وی افزود: امروز شرایط به گونهای پیش میرود که وقتی از نوجوانان درباره شغل پدرانشان سوال میشود مایل نیستند که بگویند نجار است یا بنّا است چون این شغلها را در سطح پایین میدانند.
به گفته اصلانی تا زمانی که فرهنگ کار در کشور نهادینه نشود و اهمیت ارزش کار جا نیفتد عنوان شغلها هم تغییر یابد و جذابتر شود کسی به سمت و سوی شغلهای قدیمی نمیروند.
عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار با اشاره به بالا بودن نرخ بیکاری فارغ التصحیلان مقاطع لیسانس و فوق لیسانس گفت: در حال حاضر غالب افراد دیپلم و زیردیپلم برای خود شغلی دارند و راحتتر و بهتر مشغول کار میشوند اما تحصیلکردگان دانشگاهی نگرش دیگری به شغل دارند و هر شغلی را به راحتی نمیپذیرند.
وی دلیل دیگر این امر را ورودی و خروجی دانشگاهها دانست و گفت: هم اکنون درصد بالایی از ورودی دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند در حالی که این مساله تا چند سال آینده به یک معضل بزرگ تبدیل خواهد شد و شاهد خواهیم بود که زنان تمام شغلها حتی شغلهای مردان را هم تصرف میکنند در حالی که مسئولیت و سرپرستی خانواده با مرد است.
عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور با بیان اینکه امروز کمتر خانوادهای است که در آن بیکار نباشد، اظهار کرد: جوانان با صرف وقت و هزینه بسیار پس از چند سال در یک رشته فارغ التحصیل میشوند ولی دست آخر خانهنشین میشوند چون رشتهای که در آن تحصیل کردهاند بازار کار ندارد.
وی با تاکید بر نقش موثر وزارت کار در ایجاد فرهنگ کار، از دولت خواست تا بر روی رشتههایی سرمایهگذاری کند که کم هزینه بوده و در بازار کار متقاضی دارد طوری که فرد با 10 میلون تومان وام زودبازده قادر به کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
جناب عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار!
با این سطح نگرش ، پیشنهاد می شود بلادرنگ برای خود کار دیگری را در نظر بگیرید.
یعنی فی الواقع طرز تلقی شما از مقوله "کار" ، "کار آفرینی" ، "معضل بیکاری" ، "تحصیل کرده" ، "متخصص" و ... در این سطح است !
بابا ایول !
این "کانون" موصوف را همراه با "ایده" بکر در اسرع وقت ثبت جهانی کنید تا حقوق "مصنف ؟! " محفوظ و ملحوظ بماند.
همین جاست که حافظ فرماید :
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آن چه میپنداشتیم
ا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد
دلفروز ما دم همت بر او بگماشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرو نگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم
جناب آقای اصلانی عزیز !
اگر در مجمع عمومی کانون ، تریبونی هم به ما داده می شد پاسخی مشروح به این پیشنهاد مشعشع تقدیم حضور می کردیم تا ضمن شناساندن مسند و جایگاه شرف حضور ، بدنبال "نی" به "صحاری بی آب و علف" موصوف مشرف می شدید.