ردپای خانم دکتر قلابی در باند کلاهبرداری

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایران، خانم دکتر قلابی عضو باندی بود که در آن دو مرد شیاد با فروش خودروهای تصادفی به فریب طعمه‌هایشان دست می‌زدند.

از روز 11 اسفندماه سال 93 وقتی ماجرای فروش یک خودروی تصادفی در قالب خودروی صفر پیش روی مأموران کلانتری 154 چیتگر قرار گرفت پلیس خود را در برابر یک شیاد حرفه‌ای دید که به قول قدیمی‌ها با رنگ کردن گنجشک آن را به جای قناری می‌فروخت.

مرد کلاهبردار که در آگهی روزنامه‌ها به کمین طعمه‌هایش می‌نشست با دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 32 تهران تحت تعقیب مأموران پایگاه 5 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

در این مرحله مالباخته به تیم پلیسی گفت: از طریق آگهی روزنامه می‌خواستم یک خودروی پژوپارس به ارزش 36 میلیون را بخرم. پس از تماس با فروشنده به خانی آباد نو رفتم تا از آن بازدید کنم. در آنجا چند مرد دیگر نیز حضور داشتند که خریدار بودند، آنها به من پیشنهاد دادند که با گرفتن پول خودم را کنار بکشم تا آنها بتوانند خودرو را بخرند اما من با دیدن اصرار آنها تصمیم به خرید خودرو گرفتم و با تنظیم یک قولنامه دستی، 18 میلیون تومان را به صورت نقد به فروشنده پرداخت کردم.

وی ادامه داد: در روز تنظیم قولنامه، قرار شد تا بقیه پول خودرو در محضرخانه و پس از انتقال اسناد مالکیت و تحویل خودرو پرداخت شود و در این مدت نیز خودرو در پارکینگ بماند. روزی که برای انتقال اسناد مالکیت خودرو به همراه فروشنده به محضرخانه رفته بودیم، زنی به عنوان صاحب خودرو به نام خانم دکتر شریفی در محضرخانه حاضر شد و نسبت به تنظیم اوراق اسناد مالکیت خودرو و انتقال آنها به من اقدام کرد؛ پس از پرداخت پول به خانم دکتر، این مرد به بهانه اینکه قرارداد رسمی در محضرخانه تنظیم شده اقدام به گرفتن برگه قولنامه از من کرد و پس از آن قبض پارکینگ را تحویل داد تا بتوانم نسبت به خارج کردن خودرو از پارکینگ اقدام کنم. در زمان مراجعه به پارکینگ و با دیدن خودرو متوجه شدم که خودروی داخل پارکینگ با خودرویی که دیده بودم فرق می‌کند. برای اطمینان از شک خودم، خودرو را نزد چند کارشناس برده و همه آنها عنوان کردند که خودرو کاملاً تصادفی و بازسازی شده است».

همزمان با این تجسس‌ها مأموران با مردان و زنان دیگری مواجه شدند که سرنوشت مشابهی داشتند و در همه آنها رد پای یک خانم دکتر به دست آمد.

یکی از فریب‌خوردگان گفت: از طریق آگهی برای خرید یک 206 مدل SD اقدام کردم. طی تماس با شماره داخل آگهی فروش خودرو، با فروشنده جهت بازدید خودرو قرار گذاشتم. در روز بازدید، صافکار و یک دلال خرید خودرو نیز در محل حضور داشتند که آنها سلامت خودرو را تأیید کردند و حتی قصد خرید خودرو را داشتند اما با توجه به نقد بودن پول من، خریدار آن را به من فروخت و گفت که بعد از انجام کارهای شخصی خودرو را به پارکینگ می برد. پس از گذشت دو روز که به محضر رفتیم، بقیه پول خودرو را پرداخت کرده و فروشنده قبض پارکینگ را به من داد و خودش دیگر به پارکینگ نیامد. زمانی که به سراغ خودرو رفتم متوجه شدم فریب خورده‌ام. بنا بر نظر کارشناس رسمی، ارزش خودروی داخل پارکینگ حداکثر 14 میلیون تومان اعلام شده در حالی که من 24 میلیون تومان را به فروشنده پرداخت کرده بودم.

کارآگاهان بلافاصله با مراجعه به دفاتر و محضرخانه‌هایی که فریب‌خوردگان در آنها پول را به خانم دکتر داده بودند به بررسی اسناد و مدارک شناسایی ارائه شده پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مشخصات این زن جعلی است و وی زنی 43 ساله به نام مریم است و هیچ‌کس اطلاعی از مخفیگاه وی ندارد. مریم تحت تعقیب گرفته شده تا اینکه روز 31 خردادماه پلیس در منطقه پاسداران وی را دستگیر کرد. مریم که چاره‌ای جز اعتراف نداشت به عضویت در باند کلاهبرداری اعتراف کرد و گفت که با دو مرد به نام‌های مجتبی 27 ساله و کمال 50 ساله اقدام به اجرای این توطئه‌ها کرده است.

وقتی مشخص شد همدستان این خانم دکتر قلابی در بخش آفتاب به خرید و فروش خودرو دست می‌زنند سرانجام محل کار آنها در پوشش یک نمایشگاه شناسایی شد و هر دو در تیرماه سال جاری دستگیر شدند. مجتبی و کمال چاره‌ای جز اعتراف به خرید خودروهای تصادفی، بازسازی کامل و فروش فریبکارانه آنها نداشتند.

حمید به تیم تحقیق گفت: «وقتی طعمه‌هایمان با ما تمـــاس می گرفتند پس از بازدید اولیه خودرو و توافق بر سر قیمت خودروها، اگر دفترخانه ای باز بود، در همان روز آنان را به دفترخانه می بردیم و اگر دفترخانه‌ای باز نبود، به صورت قولنامه‌ای اقدام به فروش خودرو می‌کردیم و خودرو را نیز تا زمان انتقال اسناد مالکیت به پارکینگ منتقل می‌کردیم. در فاصله زمانی تحویل خودرو به خریدار، خودروی سالم را با خودروی تصادفی بازسازی شده که پیشتر در داخل پارکینگ گذاشته بودیم، تعویض می‌کردیم. پس از آن بقیه پول خودرو را در داخل محضرخانه از خریدار تحویل گرفته، قبض پارکینگ را به وی تحویل می‌دادیم و سپس ناپدید می‌شدیم».

حمید درخصوص نقش خانم دکتر قلابی در کلاهبرداری گفت: در زمان بازدید خودروها می‌گفتیم که خودرو متعلق به یک خانم دکتر است که استفاده چندانی از آن نکرده و تنها از آن برای رفتن به مطب و خانه استفاده کرده است تا به این شیوه خریداران اطمینان پیدا کنند که یک خودروی سالم در حد صفر کیلومتر را خریده‌اند.