توافق هستهای با ایران در واقع با ائتلافی از گروههای حامی صلح، اندیشکده ها، و دیپلماتهای عالیرتبه پیشین ایالات متحده که با کمک میلیونها دلار اهدایی خانوادهی راکفلر و کمک ۸۷۰ میلیون دلاری بنیاد برادران راکفلر حمایت میشدند شکل گرفت. اما این فرآیند چگونه توسط دیپلماسی غیررسمی هدایت شد و به سرانجام رسید؟
گروه بین الملل - توافق هستهای با ایران در واقع با ائتلافی از گروههای حامی صلح، اندیشکده ها، و دیپلماتهای عالیرتبه پیشین ایالات متحده که با کمک میلیونها دلار اهدایی خانوادهی راکفلر و کمک ۸۷۰ میلیون دلاری بنیاد برادران راکفلر حمایت میشدند شکل گرفت. اما این فرآیند چگونه توسط دیپلماسی غیررسمی هدایت شد و به سرانجام رسید؟
به گزارش بولتن نیوز، مؤسسه رسانهای بلومبرگ در گزارشی ویژه به قلم پیتر والدمن به بررسی نقش دیپلماسی غیررسمی و تلاش مؤسسات و اندیشکده های آمریکایی در پیشبرد مذاکرات و شکلگیری توافق هستهای با ایران پرداخت و نوشت: توافق هستهای با ایران در واقع با ائتلافی از گروههای حامی صلح، اندیشکده ها، و دیپلماتهای عالیرتبه پیشین ایالات متحده که با کمک میلیونها دلار اهدایی خانوادهی راکفلر و کمک ۸۷۰ میلیون دلاری بنیاد برادران راکفلر شکل گرفت. این بنیاد بشردوستانه که توسط هیئتمدیرهای متشکل از اعضای خانواده و نیز اعضایی خارج از این خانواده اداره میشود، از سال ۲۰۰۳ مبلغی برابر با ۳/۴ میلیون دلار خرجِ ترتیب دادن یک توافق هستهای با ایران کرد، که عمدهی این کارها از طریق اندیشکده ایران پراجکت (پروژه ایران) که موسسهای غیرانتفاعی است که توسط دیپلماتهای پیشین ایالات متحده اداره میشود انجام گرفت.
• تمایل دولت اوباما به استفاده از دانش و تجربیات مقامات پیشین •
تلاش گستردهی راکفلر برای نزدیک شدن به ایران از اواخر سال ۲۰۰۱ و پس از حملات ۱۱ سپتامبر آغاز شد. استفان هاینتز، مدیر نهاد برادران راکفلر برنامهای ترتیب داد که هیئتمدیرهی این نهاد به مقر پوکانتیکو در وستچستر واقع در شمال شهر نیویورک بازگردد و دستیابی به نگرشهای جدیدی در مورد جهان اسلام را مورد بازبینی قرار دهد.
یک مقام رسمی وزارت امور خارجه میگوید که دولت اوباما از تلاشهایی مانند تلاشهای اندیشکده ایران پراجکت استقبال میکند، چرا که "سود بردن از دانش مقامات رسمی و متخصصان و کارشناسان کشوری سابق که با همتایان فعلی خود همکاری میکنند و در صورت امکان پیام ما را به شکلی قویتر منتقل میکنند، بسیار سودمند است.”
• همکاری بنیادهای راکفلر، ایران پراجکت، پلاوشرز در نهایی ساختن توافق با ایران •
صندوق راکفلر مبلغی در حدود ۳/۳ میلیون دلار به نهاد پلاوشرز اهدا کرده است. پلاوشرز که صندوقی واقع در سانفرانسیسکو است که در زمینهی خلع سلاح فعالیت دارد، از سال ۲۰۱۰ تاکنون ۴ میلیون دلار خرج کرده است تا توافق با ایران را عملی سازد و از گروههای صلح و اندیشکده هایی که از اوباما حمایت میکنند پشتیبانی نماید. جوزف سیرینسیون رییس این نهاد میگوید "ما داریم تلاش میکنیم که سرمایهگذاری خودمان را در این زمینه بالا ببریم تا بتوانیم مسائل را آن گونه که میخواهیم پیش ببریم.”
البته ایران پراجکت در مورد حمایت راکفلر از این اندیشکده حساس نبوده است و این موضوع را اعلام کرده است. اندیشکده ایران پراجکت نهادی غیردولتی است که در جهت یافتن راهحلهای سیاسی میان دولت ایالات متحده و دولت ایران فعالیت میکند. این نهاد در سال ۲۰۰۲ توسط انجمن سازمان ملل متحد در ایالات متحدهی آمریکا (UNAUSA) و بنیاد برادران راکفلر بنیان نهاده شد. انجمن سازمان ملل متحد در ایالات متحدهی آمریکا بودجهی خود را از سوی بنیاد برادران راکفلر تأمین میکند، و بنابراین این سخنان، تکرارِ همان حرفهای پیش به روشی دیگر است.
• چه کسانی در به امضاء رسیدن توافق هستهای با ایران نقش داشتهاند •
پشتیبانی از صلح با ایران در واقع ائتلافی است که به کمک اینها شکل گرفت: گروههای حامی صلح، اندیشکده ها، و دیپلماتهای عالیرتبه پیشین ایالات متحده – البته نباید تأثیر میلیونها دلاری که در این راه خرج شد را نادیده گرفت.
به سرانجام رساندن توافق هستهای با رییسجمهور ایران حسن روحانی و آیتالله علی خامنهای را میتوان بخش سادهی کار برای اوباما دانست، اما وی سپس باید تلاش کند تا هر دو مجلس کنگره را متقاعد سازد تا با این توافق موافقت نمایند. جمهوریخواهان و بسیاری از دموکراتها بسیار با این مسئله مخالف هستند که تا زمانی که ایران از تمامی فعالیتهای هستهای خود دست نکشیده و همچنین تا زمانی که ایران از طریق گروههای نیابتی خود در عراق، لبنان، سوریه، و یمن به دخالت در منطقه میپردازد، تحریمها از روی آن کشور برداشته شوند و ایرانِ سرشار از منابع نفتی به بازارهای جهانی اقتصاد راه داده شود.
• نقش کلیدی ویلیام بِرنز در توافق هستهای ایران•
این بنیادها بیش از یک دهه است که گفتگوهایی را با ایرانیان کارشناس و کارآزموده، از جمله محمدجواد ظریف – که اکنون مذاکرهکنندهی اصلی تهران در مسئلهی هستهای است – ترتیب دادهاند. آمریکاییها نیز به صورت روزمره مقامات رسمی شاغل در دولت جورج دبلیو. بوش و اوباما را در مورد شرح وظایفشان روشن میساختند، که از جملهی این مقامات میتوان به ویلیام بِرنز معاون پیشین وزیر امور خارجه در دولت اوباما اشاره کرد. بِرنز در طول گفتگوهای پنهانی سال ۲۰۱۳ با همتایان ایرانی خود، بسیاری از مشکلات که بر سرِ راه دستیابی به توافق موقت بر روی مسئلهی هستهای ایران وجود داشت را از پیش رو برداشت و راه را برای برگزاری نشست فعلی در وین هموار ساخت – و اکنون نیز جان کری وظیفهی رهبری هیئت نمایندگان اعزامی ایالات متحده را بر عهده دارد.
• چگونگی آغاز فعالیتهای راکفلر برای به نتیجه رساندن توافق هستهای •
تلاش گستردهی راکفلر برای نزدیک شدن به ایران از اواخر سال ۲۰۰۱ و پس از حملات ۱۱ سپتامبر آغاز شد. استفان هاینتز، مدیر نهاد برادران راکفلر برنامهای ترتیب داد که هیئتمدیرهی این نهاد به مقر پوکانتیکو در وستچستر واقع در شمال شهر نیویورک بازگردد تا در زمانی که ایالات متحده توجه و تمرکز خود را بر روی تهدیدِ مطرحشده از سوی القاعده معطوف ساخته بود، اتخاذِ نگرشهای جدیدی در مورد جهان اسلام را مورد بررسی قرار دهد. یکی از سخنگویان دعوتشده [برای این منظور]، سید حسین نصر، یک استاد دانشگاه ایرانی-آمریکایی در دانشگاه جورج واشنگتن بود. آقای هاینتز [در مورد وی] میگوید "وی مرا بیشتر و بیشتر به اندیشیدن در مورد ایران، و نیز اهمیت ژئواستراتژیکی آن، و رابطهاش با جهان سنّی واداشت.”
• چه کسانی بدنهی سیاسی اصلی راکفلر را تشکیل میدهند •
بنیاد راکفلر تصمیم گرفت تا ایران پراجکت را با همکاری با انجمن سازمان ملل متحد در ایالات متحدهی آمریکا پایهگذاری کند. خودِ انجمن سازمان ملل متحد در ایالات متحدهی آمریکا نیز نهادی غیرانتفاعی است که به منظور بالا بردن توان کاری سازمان ملل بنیان نهاده شد و ریاست آن در آن زمان را ویلیام لویرز دیپلماتی که به عنوان سفیر در ونزوئلا و چکاسلواکی خدمت کرده بود بر عهده داشت. آقای لویرز در طول سفر هیئت نمایندگی ایران به سازمان ملل در ایالات متحده با ظریف تماس برقرار کرد. وی همچنین دیپلماتهایی مانند توماس پیکرینگ – که به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل در دورهی رونالد ریگان و نیز نمایندهی رسمی جورج اچ. دبلیو. بوش در سازمان ملل خدمت کرده بود – را به کار گرفت و از وجودِ فرانک جی. ویزنر، سفیر ایالات متحده در مصر در دورهی ریگان که پدر وی نیز به عنوان یک افسر عالیرتبه در دفتر خدمات استراتژیک و پس از آن در سیا خدمت کرده بود، بهره برد. آقای ویزنر میگوید: "هریک از ما از حوزهای خاص آمدهایم.”
• ایران پراجکت چگونه مسیر گفتگوها را باز کرد •
آقای هاینتز میگوید که این سه بنیاد با ترغیبِ دولت بوش، با ظریف که به عنوان نمایندهی ایران در سازمان ملل در نیویورک اسکان داشت تماس برقرار کردند. در اوایل ۲۰۰۲ بود که ایران پراجکت دیداری را با ایرانیانِ وابسته به موسسهی مطالعات سیاسی و بینالملل در تهران– که اندیشکدهای دارای پیوندهای نزدیک به دولت بود – ترتیب دادند. این دیدار در موسسهی مطالعات صلح بینالملل استکهلم و در یک هتل کوچک در خارج از استکهلم برگزار شد. آقای هاینتز میگوید که ایرانیها برای امتیاز گرفتن آمده بودند و برای همین دیدارها بسیار سرد و غیر سازنده برگزار شد. طبق گفتههای پیکِرینگ، هدف نخستین که ایجادِ یک نقشهی راه به منظور بازسازی روابط میان واشنگتن و تهران، به همراه خطوط اعلامیهی رسمی شانگهای پیش از روابط ایالات متحده و چین که در سال ۱۹۷۲ توسط نیکسون ترسیم گردیده بود – بسیار فریبدهنده عمل کرد. آقای هاینتز میگوید که پس از هر دیدار، رهبران ایران پراجکت کارکنان وزارت امور خارجه [ی ایالات متحده] و یا کارمندان کاخ سفید را در جریان کار قرار میدادند، که از جملهی آن افراد میتوان به استفان هادلی مشاور امنیت ملّی بوش، و کاندولیزا رایس وزیر امور خارجهی بوش نام برد. آقای آر. نیکولاس بِرنز که در زمان بوش تحت نظر وزیر امور خارجه در امور سیاسی خدمت کرده است، میگوید "از آنجا که در آن زمان هیچ تماسی با ایران نداشتیم، [آگاهی یافتن از] بینش آنها [برای ما] بسیار ارزشمند بود.”
• نقش کلیدی ظریف در به نتیجه رسیدن گفتگوها میان ایران و غرب •
پس از اینکه محمود احمدینژاد انتخابات در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۵ پیروز شد، برگزاری این دیدارهای مخفیانه در پایتختهای کشورها متوقف گردید. اما ارتباط این گروه با ظریف بسیاری کلیدی بود و پس از اینکه وی در سال ۲۰۱۳ از سوی روحانی – رییسجمهورِ تازه انتخابشده – به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شد، کمک کرد تا گفتگوها بار دیگر آغاز شود. یک مقام رسمی در وزارت امور خارجه میگوید که دولت [اوباما] از تلاشهایی مانند تلاشهای بنیاد ایران پراجکت استقبال میکند، چرا که "استفاده از دانش مقامات رسمی پیشین و متخصصان و کارشناسان کشوری که با همتایان فعلی خود همکاری میکنند و در صورت امکان پیام ما را به شکلی قویتر منتقل میکنند، بسیار سودمند است.”
• ایران پراجکت با وجود انتقادها و مخالفتهای گروههای حامی اسرائیل، گفتگوها را پیش برد •
ایران پراجکت از همان آغاز [به فعالیتِ خود] نیز به نظر جمعی چشم داشت. و از میان افرادی که توسط این گروه به نیویورک دعوت شدند میتوان به رابرت سیلورز، سردبیر مجلهی بررسی کتاب نیویورک، اشاره کرد که این گونه گفت که "این تلاشها برای پیش بردن یک پیمان هستهایِ عملی و شدنی، بسیار سودمند بود.” از جمله نظراتی که در این دیدارها مطرح شد این بود که به طرف ایرانی اجازه دهند که برای حفظ آبرو هم که شده، به میزان محدودی به غنیسازی اورانیوم ادامه دهند. سیلورز همچنین گفت که "همه میدانستند که موفقیت این گفتگوها تا حدود زیادی به این مسئله بستگی داشت که ایرانیها تا چه حد حاضرند کوتاه بیایند.” سیلورز مقالات بسیاری به چاپ رساند و به تفصیل به پیشنهادهای مطرحشده توسط پیکرینگ و جسیکا متیوز – که یکی دیگر از افراد دخیل در ایران پراجکت بود که پیش از ویلیام بِرنز ریاست اندیشکده کارنگی را بر عهده داشت – پرداخت. گزارشهای ایران پراجکت که روند گفتگوها را بازگو میکرد، از سوی گروههای حامی اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفت که بیشترین این انتقادها از سوی کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (ایپک) صورت میگرفت که مخالفِ توافق بود.
• تصمیم جدی ایران و آمریکا برای گفتگو، به رغم سالها بیاعتمادی •
ویزنر با گفتگو با مقامات ایرانی، یخِ این مسئله را آب کرد. وی در جریان انقلاب اسلامی و گروگانگیری [اعضای سفارت آمریکا] به عنوان یکی از کارمندان ارشد در وزارت امور خارجهی سایروس ونس فعالیت میکرد و دیپلماتهای گروگان گرفته شده در سفارت را میشناخت. وی در این مورد میگوید "من با این [جریان] زندگی کردم.” وی همچنین به یا میآورد که زمانی سخنان پدرش را گوش میکرد که داشت کودتای نظامی را طرحریزی میکرد، همان کودتایی که در سال ۱۹۵۳ منجر به پایین کشیده شدن محمد مصدق – نخستوزیر منتخب مردم در انتخابات – از قدرت گردید و رضا پهلوی، شاهِ مورد حمایت ایالات متحده به جای وی بر سر قدرت آمد. آقای ویزنر میگوید "آنها [ایرانیها] به ما اعتماد ندارند و ما به آنها.” وی همچنین میگوید که در هیچ یک از دیدارهای گروه ایران پراجکت [با مقامات ایران]، از نقش پدر وی در کودتا علیه مصدق سخنی به میان نیامد. وی اضافه کرد "ایرانیها مانند ما یک تصمیم سیاسی اساسی گرفتهاند که در گفتگوها شرکت کنند.”
• گروههای موافقِ توافق بسیار موفق عمل کردند •
در ۲۳ ام ژوئن (۲ تیر) که روزنامهی نیویورکتایمز سرمقالهی خود را این گونه زده بود: "ایراداتِ فاجعهآمیزِ توافق با ایران”، پلاوشرز علیه این ادعا که [این] توافق این امکان را به ایران میدهد که ظرف سه ماه به یک سلاح هستهای دست پیدا کند، واکنش نشان داد.اندیشکده انجمن کنترل تسلیحات که یک نهاد غیرحزبی است که در سال ۱۹۷۱ بنیانگذاری شد، تکذیبیهای را منتشر کرد که گروههای وابسته به پلاوشرز آن را برای رابطهای خود در کنگره فرستادند. امری سِرِن، مشاور ارشد طرح اسرائیل پراجکت – که نهادی غیرانتفاعی است که مخالفِ توافق [با ایران] است – میگوید "گروههای موافقِ توافق در همکاری نظاممند با آنچه پیش از این انجمن کنترل تسلیحات بود و اکنون به یک جنبش ضد جنگ مطلقگرا تبدیل شده است، بسیار موفق عمل کردند.