللی کردن فاجعه و اعمال فشار بر ریاض داشت. در روزهای بعد از سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل و انتقاد از سعودیها و همینطور مصاحبهها و اقدامات دیپلماتیک آقای ظریف در حاشیه اجلاس مجمع عمومی، اظهارات صریح و فارغ از پیرایههای دیپلماتیک رهبر معظم انقلاب، پیام شفاف و محکمی را از ایران به ریاض مخابره کرد. پیامی که در میان نیروهای دریایی ایران از سوی عالیترین مقام سیاسی- نظامی ایران بر زبان آورده شد، حاوی معانی خاصی بود که انعکاس قدرتمندانهای از صدای نظام سیاسی ایران در حمایت از اتباع خود را نشان داد. سخنان رهبر ایران، بلندترین صدای رد و بدل شده میان مقامات سیاسی سعودی و ایرانی در کارزار جنگ روانی به راه افتاده سعودیها علیه ایران بود که هم از زمانبندی (timing) مناسبی برخوردار بود و هم اینکه با توجه به مشخص شدن سرنوشت حجاج ایرانی در فردای روز سخنرانی و اعلام پیام تسلیت پادشاه سعودی به وزیر بهداشت ایران، خود را در جایگاه سخن نهایی نشاند. این سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، ریاض را متوجه کرد که آستانه صبر و خویشتنداری نظام و ملت ایران، به نقطه بیبازگشتی رسیده است. سخنانی که سعودیها را به موضعی تدافعی بازگرداند.
سخن نهایی: راهکارها و راهبرد
اولین اقدام ایران میبایست تبدیل دیپلماسی ایرانی به دیپلماسی چندجانبهگرایانهی کشورهای قربانی حادثه منا باشد. بدین صورت که وزارت امور خارجه با در پیش گرفتن یک سیاست فعال در میان کشورهای مذکور، ادعای ریاض تحت عنوان تلاش یکجانبه تهران برای سیاسی کردن حادثه منا را خنثی کرده و جنگ روانی آل سعود را از طریق دیپلماسی چندجانبه در چارچوبهای حقوقی همچون تشکیل کمیته حقیقتیاب و رجوع به نهادهای بینالمللی پاسخ دهد.
دومین اقدام در حوزه اجرا، میتواند فعال کردن دیپلماسی پارلمانی باشد. کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس در این چارچوب میبایست با فعالیتهای دیپلماسی بین پارلمانهای جهان اسلام، ضمن اِعمال فشار بیشتر بر عربستان، سیاست خارجی کشور در قبال منا را بیشتر تقویت کند.
ایران میبایست با در پیش گرفتن ابتکارات جدید در حوزه دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، به سمت تنوعبخشی به ارتباطگیری با اقشار مختلف کشورهای منطقه حرکت کند. امری که منجر به افزایش قدرت هوشمند و عمق راهبردی ایران خواهد شد و فضای مانور سعودیها در جنگ روانی علیه تهران را تنگ خواهد کرد.
رسانهها در عصر ارتباطات، هم ابزار انتقال دیپلماسی عمومی و قدرت نرم هستند و هم به مرور زمان با نشان دادن کارآمدی خود تبدیل به منبع قدرت نرم کشورها خواهند شد. تبیین سیاست خارجی ایران در قبال غرب آسیا از طریق شبکههای خبری به موازات شبکه العالم، میتواند نقش بسزایی در جلوگیری از جولان دادن سعودیها در این حوزه و تنگ کردن عرصه پروپاگاندا علیه ایران از طریق شبکههایی همچون العربیه و... داشته باشد. ایران بیش از هر زمان دیگری به ترکیب قدرت سخت با قدرت نرم خود و در نهایت افزایش قدرت هوشمند خود در منطقه برای مقابله با سیاست تقابلجویانهی سعودیها نیاز دارد.
منابع:
1- AKP deputy chair slams Saudis over Hajj tragedy, Erdoğan disapproves criticism, September/25/2015 , Available at: http://www.hurriyetdailynews.com/akp-deputy-chair-slams-saudis-over-hajj-tragedy-erdogan-disapproves-criticism.aspx?pageID=238&nID=89002&NewsCatID=510
2- Iran's Khamenei threatens 'harsh' retaliation over Hajj stampede at Mina, September 30, 2015, Available at:
http://edition.cnn.com/2015/09/30/middleeast/hajj-deaths-saudi-iran-yemen/