نظرسنجی ها انجام شده نشان می دهد یک ملاک امریکایی درحالی در تبلیغات و مبارزات زودهنگام انتخاباتی از دیگر رقبای هم حزبی پیش افتاده که برخی آن را خطری بزرگ تصور می کنند.
به گزارش بولتن نیوز، درحالی بیش از یک سال به انتخابات ریاست
جمهوری در امریکا باقی مانده است که رقابت های درون حزبی امریکا با شدت و
حرارت بالایی در جریان است.
هیلاری کلینتون به عنوان نامزد اصلی
دموکرات ها تقریبا مشخص شده است و برنی سندرس دیگر نامزد دمکرات ها شانس
زیادی برای مقابله با کلینتون در انتخاب به عنوان نامزد نهایی دمکرات ها
ندارد.
**17 نامزد برای جمهوری خواهان/ترامپ پدیده این دوره حزب جمهوری خواه
جمهوری خواهان برخلاف دموکرات ها نامزدهای فراوانی در رقابت های درون حزبی دارند که به طور دقیق این تعداد تاکنون 17 نفر هستند.
براساس
پیش بینی ها جب بوش به نظر اصلی ترین نامزد جمهوری خواهان خواهد بود اما
پدیده این دور از رقابت های درون حزبی جمهوری خواهان دونالد ترامپ است.
ترامپ
سرمایه دار، ملاک و یک شخصیت تلویزیونی است که توجه بسیاری از به اصطلاح
جمهوری خواهان خاموش را به خود جلب کرده است. در در آخرین نظر سنجی 15
اگوست که در سرتاسر امریکا انجام گرفته است، ترامپ با22 درصد درصدر و جلوتر
از جب بوش در جدول نظرسنجی قرار دارد.
اما شیوه انتخابات در امریکا به
نحوی است که آمارهای سراسری چندان اهمیتی ندارد و در واقع تنها چند ایالت
مهم تعیین کننده اصلی سرنوشت انتخابات خواهند بود.
ایالت هایی مثل
نیوهمشایر و ایووا که معمولا تمرکز کمپین های انتخاباتی نامزدها در آن ها
متمرکز می شود، تاکنون در تمام انتخابات امریکا تاثیر گذار بوده اند.
**ایالات خاکستری طرفدار ترامپ
با این وجود آخرین آمارهای بیرون آمده از نیوهمشایر نیز نشان از صدرنشینی با 22 درصد آرا برای ترامپ دارد.
جب بوش در این ایالت تنها 5 درصد آرا را از آن خود کرده است.
در این گزارش سعی در بررسی این پدیده ی نه چندان نوظهور یعنی دونالد ترامپ خواهیم کرد:
**ارایه سوال و پاسخ های کلیشه ای یکی از روش های اصلی محافظه کاران آمریکایی
برای
اشخاصی که کمپین های انتخاباتی جمهوری خواهان، برنامه های سیاسی
تلویزیونی، مناظره ها و دیگر حضورهای عمومی آنان را دنبال کرده باشند، این
شیوه پاسخگویی کاملا آشنا است.
پاسخ های غیر شفاف و کلیشه ای، ابراز
خستگی از وضع موجود، هنگامی که هم حزبی آنها در مسند قدرت نباشد و حمایت
بی شائبه از مسئولان حزب خود، سکوت در برابر هم حزبی ها، شیوه رایج
سیاستمدارن و طرفداران جمهوری خواه است.
**خصومت با رقیب معمولا با
تخریب و بی آبرو کردن افراد همراه است. یکی از شیوه های رایج تمرکز خبری
شبکه های خبری (مثلا فاکس) این حزب بر روی موضوعات برای مدت طولانی است.
این گروه با این شیوه از هر اشتباهی سعی در ساختن فرصتی برای خود دارد.
سایت
خبری ووکس در یکی از مقالات خود سعی کرد این موضوع را در مورد ترامپ تحلیل
کند و در نهایت نتیجه ای که در آن گرفته بود این بود که ترامپ در واقع به
این حزب متعلق نیست و تنها برای رسیدن به اهداف خود بر روی موج سیاسی
جمهوری خواهان سوار شده است.
یکی از سوالات در مناظره تلویزیونی درمورد
زمان پیوستن ترامپ به حزب جمهوری خواه مطرح شد که همین نشان از بی اعتمادی
این حزب به این نامزد دارد.
**ترامپ در تبلیغاتش چه می گوید؟
ترامپ
در یکی از برنامه های تلویزیونی اشت از باهوش تر بودن سیاستمداران مکزیکی و
احمق بودن سیاستمداران امریکایی گفت و سیاستمداران آمریکایی را به ناتوانی
در کنترل مهاجران غیر قانونی متهم کرد.
اوادعا کرده است که دیواری مثل دیوار چین در مرزهای جنوبی امریکا می کشد و مکزیکی ها را مجبور به پرداخت پول می کند.
در
قسمتی که به موضوع توافق هسته ای ایران اختصاص داده شده بود ترامپ نظرش را
این گونه بیان کرد: اگر ایران سهام بود من به همه می گفتم سریع بر روی آن
سرمایه گذاری کنند چون به سرعت ارزشش چهار برابر خواهد شد و همین سبب قدرت
گرفتن ایران و افزایش نفوذش در منظقه خواهد شد و این اصلا خوب نیست.»
ترامپ
اما توانست بر حملات مکرر هم حزبی هایش در زیر سوال بردن سیاست هایش فائق
بیاید و جواب هایی متناسب با استاندارهای این حزب به رقیبانش بدهد.
**تفاوت ها و شباهت های ترامپ نسبت به دیگر جمهوری خواهان
در
فیلم «ایرون من» از شخصیت اصلی فیلم می پرسند که نظرش در مورد صلح چیست.
او نظرش را این چنین بیان می کند: «به نظر من صلح داشتن چماغ بزرگتر است.»
این
روش و ساختار فکر امریکایی است. با این که روز به روز چپ های امریکا از
این دیدگاه فاصله بیشتری می گیرند اما باز هم این روح ترسناک در خون محافظه
کاران آمریکایی جاری است.
این جریان داخل سیستم های سیاستی امریکا در ظاهر به نظر اندکی فرونشانده شده باشد اما به نظر نمرده است.
جرج بوش با راه انداختن 2 جنگ بزرگ در خاورمیانه دارای این نگاه بود و حالا این روح آمریکایی با دونالد ترامپ دوباره سردرآورده است.
**ترامپ با وجود شباهت با بوش از وی متفاوت است
با وجود شباهت های فراوان بوش و ترامپ تفاوت های آن بیشتر از این شباهت هاست.
بوش
سیاستمداری با سابقه از خانواده ای سیاست پیشه و با وجود تمام خامی و
جوانی از کودکی عضو حزب جمهوری خواه بود و راه و رسم سیاست را از کودکی نزد
پدرش آموخته بود.
این موضوع سبب شد با وجود تمام تمایلات افراطی، بوش بتواند امیال خود را در میان کادویی با زیبای سیاست بپوشاند.
شرایط
بوش به هیچ وجه برای ترامپ تعمیم پیدا نمی کند. او شهرت و قدرت خود را در
بازار سرمایه کسب کرده و همه می دانند بازار سرمایه جایی است که حرف ها
چندان تعیین کننده نیست و افراد به تنها عملکرد و نتایج شناخته شده هستند.
درحالی که در عالم سیاست حرف، دقیقا همان عمل سیاستمدار است.
موفقیت
در کارزار انتخاباتی برای فردی که زندگیش را در بازار سرمایه طی کرده
باشد، کار بسیار سختی است زیرا انتخابات زبان سیاسی می خواهد.
**خام دستی ترامپ تاکنون او را جلو انداخته است
اما
درمورد ترامپ و به خصوص حزب محافظه کار امریکا این اتفاق نیافتاده است به
طوری که خام دستی ترامپ به کمکش آمده و وی را به طور موقت در صدر نامزدهای
بی شمار این حزب قرار داده است.
هرچند این موضوع باعث تعجب تمام
سیاستمداران جمهوری خواه شده است. ولی برای کسانی که برای مدت ها رقابت های
سیاسی دو حزب امریکایی را دنبال می کنند چیز جدیدی نیست. یکی از بدیهی
ترین روش های پوپولیستی در پاسخ به سوال های سیاسی، دادن پاسخ های احساسی
همراه با نگفتن چیزی است که ممکن است مخالفی داشته باشد.
برای همین
معمولا در برنامه های سیاسی تلویزیونی معروف امریکایی مثل 'فیس دِ نیشن'،
'میت دِ پرس' و غیره که معمولا افراد از دو جناح سیاسی امریکا در آن حضور
دارند پاسخ های حزب محافظه کار کلی و مبهم است.
پاسخ هایی مانند 'مردم
امریکا از ادامه این روند سیاسی در واشنگتن خسته شده اند' و یا 'این روش
ها و دیکتاتوری های رئیس جمهور باید پایان یابد.'
محافظه کاران آمریکایی با وجود تکرار مکرر، از این روش پوپولیستی به خوبی بهره می برند.
**احتمال برنده شدن ترامپ در رقابت با کلینتون
سناتور
روبیو نامزد کوبایی تبار جمهوری خواهان در یک مناظره گفت:اگر بحث بر سر
تجربه باشد هیچ کس در جمع نامزدهای جمهوری خواهان به اندازه هیلاری کلینتون
با تجربه نیست. برای همین این جا بحث از تجربه نباید باشد و به همین خاطر
بی تجربه بودن ترامپ در سیاست یکی از بزرگترین نقاط منفی او در انتخابات
سراسری خواهد بود.
البته در رقابت های سراسری انتخابات امریکا نامزدها
سعی می کنند نقاط قوت خود را بیشتر جلوه دهند و نقاط منفی رقیب را هر چه
بیشتر بزرگنمایی کنند. مردم امریکا موفقیت های مالی ترامپ را به عنوان
نشانه ای از توانایی او در مدیریت اقتصاد امریکا می دانند.
با در نظر
گرفتن دیگر رقبای ترامپ و آمارهای موجود، تصور پیروزی او در انتخابات درون
حزبی جمهوری خواهان چندان سخت نیست. ولی به نظر می رسد در انتخابات نهایی و
سراسری، تازه مشکلات اصلی او در رقابت با کلینتون آغاز شود.
یکی از
ترس های اصلی جمهوری خواهان از پیروزی او در انتخاب درون حزبی نیز به همین
خاطر است که ترامپ را به عنوان کسی که توانایی پیروزی بر کلینتون را داشته
باشد، نمی بینند.
ترامپ می تواند با تبلیغات تلویزیونی سراسری و
ایالتی گوش تمام رای دهند گان را با شعارهایش پر کند. اما بخش مهمی از
برنامه تلویزیونی، خبرهای تحلیلی در مورد قول ها و شعارهای نامزدهای
انتخابات است که در آن جا ترامپ به خاطر حرف های غیر دقیق وغیر عملی اش با
مشکل جدی روبرو است.