توقع حمايت از بازار از سوي سهامداران عمده، زماني توجيه منطقي دارد كه رابطه سهامداران عمده بر وضعيت سهام و سودآوري شركتها را در نظر داشته باشيم
گروه بورس - طبق قانون تجارت ايران هر شخص يا شركتي كه بالاي يك درصد از سهم شركتي را در اختيار داشته باشد سهامدار عمده تلقي ميشود و هر شخص يا شركتي كه بين 16تا 50درصد سهم شركتي را در اختيار داشته باشد، سهامدار مديريتي خوانده ميشود.
به گزارش بولتن نيوز، سهامداران مديريتي و عمده در بازار ايران سرمايهگذاران بزرگ نظير بانكها، شركتهاي بيمه، شركتهاي سرمايهگذاري، حقوقيها و اشخاص حقيقي هستند.
طي ساليان گذشته بانكها براي سودآوري و بعضا براي حمايت از بازار سهام با ابلاغيه دولت وارد بورس شده و با نقدينگي بالايي كه داشتند توانستند نقش مثبتي در بازار سرمايه ايفا كنند، اما در دو سال گذشته كه بازار سهام ايران روزهاي خوبي را پشت سر نگذاشته اين اتفاق نيفتاده و اين بازار از سوي بانكها به عنوان مهمترين سهامدار عمده بازار بورس ايران، مورد حمايت چشمگيري قرار نگرفتهاند علت اين مساله نيز از نظر كارشناسان به كمبود نقدينگي بانكها مربوط ميشود كه در واقع توان خريد سهام از بانكها را به حداقل رسانده است.
سهامداران عمده پشت بازار را خالي كردهاند
توقع حمايت از بازار از سوي سهامداران عمده، زماني توجيه منطقي دارد كه رابطه سهامداران عمده بر وضعيت سهام و سودآوري شركتها را در نظر داشته باشيم. سهامداران عمده نسبت به سهامداران جزء داراي انگيزه بيشتري براي نظارت بر مديرت اجرايي شركتها هستند زيرا منافع اين كار براي آنان از هزينه آن بيشتر است اگر سهامداران جزء از كارايي مديريت رضايت نداشته باشند، به راحتي ميتوانند سهام خود را فروخته و در جاي ديگر سرمايهگذاري كنند اما وضع براي سهامداران عمده طور ديگري است. فروش بخش عمدهيي از سهام، قيمت سهام را كاهش ميدهد. سهامداران عمده بهطور عام مجبورند تا يك استراتژي بلندمدت انتخاب كنند.
در شركتهاي بورسي 67 سهامداران عمده نسبت به سهامداران جزء منافع بيشتري به همراه دارد. بنابراين سهامداري آنها شرايط خاصي دارد و حمايت آنها از يك سهم ميتواند وضعيت آن سهم را تغيير دهد. اما در شرايط فعلي اعتقاد كارشناسان براين است كه سهامدار عمده و حقوقيها از بازار سهام حمايت نميكنند
در همين رابطه طهمورث دلفاني مدير معاملات كارگزاري بانك ملي با اشاره به وضعيت كلي اقتصاد كشور گفت: در گذشته همواره حقوقيها و سهامداران عمده از بازار حمايت كردهاند اما ديگر موجودي براي آنها نمانده است كه حمايتي داشته باشند در واقع نه دولت پولي دارد كه به بازار تزريق كند و نه بانكها پولي دارند كه حمايت كنند توجه داشته باشيد نقدينگي در دست كسي نيست بانكها براي پرداخت وامهاي معوق خود بهره 34درصدي پرداخت ميكنند در واقع بانكها در گذشته تسهيلات دادهاند، املاك و مستقلات خريدهاند و بسياري نيز سهام خريداري كردهاند و ديگر چيزي در چنته ندارند تا تزريقي انجام دهند فراموش نكنيم كه در ابتداي ريزش بازار بانكها از بازار حمايت خوبي برخوردار بودند. مسوول كارگزاري بانك ملي افزود: حقوقيها در بازار فعلي در حال تماشاي بازار هستند اينها در گذشته حمايتهاي خودشان را كردند و اين روزها نيز خريد ميكنند مثلا در سهم شبندر وقتي كه چندين ميليون صف فروش بود، آمدهاند سهم را دادند و از بازار حمايت كردند.
توجيهي براي حمايت از بازار فعلي وجود ندارد
درخصوص حمايت حقوقيها از بازار سرمايه محمدمسعود غلامپور، مدير بازاريابي شركت تامين سرمايه با سهامداري عمده بانك اقتصاد نوين گفت: حمايت از بازار تعريف خاصي دارد و بازار و شركتهاي توليدي بايد سودآوري داشته باشند تا از آنها حمايت شود. وقتي شركتي سودآوري ندارد جذابيتي براي سهامداران ندارد كه وارد بازار شوند از طرف ديگر بانكها نيز ديگر توان ندارند كه ورود كنند سياستهاي ضد تورمي دولت سبب شده است كه نقدينگي در كشور و همچنين بانكها كاهش پيدا كند.
تزريق نقدينگي مهمترين عامل عدم رشد بازار است و بانكها نيز اين قدرت تزريق را از دست داده است. بانكها خود 35درصد از تسهيلات را مطالبات معوق دارند و از طرف ديگر شركتهاي بزرگ بورسي نيز به دليل مشكلات فروش و صادرات، با كمبود نقدينگي روبهرو هستند و نميتوانند كاري از پيش ببرند. همچنين مردم نيز براي كاهش ريسك خود در بانكها پول خود را سپردهگذاري كردند وقتي بانكهاي غير مسوول تا 28درصد سود ميدهند براي چه سرمايهگذار پول خود را در بازاري بياورد كه اطمينان دارد، ضرر خواهد كرد بنابراين ميبرد. بانكها در كشور 83هزار ميليارد تومان نقدينگي دارند كه 15درصد نزد بانك مركزي است و 40درصد نزد بانكها و بقيه در بازارهاي غير مولد مصرف شده است و 40درصد سهم بانك هم قبلا پيشخور شده است در خريدهاي گذشته كه الان نميتواند آنها را نقد كند. بنابراين مشكل نقدينگي در كل اقتصاد دامنگير شده است و دولت تنها چشم اميد به سرمايهگذاري خارجي دارد، اعتقادي به چاپ پول ندارد و به همين دليل تمام هم و غم دولت اين است كه بتواند سريعتر سرمايهگذار خارجي را وارد عرصههاي اقتصادي كشور كند تا بتواند نقدينگي لازم را از اين طريق جبران كند. بهترين پيشنهاد اين است كه دولت از شركتهاي توليدكننده بزرگ حمايت كند تا سودآوري آنها را افزايش دهد مثلا هزينههاي آنها را كم كند يا يارانه بدهد و به هر نحوي كمك كند تا هزينههاي آنها كمتر شود.
اين بازار جايي براي حمايت نگذاشته است
عزتا... صيادنياطيبي، مدير صندوق سرمايهگذاري بانك كارآفرين در خصوص عدم حمايت ارز بازار سرمايه اظهار كرد: سهامدار عمده كه يك سهم را ميخرد دغدغههاي مالي هم دارد و كليت بازار را نگاه ميكند و وقتي كل بازار در حال افت است او چقدر ميتواند از بازار حمايت كند او پرتفوي خودش را دارد و هر روز بازار را پايش ميكند و وقتي اقتصاد كشور دچار ركود است و سهام رشدي نميكند او نيز نميتواند دارايي خود را در محل كم بازده سرمايهگذاري كند، بنابراين براي او نيز سود وزيان مطرح است.
طيبي افزود: سهامدار عمده و حقوقيها زماني از يك سهم حمايت ميكنند كه آن سهم در بازار جامانده باشد و مثلا همه سهمهاي گروه رشد كرده باشند و آن سهم رشدي نداشته باشد در آن صورت سهامدار حقوقي ورود ميكند و از سهم حمايت ميكند اما زماني كه كل بازار نزولي است، نميتواند كاري از پيش ببرد. اين كارشناس بازار سرمايه با اشاره به مشكلات حقوقيها گفت: از طرف ديگر سهامدار عمده دو مشكل اساسي دارد كه نميتواند بازار را جمع كند يكي اينكه اگر سهامدار عمده همه بازار را جمع كند مشكل سهام شناور به وجود ميآيد و آن موقع موضوع خشك شدن سهام پيش ميآيد كه خود مشكل اساسي براي بازار سرمايه است از طرف ديگر براي سهامدار عمده بحث مالياتي نيز مطرح است و دست آخر اينكه بسياري از سهامداران عمده و حقوقيها و مسائل مالي در بسياري از مواقع نياز به نقدينگي دارند و بايد سهام خود را بفروشند تا كي بايد منتظر بمانند تا سهام مثبت شود و آن موقع بفروشند مثلا الان چند هفته است كه بازار منفي است و سهامدار عمده نياز به پول دارد و مثلا سهم بانك صادرات را ميفروشد آن موقع نميتوان قضاوت كرد كه او تصميم دارد به سهم لطمه بزند البته اگر تعداد سهمي كه ميخواهد واگذار بالا باشد ناظر بازار برايش بلوك ميزند.
مدير صندوق سرمايهگذاري بانك كارآفرين معتقد است كه در گذشته اين بانكها بودند كه به كمك بازار ميآمدند ولي اين روزها بانكها خود نياز به حمايت دارند تا كمبود نقدينگي خود را جبران كنند و توان حمايت از بازار سرمايه را ندارند.