مسئولان بالاتر از فدراسیون فوتبال التماس دعا دارند و میگویند فدراسیون باید در مورد مسئله کارلوس کروش شفافتر صحبت کند. فدراسیون هم به جز یکی، دو نکته کوتاه و به شدت رازآلود و نامفهوم توضیح چندانی نمیدهد.
به گزارش بولتن نیوز؛چند روز پيش از قول كفاشيان خوانديم كه كروش بابت ديركرد حق و حقوقش ناراحت نيست اما سؤال اين است كه مگر كروش اين روزها از چيزي ناراحت است؟
اگر پاسخ مثبت است از چه چيزي؟ چه شده و چه اتفاقي افتاده كه كروش به اين حد از سكوت رسيده؟ هرگز به ياد نداشتيم كه كروش اينچنين در قالب يك مرد ساكت و مگو، ماهها هيچ چيز نگويد. او يك پاي تمام اعتراضها و بحثها بود و هميشه با حرفهاي نيشدار و كنايهآميز خود به فدراسيون فوتبال، افكار عمومي را توجيه ميكرد؛ پس حتماً اتفاقي افتاده كه كروش كلاً سكوت كرده. آيا نااميد شده؟ آيا حس كرده جنگجويي است كه ديگر نبايد تن به مبارزه بدهد يا جنگجويي است كه نميجنگد اما شكست ميخورد؟
فدراسيون فوتبال تاريخ بازگشت كروش را اوايل شهريورماه اعلام كرده است، يعني كروش ظرف روزهاي آينده و در يك تاريخ نزديك به ايران برميگردد اما اين بازگشت چه شرايطي دارد؟ آيا كروش همان آدم سابق است؟ همان مربي پراميد و با انگيزه روزها و ماههاي قبل؟ آيا در كروش هيچ تغييري حاصل نشده و او براي صعود تيم ملي ايران به جام جهاني با تمام قوا ميجنگد؟ كارلوس نه تنها فدراسيون فوتبال كه اين بار بر خلاف هميشه حتي افكار عمومي را هم توجيه نميكند. او سكوت ميكند. يك سكوت تلخ و طولاني؛ گويي تيم ملي ايران سرمربي ندارد. انگار كسي نيست كه براي سرنوشت فوتبال ايران تصميم بگيرد. كروش حتي ديگر حوصله و رمقي براي توجيه افكار عمومي و گزارش كار به مردم ندارد. در گوشهاي نشسته و انگار كه ديگر حتي شغل هم ندارد.
اين بيانگيزگي مفرط و بيخبري آيا از كروش آدم تازهاي نميسازد؟ او چه شهريور به ايران برگردد چه ديرتر آيا همان آدم سابق است؟ همان مردي كه بيمحابا براي جنگيدن و انتقال حس مبارزهطلبي به تيم ملي عطش داشت؟ سكوت كروش، ما را ميترساند؛ اين سكوت نيست، آرامش قبل از توفان است. كروش با اين سكوت حرفي ميخواهد با ما بزند. حرفي كه نميشود آن را فرياد زد.
در دل او چه ميگذرد و كروش چه ميخواهد بگويد؟
منبع:خبرورزشی