غروب نوزدهم دی ماه سال 1375 رادیو شریعت کابل متن فرمانی را از جانب سرکرده طالبان اعلام کرد که زنان و دختران فقط برای شرکت در تشییع جنازه، عیادت بیماران و خرید ضروری از خانه خارج شوند. این فرمان تنها 100 روز بعد از حاکم شدن طالبان بر افغانستان و تصرف شهر کابل صادر شد.
به گزارش بولتن نیوز،
رهبران این گروه از زمان ظهور خود در آذرماه سال 1371 تا
واپسین لحظات به چنگ آوردن قدرت مطلقه در افغانستان، چنان بدون نرمش پیش
رفتند و دست رد به همه گروه های جهادی و سازمان های بین المللی منطقه ای
طالب آتش بس زدند که افکار عمومی جهان در بهت و حیرت فرو رفت.
هنگامی
که به قدرت رسیدند، ناباورانه توانستند آتش تهیه گروه هایی را که آن قدر
توانایی داشتند تا ارتش سرخ یکی از دو بلوک قدرتمند جهان را در دهه 60 از
افغانستان بیرون برانند، خاموش کنند و تا زمان لشگرکشی آمریکا به این
سرزمین در سال 1381، بر اریکه قدرت باقی بمانند.
اینک بعد از گذشت
دو دهه از آن دوران، طالبان خود را مواجه با همان صحنه می بیند: نیروهای
پرشمار خارجی البته نه نیروهای بلوک شرق، بلکه این بار یونیفورم پوشان بلوک
غرب، کشور را ترک کرده اند، اختلاف ها در درون دولت مرکزی سربرآورده، زبان
های تند انتقاد در مقابل دولت وحدت ملی، سر به فلک کشیده و اقتصاد
نابسامان مردم برای یارگیری آنان در مدارس و بیرون از مکاتب، مهیاتر شده
است.
اما این بار طالبان تن به مذاکره رو در رو داده است. مذاکره
رسمی با نمایندگان دولت وحدت ملی در دیپلماسی به این معنا است که این دولت
را به رسمیت شناخته اند و این از نظر برخی از اعضای هیات مذاکره کننده دولت
وحدت ملی، یک دستاورد مثبت در روند دستیابی به برقراری صلح در افغانستان
است.
آنان پیش از این، بارها به صورت پراکنده و غیررسمی در قطر یا
کشورهای دیگر با نمایندگان «حامد کرزای» رییس جمهوری سابق و شاید با هیات
حاکمه فعلی افغانستان دیدار کرده اند، اما همواره پس از دیدارهای خود
بیانیه داده اند که مذاکره کنندگان، نمایندگان رهبری طالبان نبوده اند.
اینک
طالبان پس از مذاکره رسمی و رو در رو در اسلام آباد، بیانیه ای محتاطانه
صادر کردند: «دفتر سیاسی امارت اسلامی صلاحیت دارد که با در نظر گرفتن
شرایط و حالات، هر وقت در هر جایی که بخواهد با طرف های داخلی و خارجی بر
اساس اصول اسلامی و منافع ملی، مذاکره کند و یا مذاکرات را متوقف کند.»
دفتر
این گروه در قطر است که در سال 2013 میلادی گشایش یافت. هیچ کدام از اعضای
سیاسی دفتر قطر در مذاکره با هیات نمایندگی دولت وحدت ملی حضور نداشته
اند. آگاهان می گویند: طالبان، هیچ یک از اعضای سیاسی دفتر قطر را به
مذاکرات نفرستاده است تا دست خود را برای اعلام برائت از مذاکره کنندگان در
موقع لزوم باز گذاشته باشد.
«محمد ناطقی» یک عضو تیم مذاکره کننده
دولت وحدت ملی افغانستان با طالبان، اما می گوید: تردیدی وجود ندارد کسانی
که در پاکستان به پای میز مذاکره آمدند، در سطح نخست رهبری طالبان، شبکه
حقانی و شورای کویته هستند.
«ملا عبدالجلیل»، معاون وزارت امور
خارجه، «ملا عبدالرزاق»، وزیر کشور، «ملا عیسی»، وزیر آب و برق، معادن و
صنایع، «عباس آخوند»، وزیر بهداشت، «ملا حسن رحمانی»، والی پیشین قندهار در
زمان حکومت طالبان بر افغانستان، و «ملا فرهاد» ناشناس در این جمع، هیات
نمایندگی گروه طالبان را در مذاکرات تشکیل می داند.
این ترکیب نمی
تواند بدون اطلاع رهبران طراز اول طالبان بر سر میز مذاکره با دولت وحدت
ملی افغانستان حاضر شده باشد. طالبان باوجود اینکه صحنه فعلی افغانستان را
تداعی کننده آرایش صحنه دهه 70 می داند، این بار بر اساس کدام راهبرد تن به
مذاکره داده است؟
هر انگیزه ای که طالبان برای نشستن در پای میز
مذاکره با دولت افغانستان داشته باشد، نباید و نمی توان نقش و جایگاه
میزبان و ناظران مذاکرات را در تصمیم تازه این گروه نادیده گرفت. پاکستان
میزبان مذاکرات بود و نمایندگان آمریکا و چین به عنوان ناظر رسمی در گفت و
گوها حاضر بوده اند.
شاید انعقاد قرارداد امنیتی کابل - اسلام
آباد، موجب شد، پاکستان برای همکاری با دولت وحدت ملی افغانستان ترغیب شود.
اگرچه جزییات دقیق این قرارداد فاش نشده است، اما آن گونه که رسانه های
افغانستان خبر داده اند پاکستان سخت به دنبال همکاری امنیتی دو کشور بوده
است.
نفوذ پاکستان در طالبان آن قدر در گمان مردم و مسوولان
افغانستان پر رنگ است که «فهیم دشتی» روزنامه نگار خوشنام و صاحب نفوذ کابل
می گوید: من اعتقاد ندارم که برای برقراری صلح پایدار در افغانستان باید
با رهبر طالبان مذاکره کرد. باید به جای «ملا عمر» با «محمد نواز شریف»
نخست وزیر پاکستان گفت و گو کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان،
پس از نخستین دور گفت و گوها، با قدردانی از حاضر شدن دو طرف، اذعان کرد که
فراهم کردن زمینه گفت و گوها میان طالبان و دولت افغانستان، از تعهدات
اسلام آباد به کابل بوده است.
«شکیب مستغنی» می گوید: «نخستین جلسه
رسمی صلح میان هیات شورای عالی صلح افغانستان و گروه طالبان در مری
پاکستان برگذارشد. قرار است این هیات جلسه دوم خود را پس از ماه رمضان
برگذار کنند.»
نقش چین و آمریکا هم به عنوان اضلاع دیگر بیرونی مثلث
دخیل در مذاکرات طالبان و دولت افغانستان را نباید تصادفی و در حد ناظر
تلقی کرد. به ویژه آنکه هر دو کشور روابط حسنه ای با میزبان مذاکرات و صاحب
نفوذ بر یک سوی میز مذاکره دارند. به همین خاطر برخی از صاحب نظران سیاسی
در افغانستان می گویند: نظارت چین و آمریکا، نشان می دهد که قدرت های بزرگ
جهان برای گفت و گوهای صلح و شاید برقراری آن، در افغانستان به توافق رسیده
اند.
«جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در باره این مذاکرات اعلام کرد:
«واشتنگن از گفت و گوها میان حکومت افغانستان و طالبان استقبال می کند. این
یک گام مهم در پیشبرد چشم اندازها برای یک صلح معتبر است. آمریکا حکومت
افغانستان را برای در اولویت قراردادن تلاش های صلح و آشتی با طالبان، می
ستاید و کابل و واشنگتن همچنان از تلاش های مهم پاکستان از میزبانی این گفت
و گوها ستایش می کنند.»
آن سوتر چین هم از نشست اسلام آباد
پشتیبانی کرد. «هوا چونینگ» سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور می گوید: «ما
همیشه از روند صلح به رهبری مردم افغانستان و نیز گفت و گوها میان حکومت
افغانستان و طالبان پشتیبانی کرده ایم، چین در تماس نزدیک با همه طرف ها
است، چین نشست اسلام آباد را مثبت ارزیابی می کند و ما باورداریم که این
نشست برای روند صلح و آشتی افغانستان سودمند خواهد بود.»
طرفین در
دور نخست گفت و گوها چهار ساعت مذاکره کردند. طالبان در نخستین گام سه
موضوع را مطرح کرد: نخست، آزادی زندانیان خود. دوم، آن گونه که یک عضو تیم
مذاکره کننده گفته است خارج شدن از فهرست سیاه و سوم، خروج نیروهای بین
المللی از افغانستان.
هیات های نمایندگی طالبان و دولت وحدت ملی در
نخستین گام، فقط بر سر این موضوع توافق کردند که مذاکرات ادامه یابد و
طرفین در دور دوم، فهرستی از همه مسایل پیشنهادی خود را به گونه ای که دیگر
موضوعی باقی نمانده باشد، در ارایه کنند.
تن دادن دولت افغانستان
به مطالبات طالبان، شاید نیازمند تغییر قانون اساسی است. زیرا به نظر می
رسد آنان که روزگاری خروج زنان از خانه را ممنوع کرده بودند، به آسانی
نتوانند در مقابل بسیاری از اصول قانون اساسی از جمله عضویت زنان در عالی
ترین نهاد قضایی کشور یعنی دادگاه عالی سکوت اختیار کنند.
«اشرف
غنی» رییس جمهوری افغانستان در باره نگرانی های مردم افغانستان از احتمال
تغییر قانون اساسی به ویژه اصول مربوط به حقوق زنان تاکید کرده است که فصل
های اول و دوم قانون اساسی که به احکام دین مبین اسلام و حقوق مردم اختصاص
دارد، هیچ گاه در این کشور تغییر نخواهد کرد.
چنین به نظر می رسد
که دو طرف در ابتدای راه به بن بست رسیده اند، اما فراموش نکنیم همان ها که
پس از کسب قدرت مطلقه، تلویزیون ها را در معابر عمومی به عنوان نماد تمدن
غرب شکستند، رفته رفته با واقعیت های جامعه کنار آمدند و اعلام کردند که ما
با استفاده صحیح از شبکه های تلویزیونی مخالفتی نداریم.
اگر چه
اختلاف های طالبان و مسوولان فعلی دولت افغانستان ریشه دار و عمیق است،
چنانچه اضلاع بیرونی تاثیرگذار در این مذاکرات در نیمه راه، مسیر دیگری را
انتخاب نکنند، مقتضیات زمان، می تواند آنها به بازی برد - برد سوق دهد.
زیرا دشمن تازه در افغانستان، منطقه و جهان، برای هر دو طرف، تهدیدی جدی و
مشترک است. این مهمترین اقتضای شرایط برای عقب نشینی طرفین و دادن
امتیازهای لازم به همدیگر است. شاید طالبان و دولت افغانستان دورترها را
دیده اند.