گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
*****
آرمان/فرشچيان به همه ما حسغرور داده است
محمدجواد ظريف وزير امور خارجه ايران در مراسم رونمايي از آثار استاد فرشچيان بيان كرد كه وي افتخار، غرور و احساس خودباوري به ما كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران و تك تك ايرانيان اهدا كرده است. به گزارش مهر، مراسم رونمايي از ۲ اثر محمود فرشچيان با عنوان «آسمان چهارم» و «شام غريبان» ديروز با حضور محمد جواد ظريف وزير امور خارجه و مسعود سلطانيفر معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، بهمن نامورمطلق معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي برگزار شد.
اجراي اين مراسم، بر عهده سهيل محمودي بود كه وي در ابتدا از نامورمطلق دعوت كرد تا پشت تريبون قرار بگيرد. نامورمطلق با اشاره به آثار فرشچيان متني را قرائت كرد كه در ابتداي آن آورده شده بود كه هر اثر تازه فرشچيان يك رخداد بزرگ است، هر خلق وي يك نوزايي هنري و هر رونمايي از نقاشيهايش يك مكاشفه گروهي است. وي ادامه داد: نقاشي فرشچيان بيان ضمير ناخودآگاه ماست جايي كه ما حال خودمان را متوجه ميشويم. فرشچيان مضامين گروهي را به موتيف و نمادهاي جمعي را به اسطوره تبديل ميكند. معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي در اين مراسم گفت:
بسياري منتظرند استاد اثري تازه بيافريند تا آن را با بيان خويش در بومهاي چوبي يا فلزي، نساجي يا سنگي، كاغذي يا مجازي بازتوليد و تكثير كنند. آثاري مانند «عصر عاشورا» و «ضامن آهو» در زمره تكثيريافتهترين آثار نقاشي در طول تاريخ هستند. نامورمطلق با بيان اينكه اين استاد اسطورهسازخود به يك اسطوره تبديل شده است، متذكر شد: فرشچيان خودش موضوع نقاشي و شعر شده و بارها روايتش تكثير شده است. آثار فرشچيان در عين سادگي هزاران لايه دارد به گونهاي كه مردم عامي بهره خويش را ميبرند و حيكمان ژرفانديش نيز در آنها غرق ميشوند. او به نقاشي قابليت بيپاياني بخشيده است چنانچه رنگهايش غزل ميخواند و قلمها حماسه ميسرايند. وي در ادامه سخنان خود بيان كرد: من اينجا به گفتن دو نكته بسنده ميكنم كه نخست خبر دادن از راهاندازي دانشگاه هنرهاي ايراني براي حفظ هويت فرهنگي جامعه است كه متاسفانه بيش از يك دهه در پيچ و خم بروكراسي
گير كرده و دوم ايجاد يك موزه بزرگ براي صنايع دستي است. متاسفانه همان موزه كوچكش در كاخ سعدآباد در دولت پيشين تعطيل شد و هنوز احيا نشده است و آثار هنرمندان بينظير اين مملكت در انبارها ميپوسد. سپس محمدجواد ظريف وزير امور خارجه پشت تريبون قرار گرفت و گفت: گرچه در محضر بزرگان و اصحاب فرهنگ و هنر صحبت كردن براي من بسيار دشوار است اما نميتوانستم اين فرصت را از دست دهم كه از نگاهي ديگر به سهم بزرگي كه استاد فرشچيان در نشان دادن فرهنگ و هنر و ديدگاه والاي مردم اين مرز و بوم براي همه دنيا دارد، اشاره نكرده باشم. وي اضافه كرد:
زماني كه برادر بزرگوارم صادق خرازي به عنوان نماينده ايران در سازمان ملل متحد در نيويورك حضور داشت، باعث شد تا آثار استاد را به عنوان هديه به ميهمانان ارائه كنم. من افتخار داشتم مجموعه آثار استاد فرشچيان را چه به عنوان سفير جمهوري اسلامي و چه در سمت كنوني مهمترين هديه به ميهمانان و ساير سفيران و كساني را كه دوست داشتم با فرهنگ ايران آشنا شوند، هديه كنم و فكر ميكنم اين هديه را براي همه سفرا فرستادهام. ظريف با اشاره به مجموعههايي كه به ميهمانان اهدا كرده است، توضيح داد: من مجموعه سومي از آثار استاد فرشچيان را براي سفراي كشورهاي اسلامي فرستادم و مجموعه دوم اين آثار را كه توسط يونسكو چاپ شد، براي ساير سفرا و وزرا فرستادم و حتي امروز فكر ميكنم شايد براي بعضي از وزرا دو بار آثار استاد را ارسال كرده باشم.
با اين حال فكر نميكنم هيچ اثر ديگري بتواند در يك جلد كتاب، بزرگي، عظمت، انسان دوستي و معنويت ايران را همچون آثار استاد فرشچيان نشان دهد. وزير امور خارجه ادامه داد: هر بار اين آثار هديه شدهاند چه در ملاقاتهاي حضوري و چه غير از آن، همه متعجب شدهاند و از حرف تهي ماندهاند و من به آنها بيان كردهام كه لازم است به نيوجرسي و به موزه استاد بروند و ذرهبين به دست بگيرند تا بتوانند اين آثار را بهتر مشاهده كنند. ظريف با اشاره به يكي از خاطرات خود گفت: زماني من به فردي كه براي ما لاف قدرت ميزد كتاب آثار استاد را نشان دادم و گفتم با ايراني كه اين هنر را دارد نميتوان جز با زبان احترام سخن گفت. اين جمله ظريف باعث شد تا مخاطبان او را تشويق كنند. وي در پايان بيان كرد: سزاوار است به خاطر اين افتخار، غرور و حفظ خودباوري كه استاد فرشچيان به ما و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي و همچنين به تك تك ايرانيان اهدا كرده است به احترام او بايستيم و از خداوند طول عمر او را آرزو كنيم.
*****
آفتاب یزد/تهمینه میلانی: نخواستند من فیلم جنگی بسازم
تهمینه میلانی این روزها دو فیلمنامه جدید نوشته و بیشتر وقتاش را در کار معماری میگذراند. او درباره آخرین وضعیت ساخت فیلم «تنهایی پرهیاهو» گفت: دستهایی در کار بود تا من فیلم جنگی نسازم. این کارگردان در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه گران شدن ساخت فیلم باعث شده با احتیاط حرکت کند، تصریح کرد: در حال نوشتن یک فیلمنامه طنز و یک فیلمنامه دراماتیک هستم که هر دو کاری اجتماعی هستند و آنها را به شدت دوست دارم و احتمالا طی روزهای آینده برای فیلمنامه طنزم تقاضای پروانه ساخت کنم. میلانی که پیش از این ساخت دو فیلم «فری کثیف» و «تنهایی پرهیاهو» توسط او اعلام شده بود درباره عدم ساخت آنها اظهار کرد: به «فری کثیف» که پروانه ساخت ندادند.
اما برای «تنهایی پرهیاهو» در حالی که برآورد هزینه هم کرده بودیم و بخش فرهنگی منطقه آزاد هم به عنوان سرمایهگذار اعلام آمادگی کرده بود و حتی با محمود کلاری و مجید میرفخرایی لوکیشنها را هم دیده بودیم و انرژی زیادی برای انتخاب بازیگران محلی گذاشته بودم اما دستهایی در کار بود تا من فیلم جنگی نسازم. وی افزود: ظاهرا ساخت این نوع فیلمها در کنار بسیاری دیگر از موضوعات در انحصار گروهی خاص است و آدمهای مستقل نمیتوانند وارد این حوزه بشوند. سازنده فیلمهای چون «نیمه پنهان»، «دو زن»،«آتش بس» با بیان اینکه شرایط فیلمسازی بسیار سخت شده است، گفت: متاسفانه سنگاندازی زیاده شده و فیلمهایی که دوست دارم بسازم را نمیگذارند و چون با سرمایه شخصی خودم و همسرم کار میکنم، بسیار باید دست به عصا حرکت کنم. میلانی در سالروز 55 سالگیاش با بیان اینکه به سنی رسیدهام که باید تجاربم را منتقل کنم، اظهار کرد: امیدوارم این شرایط برایم فراهم شود. من احساس میکنم هر روز روز تولدم است و ذهنم هر روز آماده یادگیری است. هر موقع کتاب جدیدی میخوانم، فیلم جدیدی میبینم و ارتباطات اجتماعی جدیدی برقرار میکنم انگار تولد جدیدی برایم بوده است.
*****
آفتاب یزد/کامبیز درم بخش: دولتها علیه داعش واکنش نشان دهند
کامبیز درم بخش در واکنش به اقدامات غیر انسانی و غیر فرهنگی داعش از کشتار مردم تا نابودی بناهای تاریخی و هنری به مهر گفت: جمعی از هنرمندان با تشکیل کمپینی به اقدامات غیر انسانی گروه داعش اعتراض کردند من هم به این کمپین پیوستم و امیدوارم هنرمندان بتوانند با این اقدام در آگاهی ملت ها نقشی تاثیرگذار داشته باشند. خیلی تاسف بار است که آثار فرهنگی و میراث باستانی ملل مختلف به راحتی توسط یک عده از بین برود و هیچ اقدامی هم علیه این گروه شکل نگیرد.
این هنرمند افزود: دارایی ما میراثی است که از گذشتگان به جا مانده است. بناهای تاریخی و آثار فرهنگی افتخار بشر محسوب می شود وقتی یک اثر فرهنگی در هر جای دنیا به این شکل از بین رود همه انسان های روی زمین ناراحت می شوند چراکه بحث هنر و فرهنگ و تمدن درمیان است. اگر روزی تخت جمشید هم تخریب شود قطعا ایرانیان احساسی ناخوشایند خواهند داشت اما یقین دارم نه فقط ما که دنیا هم از شنیدن خبر تکان می خورد. درم بخش بیان کرد: آثار باستانی افتخار ملت های جهان است که در طول قرن ها با زحمت پاسداری شدهاند. وقتی یک شیء کوچکی کشف می شود همه رسانه ها واکنش نشان می دهند و مردم دنیا درباره آن حرف می زنند حال تصور کنید یک بنای عظیم تاریخی که از همه جای جهان بازدیدکننده دارد و سالها با برنامه ریزی و مشقت برپا مانده یکباره با خاک یکسان شود. این بناها نشانی از تمدن است و مردم با برپا نگهداشتن شان احساس قدرت
می کنند. طراح و کاریکاتوریست ایرانی با انتقاد از دولتهایی که در قبال داعش سکوت کرده اند، گفت: خیلی عجیب است که دولت های قدرتمند در این رابطه واکنشی نشان نمی دهند. چطور می شود در مقابل گروهی مثل داعش، دولت ها احساس عجز و ناتوانی کنند. آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد جان انسان هاست و بعد میراث به جا مانده اما هر دوی اینها تاثیری در رویکرد دولت های بزرگ نگذاشته و متاسفانه این اقدامات غیر انسانی و غیر فرهنگی هر روز در حال رخ دادن است. این کمپین ها در جلوگیری از تخریب آثار فرهنگی توسط داعش تاثیری ندارد و تنها می تواند در آگاهی دادن به مردم و هشدار به دولت ها مثمرثمر باشد ولی یادمان باشد ابزار هنرمند هنرش است که برای بیداری مردم از آن استفاده میکند و واکنش اصلی علیه اقدامات داعش را باید از دولت ها شاهد باشیم.
*****
اعتماد/تيراژ ١١٠٠ نسخهاي كتاب فاجعه است
مسعود رايگان، بازيگر به مناسبت برگزاري نخستين جشن «سينما و كتاب» كه شنبه ٢١ شهريور و همزمان با روز ملي سينما در خانه هنرمندان ايران برگزار ميشود به تيراژ پايين كتابهاي منتشرشده در ايران اشاره كرده است و گفته: «با وجود حدود ٨٠ ميليون جمعيت، تيراژ ١١٠٠ نسخهاي براي كتاب يك فاجعه فرهنگي به شمار ميرود. اگرچه آنطور كه شنيدهام چاپ نخست «قاتل بيرحم و سه مونولوگ همراه» بهپايان رسيده است، اما همانطور كه پيشتر هم اشاره كردهام از آثار نويسندهاي مثل هنينگ مانكل كه در ايران چندان شناختهشده نيست، حدود ٣٦ ميليون نسخه در جهان به فروش رسيده و چنين آماري در مقايسه با تيراژ پايين كتاب در ايران نشاندهنده مشكلات موجود در اين عرصه است.
آمارهاي ارايهشده در اين زمينه از جانب ناشران خارجي دقيق و واقعي است و اين صرفا به آمار فروش آثار يكي از اين نويسندگان مربوط ميشود. در ايران مشكل اصلي به اين برميگردد كه در زمينه ترويج فرهنگ كتابخواني آنچنان كه لازم است كار انجام نميشود. اخيرا شاهد برنامههايي هستيم كه براي كتابخواني جايزههاي بزرگ تعيين ميكنند كه اگرچه فينفسه كار بدي نيست اما در شرايطي كه برخي كتابها بهدليل خريداري نشدن دوباره خمير ميشوند، مسلما بهتنهايي جوابگو نخواهد بود.» رايگان سپس در خصوص مشكلات موجود بر سر راه كتابخواني گفت: «راهكار نخست را ترويج فرهنگ كتابخواني ميدانم و براي چنين كاري طرح مشخصي دارم كه در آن نقش رسانه ملي در تبليغ عام اين فرهنگ پررنگتر از ساير نهادهاست. چنين كاري را وظيفه رسانه ملي ميدانم و براي اين كار نياز به گفتوگو و درك شرايط موجود داريم كه در صورت امكان در روز جشن «سينما و كتاب» مفصلتر صحبت خواهم كرد.»
*****
افکار/خوشحالم آثارم به آستان قدس رضوی اهدا میشود
افکارپرس: محمود فرشچیان استاد پیشکسوت حوزه نقاشی در مراسم رونمایی از آثارش، خود را خادم امام رضا (ع) دانست و بیان کرد خوشحال است آثارش به آستان قدس رضوی اهدا شده است.
محمود فرشچیان امروز یکشنبه 15 شهریور ماه در مراسم رونمایی از دو تابلو خود با عنوان «شام غریبان» و «آسمان چهارم» در جمع خبرنگاران گفت: در تابلوی «آسمان چهارم» که مربوط به معراج پیامبر (ص) می شود، پیامبر(ص) به دیدار خداوند می رود. پیامبر (ص) در این معراج به آسمان چهارم می رسند و آنجا جبرئیل که در معراج همراه ایشان بوده است می گوید من دیگر نمی توانم بالاتر بیایم و اگر بالاتر بیایم پرهایم می سوزد و آن حضرت خودشان به معراج می روند.
فرشچیان همچنین در توضیح اثر دیگر خود با عنوان «شام غریبان» عنوان کرد: «شام غریبان» اتفاق بسیار غمانگیزی است و من سعی کردم در تابلوی خود حسی را که این اتفاق داشت به صورت مستتر بیان کنم. «شام غریبان» در زمانی بین غروب و شب است و از این لحاظ درآوردن رنگ های آن برایم بسیار مشکل بود، اما خداوند لطف کرد و من توانستم این امر را انجام دهم.
این نقاش پیشکسوت درباره این دو اثر که به آستان قدس رضوی هدیه می شود، گفت: من بسیار خوشحالم که این دو کار قرار است به آستان قدس رضوی اهدا شود چون من خادم امام رضا (ع) هستم و خرسندم که از این تابلوها آنجا نگهداری می کنند. آنطور که می گویند جمعیت زیادی می توانند این تابلوها را ببینند و همین من را خوشحال میکند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه در بعضی از کشورها همچون لبنان چهره و فرهنگ ایران با هنر او به نمایش درآمده است، اظهار کرد: چهره ایران با مدیریتی که در ایران با هدایت مقام معظم رهبری و همچنین با وجود ریاست جمهوری که مرد مدبری است، در جهان هر روز بهتر دیده خواهد شد. در این میان هنر من هم آب و رنگی به این جریان داده است.
فرشچیان اضافه کرد: ایرانیان، فرهنگ دوست هستند و من سعی می کنم در آمریکا به همه بگویم که ایران کشور صلح و دوستی است. همچنین سوریه و لبنان و سایر کشورهای مشرقزمین، کشورهای صلح طلبی هستند. ما در آمریکا یک مرکز فرهنگی داریم که مسجد دارد و در قسمت فرهنگی آن از صلح و صفایی که در مشرقزمین وجود دارد، سخن می گوییم.
*****
اطلاعات/برگزاری نشست«ضرورت تفسیر علوی در نهجالبلاغه»
مرکز تحقیقات امام علی(ع)، سیوششمین نشست علمی خود را با عنوان ضرورت تفسیر علوی در نهجالبلاغه با حضور محمد فاکر میبدی برگزار میکند.
این نشست دوشنبه ۱۶شهریور از ساعت ۱۰تا ۱۲در محل سالن اندیشه واقع در بزرگراه کردستان، خیابان ایرانشناسی (۶۴)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار میشود.
نشست «رویکردهای تفسیر ارجاعی و توصیفی» برگزار میشود
پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی نشست «رویکردهای تفسیر ارجاعی و توصیفی» را با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی برگزار میکند.
این نشست دوشنبه ۱۶ شهریور ساعت ۱۴ الی ۱۶ در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به نشانی بزرگراه کردستان، خیابان ایرانشناسی (۶۴) برگزار خواهد شد و حضور برای عموم آزاد است.
«خمره» هوشنگ مرادی کرمانی در نیاوران روی صحنه رفت
نمایش «خمره» بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی به کارگردانی مزدک میرعابدینی از ۱۴ شهریور در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت.
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران ،بازیگران این نمایش عبارتنداز: مزدک میرعابدینی، احمد خیر آبادی، باران محمد بیگی، رها دوراندیش، آسمان محمد بیگی، یاسمن آسایش، علی رضا خداوندی، پارساهادی زاده، هوراد رهاورد و… نمایش «خمره» به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی مزدک میرعابدینی از ۱۴ شهریور ساعت ۲۱ به غیر از روزهای پنج شنبه و جمعه در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه رفته است.
*****
ایران/گفتوگو با داوود میرباقری کارگردان سریال دندون طلا؛ به خاطر نقدها عقب نشینی نمی کنم
در چنین شرایطی چندان نمیشود فکر کرد شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون است. هر کدام از این رسانهها کارکرد خوشان را دارند. برای اینکه تلویزیون جذاب تری داشته باشیم مسلماً باید برنامهریزی کنیم و استراتژیهایی طرح کنیم که بتوانیم در این زمانه پرتکثر رسانههای دیجیتال، دوام بیاوریم. این رسالت و مسئولیت تلویزیون را دشوارتر میکند که در چنین فضایی چطور باید کار کند که ماندگار و تأثیرگذار باشد به دلیل علاقهای که به کار «دندون طلا» داشتم میخواستم کارم برای همیشه ثبت شود چراکه وقتی یک نمایش به تصویر تبدیل میشود، حداقل فایل تصویری آن تا سالهای مدیدی ماندگار میشود. یکی از ویژگیهای کارهای تصویری در عصر ما همین مسأله است که در صورت نیاز میتوانیم به آنها رجوع کنیم. پس از این تصمیم باید نمایش دندون طلا را با منطق یک کار تصویری پیش ببریم.
اگر نگوییم فقط، اما با یقین میتوانیم بگوییم که او یکی از اصلیترین کارگردانهایی است که پس از انقلاب سریالهای دینی - تاریخی را بنیان نهاد و سریال اثرگذار و قابلقبول «امام علی(ع)» را کارگردانی کرد.
«داوود میرباقری» از جمله کارگردانهایی است که به نوعی نامش با پروژههای عظیم تلویزیونی مثل «مسافر ری» و «مختارنامه» پیوند خورده و همواره یکی از گزینههایی است که برای کارگردانی سریالهای اینچنینی نامزد میشود. اما از آن سو او علاقه زیادی هم به ساخت و تولید سریالها و فیلمهای کوچه بازاری پیش از انقلاب دارد و تاکنون کارهای متعددی چون «آدم برفی» را تولید کرده است حتی در سریال طنز «شاهگوش» هم از ورود به چنین فضا و آدمهایی استقبال کرد. حالا او پس از مدتی فاصله از تلویزیون برای کار دوم در رسانههای تصویری به سراغ کاری با همان فضای کوچه بازاری رفته است. «دندون طلا» عنوان مجموعهای است 01 قسمتی که 61 سال پیش به صورت تئاتر اجرا شده بود.
تئاتری که قصه دختری با نام نیر با بازی ستاره اسکندری را نشان میداد که با دستفروشی روزگار میگذراند و یک روز به جرم سد معبر با پاسبانی درگیر میشود و او در حین فرار به یک قهوهخانه و صاحب آن قنبر دیزل با بازی مهدی فخیمزاده پناه میبرد و بعد از مدتی این دو عاشق هم میشوند.
اگرچه نمایش «دندون طلا» در زمان اجرای تئاتری آن با استقبال فراوانی روبهرو بود اما به نظر میرسد سریال «دندون طلا» نتواند به موفقیت آن زمان برسد. این موضوع و مسائلی همچون رابطه میرباقری با تلویزیون و... انگیزهای شد تا با او به گفتوگو بپردازیم که در ادامه میخوانید:
آقای میرباقری بهزمان رونمایی سریال دندون طلا اشاره کردید که مخاطبان بسیاری منتظر اجرای دوباره این اثر بودند. چرا دوباره همان تئاتر موفق را روی صحنه تئاتر اجرا نکردید و به سراغ ساخت تصویری آن رفتید؟
به دلیل علاقهای که به کار «دندون طلا» داشتم میخواستم کارم برای همیشه ثبت شود چراکه وقتی یک نمایش به تصویر تبدیل میشود، حداقل فایل تصویری آن تا سالهای مدیدی ماندگار میشود. یکی از ویژگیهای کارهای تصویری در عصر ما همین مسأله است که در صورت نیاز میتوانیم به آنها رجوع کنیم. پس از این تصمیم باید نمایش دندون طلا را با منطق یک کار تصویری پیش ببریم. برخی از روایتهایی که در صحنه با گفتار اجرا میکردیم، باید اینجا به تصویر تبدیل میشد البته چندان مایل نبودم زیاد به ساختار تئاتری کار دست بزنم. دلم میخواست خود تئاتر را مخاطب در مجموعه ببیند یعنی اگر قسمتهای سریال را کنار هم بگذارید، گویی همان متن نمایش است. در تولید فشردگی زمان هم داشتیم. به این دو دلیل خیلی زیاد روی همه وجوهی که در کار پنهان است و میشود به عنوان یک پتانسیل به لحاظ تصویری به آن پرداخت کار نکردیم اما همین کاری هم که انجام شد از نظر من قابل قبول و مؤثر است.
یکی از دوستانم که نظرش برایم بسیار مهم است، میگفت شاید این سریال پتانسیل این را داشت که تا 25 قسمت هم ادامه پیدا کند آن هم بهدلیل انرژی پنهانی که در شخصیتها هست و میتوانند حادثه خلق کنند و خلق موقعیت داشته باشند ضمن اینکه وقفهای در تولید مجموعه «ماه تی تی» پیش آمد و میخواستیم از فرصت مان استفاده مفید کنیم و چون به مخاطبان شبکه نمایش خانگی قول داده بودیم که این ارتباط به طور مداوم باشد، به ساخت سریالی اندیشیدیم که بشود در عرض سه ماه تولیدش کرد. همه اینها دلایلی بود برای اینکه سریال «دندون طلا» را بسازیم.
دندون طلا تئاتری بود با پیشینه موفق، جزو آثار ماندگار کارنامه شما و تئاتر ما محسوب میشود. به نظرتان ریسک نبود که از روی یک نمایش موفق سریالی بسازید که مانند هر اثر تصویری دیگر ممکن بود با شکست و انتقاداتی مواجه شود؟
البته آن موقع هم که نمایش اجرا میشد، نظرات متفاوتی وجود داشت و اینطور نبود که همه صددرصد با کار موافق باشند. انتقاد که همیشه هست و اصلاً موضوع نگرانکنندهای نیست. ترس از اینکه مواردی از کار نقصان و کمبودی دارد، نباید دلیلی بشود برای اینکه آن اثر هنری خلق نشود.
هر اثر هنری از منظر و دریچهای مورد نقد و آنالیز قرار میگیرد و نقاط ضعف و قوتی دارد، ما هم مدعی نیستیم انسانهای کاملی هستیم و هر چه از ذهن و فکرمان تراوش میکند، بینقص است و اشکالات کمی داریم.
کاری هم خوب است که در معرض نقد و انتقاد قرار بگیرد و داوری شود. این شکل نگاه کردن کمک میکند در تولیدات بعدیمان آثار کم نقص تری را عرضه کنیم. وقتی در معرض نقد نیستیم، اتفاقی نمیافتد اما وقتی کار میکنید و درباره اثرتان بحث میشود، تأثیر خوبی در پختهتر شدن و کامل شدن اثرتان دارد. خود من آثار جریان ساز را دوست دارم. شما نمیتوانید کاری بسازید که تمام سلیقهها را راضی نگهدارید و همه از آن تعریف و تمجید کنند. کاری که پیرامون خودش ایجاد چالش و بحث میکند، به نظرم صحیحتر و درستتر است و از خاستگاه درست تری برخاسته است. نباید نگرانی درباره کاری که دربارهاش نقد شود، ما را وادار به عقب نشینی کند. به شما قول میدهم اگر فضایی برای بررسی درست یک اثر به وجود بیاید، هر بحثی پیرامون آن اثر اندوخته و تجربهخوبی باشد. همین نقد و بررسیها به مخاطبان هم یاد میدهد که بهتر نگاه کنند. این را هم باید بگویم هر آنچه از دستمان برمی آمد انجام دادیم که «دندون طلا» اثر دیدنی و جذابی باشد.
چقدر بر این عقیده بودید که از بازیگران همان نمایش استفاده کنید و پارامترهایتان برای انتخاب بازیگری در این سریال چه بود؟
یکی از وظایف اصلی کارگردان انتخاب بازیگران است که به طور دقیق و درست انجام شود. زمانی که نمایش را روی صحنه میبردم، آنگونه فکر میکردم و 15سال بعد طور دیگری فکر میکنم.
حالا فکر میکنم اگر این بازیگران را انتخاب کنم، درستتر و بهتر است نه اینکه انتخابهای قبلی غلط بوده بلکه پس از 15 سال به نتایج جدیدی رسیدم مثلاً اینکه همکاری با برخی آدمها میتواند تأثیر مناسبی روی مجموعه و فضای کارم داشته باشد. ضمناً وقتی بعد از سالها میخواهید دوباره اثری را بسازید، نخستین موردی که به ذهن تان میرسد این است که با آدمهایی کار کنید که وقت و انگیزه کافی دارند. اینطور نبود که تمام بازیگران آن نمایش الان سرکار دیگری نباشند برخی از دوستان سرکارهای دیگری بودند و من هم در زمان بندی فشرده تولید این سریال نیاز به بازیگرانی داشتم که به طور پیوسته حضور داشته باشند چون کار سنگینی بود و برخی روزها 13 ساعت کار میکردیم.
همه این پارامترها در انتخاب هایم دخیل بودند. حداقل اگر از برخی محورهای دندون طلا ناراضی باشم از انتخاب بازیگران و کیفیت کارشان راضی هستم.
خصوصاً انتخاب مهدی فخیمزاده کاملاً بجا و درست بود. او بسیار خوب بازی کرد. حضورش انرژی فراوانی به همراه دارد. فرد دقیقی است و روی قول و قرارهایش حساسیت دارد. در کار صبوری دارد. این اخلاقهای حرفهای کمک میکند که با دلگرمی بیشتر برای کار برنامهریزی کنید.
به نظر میرسد در تولید سریال از المانهای تئاتری استفاده کردید. مثل بازیها که بعضاً مانند بازیهای تئاتری غلو شده است.
به هر حال دندون طلا یک نمایش بود که تبدیل به سریال شد. علاقهمند بودم مختصات نمایشی اثر را تا جایی که امکانش هست و به ارتباط واقع گرایانه من و مخاطبم لطمه نمیزند، حفظ کنم. اگر تا پایان، سریال را ببینید و سکانسها را کنار هم بگذارید، گویی نمایش را میبینید. بنابراین این اتفاق عامدانه بود.
ترسیم فضای قبل از انقلاب در یک اثر نمایشی به طوری که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، چندان راحت نیست. درباره دندون طلا برخی مخاطبان نتوانستند فضای ترسیم شده را بخوبی باور کنند. نظرتان چیست؟
این یک نظر است، ما همه تلاش مان را کردیم که فضاها قابل باور باشد. یک نسلی این فضاها را با یک فاصله 70 ساله تماشا میکند و طبیعی است برایش قابل درک نباشد.
به هر حال وقتی یک سریال تاریخی میسازید یا میبینید، در آن مقطع زمانی زندگی نکرده اید. این فضا برای برخی مقبول است و برای برخی خیر. ما هم نمیتوانیم ادعا کنیم همه آنچه ساختیم، نعل به نعل در تاریخ اتفاق افتاده است.در مورد فضاسازی عوامل بسیاری دخیل است. مثلاً لوکیشن محدودی در اختیار داریم. اگر واقعاً بخواهیم آن مقطع زمانی را بسیار قابل باور به مخاطب ارائه دهیم، نیاز داریم که چنین فضایی را بسازیم.
محدوده قصه من در سه یا چهار لوکیشن بود که آنها هم با مشقت فراوان مهیا شد. عدهای چون فضا را ندیدند، باور کردن آن فضا برایشان سخت است. این را باید از آنهایی پرسید که چنین فضایی را دیدند و تجربه کردند. کسانی که در آن تاریخ زندگی کردهاند، میگویند ما را به آن فضا و حال و هوا بردید.
بسیاری از مردم ما در سالهایی که شبکه نمایش خانگی رونق گرفته به نخریدن عادت کردهاند مثلاً کپی میکنند، دانلود میکنند. شما با چه رویکردی وارد این عرصه شدید؟
امیدوارم مردم روزی متوجه این قضیه بشوند که گروهی زحمت کشیدهاند و آدمهایی که این اثر را ساختهاند به سلیقه آنها احترام گذاشتهاند پس باید این رابطه متقابل شود و مردم بدانند اگر از طرق دیگری این آثار را تهیه میکنند، ضررش مستقیماً متوجه آدمهایی است که چنین کارهایی را تولید میکنند.
من هم میدانستم چنین اتفاقاتی از جمله کپی و دانلود خواهد افتاد. توصیهام این بود که شاید بشود با حرف و صحبت در این عرصه فرهنگسازی کرد تا فعالیت در شبکه نمایش خانگی ادامه پیدا کند یعنی ما کار تولید کنیم و اگر ارزش دیدن دارد مخاطب پول بدهد و تهیه کند و رابطه تولید و عرضه بتواند استمرار داشته باشد. این استمرار عرضه و تقاضا به من به عنوان دست اندرکار امکان تولید اثر بعدیام را میدهد.
مردم ما فهیم هستند و به اعتقادات مذهبی خودشان پایبندی دارند و میدانند ارزش زحمت یک عدهای را نباید مفت و رایگان در اختیار گرفت و باید هزینهاش را پرداخت. انشاءالله که در آینده در این عرصه فرهنگسازی انجام بگیرد. الان دوره تکثر رسانههاست، در گذشته اگر کارگردانی میخواست لحظه نابی از تنهایی یک انسان را به تصویر بکشد و ثبت کند، کلی زحمت داشت اما الان همه دستشان یک دوربین دارند و براحتی این کار را انجام میدهند.
با توجه به وضعیت سینما پتانسیل خوبی در شبکه نمایش خانگی وجود دارد که اگر بشود به یک رابطه منطقی و دوستانه دو طرفه بین دست اندرکاران این حوزه و مردم تبدیلش کرد، به شکل فوقالعاده حوزه مؤثری خواهد بود.
آیا شبکه نمایش خانگی میتواند رقیب تلویزیون باشد؟
کار از این حرفها گذشته که به رقابت فکر کنیم. الان شرایط متفاوتی است. در جهانی زندگی میکنیم که از طریق اینترنت و با اشاره انگشت دست مان میتوانیم در جریان جدیدترین فعالیتهای فرهنگی و هنری و... که در جهان اتفاق میافتد، قرار بگیریم. در چنین شرایطی چندان نمیشود فکر کرد شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون است. هر کدام از این رسانهها کارکرد خوشان را دارند.
برای اینکه تلویزیون جذاب تری داشته باشیم مسلماً باید برنامهریزی کنیم و استراتژیهایی طرح کنیم که بتوانیم در این زمانه پرتکثر رسانههای دیجیتال، دوام بیاوریم. این رسالت و مسئولیت تلویزیون را دشوارتر میکند که در چنین فضایی چطور باید کار کند که ماندگار و تأثیرگذار باشد. چندان اعتقادی ندارم که شبکه نمایش خانگی رقیب تلویزیون است و میتواند کار و بار تلویزیون را کساد کند، برعکس میتواند با کارهای خوبی که تولید میکند، تلویزیون را به ساختن آثار جذابتر وادار کند. در این راستا خطری را احساس نمیکنم و نگران هم نیستم بلکه معتقدم شبکه نمایش خانگی به مخاطبان امکان و قدرت انتخاب میدهد.
می خواهم از تعبیر خودتان استفاده کنم. گفتید اینطور نیست که شبکه نمایش خانگی کار و بار تلویزیون را کساد کند اما میخواهم بگویم این اتفاق افتاده است. آدمهای مطرح عرصه تلویزیون همچون شما، حسن فتحی، مهران مدیری که کارنامه خوبی هم در تلویزیون دارید، در عرصه نمایش خانگی فعالیت کرده اید و هر کدام مدتی از تلویزیون دور بوده اید و این برای تلویزیون نشانه خوبی نیست.
باید دید اشکال کار کجاست البته اینطور نبود که تلویزیون با من برخورد کند و من هم دیگر کار نکنم. قرار بود سلمان فارسی را بسازم اما شرایط تولید به لحاظ بودجهای تأمین نشد. من هم که نمیتوانستم بیکار بمانم.
گذشته از اینها یکسری مفاهیم و موضوعاتی هست که وقتی به تلویزیون عرضه میشوند امکان تولید پیدا نمیکنند و باید فکری به حال این موضوع کرد.
تلویزیون به دلیل محدودیتهایی که دارد کمتر به سمت برخی از سوژهها میرود، مثلاً اثری را میسازید که شخصیتها لهجه دارند و با واکنش مواجه میشود و تلویزیون عملاً در برخی از موارد عقب نشینی کرد. در شبکه نمایش خانگی این مشکلات کمتر وجود دارد. فعلاً امتیازش این است که به برخی سوژهها راحتتر میتوانید، بپردازید.
شاید هم این از ماهیت این رسانه بربیاید. من نگاه منتقدانه به تلویزیون ندارم. شاید تلویزیون بهدلیل استراژیهایی که تعریف کرده، محدودیتهایی دارد که منطقی باشد، به آن وجه قضیه کاری ندارم اما آن مشکلات و محدودیتها فعلاً در عرصه شبکه نمایش خانگی وجود ندارد و میتوانید به سوژه هایتان تنوع بیشتری بدهید. حوزه انتخاب سوژهها در شبکه نمایش خانگی گستردهتر است. طبیعی است زمانی که برخی موضوعات را نمیشود در تلویزیون کار کرد، شبکه نمایش خانگی برای ساخت و تولید امکان بهتری است.
اشاره کردید که محدودیتها و ممیزیها کمتر است. به نظرتان وقتی محدودیتها کمتر باشد هنرمندان چقدر خلاقانهتر عمل میکنند؟
محدودیتها در شبکه نمایش خانگی هم کم نیست بلکه دایره سوژهها اینجا گستردهتر است. ما که در نظام جمهوری اسلامی کار میکنیم و فیلم میسازیم و با مبانی نظام پیش میرویم، کاری که خلاف اصول نظام باشد در هیچ عرصهای از جمله نمایش خانگی، سینما و تلویزیون و تئاتر جایی ندارد و اجازه کار پیدا نمیکند.
در شبکه نمایش خانگی اعمال سلیقه کمتر و طرح برخی مفاهیم راحتتر است اما به این معنا نیست که خط قرمزی در شبکه نمایش خانگی نداریم.
بیشتر منظورم نکتهای است که در ابتدای پاسخ این سؤال مطرح کردم. وقتی یکسری از کارهای تلویزیونی را میبینید، متوجه میشوید که نقد کردن برخی از سوژهها یا مشاغل دشوار شده است و وقتی چنین مباحثی را مطرح میکنید با واکنشهای اعتراضی مواجه میشوید و تلویزیون هم باید پاسخ بدهد.
یکی از دوستان حرف قشنگی زد. میگفت الان دیگر میتوانید یا دزدها را یا قاچاقچیها یا افراد خلافکار را نشان دهید، آن هم اگر به تصویرکشیدنشان منع اخلاقی نداشته باشد. دیگر نمیشود دست روی هر حوزهای گذاشت، همه ترس دارند که نکند با واکنش مواجه شوند.
مثلاً در شاهگوش محور قصه آدمهایی بودند که در کلانتری حضور داشتند. سعی کردیم از همه لهجهها و گویشها استفاده کنیم. هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد و مردم با سریال ارتباط برقرار کردند. تلویزیون از این حیث باید در مبانی برنامه سازیاش تجدیدنظر کند و کمی امکان وسیع تری را فراهم آورد که بشود به موضوعات تنوع داد. فعلاً این مشکلات در شبکه نمایش خانگی وجود ندارد.
از آثار خوب کارنامه شما همچون رعنا، آدم برفی و... که بگذریم، سریالهایی همچون مختارنامه و امام علی(ع) 15 سال از عمر هنری شما را گرفتند و بارها از تلویزیون پخش شدهاند. گاهی که دوباره به این سریالها نگاه میکنید، این احساس را دارید که میتوانستید، سریالهای بهتری را بسازید؟
این یک امر طبیعی است که هر چه جلوتر بروید، پختهتر و داناتر و با تجربه میشوید. وقتی با این نگاه کارهای گذشتهام را محک میزنم میبینم بله، جاهایی میتوانست بهتر شود اما مسأله آن احساسی است که در لحظه دارید. صداقت مهم است اینکه لحظهای که اثری را خلق میکنید همه خودتان باشید. اگر بخواهم نقد کنم، مثلاً ممکن است بخشهایی از مختارنامه را بهتر میتوانستم بسازم البته بخشهایی هم بود که همینگونه که دیدید، میساختم. امام علی(ع) همین طور.
به این موضوع هم دقت داشته باشید که شرایط تولید هر اثر متفاوت است. مثلاً درباره امام علی(ع) دوست داشتم شخصیتهای مثبت داستان، جذابتر بشوند. اینکه آنها را افرادی قابل لمس و زمینی ببینم که مرتکب اشتباه هم میشوند. اینها گذشته اما زمانی که آن سریال را میساختم همه خودم بودم و به نظرم همین نقطه کلیدی ماجراست. طبعاً اگر امروز به من بگویند بیا و امام علی(ع) را بساز این تجربهای که کسب کردم، کمک میکرد که بتوانم اثر مؤثری از آنچه که ثبت شده را بسازم.
سریالی همچون مختارنامه در کشورهای حاشیه خلیج فارس مطرح شد. خوشبختانه طی این سالها در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی صنعت سریالسازی را داریم اما به نظرتان چه زمانی آثار ما قابلیت صادر شدن به دیگر کشورها را پیدا خواهد کرد؟
این به استراتژی موجود در فضای فرهنگی ما و متولیان فرهنگیمان بستگی دارد که چقدر دغدغه داشته باشند که فضا و امکانی را فراهم کنند تا هنرمند ایرانی تفکری فراتر از مرزها داشته باشد.
بخشی هم که به ما تولیدکنندگان برمی گردد این است که با اصول و قواعد دراماتیک و درست آثارمان را بسازیم و کارهایمان با پشتوانه و غنای فنی قابل دیدن باشد یا با نگرشی بسازیم که به زبان مشترک تبدیل بشود. همه نکاتی که اشاره کردم به هم مربوط هستند یعنی باید ارادهای در این راستا وجود داشته باشد. کشورهای دیگر برنامهریزی کردند که آثارشان در دیگر کشورها دیده شود و ما هم اگر میخواهیم افکارمان و هنرمان فراتر از محدوده مرزهایمان برود باید برایش وقت بگذاریم و استراتژی تعریف کنیم و شرایط فراهم کنیم که مثلاً بگوییم بعد از یک حرکت 10 ساله توانستیم به اهدافی که تعریف کردیم، دست پیدا کنیم. آنچه که شما اشاره کردید خلق الساعه نیست بلکه به زمان نیاز دارد.
امروز برخی از شبکههای ماهوارهای بیشتر از شبکههای بومی در خانههای مردم حضور دارند، مسلماً آنها برنامهریزی کردند، به اینکه چه هدفی دارند کاری ندارم اما اگر فکر میکنیم ما تولید سالم تری داریم و میتوانیم جهان سالم تری را به مردم دیگر کشورها معرفی کنیم باید روی این نگاه برنامهریزی کنیم.
در راستای همین سخنان شما برخی از هنرمندان افت کیفی سریالها و فیلم هایمان را به نداشتن بودجه ربط میدهند. مگرهمه چیز در تولید یک اثر نمایشی به بودجه بستگی دارد؟
برخی چنین نظری دارند و من هم مخالف نیستم خصوصاً که سینما و سریالسازی هنر گرانی است و امکانات و بودجه میخواهد. برای همین برای سریال دندون طلا بیش از سه میلیارد هزینه کردیم.
می شود با امکانات کم و بودجه محدودتر کارهای مؤثری ساخت اما آنچه که در سؤال شماست اگر بخواهد محقق شود، راهی نداریم جز اینکه امکانات و شرایط مناسبی برای فعالیت فرهنگی مطلوب فراهم بیاوریم. اگر امکانات نباشد، چگونه میتوانیم افکار و اندیشههایمان را در این عرصه منتشر کنیم. امیدوارم روی مبانی استراتژیک فرهنگیمان تجدیدنظر کنیم و به این ضرورت برسیم که جهان امروز نسبت به گذشته جهان متفاوتی است و اگر در این حوزه تلاش نکنیم مسلماً دیگران از ما جلو خواهند زد و افکار خودشان را به خانه هایمان خواهند فرستاد، پس ما باید پیش دستی کنیم.
درست است که برخی میگویند شما با تلویزیون قهر هستید؟ و آیا برنامهای برای بازگشت به تلویزیون دارید؟
هیچوقت این احساس را نداشتم. این مدتی هم که درگیر سریالهای شبکه نمایش خانگی بودم، جلسات مرتبی را در تلویزیون داشتم. سالها در تلویزیون روی طرحی کار کردم و میخواستم به سرانجام برسد و هنوز هم صحبت میکنیم که فضایی فراهم شود که آخرین سریال تلویزیونیام را بسازم. اگر قسمت بشود که سلمان فارسی را بسازم حدود 5 سال وقت میگیرد. من نزدیک 60 سال دارم و به طور طبیعی باید بازنشسته شوم. مرتب با تلویزیون ارتباط داشتم و این ارتباط قطع نشده اما شرایط فعلی تلویزیون از لحاظ بودجه برای تولید این سریال فراهم نبود و البته این موضوع برایم قابل درک است. از طرفی به موضوع دیگری هم برای کار در تلویزیون فکر نکرده بودم.
اخیراً صحبتهایی شده و این صحبتها نوید اینکه بالاخره طرح سلمان راه بیفتد، را میدهد. امیدوارم این اتفاق بیفتد چرا که ساخت سلمان فارسی در اولویت برنامه کاری من قرار دارد در غیراینصورت کارم را در شبکه نمایش خانگی یا احتمالاً سینما ادامه میدهم.
*****
جام جم/دعا برای آقای بازیگر
تلفن همراهش را جواب نمیدهد، حتما در حال استراحت است. همه میدانند که این روزها حال خوبی ندارد. مدتهاست که بیمار است. از همان چند سال قبل که زانوها را جراحی کرد، جسمش چندان رویخوش نشان نداد. اما تمام تلاش خودش را کرد تا روی پا بایستد تا خانهاش موزه شود و مجسمهاش خانه هنرمندان را مزین کند به مجسمه ایستاده «آقای بازیگر».
تلفن همراهش را جواب نمیدهد اما چند دقیقه بعد خودش زنگ میزند. صدایش همان صدای گرم همیشگی اما لرزان است. میگویم استاد مرا به خاطر میآورید؟ یادتان هست در جشنواره فیلمهای دینی که در یزد برگزار شد در کنارتان بودم؟ میگوید: مریضم، درد دارم...درد دارم! شنیدن این جمله کوتاه از عزتالله انتظامی، چهره ماندگار دنیای بازیگری، مرد فروتن و خوشخلق و مردمدار، یک جور یاس را به قلب آدم سرازیر میکند. مردی که از زمان پا گذاشتن به دنیای بازیگری بهترین شخصیتهای سینمایی و تلویزیونی را به نقشهایی ماندگار تبدیل کرد.
میگوید: درد دارم... حالم خوب نیست و من به روز سرد پاییزی در آذر سال 80 فکر میکنم که آقای بازیگر به بازار تهران، حسینیه ارشاد و مسجدالنبی رفت. اعتبار خود را گرو گذاشت و برای کودکان افغانی کمک جمعآوری کرد.
همان سال آقای بازیگر در گفتوگو با جامجم تاکید کرد: تصاویر کودکان آواره افغانی متاثرش کرده و تصمیم گرفته برای کمک به آنها قدمی بردارد و صدا و سیما در این راه کمکش کرده و دوربین شبکه یک با او در جمعآوری کمک همراه شده است.
عزتالله انتظامی نه تنها بازیگر ماندگار ایرانی است که خیر بزرگ هم هست. او در فعالیتهای خیرخواهانهای چون مدرسهسازی هم مشارکت داشته و دارد.
استاد این روزها در خانه استراحت میکند، از درد شاکی است اما افتخار بزرگی است که سالها با عزت زندگی کنی و «استاد» باشی برای همه کسانی که میخواهند به راه بروند نه بیراهه.
پرویز پرستویی که همیشه ارادت خود را به آقای بازیگر نشان داده با انتشار عکسی از عزتالله انتظامی، نوشته است:« امروز از کلمه آقای استاد خیلی استفاده میشه. ولی استاد واقعی این بزرگواره. یعنی عزت سینمای ایران. عزتالله انتظامی برای من حکم مرجع تقلید را داره. خدا سایهاش رو از سر سینمای ایران کم نکنه.»
*****
جوان/كارگردان بلندترين سريال تلويزيوني در گفتوگو با «جوان»: «كيميا» به دنبال نشان دادن شخصيت نمونه زن ايراني است
«كيميا»، بلندترين سريال تاريخ تلويزيون ايران تا چند روز آينده به روي آنتن ميرود؛ مجموعهاي كه قرار است بيش از چهار دهه با يك بانوي ايراني همراه باشد و به گفته كارگردانش شخصيت نمونه يك زن ايراني را به نمايش بگذارد.
«كيميا»، بلندترين سريال تاريخ تلويزيون ايران تا چند روز آينده به روي آنتن ميرود؛ مجموعهاي كه قرار است بيش از چهار دهه با يك بانوي ايراني همراه باشد و به گفته كارگردانش شخصيت نمونه يك زن ايراني را به نمايش بگذارد.
«كيميا» در طول تاريخ تلويزيون ايران يك استثنا به شمار ميرود؛ سريالي كه بيش از 100 قسمت خواهد داشت و در آن حوادث تاريخ معاصر ايران تا زمان حال مورد توجه قرار گرفته است. جواد افشار، كارگردان سريال «كيميا» كه پيش از اين سابقه كارگرداني مجموعههايي مانند «مادرانه»، «گل يا پوچ» و «روزهاي زيبا» را دارد، در گفتوگو با «جوان» درباره ساخت سريال جديدش ميگويد: استارت ساخت سريال كيميا از حدود چهار سال پيش و از سال 90 آغاز شد كه مسعود بهبهانينيا كار نگارش فيلمنامه آن را آغاز كرد. اوايل سال 92 بود كه ساخت اين سريال به من پيشنهاد شد و آن را بررسي كردم و از اواخر تابستان همان سال بود كه پيشتوليد سريال «كيميا» آغاز شد.
افشار درباره خط داستاني بلندترين سريال تاريخ صداوسيما ميگويد: اين سريال يك قصه طولاني دارد كه از حدود سال 56 تا زمان حال را شامل ميشود و در اين سير تاريخي مجموعهاي از داستانها و اتفاقات براي كاراكتر اصلي داستان كه «كيميا» نام دارد، رخ ميدهد.
كارگردان سريال كيميا معتقد است: تلاش شده تا در اين سريال شخصيت نمونه زن ايراني در مقاطع مختلف انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و زمان حال مورد بررسي قرار گيرد.
توجه به شخصيت زن نمونه و شاخص ايراني مسئلهاي است كه نهتنها در تلويزيون بلكه در ساير نهادهاي فرهنگي نيز مورد توجه قرار گرفته است؛ از انتخاب زنان نمونه گرفته تا شهداي شاخص زن كه هر سال از سوي سازمان بسيج مستضعفين انتخاب و معرفي ميشوند. جواد افشار درباره چگونگي پرداختن به شخصيت زن نمونه ميگويد: بهبهانينيا در طول نگارش فيلمنامه از نمونههاي عيني كمك گرفته و برخي از شخصيتهاي قصه داراي مابهازاي بيروني هستند كه نويسنده با شناختي كه از داستانهاي واقعي و شخصيتهاي حقيقي داشته، تلاش كرده در داستان فيلم به آنها نزديك شود، به داستانشان ورود پيدا و گاهي نيز از آنها عبور كند، اما داستان «كيميا» كاملاً تخيلي است كه در آن به وقايع مهم سالهاي اخير پرداخته شده است.
وي ميافزايد: با توجه به گستردگي وقايع و اتفاقات در چند دهه گذشته تلاش كردهايم كه وقايع را گلچين و خلاصهوار به نمايش بگذاريم به طوري كه رويدادهاي مهم انقلاب از طريق كاراكترها و داستان سريال مرور ميشود.
افشار با رد اين موضوع كه «كيميا» مجموعهاي دفاع مقدسي است، ميگويد: از مجموع قسمتهاي اين سريال حدود 10 قسمت آن به دفاع مقدس مربوط است و انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس در توليد اين قسمتها كمك ويژهاي كرده است.
عبور تلويزيون از سريالهاي كوتاه
كيميا ركورد تعداد قسمتهاي يك مجموعه تلويزيوني را شكسته و از مرز 100 قسمت عبور كرده است. پيش از اين برخي از مجموعههاي خارجي پخش شده از شبكههاي تلويزيوني توانسته بودند تا بيش از 200 قسمت نيز پخش داشته باشند اما در توليدات داخلي آن هم در رده كيفي «الف» توليد مجموعهاي با اين تعداد قسمت، اتفاقي نو به شمار ميرود. كارگردان «كيميا» با سخت عنوان كردن انجام چنين كاري معتقد است: بايد صداوسيما از توليد خردهسريالها چشمپوشي كند و به سمت سريالهاي طولانيتر برود. وي ميافزايد: به نظر من توليد سريالهاي زير 20 قسمت ديگر به صرفه نيست و تلويزيون بايد به سمت سريالهاي طولاني و باكيفيت برود كه اين مستلزم تهيه متريال خوب و بسترسازي مناسب است.
كارگردان كيميا با ابراز اميدواري از اينكه فيلمبرداري سريال تا اواخر آبانماه به پايان برسد، درباره قسمتهاي باقي مانده ميگويد: بايد براي فيلمبرداري به شهرهاي خرمشهر، آبادان و مشهد برويم و در پاريس نيز تصويربرداري خواهيم داشت.
لازم به ذكر است، طبق اعلام شبكه دوم سيما، نخستين قسمت از سريال «كيميا» روز چهارم مهرماه پخش خواهد شد. در اين سريال مهراوه شريفينيا، حسن پورشيرازي، آزيتا حاجيان، پوريا پورسرخ، مهدي پاكدل، اميرحسين آرمان بازي دارند و رضا كيانيان، نيكي كريمي، حامد بهداد و مهدي سلطاني نيز به نقشآفريني خواهند پرداخت.
*****
جوان/استاد محمود فرشچيان در جمع خبرنگاران: چهره ايران با مديريت رهبري بهتر هم خواهد شد
استاد محمود فرشچيان در حاشيه رونمايي از دو اثر تازه خود كه در كاخموزه سعدآباد رونمايي شد، درخصوص آثارش اظهاراتی داشت...
استاد محمود فرشچيان در حاشيه رونمايي از دو اثر تازه خود كه در كاخموزه سعدآباد رونمايي شد، درخصوص آثارش اظهار داشت: آسمان چهارم بحث به معراج رفتن حضرت پيامبر(ص) است و در آسمان چهارم جبرئيل به پيامبر ميگويد كه من نميتوانم بالاتر بيايم بال و پرم ميسوزد، لذا پيامبر(ص) به تنهايي به معراج ميروند كه من اين آسمان چهارم را روي تابلو به تصوير كشيدم.
استاد فرشچيان در خصوص اثر شام غريبان اظهار داشت: اين كار غمانگيزي است؛ اينكه بتوانم رنگهايي را براي نشان دادن شام غريبان و تاريكي آن لحظات انتخاب كنم مشكل بود، اما به لطف خدا اين كار را انجام دادم. استاد فرشچيان در پاسخ به سؤال يكي از خبرنگاران مبني بر اينكه كشورهاي عربي هنر ايران را از طريق نقاشيهاي وي شناختهاند و اينكه استاد فرشچيان چه برنامهاي براي بهتر شناخته شدن چهره ايران دارند، گفت: چهره ايران با مديريت مقام معظم رهبري و سياست جمهوري اسلامي ايران بهتر خواهد شد و هنر من هم آب و رنگي به اين جريان ميدهد تا به دنيا نشان دهيم ايرانيان فرهنگدوست هستند. خالق اثر شام غريبان و آسمان چهارم بيان داشت: من در امريكا هم كه هستم سعي ميكنم به همه بگويم كه ايران مملكت صلح و دوستي است و همچنين لبنان و سوريه و ديگر كشورها هم همينطور؛ آنها اين اشتباه را نكنند كه نظر نامطلوبي درباره اين كشورها داشته باشند. وي افزود: هنر يك ابزاري است كه ميتوان با آن عظمت فرهنگ و هنر ايراني- اسلامي را نشان داد و من سعي ميكنم با كارهاي خودم اين عظمت را نشان دهم.
*****
روزان/«خندوانه»، برنامهای فراگیر از جنس مردم
روزان نیوز-هر فعالیت هنری که موجبات شادی مردم را فراهم کند از سوی مردم مورد استقبال قرار میگیرد.
این شبها برنامه و یا شوی «خندوانه» بخشی از ساعات فراغت و تماشای تلویزیون مخاطبان ایرانی و حتی فارسی زبانان همسایه را به خود اختصاص داده و در جلب مخاطب، گوی سبقت را از بسیاری از برنامههای موفق شبکههای ملی چون ماه عسل و... ربوده است. این برنامه موفق که جای خالی آن در سالهای گذشته در سبد برنامههای شادی ساز تلویزیون بسیار حس میشد به خوبی توانسته است نقش بی بدیل کارگرد تفریحی و سرگرم کننده این جعبه جادویی را به جامعه و دست اندرکاران فرهنگی یاد آوری کند.
خنداونه، لحظات کم نظیری را برای شادکردن مردم و ایجاد حس خوب در آنها خلق کرده و در گردآوردن اعضای خانواده در این زمانه که خانوادهها بیش از گذشته به سوی سلولی شدن در پناه رسانههای نوین پیش میروند بسیار موفق ظاهر شده است. استقبال زائد الوصف از این برنامه مفرح و فرهنگساز نشان داد که تلویزیون در گذشته به خنده وشادی، این نیاز اساسی مخاطبان توجه کافی نداشته و یا تا اندازهای هم شاید برنامه سازان سیما، فضای فرهنگی کشور را برای شکستن برخی تابوهای تنیده شده در پیکر جامعه، مناسب ارزیابی نمیکردهاند! مخاطبان خسته و رنجوری که در هیاهوی زندگی ماشینی و معضلات و دغدغههای روزمره حتی فرصتی برای شادی و خندیدن در کنار اعضای خانواده نمییافتند و یا در چمبره سریالهای غیر جذاب شبکههای داخلی و یا برنامههای بعضا بی محتوا و ضد ارزشی شبکههای ماهوارهای در پی تجربه لحظات شادمانهای سرگردان بودند. در این یادداشت بر آن شدم تا عوامل و ویژگیهای موفقیت این برنامه جذاب را ضمن مرور نظرات منتقدان بر شمرده و با اشارهای بر آثار و فواید خنده، پیشنهاداتی را برای ارتقای کیفی این برنامه پر بیننده ارائه دهم.
نگاهی به برخی نقطه نظرات منتقدان
علی رغم توفیق برنامه سرگرم کننده خندوانه، کم نیستند افراد منتقد اعم از صاحبنظر و غیره که طرح انتقاداتی را از هر منظر به این برنامه روا میدانند تا جایی که برخی از منتقدان حوزوی از سست شدن پایههای اعتقادی مردم و کم رنگ شدن نقش آموزههای دینی در نزد مخاطبان سخن میرانند، و برخی دیگر بر این اعتقادند که خندههای تصنعی در آغاز این برنامه، تنها به مثابه یک مسکن عمل کرده و به تجربه شادیهای درونی و واقعی منجر نمیشود؛ بویژه آن که در بخشی از این برنامه به جای خنده واقعی، مجری در پی برانگیختن دستورمابانه حاضران و دریافت واکنش فیزیکی از سوی آنهاست. منتقدی هم ادعا کرده است که این برنامه هم همانند بسیاری از برنامههای دیگر عاطفی سیما، کپی برداری از برنامه نمایش «امشب» جیمی فلون است! کارشناس دیگری نیز بر این اعتقاد است که دعوت به خنده، بی دلیل و بیخودی، مضحک و غیر عقلانی است و نشانه دست کم گرفتن شعور مخاطب و یا ناشی از سلیقه پایین برنامه سازان است! این منتقدان اذعان میکنند که باید بین فرح و شادی به مثابه مفهومی روحی و قلبی و یا یک نماد تصنعی و فیزیکی تفاوت قائل شد (سایت تریبون[2]). و از جمله موارد دیگری که در تحلیل و نقدهای کارشناسی و غیرو بر آنها اشاره شده میتوان به دیدگاههای متعصبانه تری چون وجود تناقض در حرکات رفتارهای مجریان و بازیگران با سبک زندگی اسلامی، محتوای پوچ، لودگی و سطحی بودن برخی قسمتها اشاره کرد که البته هریک از این اظهارات در جای خود قابل تامل و بحث و بررسی است.
راز موفقیت خندوانه از جنبه روانشناختی و جامعه شناختی آن
تجربه نسبتا موفق نمایش فیلم و سریالهای کمدی بویژه در سالهای اخیر نشان داده است که هر فعالیت هنری که موجبات شادی مردم را فراهم کند به نوعی از سوی مردم و بویژه طبقات متوسط اجتماعی مورد توجه و استقبال قرار میگیرد و به نظر میرسد که مخاطبان اینگونه برنامهها با تماشای برنامههای شادی بخش در پی تمدد اعصاب و فراموشی دغدغهها و افکار مشوش و آزار دهنده بوده تا لحظاتی را به دور از اضطراب و نگرانی با شادی و خنده به سر برند. از این منظر، این برنامه در ظاهر امر موفق عمل کرده است؛ به ویژه آن که خنداندن مخاطب ایرانی در سطوح و طبقات مختلف اجتماعی از عامی و عالم کار سادهای هم نباشد.
خندوانه از جمله معدود برنامههای تلویزیونی ساخته شده در سالهای اخیر است که توانسته اعضای خانواده را در عصر گسترش روزافزون رسانههای نوین ارتباطی پای جعبه جادویی تلویزیون جمع کرده و لحظات شاد و فرحبخشی را به مخاطبان عرضه کند. بسط و تعمیم فضای شادمانه و مفرح به فضای غم گرفته خانوادهها در زمانهای که دیدن چهره خندان شهروندان در کوی و برزن شهرهای غم بار و پرهیاهو دشوار شده است اقدامی است ستودنی، بویژه آن که این برنامه در جذب همه آحاد و ردههای سنی، شغلی و تحصیلی موفق بوده است.
این برنامه یا شوی اسلامی- ایرانی، اگر چه با الهام گیری از برنامههای مختلف ماهوارهای از عناصر و جلوههای تصویری مناسب و جذابی بهره گرفته است به نظر میرسد که زمینه افزایش ظرفیت شوخی در بین اصناف و گروههای مختلف مردم را فراهم آورده و به مخاطبانش ثابت کرده که میتوان با کمی ذوق و سلیقه، حال و احوال نامساعد و بد را به حالی خوب تغیر داد و شاید از همین روست که خندوانه موفق شد در ماههای اولیه نمایش، بسیاری از مردم را با هر بینش و سلیقهای پای شبکه نسیم میخکوب کند.
از جمله رموز توفیق این برنامه، دعوت از میهمانان موفق ستاره و یا کمتر شناخته شده در عرصههای مختلف هنری، فرهنگی، اجتماعی، علمی و ورزشی است و از آن مهم تر این که در اثنای گفت و شنودهای خودمانی و صمیمی، مجری خوش مشرب و پر انرژی آن، در نشاندن خنده، حتی بر لب سیاستمداران و چهرههای علمی و مذهبی کمتر خندان هم موفق ظاهر میشود و اینجاست که مخاطب شاید برای نخستین بار، شاهد خندیدن چهره هایی است که دست کم در انظار عموم با خنده در محافل عمومی ظاهر نمیشده اند! لذا خندوانه با زبان بی زبانی به مخاطب میفهماند که شادی و خنده، گاهی خارج از عادات و مناسبات رسمی در گفتار، جزئی از هویت تمامی افراد، صرفنظر از موقعیت و منزلت اجتماعی و علمی است؛ رامبد جوان و طراحان این برنامه به ما نشان میدهند که شادی و خنده قرین افراد موفق جامعه هم بوده و این که بین موفقیت و شادمانی حتما رابطه معنی داری وجود دارد.
پیشنهاداتی برای ارتقای کیفی خنداونه
گر چه دراثنای بخشهای مختلف و بویژه در اولین اجراهای خندوانه، مجری تا اندازهای شخصا و یا از زبان میهمانان به اثرات و فواید خندیدن اعم از تصنعی و واقعی اشاره داشته است، ولیکن شواهد و مطالعه برخی اظهار نظرات منتقدان نشان میدهد که برخی از ایشان و بی تردید مخاطبان گاه و بیگاه این برنامه که با فلسفه این نوع خنده آشنایی ندارند، برانگیختن واکنش فیزیکی افراد را به جای خنده واقعی مورد انتقاد و استهزاء قرار داده تا جایی که این رفتار را حاکی از رباط وارگی حاضران قلمداد کرده اند! در این خصوص لازم است مجری و یا روانشناسان مدعو، اثرات و فواید خنده تصنعی را از جمله تاثیرات روانشناختی، فیزیولوژیکی( از جمله تحریک و تقویت عضلات صورت و حنجره، غدد اشکی، تولید گلبول سفید و.. ) و بویژه سلامت بخش آن (از جمله رفع استرس و خجالت، افزایش سطح انرژی بدن، کاهش درد و تنشهای عضلانی، افزایش روحیه مثبت و احساس خوب، بهبود کارکرد مغز و ارگانهای شکمی، تسریع جریان خون و تقویت یادگیری و تمرکز، تخلیه انرژیهای منفی، افزایش اکسیژن رسانی به مغز و موارد دیگر) را برشمرند تا اینگونه تصور نشود که خنده ارادی صرفا یک واکنش فیزیکی و فاقد تاثیرات جسمانی و روحی است! باید همانطور که در قسمتهای آغازین این برنامه به اثرات خنده اعم از طبیعی و تصنعی اشاره شد در اثنای این برنامه نیز ضمن بازگویی فواید آن به دوره های "خنده درمانی" که از چند دهه پیش در هندوستان و ژاپن و.. . و کشورهای توسعه یافته برای تجربه آرامش روح و روان راه اندازی شده است اشاراتی داشت تا زوایای پنهان این رفتار فیزیکی و تصنعی بیش از پیش بر مخاطبان گاه و بیگاه برنامه آشکار گردد.
عوامل طراح و برنامه ریز این برنامه شادی آفرین باید در شناسایی میهمانانی که در عرصههای مختلف افتخاری برای این مرز و بوم آفریدهاند دقت بیشتری نموده و از طرح سئوالاتی که هوش و زکاوت آنان را زیر سئوال خواهد برد اجتناب کنند تا بویژه مخاطب نوجوان نتیجه گیری نکند که راه موفقیت و ستاره شدن در عرصه ورزش و هنر پشت پا زدن به هنجارهای جامعه و بی نظمی و بی توجهی به تکالیف فردی، تحصیلی و اجتماعی است. به هر حال چه بخواهیم و یا نخواهیم رسانه پر قدرتی چون تلویزیون با پرده برداشتن از زوایای کمتر آشکار ستارگان دنیای هنر و سینما در حال الگو سازی و برجسته کردن گروههای مرجع نسل کودک و نوجوان امروزی است که متاسفانه خود افشاگری برخی ناهنجاریهای رفتاری و گفتاری آنان در گذشته بر این رده سنی تاثیر منفی میگذارد.
با عنایت به استقبال گسترده اکثر خانواهها و آحاد مردم از این برنامه مفرح، و به منظور تجربه حس شادمانی همزمان تودههای مردم در زمان اولین پخش که منجر به حس بهتر و افزایش اعتماد اجتماعی در آنان میشود، لازم است مدیریت شبکه نسیم، ساعت مناسب تری را برای نمایش این برنامه اختصاص دهند تا امکان مشاهده آن در کنار همه اعضای خانواده فراهم گردد. خندیدن فی نفسه ارزشمند و مفرح ذات است؛ ولیکن با هم خندیدن و تجربه لحظات خوش در جمع خانواده با افزایش احساسات خوب بیشتری همراه شده و صمیمیت و تعاملات مثبت در درون خانواده را برای مدت زمانی محدود هم که شده قوت میبخشد.
این شب ها، خندوانه با هندوانه و یا بی هندوانه، با بهانه و یا بی بهانه میهمان چشمان خسته و بی فروغ بسیاری از مخاطبان پرمشغله و گرفتار آمده درمصائب روزمره است؛ برنامهای که پس از مدت ها، فایده خندیدن ارادی و غیر ارادی را به یادمان آورد، تلنگرمان میزد که میتوان بی بهانه هم خندید و یا از خندیدن بی سبب دیگران هم خندید و شاد بود و یا حتی از شادی دیگران به وجد آمد؛ خندوانه بار دیگر معجزه این جعبه جادویی را در جمع کردن اعضای خانواده گوشزدمان کرد؛ و به برنامه سازان و متولیان فرهنگ خاطر نشان کرد که این مردم اگر چه در انتظار تجربه عمیق شادمانی درونی و واقعی ناشی از بهبود شاخصهای امنیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و.... در امیدواری به سر میبرند با این حال، گاهی این مخاطبان به ظاهر عبوس، در پی تجربه اوقاتی شاد در کنار خانواده، سهل انگارانه چنان از عشق و امید، در لحظه سرشار میشوند که بی تردید، بسآمد آن میتواند به افزایش حس خوب صمیمیت، دوستی و یکرنگی منجر شده و لزوم شاد زیستن در این عصر گمگشتگی و سرگردانی را فریاد زده و در گاه نیاز، به مثابه سرمایهای از اندیشههای خوب و تعالی بخش در جهت همدلی و حفظ ارزشهای ملی صورت عینی یافته و به حرکت درآید.
*****
رویش ملت/باید ها و نباید های امنیت رسانه
رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی در فضای امن، خود و جامعه را به رشد می رسانند اما موضوع امنیت همواره ادامه فعالیت اصحاب رسانه به ویژه رسانه های غیر دولتی را با چالش هایی روبرو کرده است.
ضربان امنیت فعالیت رسانه ها در عصر ارتباطات که آحاد جامعه به انواع وسایل ارتباطی دسترسی دارند، کند می زند و آنها از این ناامنی و دلهره بودن یا نبودن گلایه دارند.
کارشناسان حوزه رسانه و روزنامه نگاران بر این باورند رسانه هایی که از بیت المال امورات خود را می گذرانند از ضریب امنیت بالاتری در مقایسه با رسانه های بخش خصوصی برخوردار هستند.
آنان بر این باورند که در لابلای رسانه های مختلف این رسانه های بخش خصوصی هستند که می توانند با آسودگی خاطر به بازگو کردن حقایق و به ویژه افشای فساد در بخش اقتصادی بپردازند حال آنکه از امنیت کافی برای ورود به این عرصه بهره مند نیستند.
در چنین شرایطی بر اساس نظر کارشناسان رسانه ای، کم کم رسانه های بخش خصوصی به انزوا کشیده شده و بسته بودن دست رسانه های وابسته به نهادهای عمومی و دولتی نیز به دلیل برخی محدودیت ها باعث می شود آنها نیز از افشای حقایق سر باز می زنند و این مسایل فعالیت رسانه ها را به اغما فرو می برد.
اهمیت این مساله تا بدانجا است که رییس جمهوری نیز در نشست خبری چند روز قبل با بیان اینکه رسانه ها یکی از ابزار بسیار مهم برای مبارزه با فساد هستند خطاب به رسانه ها گفت: شما باید واقعیت ها را به مردم بگویید، برای مبارزه با فساد یکی از راه ها، رسانه های آزاد هستند البته همه باید دارای امنیت واحد باشند.
دکتر حسن روحانی اظهار داشت: رانت در رسانه ها هم وجود دارد یعنی یک رسانه هرچه بگوید هیچ مشکلی برای او پیش نمی آید، نمی دانم چگونه است که تهمت بزند و افترا ببندد و دروغ بگوید، می گویند حالا شده است اما یک رسانه کوچک ترین خطا کند همه دستگاه ها فعال می شوند و می گویند باید قانون را اجرا کنیم؛ قانون باید برای همه اجرا شود.
** ضریب امنیت فعالیت رسانه ای در افشای فساد پایین است
مدیر مسوول روزنامه ابتکار نیز در تایید سخنان رییس جمهوری با بیان اینکه دکتر روحانی به درستی و به نکته دقیقی اشاره کرده است، گفت: ضریب امنیت فعالیت رسانه ای در افشای فساد در جامعه به صورت کلی پایین است.
محمدعلی وکیلی اظهار داشت: هر جا فساد است قدرت هم هست و هر جا قدرت باشد آنجا سد محکمی در برابر کارکرد رسانه تلقی می شود.
وی ادامه داد: هنوز در جامعه به صورت کلی مصونیت لازم در فعالیت رسانه ای برای عبور از سدهای برافراشته ایجاد نشده است.
مدیر مسوول روزنامه ابتکار یادآورشد: نکته آزار دهنده این است که این ظلم عمومی نیز نابرابر توزیع شده برخی رسانه ها که عموما هم از بیت المال ارتزاق می کنند و منتسب به نهادهای عمومی هستند ضریب امنیت آنها به صورت عمومی در مقایسه با دیگر رسانه ها بالاتر است.
وکیلی توضیح داد: به این معنا که یک تخلف در یک رسانه خصوصی با اشد برخورد روبرو می شود و در حالی که همان تخلف در یک رسانه منتسب به دستگاه های حاکمیتی و یا حتی رسانه های دولتی با قدرت لابی که رسانه دارد و یا بهره مندی در انتخاب وکیل از ضریب امنیت بالاتری برخورداری است.
**رسانه پیشگیرانه از فساد رسانه بخش خصوصی است
وی با اشاره به اینکه مصونیت رسانه های دولتی قابل مقایسه با رسانه خصوصی نیست، اضافه کرد: آنچه که در کشور ما باید محقق شود این است که رسانه پیشگیرانه از فساد و مبارز علیه فساد، رسانه بخش خصوصی است.
وکیلی اظهار کرد: فساد با سرمنشا بخش خصوصی نیست بلکه فساد در جامعه ایران حتما یک منشا دولتی حکومتی دارد بنابراین تنها رسانه ای که باید پولادین و رویین تن باشد تا بتواند با فساد با منشا دولتی و حکومتی تقابل پیدا کند همانا رسانه بخش خصوصی است.
وی خاطرنشان کرد: این در حالی است که رسانه بخش خصوصی از ضریب امنیت پایین تری در مقایسه با رسانه های دولتی یا شبه دولتی و یا حاکمیتی برخوردار است بنابراین سخنان رییس جمهوری به لحاظ تخصص وی به عنوان یک حقوقدان متین و آسیب شناسانه از نابرابری هایی است که در اثبات با حوزه حقوقی وجود دارد.
** برابری رسانه ها با دستور برقرار نمی شود
مدیر مسوول روزنامه ابتکار با بیان اینکه برابری رسانه ها با دستور برقرار نمی شود، گفت: باید یک انقلاب نگرشی رخ دهد، نگرش به اینکه رسانه مهم است و اهمیت رسانه به کارکردهایش است.
وکیلی ادامه داد: بخش مهم این عمل پیشگیرانه به رسانه و به آزادی عمل آن بر می گردد، رسانه باید در فضایی کار کند که پس از عمل نیز از آزادی و مصونیت برخوردار باشد و این می تواند ماحصل یک مصونیتی باشد که برای کار رسانه و خبرنگار به وجود می آید.
وی اضافه کرد: رسانه ای که اجازه دارد به پستوها سرک بکشد و منشا و نطفه یک فساد را کشف کند، اگر به جای توبیخ و تعقیب، تقدیر شود این رسانه پربار می شود و به مصونیت لازم دست پیدا می کند.
مدیر مسوول روزنامه ابتکار یادآورشد: در این شرایط دیگران هم حساب کار دستشان می آید و از چشمان ناظر افکار عمومی که رسانه ها هستند حساب خواهند برد اما رسانه ای که دستش بلرزد و جرات لازم برای ورود به پستوها را نداشته باشد این رسانه هیچ گاه رسانه مردمی نخواهد بود.
وکیلی توضیح داد: قرائت اینگونه رسانه ها در تقابل با فساد قرائت رسمی است و رسانه در پس قرائت رسمی واکنش نشان می دهد که این امر فایده ای ندارد.
وی افزود: رسانه باید در قرائت از فساد در جامعه و ادبیات سازی برای تقابل با فساد پیشرو باشد که این مهم تحقق نمی یابد مگر اینکه رسانه مصونیت داشته باشد.
مدیر مسوول روزنامه ابتکار به ذکر مثالی در این رابطه پرداخت و گفت: اکنون یک نیروی ضابط دادگستری اجازه دارد با اذن قاضی وارد حریم خصوصی افراد بشود و کسی هم مطابق قانون جرات اعتراض ندارد.
وکیلی تاکید کرد: او اجازه دارد با اذن قاضی وارد حریم خصوصی شود و خصوصی ترین مسایل یک شخص را مورد بررسی قرار دهد و قانون پشتوانه اوست و چتر امنیتی برای او درست کرده و هیچ قدرتی در کشور قادر به مقابله با رای قاضی نیست.
وی یادآورشد: بنابراین اگر قانون این قدرت را به رسانه بدهد و مجریان قانون چنین قانونی را برای رسانه ها به رسمیت بشناسند رسانه هم در جامعه به منزلت رکن چهارم دموکراسی دست می یابد.
مدیر مسوول روزنامه ابتکار با بیان اینکه در این شرایط رسانه با چنین کارکردی می تواند شرط و شاخص توسعه به حساب آید، افزود: اما با شرایط موجود رسانه ها همچنان در پیچ و خم کارکردهای حداقلی هستند.
** آزادی مطبوعات یک رکن اساسی جلوگیری از فساد هستند
بهروز بهزادی روزنامه نگار پیشکسوت کشور نیز در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا معتقد است که روی هر چیزی سرپوش گذاشته شده و به آن اجازه انتشار داده نشود، منجر به فساد خواهد شد.
وی اظهار داشت: وقتی رسانه ها در نهایت آزادی البته با رعایت قانون بتوانند مطالب مختلف را منتشر کنند و چیزی مخفی نماند در این صورت فسادگران نیز حساب کار خود را کرده و با نگرانی از افشای فساد، کمتر به این مسایل گرایش پیدا می کنند.
این روزنامه نگار پیشکسوت با اشاره به اینکه یک رکن اساسی جلوگیری از فساد آزادی مطبوعات است، یادآورشد: البته همیشه اینگونه نیست که دولت یا نظام جلوی آزادی مطبوعات را بگیرد چرا که در بسیاری از کشورها برخی بنگاه های اقتصادی جلوی این آزادی را می گیرند.
بهزادی تاکید کرد: قوانین مطبوعاتی باید به گونه ای باشد که مطبوعات بتوانند این آزادی را داشته باشند و همه اخبار و اطلاعات را بدون سانسور منتشر کنند این مساله خود یکی از اصول جلوگیری از فساد است.
وی با بیان اینکه در موضوع آزادی مطبوعات یک بحث سیاسی و یک بحث فرهنگی مطرح است، گفت: این بحث که برخی رسانه ها هر آنچه می خواهند بازگو می کنند و برخی دیگر برای انتشار مطالب با مشکل مواجه هستند، یک بحث سیاسی است.
سردبیر سابق روزنامه اعتماد با بیان اینکه من روی بحث فرهنگی تاکید دارم، خاطرنشان کرد: بحث فرهنگی این است که شرایطی در قوانین کشور ایجاد شود و این قوانین بدون تبعیض به مرحله اجرا درآید و یک امر سیاسی ذیل قانون است.
بهزادی افزود: اگر همه از رییس جمهور به عنوان اول شخص قوه اجرایی کشور گرفته تا آخر شخص قوه اجرایی ملزم به اجرای قانون شوند بسیاری از مشکلات رفع خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه باید بحث سیاسی را تبدیل به فرهنگ کنیم، گفت: سیاست باید ذیل فرهنگ قرار گیرد و دولت باید به گونه ای رفتار کرده و به مردم ثابت کند که اهل سیاست بازی نیست و قانون را یکسان برای همه اجرا می کند.
با جمع بندی آنچه کارشناسان و دست اندرکاران رسانه بر آن تاکید دارند می توان اینگونه نتیجه گرفت که ایجاد فضای امن برای فعالیت رسانه ها و تدوین قوانین محکمی به منظور دفاع از حقوق رسانه ها می تواند افق روشنی در عصر ارتباطات به روی مطبوعات بگشاید.
در این شرایط و زمانی که فسادگران بدانند علاوه بر قانون، چشمان تیزبین رسانه ها نیز فعالیت های خلاف آنها را رصد کرده و به اطلاع عموم می رسانند، حساب کار خود را خواهند کرد و در حقیقت با ایجاد فضای امن برای فعالیت رسانه ها، به نوعی امنیت از فسادگران گرفته می شود.
*****
قدس/آیتالله مکارمشیرازی: حج امسال، حج وحدت باشد
آیتالله مکارمشیرازی با تأکید بر ضرورت هوشیاری مسلمانان در برابر توطئههای دشمن، از همه مسلمانان خواست که از کارهایی که سبب اختلاف میشود پرهیز کنند و از همیشه متحدتر باشند.
به گزارش قدس آنلاین و به نقل از خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، این مرجع تقلید در نخستین روز درس خارج فقه خود در سال جدید تحصیلی در مسجد اعظم قم، با اشاره به موسم حج، حج امسال را با سالهای دیگر متفاوت خواند و اظهار کرد: حج امسال واقعا باید حج وحدت باشد و از اموری که سبب اختلاف بین مسلمانان میشود باید پرهیز کرد چون تکفیریها در برابر همه مسلمانها ایستادهاند.
وی عنوان کرد: سنی، شیعه، مسیحی و زرتشتی برای تکفیریها تفاوتی ندارد، با نهایت تأسف غربیها نیز به این تکفیریها کمک میکنند؛ برخی همانند اسرائیل صریحا میگوید دلیلی نداریم تا داعش را از بین ببریم چون مسلمانان را به عنوان دشمنان ما از بین میبرد چرا ما مانع شویم.
این استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: کشورهای دیگر مانند آمریکا و ترکیه نیز در عمل از تکفیریها حمایت میکنند؛ بنابراین با وجود چنین دشمنی با چنین پشتیبانهای خطرناک ایجاب میکند که مسلمانان از همیشه متحدتر و متفقتر باشند و بدانند که این دشمنان به هیچ کس رحم نمیکنند.
وی اضافه کرد: از کارهایی که سبب اختلاف، بدبینی، دشمنی و عداوت میشود باید پرهیز شود و همه باید سعی کنند به سوی وحدت گام بردارند و انشاءالله بتوانند در برابر دشمنان اسلام بایستند.
این مرجع تقلید در ادامه با بیان اینکه «در هیچ زمانی حمله به اسلام، پیامبر و اهل بیت(ع) به اندازه امروز نبوده است» گفت: امروز اسلام را مقابل و مزاحم منافع نامشروع خود میبینند و از همین رو حملات به همه چیز را آغاز کردند.
وی روحانیت را مدافع حریم اسلام عنوان کرد و افزود: روحانیون باید آماده دفاع باشند و بدانند قوت و قدرت فرهنگ و معارف اسلام به اندازهای است که در برابر حملات و هجمات بایستد و غالب شود، دلیل این مسأله پیشرفت اسلام در دنیا با وجود تمامی این حملات است.
آیتالله مکارمشیرازی با بیان اینکه «روحانیت با اراده و تصمیم قویتر باید عالم به زمان باشند» اظهار کرد: طلاب و روحانیون باید از زمان و مکان خبر داشته باشند، درسها را به قوت بخوانند و نیازهای روز را در نظر بگیرند تا مجهز باشند.
وی مباحثه را سنت حوزههای علمیه خواند و ادامه داد: مباحثه و مطالعه نباید فراموش شود و تنها نباید به حضور در درس استاد و یادداشت برداشتن قناعت کرد؛ نیتها نیز باید خالص باشد که خداوند متعال به نیتهای خالص کمک میکند؛ اگر همه با وضو در درس حاضر شوند خلوص نیت آنها بیشتر شده و موفقیت بیشتری کسب خواهند کرد.
*****
وطن امروز/اکران گسترده فیلم «محمدرسولالله(ص)» در اهواز؛ فیلم محمدرسولالله(ص) با اکرانی باشکوه پاسخی محکم به اسلامستیزان داد
اکران شکوهمند و گسترده فیلم «محمدرسولالله(ص)» نمایانگر دلهایی عاشق و شیدایی از پیامبر رحمت و مهربانی به تمامی جغرافیای دلدادگی است و این استقبال گسترده در همه شهرهای کشور، موجی تماشایی را برای سینما رقمزده است. این اشتیاق نه تنها در تهران بلکه در همه سالنهای ایران اسلامی، رنگی متمایز به اکران داده است، برای نمونه میتوان از مردمان علاقهمند خوزستانی نام برد که مانند همه مناطق کشور استقبال پرشوری از اکران فیلم محمدرسولالله(ص) کردند. به گزارش تسنیم، اکران فیلم محمدرسولالله(ص) شکلی دیگر به سیمای شهر اهواز بخشیده و براساس گزارش فوق در سینما اکسین اهواز، همه نظرات مخاطبان از تماشای فیلم همراه با رضایت و ارادت بوده است.
برای مثال، شهروندی که در حال خارج شدن از سینما بود، اظهار داشت: این فیلم به خوبی نشان داد ما مسلمانان خواهان صلح و دوستی با تمام ادیان الهی و مردمان جهان هستیم و تبلیغ دروغین علیه ذات اسلام عزیز یک دسیسه از سوی مستکبران جهان بویژه رژیم صهیونیستی است. وی افزود: کسانی که سعی در تخریب اسم زیبای اسلام دارند اهدافی شوم برای تفرقه میان مسلمانان با دیگر ادیان الهی دارند و در فیلم محمدرسولالله(ص) به زیبایی دوستی و برادری مسلمانان با دیگر برادران دینی به نمایش گذاشته شد. هماستانی دزفولی وی پس از اکران فیلم در حالی که اشک شوق از چشمانش جاری بود، اظهار داشت: پیامبر اسلام(ص) با وجود دردها و مشکلات فراوان خواست به جهان پیام صلح و دوستی دهد اما اکنون کشورهای مستکبر با به وجود آوردن گروههای جنایتکاری مانند طالبان، داعش، بوکوحرام و بسیاری دیگر از گروههای به ظاهر مسلمان سعی در تخریب نام مبارک پیامبر اسلام(ص) دارند.
وی افزود: با وجود توهینهای مکرر به پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) و آتشزدن کتاب مقدس قرآن ما براساس دستورات خداوند رحمان و توصیههای بزرگان دینمان برای هدایت این افراد به راه راست دعا کرده و اجازه هیچگونه توهین به کتاب آسمانیشان را نمیدهیم. شهروند دیگر اهوازی هم گفت: اسلام ناب محمدی(ص) ما را به رعایت حقوق حیوانات و جانوران نیز توصیه کرده و باعث تعجب فراوان است عدهای در کشورهای غربی با وجود امکانات فراوان ارتباطی به تحقیق درباره اسلام واقعی نپرداخته و داعش را نمونه بارز اسلام معرفی میکنند. یکی از شهروندان مستندساز عربزبان خوزستانی نیز اظهار داشت: این فیلم در نوع خود بینظیر و بسیار تاثیرگذار است اما پیشنهاد بنده به کارگردان آن ساخت قسمتهای دیگر زندگی رسول خدا(ص) است. وی افزود: هنر یکی از ابزار نرم و مناسب برای تبلیغ دینمان است که باید از آن بهره لازم را برده و به تمام جوسازیها مبنی بر خشونت اسلام پایان دهیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com