پاتریک کلاسون مدیر موسسه واشنگتن در مقاله ای به تشریح مفصل این واقعیت پرداخت که چرا امریکا بیش از ایران به توافق نیاز دارد؟
گروه بین الملل، پاتریک کلاسون مدیر موسسه واشنگتن در مقاله ای به تشریح مفصل این واقعیت پرداخت که چرا امریکا بیش از ایران به توافق نیاز دارد؟
به گزارش بولتن نیوز، متن این مقاله که البته حاوی برخی نکات نادرست و جانبدارانه نیز هست، جهت اطلاع خوانندگان از میزان نیاز امریکا به توافق، منتشر می شود:
پاتریک کلاسون مدیر موسسه واشنگتن در مطلبی درباره تاثیر احتمالی درآمد حاصل از کاهش تحریم ها بر سیاست خارجی ایران، نوشت عواید اقتصادی بادآورده ای که ایران از محل کاهش تحریم ها پس از توافق هسته ای به دست می آورد، فرصت هایی را برای تهران ایجاد خواهد کرد. با این حال فهم تاثیر این درآمد بر سیاست خارجی آن، مستلزم شناخت بافت اقتصادی این کشور و فعالیت های خارجی آن است.
کلاسون در ادامه نوشت نیازهای ایران مبرم نیستند و اشاره کرد ایران هم مانند هر کشور دیگری نیازهای داخلی فوری دارد که باید برای تامین آنها بودجه صرف کند با این حال اوضاع این کشور در زمان تحریم ها به بدی که ممکن است تصور شود، نیست. در واقع وضع این کشور از بسیاری جهات با کشورهای غربی قابل مقایسه است. اگر زیرساخت های ایران را در نظر آوریم، در سال 2013 وضع آن بهتر از وضع طرح های زیرساختی آمریکا بود. جمهوری اسلامی قطعا با سرعتی بیش از آمریکا سرگرم توسعه زیرساخت های خود، ساخت بزرگراه های بیشتر و اتوبان ها است. و بر اساس آمار پنج ساله اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران ظرفیت تولید برق خود را تقریبا هفت برابر بیشتر از آمریکا توسعه داده است.
ایران نیاز دارد مسکن های ارزان و فرصت های شغلی ایجاد کند، اما این کاری است که آمریکا نیز باید انجام دهد. به عبارت دیگر تفاوت ایران با آمریکا در این بخش ها با در نظر گرفتن سهم تولید ناخالص داخلی، چندان زیاد نیست. نیاز ایران به ایجاد فرصت های شغلی به اندازه ای نیست که در دوره پس از انقلاب و دوره افزایش سریع جمعیت وجود داشت.
ایران با توجه به پیر شدن سریع جمعیتش، به ده ها میلیارد دلار برای تامین بودجه صندوق های بازنشستگی نیاز دارد. مجددا این شرایطی است که آمریکا نیز با آن مواجه است.
رشد اقتصادی ایران اخیرا خوب نبوده است، اما همین توصیف را می توان برای اقتصاد جهانی داشت. اقتصادهای صنعتی جهان در سال 2008 به شدت از بحران مالی لطمه دیدند. ایران در سال های 2012 تا 2013 یک رکود سریع را تجربه کرد اما اکنون اقتصاد خود را به سطح پیش از این رکود بازگردانده است. مثبت بودن رشد اقتصادی ایران در هشت سال گذشته به اندازه رشد اقتصادی آمریکا بوده است. طبق آمارهای بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی هر دو کشور در سال 2015، دوازده درصد بالاتر از سال 2007 است. علاوه بر این ایران به این رشد بدون برجا گذاشتن بدهی های دولتی زیاد، دست یافت. اخیرا علی طیب نیا وزیر دارایی ایران با گلایه از میراثی که از محمود احمدی نژاد رئیس جمهور قبلی به جا مانده، گفت بدهی دولت عملا 25 درصد تولید ناخالص داخلی است. این در حالیست که صندوق بین المللی پول بدهی دولت آمریکا نسبت به تولید ناخالص داخلی اش را 107 درصد برآورد کرده است.
در همین مدت بیشتر کشورهای اروپایی نیز عملکردی حتی بدتر از آمریکا و ایران داشتند. عملکردی که در آن رشد کمتر و افزایش بیشتر بدهی ها وجود داشت.
به طور خلاصه، ایران به شکلی قابل استدلال، به رغم اینکه تحت تحریم قرار داشته است، در تامین نیازهای داخلی خود، به خوبی آمریکا عمل کرده است. البته مقامات ایران همچنان می خواهند شاهد بهبود بیشتر وضعیت اقتصادی باشند. این شاید انگیزه اصلی آنها برای نرمش نشان دادن در مذاکرات هسته ای باشد. با این حال [ایت الله] علی خامنه ای رهبر معظم ایران اعتقاد ندارد کاهش تحریم ها از نظر سیاسی یا حتی اقتصادی مهم است. بخشی از این استنباط ناشی از ایدئولوژی اوست که می گوید مقاومت در برابر «استکبار» غرب بهتر از رونق اقتصادی است و بخش دیگر آن برخاسته از این دیدگاه درست است که مسیر ایران به سمت رونق اقتصادی در دور شدن از اتکا به نفت نهفته است.
پاتریک کلاسون در ادامه این مطلب، تحت عنوان روش بدون هزینه ایران در جنگ، نوشت مشکل سازترین فعالیت های تهران، چندان پرهزینه نیستند. گرچه هزینه دقیق اقدامات ایران در حوزه تروریسم و جنگ سایبری نامعلوم است، برآوردهای موجود نشان می دهد بودجه این دو، سالانه کمی بیش از یک میلیارد دلار است.
بودجه رسمی سازمان انرژی اتمی ایران سالانه حدود 300 میلیون دلار بوده است و هزینه مالی مستقیم برنامه هسته ای این کشور احتمالا بیش از 2-1 میلیارد دلار در سال نیست. در خصوص حمایت ایران از شبه نظامیان فرقه ای در عراق و سوریه، حتی بالاترین برآوردها، که 300 دلار در ماه برای 140 هزار شبه نظامی است، همراه با 900 دلار در ماه برای تسلیحات و حفظ توان نظامی، سالانه فقط به 2 میلیارد دلار بالغ می شود. به این ترتیب هر سال رقم کلی که بودجه فعالیت های نگران کننده ایران را تامین می کند، حدود 10 میلیارد دلار است که کمتر از 3 درصد تولید ناخالص داخلی است.
ایران اکثر درآمد حاصل از برداشته شدن تحریم ها را صرف مصارف داخلی می کند، اما بخشی از آن را نیز برای ماجراجوهای خارجی ارسال می کند. طی سال های اخیر، تصمیم گیران ایران به رغم این که به شدت تحت تحریم قرار داشتند، میلیاردها دلار را برای تقویت نفوذ منطقه ای خود صرف کردند که این امر اولویت عمده ای را که آنها برای این هدف قائل هستند، نشان می دهد. شاید با معامله هسته ای اولویت های آنها تغییر کند اما این فرض بیشتر یک فرض خوشبینانه است.
کلاسون با اشاره به اینکه سیاست خارجی ایران ربط کمی به وضع اقتصادی این کشور دارد، نوشت ایران یک قدرت اقتصادی واقعی است که توانسته است راه های کم هزینه ای را برای به چالش کشیدن اردوی تحت رهبری آمریکا بیابد. راه هایی که از استفاده از قدرت نرم در برنامه های رادیویی و تلویزیونی تا استفاده از شبه نظامیان افراط گرا و تروریسم گسترده است. در نتیجه تغییر در سیاست خارجی آن چندان متاثر از وضع اقتصادی این کشور نبوده است و احتمالا نخواهد بود.
محاسبات تهران درباره اینکه آیا باید در خارج از کشور جسورتر ظاهر شود یا نه، کمتر احتمال دارد تحت تاثیر محاسبات اقتصادی باشد و بیشتر متاثر از دورنماهایی خواهد بود که ایران برای موفقیت سیاسی این اقدامات متصور است. منابع مالی بیشتر که با معامله هسته ای آزاد می شوند، قطعا ایران را برای صرف بودجه بیشتر در ماجراجویی خارجی، در موقعیت بهتری قرار می دهد، اما عوامل اساسی تعیین کننده در ابعاد و ماهیت چنین هزینه هایی، همچنان سیاسی خواهند ماند، نه اقتصادی.
و بر اساس آمار پنج ساله اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران ظرفیت تولید برق خود را تقریبا هفت برابر بیشتر از آمریکا توسعه داده است.
البته منظورش این بوده که ایران در این دوساله به اندازه 5 سال برقی تر شده نه اینکه در دولت قبل کار میشده نه همین دوساله 5 سال رفتند جلو //دارمت برو بریم
... مثبت بودن رشد اقتصادی ایران در هشت سال گذشته به اندازه رشد اقتصادی آمریکا بوده است....
ای بابا ما فکر میکردیم 8 سال مرض هاری پوتر به جان کشور بود...
تازه هشست سال سیاه نمائی علیه دولت و کارشکنی ها و مزاحمتهای گوناگون (چون فکر میکردند برای همیشه کشور متعلق به کارگریزان و اصلاح طالبان است ).و صدها مشکلات تصنعی و کارشکنی ها اگر نبود آنوقت الان تحریمها خود بخود لغو شده بودند زیرا تحریمها برای از بین بردن ملت ایران است . و به گفته خود یانکی ها موقعیکه متوجه شدند تحریمها ملت را از پای در نخواهد آورد با التماس در دولت قبلی مذاکرات را شروع کردند که متاسفانه با صدها پیام غلط هزینه برای ملت ما زیاد شد.و وقتی آب آشامیدنی ما هم به تحریمها ونه به سوء مدیریت ربط داده شد مسلما امریکا را در تحکیم تحریمها جدی تر ساخت.
واقعا جای بسی تاسف است که چند گروه سیاسی برای باقی ماندن در راس قدرت کشکمکشها و دعواهای خود را به مردم منتقل میکنند انگار که سیاست هم فوتبال است .
البته منظورش این بوده که ایران در این دوساله به اندازه 5 سال برقی تر شده نه اینکه در دولت قبل کار میشده نه همین دوساله 5 سال رفتند جلو //دارمت برو بریم
ای بابا ما فکر میکردیم 8 سال مرض هاری پوتر به جان کشور بود...
تازه هشست سال سیاه نمائی علیه دولت و کارشکنی ها و مزاحمتهای گوناگون (چون فکر میکردند برای همیشه کشور متعلق به کارگریزان و اصلاح طالبان است ).و صدها مشکلات تصنعی و کارشکنی ها اگر نبود آنوقت الان تحریمها خود بخود لغو شده بودند زیرا تحریمها برای از بین بردن ملت ایران است . و به گفته خود یانکی ها موقعیکه متوجه شدند تحریمها ملت را از پای در نخواهد آورد با التماس در دولت قبلی مذاکرات را شروع کردند که متاسفانه با صدها پیام غلط هزینه برای ملت ما زیاد شد.و وقتی آب آشامیدنی ما هم به تحریمها ونه به سوء مدیریت ربط داده شد مسلما امریکا را در تحکیم تحریمها جدی تر ساخت.
واقعا جای بسی تاسف است که چند گروه سیاسی برای باقی ماندن در راس قدرت کشکمکشها و دعواهای خود را به مردم منتقل میکنند انگار که سیاست هم فوتبال است .