با شروع بحران در کشورهایی چون سوریه و عراق، اوضاع آوارگان فلسطینی نیز تغییر یافت. توضیح آنکه مدت زمان زیادی از شروع بحران سوریه نگذشته بود که درگیریهایی در اردوگاه آوارگان یرموک در سوریه شروع شد و عدهای به صف مخالفان بشار اسد پیوستند و گروههای تکفیری که همفکران و پیروانی در این کمپها داشتند، بر بخشهایی از این اردوگاه مسلط شدند.
اکنون این داستان در شهر صیدای لبنان کمپ عین حلوه این کشور نیز در حال تکرار است، به گونهای که درگيريهاي مسلحانه بين عناصر جنبش فتح و گروه تندروي جند الشام روي داده است.
گفته میشود برخی از تروریستهای سوریه نیز وارد این اردوگاه شدهاند. در همین راستا، سوالاتی که مطرح میشود این است که:
1- ضریب نفوذ نگرشهای سلفی تکفیری در میان آوارگان فلسطینی موجود در اردوگاههای مختلف در کشورهای سهگانه عربی سوریه، لبنان و اردن چه میزان است؟
2- اداره کمپهای آوارگان فلسطینی در کشورهای مذکور به چه شکل است؟
3- در یک نگاه کلان جناحبندیهای سیاسی موجود در اردوگاههای فلسطینیان چگونه است؟
در ادامه سعی شده است تا ذیل محورهای جداگانه به سوالات مطرح شده با استناد به اطلاعات موجود در این زمینه پاسخ داده شود.
1- ضریب نفوذ نگرشهای سلفی تکفیری در میان آوارگان فلسطینی در لبنان، سوریه و اردن
در ارتباط با ضریب نفوذ آنها
باید بیان داشت که گروه تروریستی تکفیری «داعش» مدتی است، نگاه ویژهای به
«عین الحلوه» دارد که پیشتر دربردارنده فعالیت گروههای سلفی تکفیری مانند
«باند النور»، «گروه الضنیه»، «فتح الاسلام»، «جند الشام»، «گردانهای عبد
الله عزام»، «جبهه النصره» و غیره در خود بوده است.
به نظر میرسد پس از
شکست «داعش» در تشکیل «امارت اسلامی» مورد ادعایش در شمال لبنان، بدلیل
ضربات مهلکی که ارتش این کشور به گروههای تروریستی تکفیری از جمله داعش و
جبهه النصره وارد و شماری از سرکردگان بارز آنها مانند «احمد سلیم
المیقاتی» را در طرابلس دستگیر و مابقی مانند «شادی المولوی» و «احمد
منصور» را وادار به فرار یا مخفی شدن کرد، این گروه تکفیری بار دیگر
تلاشهایش را آغاز کرده تا شاید اینبار با نفوذ از منطقه «القلمون» در غرب
سوریه به مناطق «حاصبیا»، «عرقوب» و «راشیا» در خاک لبنان و از آنجا به
اردوگاه «عین الحلوه» و منطقه صیدا به سواحل دریای مدیترانه راه یابد و
رویایش در دسترسی به آبهای آزاد را محقق کند.
زیرا گشودن جبهه شرقی لبنان
به معنای نفوذ داعش به شهرکهای جولان است که در صورت تحقق این امر، باید
در انتظار برافروخته شدن آتش فتنههای سنی- دروزی در مناطق شبعا، عرقوب و
راشیا باشیم، مناطقی که در حال حاضر 15 هزار آواره سوری را هم در خود جای
دادهاند[2].
در این منطقه داعش تا کنون موفقیت چندانی در جهت نفوذ
انگارههای خود در میان آوارگان فلسطینی نیافته است. به نظر میرسد ضریب
نفوذ داعش را در این مناطق کاهش میدهد وحدت رویه سران مخالف داعش است.
توضیح آنکه چالشها و خطرات ناشی از احتمال نفوذ «داعش» به مناطق
فوقالذکر، خیلی زود بازتابهای خود را بر عرصه داخلی سیاسی لبنان گذاشت و
در اولین نمود، شاهد سفر «ولید جنبلاط»، رهبر « حزب سوسیالیست ترقی خواه »
لبنان به مناطق عرقوب، حاصبیا و دشت راشیا برای بررسی اوضاع حاکم بر این
مناطق بودیم.
همچنین برخی از کارشناسان درک خطر داعش و جبهه النصره و دیگر
گروههای سلفی تکفیری را موجب محبوبیت بیشتر «حزب الله» میدانند. به هر
حال، آنچه داعش را در تحقق نفوذ به مناطق شبعا، عرقوب و راشیا کمک میکند،
وجود شبکههای تروریستی، سلفی و تکفیری در این مناطق است که به نوعی با این
گروه همفکری دارند.
همچنین باید از فریبها و وعدههای مالی یاد کرد که
میتواند، نقشی بسیار مهم در جذب نیرو از جمله در میان آوارگان سوری که از
شرایط بد معیشتی به شدت رنج میبرند، یاد کرد. اما مهمترین عامل که داعش را
به نفوذ در این مناطق تشویق و ترغیب میکند، نزدیکی آن به سرزمینهای
اشغالی و امکان بهرهمندی از حمایتهای لجستیکی و نظامی رژیم صهیونیستی
است.
به عنوان مثال، عاموس یادلین رئیس سابق سازمان ضد اطلاعات ارتش رژیم
صهیونیستی و رئیس فعلی موسسه پژوهشهای امنیت ملی این رژیم در مقالهای که
چند روز پیش توسط این موسسه منتشر شد تاکید کرد که مطمئن باشید خطری از سوی
داعش ما را تهدید نمیکند، کانون اصلی خطرات علیه ما از سوی ایران است
باید توجه ویژه خود را به این خطر معطوف و در این راستا متمرکز شویم.
این حقیقت به وضوح در عملکرد داعش هویدا است، در هر نقطه از غرب آسیا که رژیم صهیونیستی حضور داشته باشد، داعش حضور نیافته و فعالیتی در آن مشاهده نمیشود اما هر جا زمینهای برای مبارزه علیه رژیم صهیونیستی به چشم بخورد، داعش با قدرت هرچه بیشتر به برهم زدن امنیت و انجام عملیات تروریستی همت میگمارد[3].
از ابتدای جنگ سوریه به دلیل توانمندی رزمی بالای فلسطینی ها و فقر فاحش در اردوگاههای فلسطینی اینان طعمههای خوبی برای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بودند تا با پولهای خود آنان را بخرند و تبدیل به مزدوران خود نمایند ودر حال حاضر برخی از جنگجویان مخالف دولت سوریه همان سوریهای فلسطینی الاصل اردوگاه یرموک می باشند. |
در یرموک، بزرگترین اردوگاه
آوارگان فلسطینی در سوریه قضیه به گونهای دیگر است. واقعیت آن است که این
اردوگاه از بدو جنگ داخلی در سوریه پناهگاه تعداد زیادی از مخالفان دولت
بشار اسد بوده است.
با تشدید بحران سوریه، اکثریت یکصد و شصت هزار فلسطینی
آواره که سالیان سال به پناه دولت سوریه در این اردوگاه زندگی میکردند
مجبور شدند اردوگاه را ترک کنند و طبق آمار غیر رسمی کمتر از هجده هزار نفر
در این اردوگاه دو کیلومتر مربعی باقی ماندهاند.
به دلیل همفکر بودن
گروه حماس با اخوان المسلمین سوریه و همراهی غیر مستقیم برخی از گروههای
فلسطینی موجود در این اردوگاه با مخالفان دولت سوریه که به عنوان خیانت
بزرگ فلسطینیها و خنجری از پشت تلقی میشود، با تصور اینکه دولت سوریه به
سرعت سقوط خواهند کرد، این اردوگاه از بدو درگیریهای سوریه آماج حملات
مختلف ارتش و نیروهای طرفدار دولت بشار الاسد قرار گرفت و پس از محاصره
طولانی گروه فلسطینی جبهه خلق برای آزادی فلسطین وابسته به احمد جبریل با
حمایت دولت سوریه توانست مخالفان را درون اردوگاه سرکوب کند و بر اردوگاه
تسلط یابد و این اردوگاه از آن پس مورد محاصره شدید ارتش سوریه قرار گرفت.
اما به دلایل شرایط خاص اردوگاههای فلسطینی در کشورهای مختلف عربی و تعدد
وابستگیهای فلسطینیها جبهه خلق نتوانست به کنترل کل اردوگاه ادامه دهد
و گروههای مختلف فلسطینی توانستند بر بخشهایی از این اردوگاه تسلط
یابند.
از ابتدای جنگ سوریه به دلیل توانمندی رزمی بالای فلسطینی ها و فقر
فاحش در اردوگاههای فلسطینی اینان طعمههای خوبی برای کشورهای عرب حوزه
خلیج فارس بودند تا با پولهای خود آنان را بخرند و تبدیل به مزدوران خود
نمایند ودر حال حاضر برخی از جنگجویان مخالف دولت سوریه همان سوریهای
فلسطینی الاصل اردوگاه یرموک می باشند.
علاوه بر اخوان المسلمین، جبهه
النصره (القاعده سوریه) و داعش هم از تجربه فلسطینیها چه در سوریه و چه در
عراق استفاده بهینه نمودند. در این زمینه میتوان از تونلهای نیروهای
جبهه النصره و داعش در سوریه- عراق- مرزهای اردن، لبنان، ترکیه، فلسطین
اشغالی و جولان نام برد که اکثراً به دست همین فلسطینیها ایجاد شده گرفته
تا تکتیراندازهای حرفهای و جنگجویان خیابانی و مربیهای نظامی تا حدود
زیادی از میان همین فلسطینیها تأمین شدند[4].
در ارتباط با اردوگاههای فلسطینی در اردن نیز داعش سعی بر نفوذهای زیادی در این منطقه داشته است اما تا کنون نتوانسته است دستآوردی را داشته باشد.
2- اداره کمپهای آوارگان فلسطینی در کشورهای سه گانه
طبق آمار سال 2000 حدود 67 درصد
از كل آوارگان فلسطيني موجود در سوريه در دمشق به سر ميبردند، در كنار
آنها استانهاي درعا و حلب با 8 درصد، و باقيمانده هم در مناطقي زندگي
ميكنند كه وابسته به استان القنيطره است و اين وضعيت اكنون نيز به همين
منوال است.
حدود 20 درصد از كل آوارگان فلسطيني موجود در سوريه در یازده
اردوگاهي كه رسماً از سوي آنروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان
فلسطینی)، به رسميت شناخته شده، زندگي ميكنند.
اين ده اردوگاه به ترتيب
عبارتند از: خانالشيخ، ذوالنون، سبينه، جرمانا، حمص، حما، درعا،
الاذقيه، نيرب و عندرات در حلب و در نهایت یرموک[5].
در این میان یرموک از شرایط ویژهای برخوردار است. این اردوگاه از دیرباز هدف تهدیدات رژیم صهیونیستی بوده است و آریل شارون، نخست وزیر پیشین این رژیم این عبارت را درباره این اردوگاه گفته بود که «یرموک، روزی هم به سراغ تو خواهیم آمد» این بدان معناست که ساکنان این اردوگاه همواره در معرض تهدید قرار داشتهاند اما امروز ساکنان آن با تهدیدی جدید روبهرو شده و شاهد حمله گروه تروریستی داعش به این اردوگاه هستند. در همین راستا، ساکنان یرموک به علت محاصره گروه تکفیری داعش، از کمبود غذا، آب و دارو رنج میبرند.
اردوگاههاي آوارگان
فلسطيني در اردن نیز عبارتند از: اردوگاه اربد، الزرقاء، حطين، الوحدات،
الحين، حيفكين، مادبا، الخنه، الحصن، (عزمي المفتي) جرش، سوف، بقاع، و
اردوگاه زيزياد معروف به الطابيه. در حاليكه بقيه آوارگان موجود در اردن،
در شهرهاي بزرگ به ويژه امان، الزرقا، الوصفيه و اربد زندگي ميكنند.
قبل
از ظهور داعش، وضعيت آوارگان در اردن به مراتب بهتر از ساير كشورهاي ميزبان
بود، زیرا فلسطينيها در اردن به عنوان تبعه آن كشور از حقوق كامل
اجتماعي و سياسي به عنوان اتباع اردن برخوردارند و به تدریج اغلب فلسطينيان
ساكن اردن به تابعيت اين كشور درآمدهاند.
اما پس از ظهور گروهک تروریستی
داعش، بخصوص از ژانویه ۲۰۱۳، اردن از ورود فلسطینیهایی که از سوریه
گریختهاند، سرباز زده است؛ در همن راستا، این کشور دهها پناهجوی فلسطینی
را که توانسته بودند وارد اردن شوند، اخراج کرده است.
البته اردن تنها
کشوری نیست که محدودیت هایی برای ورود فلسطینی ها از سوریه وضع کرده است
(لبنان نیز محدودیت های شدیدی برای فلسطینی هایی که برای ورود به این کشور
درخواست ویزا می کنند، ایجاد کرده است. عراق نیز اینک بیش از یک سال و نیم
است که اجازه هیچ شکل از پناهندگی را نمی دهد.).
با این وجود، در واقع اردن با کوچ اجباری برخی از فلسطینی ها از این کشور، وظایف بین المللی خود را زیرپاگذاشته است از جمله این وظایف اصل ممانعت از بازگرداندن پناهنده به مکانی که از آن گریخته است. زیرا مردم را به جایی باز میگردانند که در آنجا شاهد ظلم و ستم و خشونت هستند. طبق اطلاعاتی که پژوهشگر دیده بان حقوق بشر به دست داده است، بیش از ۱۰۰ نفر به سوریه بازگردانده شده اند که این اقدام نقض گسترده وظایف بین المللی اردن به شمار میآید.
اردوگاههای فلسطینیان، بجز فلسطینیان، افرادی از تابعیتهای مختلف با مشربهای گوناگون فکری، اعتقادی و سیاسی را در خود جای داده که از جمله آنها گروههای «سلفی تکفیری» هستند که زمینهساز حضور و فعالیت گروه تروریستی تکفیری «القاعده» در این اردوگاه را هموار کردند تا این اردوگاهها به جولانگاه القاعده و داعش در لبنان، سوریه و اردن تبدیل شود. |
در لبنان اما شرایط برای
آوارگان فلسطینی به مراتب بدتر از اردن است. چراكه آنها از زمان حضورشان در
اين كشور مورد فشارهاي عديدهاي از قبيل: سركوب، بياحترامي، ظلم و ستم
قرار گرفتهاند.
اين گونه اعمال در بعضي مواقع به شكل قبيلهاي و گاهي نيز
توسط افراد صاحب نفوذ در دولتهاي مخلتف لبنان روا داشته ميشود. به نحوي
كه آنها از پايينترين سطح زندگي مناسب بيبهرهاند و به دليل ممانعت
مسئولين لبناني از ساخت و ساز و گسترش در اردوگاهها، مجبورند در همان
ساختمانهايي زندگي كنند كه در سالهاي پيش ساخته شده است.
مقولاتی چون
پايين بودن بهداشت، بالا بودن ميزان بيكاري و فقر و سطح پايين آموزش از
ویژگیهای این عده از فلسطینیان در لبنان است. بيشتر فلسطينيان در لبنان از
جمله آوارگاني هستند كه از شمال فلسطين به اين مناطق گريختهاند و در
اردوگاههايي از قبيل برجالبراجنه، شتيلا، بارالياس، عينالحلوه، رشيديه،
تلالزعتر، نهرالبارد، الدعواق، السيبنس و يفل زندگي ميكنند.
البته ذکر این نکته هم الزامی است که برخی گروه های فلسطینی طی سال های اخیر همواره با ماجراجوییهایی زمینه نزاع را افزایش داده اند. به عنوان مثال، فلسطینیها در ماجرای جنگهای داخلی لبنان هم ورود کرده و رفتارهای سوء مرتکب شدند.
3- جناح بندیهای سیاسی موجود در اردوگاههای فلسطینیان
متاسفانه اردوگاههای
فلسطینیان، بجز فلسطینیان، افرادی از تابعیتهای مختلف با مشربهای گوناگون
فکری، اعتقادی و سیاسی را در خود جای داده که از جمله آنها گروههای
«سلفی تکفیری» هستند که زمینهساز حضور و فعالیت گروه تروریستی تکفیری
«القاعده» در این اردوگاه را هموار کردند تا این اردوگاهها به جولانگاه
القاعده و داعش در لبنان، سوریه و اردن تبدیل شود.
به عنوان مثال اردوگاه
یرموک امروزه عرصه قدرت نمایی بسیاری از تکفیریها چون داعش و جبهه
النصره، ارتش آزاد سوریه، نیروهای جبهه مردمی برای آزادی فلسطین - فرماندهی
کل و ارتش سوریه شده است. در اردن و بخصوص لبنان نیز وضعیت به همین منوال
است.
به عنوان مثال، در اردوگاه عین الحلوه، «باند الانصار» یکی از
گروههای مسلح دارای مشرب فکری سلفی تکفیری است که سابقه تاسیس آن به اواسط
دهه هشتاد میلادی باز میگردد. علاوه بر این، «جند الشام» که گروههای
سلفی فلسطینی و لبنانی آموزشدیده و مبارزه کرده در افغانستان را
دربرمیگیرد و در واقع یکی از شاخههای القاعده در لبنان تلقی میشود، از
مهمترین گروههای سلفی تکفیری فعال در «عین الحلوه» است که این اردوگاه را
به مرکز فعالیتهای خود تبدیل کردهاند[6].
همچنین «فتح الاسلام» نیز یکی دیگر از گروههای سلفی تکفیری تروریستی فعال در اردوگاه «عین الحلوه» است که در فوریه 2006 تأسیس شد و بشدت تحت تاثیر القاعده و دارای زیربنای فکری سلفی تکفیری است و نیازهای مالی و لجستیکی خود را از گروه «14 مارس»، به رهبری «سعد الحریری» و عربستان سعودی دریافت میکند. «گردانهای عبدالله عزام» از دیگر گروههای سلفی تکفیری فعال در «عین الحلوه» است که در سال 2009 میلادی اعلام موجودی کرد. «جبهه النصره»، بعنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه و داعش نیز از گروههای فعال در «عین الحلوه» است و نیازی به معرفی چندان ندارد.
پایان سخن
به نظر میرسد حیات گروههای
تروریستی در منطقه و نفوذ تفکرات تکفیری آنها برای برخی از جریانهای مخالف
دولت سوریه، اردن و لبنان در اردوگاههای فلسطینی، تا زمانی که اجماعی
برای نابودی کامل آنها وجود نداشته باشد، ادامه یابد.
در این میان،
کشورهایی چون عربستان و آمریکا و رژیم صهیونیستی از متشنج بودن اوضاع غرب
آسیا و درگیری در این منطقه بهره میبرند زیرا میتوانند به کمک این
گروهها منافع خود را پیگیری کنند.
بنابراین خطر تروریسم تا مدتهای مدیدی گریبانگیر منطقه خواهد بود و با توجه به بحرانی بودن اوضاع آوارگان سه کشور مذکور در شرایطی که حمایتهای لازم از آنها انجام نشود بیم انحراف فکری آنها نیز بیش از پیش وجود خواهد داشت.
[1]- خبرگزاری قدس، جمعیت آوارگان فلسطینی در اردوگاه های داخل و خارج (گزارش)، نقل شده در سایت: qodsna.com، تاریخ انتشار: 21 شهریور 1393.
[2]- خبرگزاری فارس نیوز، آیا اردوگاه «عینالحلوه» هدف «داعش» در لبنان خواهد بود، نقل شده در سایت: www.farsnews.com، تاریخ انتشار: 29 دی 1393.
[3]- خبرگزاری فارس نیوز، چه نوع رابطهای میان رژیم تلآویو و داعش حاکم است؟، نقل شده در سایت: www.farsnews.com، تاریخ انتشار: 93/06/21.
[4]- خبرگزاری اسپوتنیک فارسی، واقعیت ورود و خروج داعش به اردوگاه فلسطینیان درحومه دمشق، نقل شده در سایت: ir.sputniknews.com، تاریخ انتشار: 12سپتامبر 2015.
[5]- خبرگزاری فارس نیوز، آوارگي، فرياد و درد 60 ساله ملت فلسطين، نقل شده در سایت: www.farsnews.com، تاریخ انتشار: 29 دی 1393.
[6]- خبرگزاری حضور، پیشینه و جایگاه جریانهای سلفی، نقل شده در سایت: www.hozoor.com، تاریخ انتشار: 28 بهمن 1393.