کد خبر: ۳۰۰۵۹۱
تاریخ انتشار:
مروری بر زندگی سید حسن معطر

مقتل نویسی که آوازه شهرتش همه گیر نشد

معطر در خانه کوچکش کتابخانه بزرگی دارد، با 1500 جلد کتاب که در بین آن ها نسخه های خطی و کتاب های نفیس قدیمی زیاد دیده می شود. معطر با افتخار خودش را معرفی می کند:« لقب مراست معطر از آنکه بود ترشحی به من از عطر دلربای حسین.»

مقتل نویسی که آوازه شهرتش همه گیر نشدگروه سبک زندگی: او مقتل نویس، پیرغلام، مداح، محقق و نویسنده است. اما کمتر کسی نامش را شنیده یا او را می شناسد. پیرمردی دوست داشتنی که همه وجودش برای اهل بیت (ع) می تپد. این را می شود از صداقت کلامش فهمید. «سید حسن معطر»، در عمر 90 ساله اش با عزت زیسته و هیچ وقت سعی نکرد تا با بازارگرمی، خودش را مطرح کند. از وقتی پای در مسیر اهل بیت (ع) گذاشت و لباس مداحی به تن کرد، هم و غمش را روی مطالعه و تحقیق زندگی ائمه معصومین (ع) گذاشت تا به حال که لرزش دستانش اجازه گرفتن قلم را به این مقتل نویس نمی دهد. با این وصف او شبانه روز می نویسد و تعجیل می کند کارهای نیمه تمامش را به پایان برساند. او کتاب های زیادی را به رشته تحریر در آورده، ولی به سبب نبود امکانات مالی نتوانسته آن ها را به چاپ برساند.

به گزارش بولتن نیوز، معطر در خانه کوچکش کتابخانه بزرگی دارد، با 1500 جلد کتاب که در بین آن ها نسخه های خطی و کتاب های نفیس قدیمی زیاد دیده می شود. معطر با افتخار خودش را معرفی می کند:« لقب مراست معطر از آنکه بود ترشحی به من از عطر دلربای حسین.»

شاگرد آجیل فروشی

گفت و گو با معطر کار راحتی نیست. دنیای او با ما امروزی ها فرق می کند. با هر سئوالی کمی غور می کند و بعد پاسخ می دهد، گویا در کتاب کهنه خاطراتش به دنبال چیزی می گردد. شناسنامه رنگ و رفته او، سال تولدش را 1304 نشان می دهد. به گفته خودش در محله سیروس به دنیا آمده است. پدرش عطر فروش بوده و از این رو لقبش معطر شده است. سید حسن معطر در جامعه مداحان از اعتبار بالایی برخوردار است. همه کسانی که روضه خوان اهل بیت (ع)هستند او را به ادب و اخلاص کلامش می شناسند. این پیر غلام تا کلاس چهارم ابتدایی درس خواند. بعد مدرسه را رها کرد و شاگرد یک آجیل فروش شد. از همان نوجوانی علاقه خاصی به حضور در محافل مذهبی داشت. اینکه چطور شد لباس مداحی را به تن کرد را اینگونه پاسخ می دهد:«آقا شیخ حسن اثنی عشری منزلش در سرچشمه بود، در همان جا هم به خاک سپرده شد. من در هیئت ایشان زیاد شرکت می کردم. وقتی آقا شیخ حسن متوجه علاقه من به نوحه خوانی شد راهنمایی ام کرد که از کجا شروع کنم و چه کتابی بخوانم.»

70 سال روضه خوان امام حسین(ع)

معطر صدای خوبی داشت. او برای مداحی گام اول را برداشت و نزد حاج حسین بهاری نوحه خوانی را یاد گرفت. اما این کار او را راضی نکرد، بنابراین تصمیم گرفت در محضر اساتید برجسته حاضر شده و اصول مداحی را هم یاد بگیرد. معطر کار در آجیل فروشی را رها کرد و پی کسب درس معرفت و اصول مداحی رفت. او در این موقع 25 سال بیشتر نداشت. این نوحه خوان ادامه می دهد:«دو تا استاد داشتم، حاج مرزوق که عرب زبان بود. 30 سال نزد ایشان شاگردی کردم. چند سالی هم مرشد توکلی استادم بود. این حرف مال 70 سال پیش است. آن موقع مثل حالا نبود که مداح از روی کاغذ نوحه بخواند. قصیده های 70 بیتی حفظ می کردیم. نوحه خوانی حرمت داشت همه روضه خوان ها باید علم و دانش شان را افزایش می داند.» او 50 سال از عمرش را در هیئت زنجیرزنان مسجد جامع تهران و 30 سال هم در هیئت صنف بزازها روضه خوانی کرده است.

مصائب المعصومین

معطر از جوانی اش هم همین طور بود، زیاد مطالعه می کرد. الان با کهولت سنی که دارد وقتش را به خواندن و تحقیق می گذراند. او در کتابخانه اش 1500 جلد کتاب دارد، کتاب هایی که قدمت بعضی از آن ها به 100 سال هم می رسد. معطر می گوید کتاب هایش را وقف مکتب صدوق کرده است و بعد از فوتش به این مکتب اهدا می شود. این محقق چند جلد کتاب نوشته که از بین آنها فقط توانسته کتاب مصائب المعصومین و اولادهم مظلومین را به مرحله چاپ برساند. بیشتر کتاب های او درباره امام شناسی است. از بین دست نوشته های او می توان به «حدیقه الابرار فی معرفه ائمه اطهار»، «تحویل الایات من الحجج البالغات» و «خصایص احمدیه» اشاره کرد. می گوید:« 5 سال نزد شیخ حسن اثنی عشری درس جامعه مقدمات خواندم. سپس به مدرسه آقای مجتهدی تهرانی رفتم. در آنجا مریض شدم به طوری که همه اعضاء بدنم زخم شد. دکترها گفتند اگزما گرفته ای ناگزیر شدم درس را رها کنم. اما بقیه دوستانم درسشان را ادامه دادند.»

ازدواج سید

معطر سال 1330 ازدواج کرد. مادرش دختر دایی اش را پسندیده و به او پیشنهاد داد. می گوید:«مادرم گفت حسن وقتش شده که ازدواج کنی. گفتم سراغ چه کسی بروم که رفیق راهم باشد؟ برایم مهم بود شریک زندگی ام چه کسی می خواهد باشد. گفت توران دختر دایی ات، هم نجیب است و هم خانم. خواستگاری رفتم و خیلی ساده و بی زرق و برق ازدواج کردیم. کنار مدرسه آیت الله مجتهدی کوچه ای بود، در آنجا خانه گرفتم و زندگی مان را شروع کردیم.» سید 50 سال با توران زنجانی زندگی کرد. او شیفته وقار و صبر همسرش بود و خیلی دوستش داشت. معطر ادامه می دهد:« بانو با همه شرایط زندگی من ساخت و گله نکرد. همه جوره همراهم بود.»

بانو بیمار شد، کسالت بر جسم نحیفش غلبه کرد و سرانجام او را از پای درآورد. همسر سید زمینگیر شد و دیگر قادر به انجام کارهای شخصی اش نبود. معطر اجازه پرستاری از او را به هیچ کس نداد. با توجه به اینکه خودش فرسوده و پیر بود خودش به امور بانوی خانه اش رسیدگی می کرد. توران بانو بعد از 7 سال مبارزه با بیماری به دیار باقی شتافت و سید را برای همیشه تنها گذاشت. به گفته معطر 15 سالی می شود این بانوی مجلله مرحوم شده است. سید حسن فرزندی ندارد. او نداشتن اولاد را حکمت خدا می داند و به تقدیر الهی راضی است. در اتاق کوچک او خواهرش نیز زندگی می کند. این خواهر و برادر پیر مونس و هم صحبت هم هستند.

صدایم بسته شد

صدای معطر خش دارد به سختی صحبت می کند. می گوید:«چند سال پیش بنا به دلیلی نامعلوم صدایم بسته شد. نمی توانستم حرف بزنم. کلی درمان کردم خوب نشد که نشد. رفتم مشهد ایام مخصوص امام رضا (ع) بود. خیلی دعا کردم و به حضرت متوسل شدم. چند روز مشهد بودم و به تهران برگشتم. تاثیری در گرفتگی صدایم حاصل نشد. همسرم گفت رفتی پابوسی امام رضا پس چرا خوب نشدی؟ دلم شکست که جواب توسلم را نگرفتم.» او هیچ نگفت. وضویش را گرفت و مشغول نماز شد. در حین نماز حس کرد صدایش باز شد. سلام نماز را داد و صدایش را امتحان کرد. امام رضا جوابش را داده بود. به اتاقی که همسرش نشسته بود، رفت. نگاهی به او کرد و سلامش داد. معطر می گوید:«صدایم باز شد. این را از لطف و عنایت امام رضا (ع) می دانم.»

پهلوان زورخانه رضی خان

چه کسی باور می کند پیرمرد فرتوت و سالخورده ای که امروز توان راه رفتن ندارد، روزگاری برای خودش یلی بود. او هم دوره پهلوان تختی است و بارها با این پهلوان ورزش کرده است. معطر کسی بود که وقتی در گود زورخانه می چرخید هیچ کس به گرد او نمی رسید. می گوید:«من زورخانه رضی خان می رفتم در خیابان شاهپور. مصطفی طوسی هم بود. قهرمان به نامی بود که بازوبند پهلوانی داشت. با هم ورزش می کردیم. روزهای جمعه با دوچرخه می رفتم حضرت عبدالعظیم و آبگوشت دیزی می خوردم. خوشمزه بود.»

بدون وضو روضه نخوانده ام

معطر لباس روحانیت به تن ندارد اما آنقدر به علوم مذهبی و دینی اشراف دارد که می تواند موعظه کند. او مداحی است که در کنار روضه خوانی از سیره نبوی گفته و راه و رسم درست زیستن را سفارش می کند. به گفته خودش در بعضی از مجالس هنوز از او دعوت می شود. سید از مداحانی که روضه دروغین می خوانند، گله مند است و می گوید:«مداحان نزد خدا مسئول هستند. اگر روضه دروغ بخوانند گناهی بزرگ مرتکب شده اند. برای همین آن ها باید درباره موضوعی که می خوانند تحقیق کنند و از کتاب های معتبر روضه پیدا کنند. اما متاسفانه جوانان امروزی حتی یک کتاب هم نمی خوانند.» معطر یکی از آداب نوکری را رعایت ادب می داند، خودش این جمله را سرلوحه کارهایش قرار داده و از جمله پیرغلامانی است که در جامعه مداحان به تواضع و ادب شهره است. به اعتقاد این خادم عمل انسان معرف شخصیت اوست. او می گوید:«من هیچ وقت بدون وضو بالای منبر نرفته و روضه نخوانده ام.» می گوید طبع شعر ندارد اما اغراق می کند دفترچه ای دارد که اشعارش را در آن نوشته است. سید ارادت خاصی به اهل بیت ( ع) دارد اما بیشتر با روضه مادرش زهرا(س) و امام حسین (ع) ارتباط برقرار می کند. معطر یک بیت شعر می خواند:«تا حشر هر زمان عزا برپاست، مجلس نشین محمد و صاحب عزا خداست، در مجالسی که می روم از خدا می خواهم کمکم کند تا اهل بیت (ع) را آنطور که باید معرفی کنم.»

مداح باید ادب داشته باشد

متاسفانه این روزها آفتی به جامعه مذهبی ما زده و آن هم نوحه خوانی بی محتوای بعضی از مداحان است. معطر با دلخوری تاکید می کند:«بعضی از مداحان برای بازارگرمی صدایشان این کار را می کنند. روضه هایی که می خوانند هیچ کدام سندیت ندارد و ذهن مردم را نسبت به حقایق گمراه می کنند.» او ادامه می دهد:«آموختن مداحی زمان زیادی نمی برد، آنچه مهم است مداح باید بر تاریخ اسلام و سیره اهل بیت واقف باشد، تا بتواند با سندی درست ذکر مصیبت بگوید. آنچه مداح را مداح می کند صداقت کلامش است، نه صدای زیبا.» به اعتقاد این پیرغلام، مداح باید مردم دارد و خوش خلق باشد تا بتواند مستمع را جذب کند. او با بیان این که واعظ یا روضه خوان اگر تقوا نداشته باشد، نمی تواند امین مردم باشد، به مداحان تازه کار تذکر می دهد:«استادان ما می گفتند هیچ وقت چیزی از خودتان نگویید، آن قدر مهارت داشتند که اسم منبع را هم می گفتند، با سند حرف می زدند. ما هم همین کار را کردیم. با روضه دروغین و بی سند شعور مردم را زیر سئوال نبرید. در کلاس هایی که مداحی آموزش می دهند باید درس اخلاق و سیره نبوی هم یاد داده شود.» خواندن نوحه با لحن غنا معضلی شده که مداحان قدیمی مثل معطر از این بابت رنج می برند. به باور سید، مداح زمانی امین مردم می شود که حرفش با عملش یکی باشد.

دوستان معطر

معطر زیاد اهل رفت و آمد نیست یعنی ترجیح می دهد با کسانی نشست و برخاست کند که بوی خدا بدهند. او در جوانی با علما نشست و برخاست می کرده و حالا که توان بیرون رفتن ندارد، وقتش را به خواندن و تحقیق می گذراند. به گفته خودش فقط ممکن است تا بقالی سرکوچه برود. سید حسن پیرمرد باصفایی است. بسیار مهمان دوست بوده و مهربانی با پوست و گوشت او عجین است. رفتار متواضعانه و بذله گویی اش این حس را به مخاطب القا می کند که گویی سال هاست این مرد را می شناسد. می گوید:«افتخارم نوکری اهل بیت (ع) است. عزت نوکری را با هیچ ثروتی عوض نمی کنم.» سید درآمدزایی ندارد و معتقد است به لطف خدا روزی اش از غیب می رسد. او به تازگی دفترچه بیمه سلامت گرفته است. در پایان ما را با توصیه ای بدرقه می کند و می گوید:«سحر وقتی از خواب بلند شدی وضو بگیر و بگو خدایا مرا با خودت و اهل بیت گره بزن. یادتان باشد همه کاره خدا امام زمان است. در خدمت او باشیم.»

مژگان مهرابی - هفته نامه سپهر غرب استان همدان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین