کد خبر: ۲۹۳۸۰۱
تاریخ انتشار:
شاهنامه‌اي كه بايد تجديد شود!

پرسپولیس یا پرسپولیـــس نوین؟

خب! بسیار خب! پرسپولیس بازی‌اش را برد! پرسپولیس، بازی سخت و مردانه‌اش را برد! پرسپولیس مسابقه پا به پا و دیدار شانه به شانه‌اش را برد!
به گزارش بولتن نیوز؛پرسپوليس، ملوان در حال تبديل به اژدهاي درياي شمال را برد! پرسپوليس يك حريف قدر را، در نبردي قدرتي مغلوب كرد! پرسپوليس اگر مي‌خواهد اعاده حيثيت كند از خودش و اعتبار ديرينه‌اش را دوباره مال خود كند، بايد چند بازي اين‌جوري را، از چند حريف مثل ملوان ببرد!
مرد و مردانه ببرد! دست گرفته به زانو، ايستاده و كمر راست كرده ببرد! چشم در مقابل چشم و فداكارانه و بي‌توجه به دار و ندار ميداني‌اش ببرد! نبردي را بدل كرده به جنگ ببرد! علي‌رغم كاستي‌هاي عيني، به رغم كمبودهاي همه‌جانبه‌اش ببرد! اول پرسپوليس باشد؛ اول خود را پرسپوليس بداند، اول به پرسپوليس تعصب بورزد و اول، پرسپوليس‌وار، به خودش عشق بورزد و آن‌گاه ببرد!

ما نيز «وظيفه»‌اي داريم! ما نيز «بايد»ي داريم! ما بايد بدانيم كه از چه حرف مي‌زنيم! ما بايد فراموش نكنيم كه پرسپوليس، محور بحث و دليل گفت‌وگوي ماست! ما بايد بدانيم كه از «پرسپوليس نوين» نه بلكه از «پرسپوليس بزرگ» مي‌گوييم! از بزرگي ذاتي‌اش! از بزرگي ديرپا و هميشگي‌اش! از پرسپوليسي كه نامش مصادف بود با بزرگي و مترادف بود با قهرماني!
از پرسپوليسي كه هرگاه حالش خوب بود، حال تيم‌ملي هم خوب بود! از پرسپوليسي كه هرگاه مردانش سرحال بودند، مردان تيم‌ملي را خوشحال و مردمان تيم‌ملي را- هواداران چندده ميليوني‌اش را- خوش‌به‌حال و شيرين‌كام و پرغرور مي‌كرد!
از پرسپوليسي بايد سخن به ميان آورد كه استخوان‌بندي تيمي‌اش در كنار استقلال، استخوان‌بندي تيم‌ملي را تشكيل مي‌داد! پرسپوليسي كه بهترين مدافعان، بهترين هافبك‌ها و بهترين مهاجمان را تقديم تيم‌ملي مي‌كرد! نه يك بار كه همه بار!

بايد از پرسپوليس، حرف‌هاي دوباره زد و روزهاي خوبش را به ياد آورد! از روزهاي قدرقدرتي‌اش با پروين! از روزهاي هنرنمايي‌اش با علي كريمي و با كريم باقري! بايد از فوتبال فوق‌كلاس مجتبي محرمي گفت و از سختگيري‌هاي مرتضي فنوني‌زاده! بايد كه پنجعلي را و محمد خاكپور را، دوباره الگو كرد و نيز بايد گفت و گفت و گفت، از ناصر محمدخاني گفت! از فرشاد پيوس گفت! از ادموند بزيك گفت و نيز البته و صدالبته، بايد «شاهنامه» علي دايي را از نو باز گشود! نه يك بار كه 10 بار! نه فقط براي لذت بردن و كيف كردن و حظ كردن! كه هم براي اين و هم براي آن! هم براي حيرتي مقرون به غرور، هم براي ساختن دوباره اين پاره‌هاي جواهر! اين بي‌بديلان! اين نازنينان!
بايد از پرسپوليس گفت تا شايد دچار نشويم به «پرسپوليس نوين»! آري پرسپوليس نوين! آري پرسپوليس نوين!

بچه‌ها بي‌تقصيرند! خوبان روز، خوبان اين روزها اينانند؛ حكايت كفگير است و ته‌ديگ!
حكايت ملخ است و بذر فوتبال! حكايت پرسپوليس است و پرسپوليس نوين! حكايت دست‌خالي شدن! حكايت معمول شدن! حكايت بي‌ستاره شدن! 
اشاره‌اي و تمام: پيشتر، كاپيتاني در پرسپوليس چه الزاماتي داشت؟ پيشتر كاپيتاني در پرسپوليس چه بايدها و چه نبايدهايي داشت؟ امروز كجاي كاريم؟ كاپيتان‌هاي سال‌هاي اخير پرسپوليس 10 سال پيش در تيم پرسپوليس كجاي كار بودند؟
به كجا چنين شتابان؟ پرسپوليس بودن يا پرسپوليس نوين شدن؟!

پيروزي بر ملوان، نشانه خوبي براي به خود آمدن است!

منبع:خبرورزشی

برای مشاهده مطالب ورزشی ما را در کانال بولتن ورزشی دنبال کنیدbultanvarzeshi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین