یک اندیشکده صهیونیستی در گزارشی راهبردی آورده است که خاورمیانه دچار بحرانی بیسابقه و گسترده شده و نتیجه و زمان پایان این بحران مشخص نیست. بنابراین اسرائیل باید از دخالت در این بحران اجتناب کرده و نباید به این شورشهای منطقهای کشیده شود.
گروه بین الملل - یک اندیشکده صهیونیستی در گزارشی راهبردی آورده است که خاورمیانه دچار بحرانی بیسابقه و گسترده شده و نتیجه و زمان پایان این بحران مشخص نیست. بنابراین اسرائیل باید از دخالت در این بحران اجتناب کرده و نباید به این شورشهای منطقهای کشیده شود.
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات در گزارشی راهبردی به قلم یاکوف آمیدرور مینویسد: خاورمیانه در میانه دورهای از تحولات طوفانی است. این روند در ایران آغاز شد، و پس از آن انقلاب این کشور موجب خلق محرکی برای شیعیان شد که همچنان بر تمام منطقه تأثیر دارد. این محرک نیروهای اسلامگرای افراطی را گرد هم آورد که پس از سقوط آخرین خلافت، یعنی امپراتوری عثمانی، همچون آتشی زیر خاکستر پنهان شده بودند.
• مشکلاتی که انگلیس و فرانسه برای خاورمیانه ایجاد کردند•
وقتی انگلیس و فرانسه یکصد سال قبل منطقه را –بر اساس نیازهایشان- تقسیم کردند، حکومتهایی جعلی را ایجاد کردند که بعضی از آنها اکنون از بین رفتهاند و برخی نیز در آستانه فروپاشی هستند. نیروهایی که ظاهراً ناپدید شده بودند، و در این مدت توسط رژیمهای دیکتاتوری حاکم بر کشورهایی که با نظم استعماری ایجاد شده بودند سرکوب میشدند، دوباره ظهور کردهاند. در بسیاری از حوزهها، خانواده، قبیله، جامعه قومی، و مذهب یک نفر مجدداً به مرکز اصلی هویت و قدرت قرار گرفتهاند و کشور را تحتالشعاع قرار دادهاند. اسلام افراطی، در اشکال مختلف خود، حکومت اسلامی را به عنوان راهحل مشکلات منطقه و ضعف مسلمانان در جهان، و جایگزینی مناسب برای نظم مدرن جهانی کشورها میداند.
• غرب و نهادهای بینالمللی در مقابل بحران خاورمیانه کاملاً ضعیف عمل کردهاند •
چندین رویداد مهم دیگر، از جمله ظهور اسلام افراطی به شکل سیاسی، حملات یازده سپتامبر به آمریکا، اشغال عراق در نتیجه این حوادث، و «بهار عربی» -که حکومتها را سرنگون یا تضعیف کرده و قدرت خیابانهای عربی را افزایش داده است- پس از انقلاب ایران روی دادهاند. باید ضعف نمایش یافته از سوی غرب تحت رهبری آمریکا، بیارزشی کامل و بارز سازمانهای برجسته بینالمللی، و فعالیتهای مخرب نیروهای محلی منحصربهفرد در هر کشور را نیز به این مسائل افزود.
نتیجه هیچ چیزی به جز درگیری بر سر نوع و آینده ملت عرب، و شاید اسلام به عنوان یک کل نیست. رقبا، نیروهای تغییر که برخی از آنها هرجومرج هستند، در مقابل مدافعان شرایط فعلی جهان عرب با دههها قدمت هستند. هر طرف به خشونت و ظلم گسترده متوسل شده، و تروریسم فراگیر شده است. راهی وجود ندارد که دریابیم که این کشمکش چه مدت ادامه مییابد یا چگونه به پایان میرسد. شورشها از نظر گستردگی و عمق به نحوی در ابعاد تاریخی هستند. هر گروه خارجی که تلاش میکند تا بر این رویدادها در جهت مثبت اثر بگذارد متوجه میشود که این وظیفه بسیار دشوار است. به همین ترتیب اسرائیل نیز باید محتاطانه عمل کند.
• اسرائیل نباید وارد درگیریهای منطقه شود •
اسرائیل نباید به خودش اجازه دهد که به این شورشهای منطقهای کشیده شود. در عوض، اسرائیل ناگزیر است که به صورت محدود بزرگترین تهدیدها علیه امنیت خود را تعیین کرده و بر مقابله با این تهدیدها، و فقط همین تهدیدها، متمرکز شود.
به علاوه، اسرائیل باید به دنبال فرصتهای دیپلماتیک جدیدی باشد که در اثر آشفتگی منطقه ایجاد میشوند –هرچند این مسئله موضوع مطالعه بعدی است.