به گزارش بولتن نیوز،این خبری است که صبح جمعه - 23 مرداد ماه - در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی به طور گستردهای منتشر شد و البته بسیاری از خوانندگان را نگران زمینلرزهی جدیتری کرد که سالهاست نسبت به وقوع آن در تهران هشدار میدهند.
اگرچه انتشار خبرهای بعدی از سوی رسانهها مبنی بر اینکه این زلزله تلفاتی به بار نداشته، خیال همگان را تا حدودی راحت کرد، اما بار دیگر انتشار خبرهایی دربارهی «اعلام وضعیت آمادهباش نارنجی برای تهران، در پی زمین لرزه اخیر از سوی سازمان امداد و نجات» چشمان نگران مخاطبان را به دنبال خبرهای تکمیلی میکشاند که احتمالا تا پایان روز به پربازدیدکنندهترین خبرهای هر رسانه هم بدل خواهند شد.
اما به واقع برخورد رسانهها با چنین خبرهایی چگونه باید باشد؛ خبرهایی که در عین حساسیت بابت ایجاد نگرانی احتمالی در جامعه، انتشارشان برای آگاهیبخشی عمومی، امری ضروری به نظر میرسد.
یکی از اساتید دانشکده خبر در گفتوگو با خبرنگار بخش رسانه ایسنا، به پرسشهایی پاسخ داده است مبنی بر اینکه آیا سلایق مردم برای دنبال کردن خبرهای هیجانی، رسانهها را به سمت پرداختن به چنین خبرهایی میکشاند و اصلا سبک نگارش خبرهای حوادث که از آن به عنوان «اخبار بد» هم تعبیر میشود، چگونه باید باشد؟ و اینکه چگونه میتوان ضمن توجه به رسالت آگاهیبخشی رسانه، آسیبهای پرداختن به چنین اخباری را به حداقل رساند؟
داوود صفایی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا مشتریان خبرهای بد بیشتر است؟ میگوید: اخبار حوادث چند ویژگی دارد که این ویژگیها باعث میشود مورد توجه قرار بگیرند؛ یکی از ویژگیهایش، ملموس بودن و عینی بودن آنهاست؛ به عنوان مثال اگر در حوزه اقتصاد به اخبار تورم دقت کنید اگرچه تورم گرانی معنی میدهد و مردم گرانی را لمس میکنند، اما تورم را خوب متوجه نمیشوند، در نتیجه وقتی راجع به تورم صحبت میشود مردم معمولی چیزی از آن سر در نمیآورند؛ البته نه صرفا افراد بیسواد. اما اخبار حوادث خیلی قابل ملموس و معمول است و مردم درک میکنند و راحت میفهمند. بنابراین چون فهم سادهای دارد یکی از دلایل گرایش مردم به سمت این نوع اخبار است.
این دبیر سرویس حوادث دلایل دیگر گرایش مردم به اخبار حوادث را حاد بودن این اخبار که باعث جذب مخاطب میشود، عنوان میکند و میگوید: برخی از اخبار مثل سقوط هواپیما و قتل آنقدر در نقطه اوج حاد و تلخ بودن است که باعث میشود توجه به سمت این نوع خبرها زیاد شود؛ به عنوان مثال ما اگر در خبری بشنویم در یک تصادف 15 نفر زخمی شدند، شاید آنقدر جذاب نباشد ولی وقتی خبری مبنی براینکه یک نفر به قتل رسیده است را بشنویم، به دلیل اینکه مرگ بالاترین آستانه از رویداد است، شدید بودن و حاد بودن آن باعث میشود از سوی مخاطب مورد توجه قرار بگیرد.
این مدرس ارتباطات همچنین میگوید: چون اخبار حوادث به کمیت افراد بستگی دارد و ربط پیدا میکند، آدمها در جستجوی اخبار حوادث به نوعی وضعیت امنیتی خودشان را جستجو میکنند. مخاطب اخبار حوادث در عین حال که ممکن است احساس خطر بیامنیتی کنند، از طرفی این اخبار برایشان میتواند جنبه آگاهی داشته باشد، بنابراین یک نوع حالت پیشگیری به آنها دست میدهد؛ البته ناامنی زمانی به مخاطب دست میدهد که شباهتها زیاد باشد. به ویژه اینکه اتفاقات بیش از آن چیزی است که رسانهها به آنها میپردازند؛ البته موقعیت اجتماعی خواننده هم خیلی میتواند در میزان توجه به موضوع اخبار حوادث نقش داشته باشد.
او به ذکر مثال در این زمینه میپردازد و ادامه میدهد: ما یک روز در سال را نمیآییم بگوییم که امروز 28 اسفند است و جمع کشتگان تصادف رانندگی از اول امسال تا آخر امسال 19 هزار نفر شده است، پس یک هشدار است. اما در طول پنج سال، اگر 120 نفر در اثر سقوط هواپیما کشته شوند آن را بزرگنمایی میکنیم و سه چهار روز این حادثه خبر اول روزنامهها میشود. ولی 18 هزار نفری که در یک سال کشته شدند و در پنج سال آمارش به 90 هزار نفر میرسد، دیده نمیشود. بنابراین این هم ضعف رسانهای است. به هر حال این شرایط در رسانهها حاکم است اما یک مساله دیگر در ایران خیلی عامل مهمی است که باعث میشود مردم به اخبار حوادث توجه کنند و آن نبود سرگرمی است؛ یعنی سرگرمیهای مختلف در ایران خیلی کم است؛ بنابراین خواندن خبر حوادث سرگرمی است که هم جذاب است، هم ارزان و هم موجود است. اگر یک خانواده بخواهد در یک روز تفریحی کند جایی وجود ندارد. در همین شهر تهران تفریح مناسب نیست. تنها تفریحی که برای تهرانیها و ایرانیها وجود دارد رستوران است. سینما، تئاتر، موسیقی شهربازی و ...مناسب وجود ندارد و یا کم است. این عاملی است که مردم از سر سرگرمی به سمت اخبار حوادث گرایش پیدا میکنند.
صفایی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا سیاستگریزی میتواند عامل گرایش افراد به خبرهای حوادث باشد؟ توضیح میدهد: اصولا مردم به طور معمول سیاست گریزند و به سیاست علاقه زیادی ندارند چون درک نمیکنند و در زندگی معمولیشان اثرش را حس نمیکنند و رابطهای برقرار نمیکنند. بنابراین علاقهای ندارند . سیاست زمانی مورد توجه مردم عادی قرار میگیرد که خودشان دچار چالشی شده باشند. ولی وقتی سیاست در یک بستر آرامی جریان دارد، مردم معمولی که بخش بزرگ جامعه هستند، چندان به آن توجه ندارند. حتی ما در قشرهای تحصیلکرده هم توجه به سیاست را کم میبینیم. فقط زمانهایی که انتخابات قرار است برگزار شود یا هیجانهایی که بین دو گروه بزرگ سیاسی است و نبرد قدرت وجود دارد یک وقتهایی مورد توجه قرار میگیرد و بعد از اینکه فضا عوض میشود توجه مخاطب، به آن افت میکند. بنابراین عموم مردم در درجه اول توجهشان به سرگرمی است، در درجه دوم به ورزش توجه دارند و سوم به حوادث توجه دارند. به این شکل است که خبرها مورد توجه قرار میگیرد؛ البته این امر تنها به علت سیاستزدگی نیست. الان و در این شرایط که اخبار سیاسی برای مردم کشور ما جذاب است نمیتوانیم این حرف را بزنیم. اگر سه، چهار سال پیش که سکونی بود و به قول معروف رخوتی بود این حرف را میگفتیم بله درست بود، ولی الان مصاحبهها، گفتوگوها و خبرهای سیاسی مهم و جذاب هستند.
او تاکید میکند: به طور کلی برای عموم مردم، خبر سیاست قابل درک و جذاب نیست، در نتیجه اخبار سیاسی جذاب هم آنها را چندان جذب نمیکند؛ مثلا اگر بگویی «اپوزیسیون» حتی معادل فارسی آن را هم بگویی، نمیدانند و برایشان جذاب نیست؛ بنابراین آنها به زندگی روزمره و مسائل ملموس زندگی علاقهمندند و به نوعی مسائل زندگی قابل ملموستر برایشان جذابتر است.
این مدرس دانشکده خبر درباره جوانب زیانبار احتمالی «اخبار بد» نیز میگوید: بدبینی و نگرانی آدمها که میتواند منشا واقعی نداشته باشد، نگرانیهایی که نباید آنها را ناراحت کند، مشکوک شدن به آدمها و در ادامه از دست دادن آرامش، مهمترین آسیبهاست.
او سپس گمراهی مخاطب را از دیگر آسیبهای زیانبار گرایش به اخبار حوادث عنوان میکند و میگوید: گمراهی به این مفهوم که رویدادهایی که برجسته میشود، بزرگ میشود نسبت به آنها نگران میشوند ولی خطرات دیگر که جدیتر است و آنها را بیشتر تهدید میکند برایشان مهم نیست؛ به عنوان مثال کسی که نمک زیاد یا چربی زیاد میخورد با خطر بزرگی مواجه است اما نگران این است که ماشینش را دزد نبرد و همه اینها به رسانهها برمیگردد که نقش به سزایی در این خصوص دارند.
صفایی در پاسخ به این پرسش که آیا باید هر خبری را منتشر کرد یا بهتر است با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، در مقابل برخی خبرها سکوت کرد؟ اظهار میکند : نمیگویم این نوع اخبار منتشر نشود، میگویم خبرهایی که خوب پوشش داده نمیشوند، منتشر شوند. به عنوان مثال خطراتی مثل نمک که فرد را تهدید میکند، در اخبار مورد توجه قرار گیرد. وقتی مهمترین عامل مرگ تهرانیها بیماری قلبی است چرا روی آن کار نمیکنند؟ ولی وقتی یک نفر به قتل میرسد حتی اگر سرش را هم بریده باشند، رسانهای میکنند. کمی از بحثهای جنایی بکاهید و اخبار حوادث را علمیتر منتشر کنید و در تحلیل آن یک تحلیل علمی ارائه دهید. این نوع اخبار، خیلی کمرنگ است . کنار خبر از تحلیل، یادداشت، میزگرد و چیزهایی که لازم است استفاده کنند تا تاثیر منفی آن اخبار کم شود و تاثیر مثبتش بیشتر دیده شود.
این دبیر سرویس حوادث در پایان گفتوگوی خود در پاسخ به این پرسش که نگارش اخبار حوادث چگونه باشد تا تاثیر منفی بر جامعه نگذارد؟ میگوید: اصولا این نوع اخبار باید در قالب حکایت و داستان، با سبک تاریخی نوشته شود. داستان گونه بودن مهمترین خصلت نوشتن اینگونه خبرهاست و ما باید این نوع نگارش را رعایت کنیم. چون در غیر اینصورت خوانده نمیشود؛ البته آن احساس ناامنی زیاد به این سبک نوشتن برنمیگردد بیشتر به این برمیگردد که یک تحلیل و یادداشت علمی پشتوانهی خبر نیست و به صرف انتشار خبر بسنده میشود. زمینهها را به مخاطب نمیدهیم که منشا این حوادث چه بوده است. اگر این اطلاعات داده شود مقدار زیادی از ناامنیها از بین میرود.
صفایی، در ادامه با بیان این مطلب که متاسفانه حجم اخبار تلخ با کیفیت پایین در رسانهها بسیار زیاد، در عین حال از کمبود اخبار تلخ با کیفیت بالا نیز انتقاد و اظهار میکند: ما اخبار آموزنده حوادث نداریم و شاید پیدا کردنش سخت است. اخبار تلخ با کیفیت پایین را میتوان به راحتی از دادسرا پیدا کرد اما اینکه در جایی از یک مرگی پیشگیری شده است را اصلا نداریم.
این مدرس دانشکده خبر در پایان، کمبود نیروی آموزش دیده را نتیجهی انتشار اخبار تلخ با کیفیت پایین عنوان میکند و میگوید: وقتی با سه نفر یک صفحه روزنامه را پر کنیم، نتیجه این میشود. چرا، چون یک صفحه روزنامه نباید بیشتر از صد هزار تومان برای ما هزینه داشته باشد. ولی اگر به جای سه نفر 10 نفر خبرنگار فعال باشند، میتوانند به خبرهای با کیفیت بالا بپردازند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com