محمد قادرمرزی: "آیلان " کودک ساکن کوبانی در سوریه بهمراه مادر و برادرش دل به دریا زدند ،تا که دمی از دست کرکسان روزگار آسایشی به خود ببینند،ارابه چوبی مرگ آنان در دریای خروشان ، آیلان و برادرش به دست ماهیان سپرد،پاهای کوچک آیلان دوام خروش و نعرهای دریا را نیاورد تا که عزرائیل در عمق دریا او را ملاقات کرد،آیلان به دور از اسباب بازی ، بدور از کودکان هم سن و سالش ،برای همیشه قلب کوچکش در اعماق دریا از حرکت ایستاد، اما ساکنان دریا اصلا بیرحم نبودند، زیرا که تا به آخر کنارش ایستادند، روز وداع چه زیبا تا به ساحل مشایعتش کردند، باور کنید که آیلان آنقدر کوچک و زیبا بود که ماهیها هم دلشان نیامد تا بر صورتش حتی خراش کوچکی بزنند،و آنقدر او را بزرگ مرد دانستند که با احترام تا به ساحل روی دستانشان بدرقه کردند.
آیلان با پاهای کوچک و دستهای باز رو به آسمان به میهمانی خدا رفت ، اما شرم بر حاکمان خانه خدا باد، که غرق در عیش و مستی بدور از واژه انسانیت ، دشمنان انسانیت برای نشانه گیری انسانیت یاری میدهند،آیلان اینک کنار ما نیست و در آسمانها جای دارد، اما شرمساری نثار آن انسانهای زمینی باد که برای کشتن سگ و گربه خانه اشان جلسات اظطراری ومیگذارند، اما " آیلانهای" کوچک جانشان را در اعماق دریاها میدهند وصدای از سر وجدان از آنان بلند نمیشود.
همین مدعیان مسلمانی و حافظان باصطلاح حقوق بشر وحشیانی را بنام داعش را در گهواره خویش پرورش دادند،که امروزه آنچه دست پروردهای آنان با انسانهای دیگر میکنند، بیگمان هیچ حیوان درنده ای از آن شرمگین خواهد شد، " آیلان " چند صباحی را در قعر دریا به مهمانی آبزیان رفت ، اما دریا و ساکنانش او را با احترام به ساحل آوردند تا به آن دسته از آدمیزاد که فقط نام انسانیت را با خود یدک میکشند،بگویند در قاموس گرگهای درنده چنین نیست ، که آدمیزاد با همجنسان خود میکند.
آیلان کنار ساحل و با جسمی ببیجان دستانش را رو به خدا باز کرده بود ، تا به خدا بگوید که خدایا هزاران مثل من امروز در سوریه وغزه و یمن و عراق قربانی جاه طلبی و بیتفاوتی سرانی میگردند ، که نام ملک را برای خویش برگزیده اند، متاسفانه عبایی سفید به بلندایی سیاهی ظلم و ستم بر تن خود میکنند ، اینک به بهانه تعطیلات در واشنگتن و بریتانیا غرق در لذات دنیایی و در ساحل بی بند و باریها غوطه ور در منجلاب عیش و نوشند، اما در این گوشه دنیا مادر و دوفرزند برای فرار از ظلمت و سیاهی دلشان را به امواج دریا میسپارند،کنار هم در قعر دریا برای همیشه دستانشان از هم جدا و هر کدام در آغوش ماهیان جانشان را از دست میدهند ، آیا واقعا اگر سگ همان شاهزادگان و قبا پوشان به دریا غرق میشد ، همین مدعیان پرده داری خانه خدا برایش روزها عزا میگرفتند، اما در این گوشه ای دنیا هزاران مادر و کودک در دریا و خشکی جان میدهند ، دریغا از همدردی این مدعیان دفاع از بشریت و مرفهان بی درد.
"آیلان " کنار ساحل به ساحل نشینانی که در شورای بنام امنیت اما به واقع ضد امنیت ، بگوید که کوسه های دریایی خروشان بیشتر و مهربانتر از شماها حافظ امنیت هستند ،شما واژه امنیت را تنها در اروپا و امریکا خلاصه کرده اید، از سر دلسوزیتان برای کشتن سگها هم جلسه های طولانی خواهید گذاشت، اما قربانی شدن کودکان غزه و سوریه و کوبانی را به فراموشی سپرده اید ، " آیلان " به مدعیان حقوق بشر در کنار ساحل ترکیه با جسم بیجانش گفت که ای مدعیان ما هم از این جنس بودیم ، اگر بدنبال دفاع از بشریت میگردید، شک نکنید ما هم عین بشریت هستیم ، اما گویا بشریت مورد حمایت شما آن کسانی هستند که در جغرافیایی دیگری سکونت دارند، " آیلان " در کنار ساحل با معصومیت کودکانه اش و دستانی باز فریاد برآورد که ما کودکان زیادی چندین شبانه روز مهمان کوسه های دریا شدیم ، اما ای حامیان دروغین حقوق بشر شرمتان باد آنانی که به خونخواری شهره بودند ، فراتر از شما از حقوق ما دفاع کردند،و هرگز ما را آسیبی نرساندند، اما آسیب و گزند شماها خواب راحتی را برای کودکان بسیاری از کشورهای خاورمیانه نگذاشته است.
" آیلان " اینک زیر مترها به دور از صدای تفنگ و انفجار و بوی باروت به آرامش ابدی رسیده ، " آیلان " صدای بیدار میلیونها کودکی خواهد شد ، که اینک قربانی زور گویی و جاه طلبی رژیمهای کودک کش هستند باید به " آیلان " گفت کودک زیبایی کرد زبانم ، آرام بخواب خواب تو شاید بیدار کننده وجدانهای باشد که خرگوش وار خوابیده اند.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
از جنگ فراری
تنها چاره اش
کوچ اجباری
ازسیاهی ها می گریزد او
با سرنوشتش می ستیزد او
امواج بی رحم
سخت خروشانند
آواز مرگ را
دم به دم خوانند
دریا گرسنه و دهان گشوده
پناهجو خسته وجسمش فرسوده
نشانها می زند
تقدیر با یک تیر
دریا شکارچی و
مهاجر نخجیر
هردو درآنی
شوند کامیاب
دریا سیرگردد و
مهاجر سیراب
و این پایان هرگونه سختی ست
مرگ بسی بهترازتیره بختی ست
----------------------------------------
تقدیم به روح آلان وغالب وهمه ی کودکانی که قربانی جهل و جنگ شدند,
تقدیم به روح جان باختگان جویای خوشبختی, پناهجویانی که برای فرار از تیره بختی مرگ را درآغوش کشیدند.