به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا، در این میان اگرچه درگذشت دو تن از چهرههای مهم عالم هنر و ورزش - هما روستا و هادی نوروزی - در برخی روزها تا حدودی از تب و تاب اخبار منا کاست، اما عمق فاجعه به حدی بود که رسانهها به سرعت بار دیگر به سمت تهیهی اخبار و گزارشها از منا، وضعیت پیکرهای جانباختگان، مراسم تشییع آنان و ... سوق پیدا کردند و اغلب مخاطبان هم چیزی جز دنبال کردن این قبیل خبرها را انتظار نمیکشیدند.
اما در شرایطی که اغلب رسانهها انتشار لحظه به لحظه اخبار منا را در دستور کار خود قرار دادهاند، این پرسش به میان میآید که چگونه میتوان تمهیدی اندیشید تا مخاطب از حجم بالای اخباری از این دست در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی، اشباع نشود و تا پایان به سرانجام رساندن این فاجعه، با رسانه همراه باشد.
مینو بدیعی - روزنامهنگار و مدرس دانشگاه - درباره این پرسش با خبرنگار بخش رسانه ایسنا گفتوگو و توضیحاتی را بیان کرد.
وی که خود طی 10 روز گذشته اخبار مربوط به فاجعه منا را لحظه به لحظه دنبال کرده است، در زمینه نحوه اطلاعرسانی از این فاجعه میگوید: طی این مدت انبوهی از اطلاعات بوده است، اما اطلاعات، کیفی نبوده و اخبار فاجعه منا بیکیفیت بودند.
این روزنامهنگار تصریح کرد: به طور کلی درباره اخبار مربوط به فاجعه منا انبوه اخبار وجود داشت اما به نظرم اطلاعات کیفیت نداشتند. آنچه که در یک رویداد خبری مهم تلقی میشوند، ارزش خبری بالاست که حتما باید رعایت شود. فاجعه منا حادثهای بود که به غیر از خبر، تنش، درگیری و گاهی تضاد هم داشت ولی آنچه که مهمترین شاخص خبری است و باید در انبوه خبرها مشاهده میشد، دو عنصر اصلی چرا و چگونگی است که پاسخگویی به این دو عنصر بسیار ضعیف بود؛ به عنوان مثال اینکه کی، کجا و در چه مکانی این اتفاق تلخ افتاد کاملا مشخص است اما متأسفانه پاسخگویی به دو عنصر چرایی و چگونگی این اتفاق خیلی ضعیف بود و از قول مسوولان چیزهای مختلفی بیان میشد و به چرایی این رویداد به معنای واقعی کلمه پاسخ داده نمیشد.
وی در ادامه همین توضیحاتش عنوان کرد: حدود 15 سال از فرو ریختن برجهای دوقلو در نیویورک که آن زمان گفته شد بر اثر حمله تروریستی رخ داد، گذشته است و با اینکه همه رسانههای جهانی هم کار کردند، هنوز چرایی آن اتفاق برای مردم جهان آشکار نیست. فاجعه منا هم همینطور است. من برای این فاجعه به عنوان روزنامهنگار واقعا به دنبال چرایی میگردم. به نظرم خیلی عجیب است که بعد از این همه سال چنین اتفاقی در مکه بیفتد. به نظرم به لحاظ روزنامهنگاری اولین مسالهای که به جای مکان و زمان باید به آن توجه کنیم، باید دنبال چرایی مساله باشیم اما ما در خبرهایمان گیج و گنگ بودیم و چراهای زیادی در ذهنمان ایجاد شد.
این روزنامهگار در بخشی دیگر از صحبتهایش به تصاویری که از فاجعه منا مکررا از تلویزیون میشد، اشاره کرد و توضیح داد: تصاویری از انبوه جنازههای روی هم انباشته شده توسط تلویزیون نشان داده شد؛ در حالی که به نظرم باید به جای این کارها چرایی مساله پیگیری شود. متأسفانه خبرنگارانی هم که در آنجا حضور داشتند عملکرد ضعیفی داشتند؛ به عنوان مثال از رییس سازمان حج و زیارت نمیپرسیدند که چرا به وضع حاجیان رسیدگی نشد و اصلا چرا این اتفاق افتاد، این مسئله کمی ابهام ایجاد کرد. یا به عنوان مثال وزیر ارشاد چند روز پیش اعلام کرد که تمامی مفقودان جزو کشتهشدگان هستند و ایشان این مسئله را با صراحت بیان کرد و حتی یک خبرنگار هم از او نپرسید که بر چه اساسی میگویید که همه مفقودان جزو کشتهشدگان هستند. در این میان شبکههای اجتماعی هم که منابع خبری قوی نیستند و بیشتر متکی به شایعات هستند این روزها خیلی فعال بودند و برای من خیلی وحشتناک است که رسانههای رسمی تابع شبکههای اجتماعی باشند.
این روزنامهنگار به گفتههایش افزود: به نظرم کسانی که در این بازیها ورود پیدا میکنند جنس خبر را نمیشناسند؛ چراکه باید ما به تعریف خبر دقت کنیم و دچار چنین حواشی نشویم. گزارش عینی از واقعیتها در اخبار خیلی مهم است. خبر باید پیگیرانه و با تحقیق ارائه شود. ما در فاجعه منا فقط استنادمان به رییس سازمان حج و زیارت، رییس اورژانس، هلال احمر و چندین سازمان دیگر بود، به نظرم در اینجا واقعا نقش رسانهها خیلی ضعیف بود؛ بنابراین ناخودآگاه موجی از شایعات هم به وجود آمد که رسانههای رسمی هم ناخودآگاه به این شایعات دامن میزدند و با این اتفاق واقعیتهای خبری گم میشدند؛ این اتفاق برای رسانهها خوب نیست؛ چراکه هم مخاطب سرگردان میشود و هم اینکه کار ضعیفی از اخبار را ارائه دادهایم.
وی سپس نسبت به عملکرد خبرنگارانی که از نزدیک در جریان فاجعه منا قرار گرفتند، انتقاد کرد و گفت: تلویزیون با وجود اینکه خبرنگاران بسیاری داشت اما چرا بعد از یک هفته باید اعلام شود که جسد خبرنگاران صداوسیما هم شناسایی شده است؟ تلویزیون این همه نیرو به مکه فرستاده بود اما چرا اطلاعرسانی از سوی خبرنگاران انقدر ضعیف بود. پس خبرنگاران ایرانی در آنجا چه میکردند؟
این روزنامهنگار در ادامه بر لزوم اطلاعرسانی درست و به موقع از فاجعه منا اشاره و تاکید کرد: به نظرم استفاده از واژه گمشدگان در فاجعه منا اصلی معنی ندارد، مسلم است که همه مفقودان جزو کشتهشدگان بودند، پس چرا از همان اول اطلاع نمیدادند. این اتفاق خیلی زجرآور است. خبرنگاران حاضر در این جریان باید اخبار را به عنوان شاهدان عینی لحظه به لحظه پیگیری میکردند اما این اتفاق نیفتاد و انگار همه چیز بسته شده بود. تلویزیون طی این روزها فقط عکسها و فیلمهایی از اجساد روی هم انباشته شده را نشان میداد و مردم واقعا با دیدن این تصاویر آزار میدیدند. از طرفی عدم اطلاعرسانی بیشتر باعث آزار مردم میشد. جای سوال است که چرا اطلاعات درست به مردم داده نمیشود.
وی سپس تصریح کرد: ما سیاستهای خبری نادرست داریم؛ به عنوان مثال رییس جمهور کشورمان و یا وزیر ارشاد باید طی این روزها مصاحبههای خبری میگذاشتند و این مساله را به لحاظ اطلاعرسانی بیشتر بررسی میکردند؛ چراکه قطعا اطلاعات آنها بیشتر از مردم عادی است. آنها باید این اطلاعات را در اختیار مردم میگذاشتند. حاجیانی که در فاجعه منا جانشان را از دست دادند، عزیزان مردم بودند و این حقشان است که خانوادههایشان اطلاعات درست داشته باشند. در اینجا شبکههای اجتماعی اخبار ضد و نقیضی را منتشر میکردند و بعد از ساعتها برخی از اخبارشان هم تأیید میشد. به نظرم به جای دامن زدن به شایعات باید اطلاعات درست به مردم بدهیم.
این روزنامهنگار در پایان صحبتهایش خاطرنشان کرد: در فاجعه منا به جای تهدید و فحش باید به چگونگی و چرایی مساله بپردازیم. اینکه هر کسی در جایگاه خودش تهدید میکند به نظرم به راه انداختن یک جنگ روانی است. ما باید به مردم اعتماد کنیم و اطلاعات واقعی را به آنها بدهیم. سیاستهای خبری دولت در قبال فاجعه منا باید درست اعمال شود. طبق گفته آقای رییس جمهور باید با یک سیاست درست پیش برویم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com