گروه ورزش: پس از ورود پول به فوتبال ایران، یکی از مشکلات بزرگ که گریبان این ورزش را گرفت، بالا رفتن قارچ وار قیمت بازیکنان بود.
به گزارش بولتن نیوز: بزرگترین حسرت بازیکنان دهه شصت و هفتاد فوتبال ایران، شناسنامه شان است. آنها اکثرا یک آرزو دارند؛ کاش 20 سال جوان تر بودند.بازیکنی مثل محسن عاشوری که هم اینک در فوتبال ما نمونه نزدیک به او هم مشاهده نمی شود با یک قیمت بسیار نازل سال ها در پرسپولیس بازی کرد، در تیم ملی ذخیره بهترین ها بود و آنچه از تمام عمر فوتبالی اش به دست اورد مطابقت دارد با آن چیزی که یک فوتبالیست درجه دو طی سه یا چهار سال این روزها به دست می آورد.
از اواخر دهه هفتاد خورشیدی پول به صورت افسارگسیخته به فوتبال ما آمد و همین حضور بی مدیریت و بی برنامه باعث شد اولا چشمه استعدادها به علت حضور دلالان سودجو بخشکد و از سوی دیگر قیمت بازیکنان به صورت عجیب و باور نکردنی رشد کند. به عنوان مثال فصل قبل بازیکنی با پرسپولیس قرارداد 750 میلیون تومانی بست که روی هم رفته در 3 بازی کامل برای قرمزها در میدان حاضر نشد. این دست از بازیکنان کم نیستند. اگر استعدادهای واقعی را که هم اینک انگشت شمار هستند کنار بگذاریم با سیل عظیمی از بازیکنان درجه دو مواجه هستیم که در میدان مسابقه کاملا معمولی اند اما در زمان نقل و انتقالات به خوبی بازی با مدیران ناکار آمد را می دانند. مشکل از جایی شروع شد که مدیران سیاسی به واسطه نزدیکی با دولت های وقت به استقلال و پرسپولیس آمدند و تنها هنر مدیریت شان هزینه آنچنانی با پول بیت المال بود. از سوی دیگر تیم های صنعتی هم عوض استخدام مدیران "این کاره" سراغ مردان مجموعه خود رفتند که هیچ شناختی از دنیای فوتبال و مواجه شدن با دلالان نداشتند.
یکی از مدیران سابق تیم فوتبال مس کرمان که یک دهه قبل تازه به عنوان یک تیم صنعتی و پولدار در فوتبال ایران ظهور پیدا کرده بود، بقدری محبوب دلالان بود که برای نزدیکی با او بین اینجنت های رسمی و غیر رسمی فوتبال ما یک نزاع کاملا جدی رخ داد. این دست از مدیران هیچ شناختی از بازار گرمی بازیکنان نداشتند. بازیکنی که در بهترین حالت ممکن 200 میلیون تومان هم نمی ارزید با صحنه آرایی و رو کردن پیشنهادات دروغین، مدیر تازه کار را در تنگنا قرار می داد تا با او قرارداد 600 میلیون تومانی ببندد. این دست از بازیکنان بسیار فراوان هستند و متاسفانه مادامی که خلا مدیر کارآزموده داشته باشیم بازار آنها همچنان گرم است. در این بین مدیران واقعی هم مجبور هستند برای عقب نیافتادن در بازار نقل و انتقالات پول های غیر واقعی خرج کنند.
لیگ فوتبال ایران در چند سال اخیر به هیچ عنوان هیچ ستاره بزرگ و تاثیر گذاری تولید نکرده است، تا پیش از این تصور می شد بازیکنانی نظیر صادقیان و مسلمان جا پای بزرگانی همانند کریمی و مجیدی می گذارند اما گذر زمان نشان داد این انتظار یک باور کاملا غلط است. آنچه پتانسیل فوتبال ایران برای آینده به حساب می آید تیم فوتبال امید است. تیمی که در فروردین ماه امسال در ورزشگاه آزادی با حمایت همه هواداران فوتبال، بازی بزرگ برابر عربستان را باخت و در گروهش دوم شد. تیمی که هیچ ستاره ای نداشت و به جز آزمون و جهانبخش که آن هم محصول سرمایه گذاری تیم های خارجی روی جوانان ما هست، مهره گرانقدری به ما نشان نداد. اما در آینده نه چندان دور شاهد خواهید بود همین متوسط ها در بازار نقل و انتقالات با قیمت هایی باور نکردنی منتقل می شوند. قیمت بازیکنان فوتبال با توجه به افزایش تورم ، در کشور ما رشد می کند اما باید این افزایش قیمت برای ستاره ها باشد نه بازیکنان متوسط که تنها هنرشان بازار گرمی است.
در این بین متاسفانه پای اهالی رسانه هم به سفره فوتبال باز شده است. خبرنگاری که رسالت دارد واقعیت را به مخاطب بگوید به واسطه بردن سهمی از قراردادش برای او بازار گرمی می کند و این یعنی خیانت به فوتبال.
نمونه دم دستی هم تا دلتان بخواهد در این فوتبال داریم. روزنامه نگاری که دم از مبارزه با فساد و تبانی می زند اما در خفی با فلان دروازه بان رفاقت می کند و علی رغم آن همه اشتباه و گاف، تنها از او در رسانه اش تعریف می کند. او می خواهد قیمت دوستش را بالا ببرد تا سهمی از قرارداد جدیدش را بگیرد.
متاسفانه حلقه بازار گرمی و بالا بردن دروغین قیمت بازیکنان حالا بسیار پر تعداد شده است و اگر اهالی رسانه ما هم بخواهند در این بین تنها به فکر جیب خود باشند نه آنچه واقعیت فوتبال است هیچ فسادی پاک نخواهد شد. برخلاف ژست های فیس بوکی و استتوس های روشن فکرانه که غالبا سر می دهیم اما هنگام نقل و انتقالات مبدل به دلال رسمی می شویم تا کمی تا قسمتی از این پول های میلیاردی را کاسب شویم. وای بر ما وای بر فوتبال ما.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com