کد خبر: ۳۰۰۹۴۴
تاریخ انتشار:
کاربران شبکه‌های موبایلی حتماً بخوانند؛

«اینستالوژی» مجالی برای بیشتر فکر کردن

باید آن را دم دست گذاشت و در فرصتی که پیش می‌آید یکی دو متن از آن را خواند و درباره آن اندیشید. اینستالوژی مجالی را فراهم می‌آورد تا کمی بیشتر فکر کنیم و خودمان و جهانمان را از نو ببینیم.

گروه ادبیات، نشر و رسانه: «اینستالوژی» پنجمین اثر سید مجید حسینی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران پس از کتاب‌های «هاروارد مک دونالد»، «کاخ‌های بلور»،«تن دال» و «اعترافات شهر خدا» است که توسط نشر آرما برای اولین بار در نمایشگاه کتاب امسال (بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران) عرضه شد.

«اینستالوژی» مجالی برای بیشتر فکر کردن

به گزارش بولتن نیوز، این کتاب شامل بیش از دویست متن است که از مجموعه نوشته‌هایی که حسینی طی سه سال گذشته در اینستاگرام خود منتشر کرده انتخاب شده‌اند.

این مدرس دانشگاه طی سال های اخير نزديك به 2000 پُست در اينستاگرام منتشر كرده كه اکثریت قریب به اتفاق این پُست های مفصل که همچون پاره گفتار هایی ساختار کتاب جدید حسینی را برساخته اند، به شدت از زاويه ديد خاص وی به قلم آمده؛ زاويه ديدی كه در مرزی ميانه يك روانكاو، يك استاد دانشگاه و يك بچه مذهبی ايستاده است.

اینستالوژی را نباید در یک نشست خواند که شاید کمی خسته کننده باشد. باید آن را دم دست گذاشت و در فرصتی که پیش می‌آید یکی دو متن از آن را خواند و درباره آن اندیشید. اینستالوژی مجالی را فراهم می‌آورد تا کمی بیشتر فکر کنیم و خودمان و جهانمان را از نو ببینیم.

مولف کتاب در شرایطی که رویارویی اکثریت کاربران با تصاویر اینستاگرامی از نوع «دیدن» است نه «نگریستن»، رویه‌ای متفاوت در پیش گرفته است. او به تصاویر «نگاه» کرده و در پی معانی دیگری در پس آنچه دیده می‌شود بوده است. برای حسینی تصویر بهانه‌ای است برای اندیشیدن پیرامون انسان و جهان. تلنگری است به ذهن برای اکتشاف و رسیدن به شناختی نو. از همین رو، اغلب متن‌ها بی نیاز از تصاویر خوانده می‌شوند و گاه حتی ارتباطی بین متن و تصویر دریافت نمی‌شود که البته این یک عیب نیست. هر تصویر ذهن نویسنده را به سمتی کشانیده و دست به قلمش کرده تا از خاطراتش، از دغدغه‌هایش، از تجربه‌هایش و از دیدگاهش نسبت به موضوعات مختلف بنویسد و از همین رو هر متن به شدت شخصی است. سیب‌های زخمی سرخ توی حوض حیات دانشکده هنرهای زیبا تنها در ذهن نویسنده به نمادی از زخم‌های روزگار تبدیل می‌شوند و این تخیل نویسنده است که ردپاهای روی برف را به دعوتی برای عبرت گرفتن از زندگی دیگران تبدیل می‌کند.

«اینستالوژی» مجالی برای بیشتر فکر کردندر یکی از پست های استعاری و جذابی که به دو زبان فارسی و انگلیسی در اینستاگرام و حالا در کتاب «اینستالوژی» آورده شده، عکسی از اعدام یک ژنرال نازی منتشر شده و ذیل اش نوشته است: "گاهی هم جرمی کرده ای باید تیرباران ات کنند، مثل یک ژنرال نازی باید تاوان جنایت بدهی، یا اصلا دادگاه بی گناه محکوم ات کرده؛ اما تو آماده ای برای تیرباران، اصلاً تمام قدرتت اینست که سربلند باشی در مجازات، کسی آخ از تو نشنود، کسی ترس و تحقیر را در وجودت نبیند، از کسی کمک نخواهی، مثل یک کوه، ایستاده تیر باران شوی، و تو خوب می ایستی، سر بلند، مغرور، باج به شغال نمی دهی، تا جوخه اعدام مقابلت می ایستد؛ فقط یک لحظه می شکنی: اینکه یک دوست در جوخه اعدام تو عضو است."

و این تنها یکی از پُست هایی است که در کنار یک هزار و نهصد و نود و نه پُستی که معمولاً طولانی تر از این پُست اند، کتاب «اینستالوژی» حسینی را تشکیل داده است.

به گزارش خبرنگار ما، نویسنده کتاب «اینستالوژی» در روزهای نخستین انتشارش می نویسد:

بالاخره کتاب اینستالوژی امروز منتشر شد؛ شاید اندازه من نباشد که اولین کتاب اینستاگرامی را نوشته باشم؛ اما به هرحال چون تا به حال کتابی مبتنی بر اینستاگرام و روح جدیدی که دارد به فارسی منتشر نشده ، این می شود اولی، نشر آرما هم که ناشر تمیز و دقیق و مرتبیست ، منت گذاشته و کتاب را یک ماهه منتشر کرده ، از آن مهم تر وزارت محترم ارشاد یک هفته ای به کتاب مجوز داده؛ همه اینها لطف آنهاست و کار هرچه بدی دارد مال من است؛ از امروزغرفه نشر آرما در راهرو ٣٢ غرفه ٢٠ نمایشگاه بین المللی کتاب ، اینستالوژی را می فروشد؛ امیدوارم ناشر ورشکست نکند و پشیمان نشود؛ ضمنا از طریق سایت چهارسوق هم می توان کتاب را با پست دریافت کرد: www.4soooq.ir

«اینستالوژی» مجالی برای بیشتر فکر کردن

برای آشنایی بیشتر با کتاب متنی از آن را با هم می‌خوانیم:

ادامه دیگران

دیروز، ورودی برفی کوه در توچال، مسیر زیبایی ساخته شده بود از اثر قدم‌های مردم و من هم در همین مسیر گام می‌زدم؛ تازه فهمیدم چه‌قدر ما فکر می‌کنیم تک هستیم در زندگی، ولی ادامه‌ی قدم‌های دیگرانیم. همه حس می‌کنیم اولین کسی هستیم که چنین راهی را در زندگی می‌رویم و اولین هدفی که می‌رسیم تک است، اما خوب زیر قدم‌هایمان را اگر نگاه کنیم، روی برف زندگی آثار قدم‌های زیادی هست که همین مسیر را رفته‌اند تا انتها، مزدش را هم گرفته‌اند، نتیجه‌اش را هم دیده‌اند و السلام! اما کو دل عبرت بین؟ « مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ...»

انتهای پیام/


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین