به گزارش بولتن نيوز، با افزايش ناامنيها، طالبان در تلاش براي به دست آوردن سهم بيشتري در دولت كابل هستند، اما در اين ميان ضرورت پاسخگويي آمريكا كه زماني براي نابودي اين گروه به افغانستان نيروي نظامي فرستاد و امروز به طور غيرمستقيم از آنان حمايت ميكند، بيش از هر چيزي خودنمايي ميكند.
حادثه 11 سپتامبر سال 2001 ميلادي در آمريكا كه آگاهان سياستهاي بينالمللي آن را ساختگي تلقي ميكنند، سبب حضور پررنگ و هزاران نفري نظاميان آمريكا و غرب در افغانستان شد.
دليل اصلي حضور آمريكا نابودي لانههاي تروريسم، تأمين امنيت و برقراري ثبات در افغانستان تلقي شد و در آن زمان كه طالبان زمام امور دولت افغانستان را به دست داشت، از سوي خارجيها تروريست پنداشته شده و هدف اصلي حضور بيش از صد هزار نيروي نظامي غرب نابودي اين گروه اعلام شد.
در سالهاي نخست، حضور نظاميان خارجيها بر تعداد و رقم شبهنظاميان طالبان در افغانستان تأثير مستقيم گذاشت و در اكثر ولايتها ثبات نسبي برقرار و امنيت تأمين شد و به همين دليل بود كه آمريكا و غرب خود را قهرمان ميدان نبرد در افغانستان ميدانستند.
اما با گذشت زمان بر توانايي نظامي طالبان افزوده شده و تا اين كه قدرت نظامي و طرحهاي چريكي به حدي رسيد كه حتي چندين ولايت افغانستان را تحت تهديدات شديد امنيتي قرار داد.
با اينكه كارشناسان نظامي افغانستان معتقدند كه افزايش توانايي طالبان رابطه مستقيم با حمايتهاي غرب و شيوخ عرب دارد، اما بازهم آمريكا نهتنها طالبان را تهديد نميدانست بلكه آن را دشمن خود و خطر جهاني و منطقهاي نيز محسوب نميكرد.
اينك پس از آغاز زمامداري دولت «وحدت ملي» در افغانستان طالبان بيشتر از هر زماني دست به ناامنسازي و تصرف مناطق مختلف افغانستان ميزند و اين در حالي است كه زمزمههاي شركت نمايندگان اين گروه در مذاكرات غير مستقيم صلح با نمايندگان دولت كابل بيشتر شده است.
شركت در مذاكرات غير مستقيم صلح كه اكثراً در كشورهاي بيگانه برگزار ميشود، بيپيشينه نيست و نزديك به يكسال است كه طالبان و دولت كابل در تلاش براي آغاز مذاكرات مستقيم و روبهرو هستند و در اين ميان گزارشهايي وجود دارد كه طالبان بيش از پيشكشهاي مقامات كابل، سهم در دولت افغانستان ميخواهند.
بر اساس برخي گزارشها كه از سوي دولت كابل نه رد و نه تأييد شد دولت اشرفغني در نخستين ماههاي زمامداري خود 3 ولايت و 3 وزارت را به طالبان پيشنهاد كرد، اما نمايندگان طالبان در مذاكرات با نمايندگان دولت كابل كه در چين برگزار شده بود، آن را براي اين گروه ناكافي دانسته و رد كرد.
پس از اين گزارشها، اوج ناامنيها دامنگير ولايتهاي شمالي افغانستان نيز شده و حضور پررنگ طالبان را تمام افغانستانيهاي ساكن در ولايتهايي همچون «بدخشان»، «فارياب»، «سرپل»، «قندوز» و ساير ولايتهاي شمالي و شمال شرقي شاهد بودهاند.
اين ناامنيها و تصرفات مناطق كه تحت كنترل دولت كابل قرار نداشت از سوي طالبان، پس از آن است كه مديران اين گروه 3 وزارت و 3 ولايت را قبول نكرده بودند.
اكنون به نظر ميرسد كه طالبان درخواستي فراتر و گستردهتر از دامن زدن به اين ناامنيها دارد و بدون شك احتمالاً در مذاكرات غير مستقيمي كه در آينده برگزار خواهد شد، خواستار سهم بيشتري از دولت افغانستان خواهند شد.
با اين وجود، نظر آمريكاييها و غربيها در سال 2001 ميلادي بر طالبان، جز يك گروه تروريستي بيشتر نبود كه علاوه بر افغانستان خطر و تهديد جهاني برشمرده ميشد اما با گذر زمان و به دستآوردن منافع كلان مانند امضاي پيمان امنيتي كابل – واشنگتن، ديگر وجود طالبان به آمريكاييها ربطي ندارد و در صورت ضرورت از وجود آنان به صورت غير مستقيم حمايت نيز خواهند كرد.
كشته و زخمي شدن هزاران افغانستاني بيگناه در 14 سال گذشته نتيجه مستقيم حضور نظاميان آمريكايي و غربي در افغانستان است و از سوي ديگر تخلفات و جرايم نظاميان اين گروه در اين سالها در افغانستان را نيز نميتوان از ناديده گرفت و هجوم فرهنگ غربي نيز اصليترين چالش در جامعه سنتي افغانستان است كه پس از حضور نظاميان خارجي به وجود آمده است.
آمريكاييها بايد پاسخ دهند كه براي چه به افغانستان روي آورده و سبب افزايش نابسامانيها شدهاند و در صورتي كه خواستههاي شخصي آنان، پاي صدها هزار نظامي خارجي را به افغانستان كشاند، اعتراف كنند تا سبب پندگيري ملتهاي ديگر از بهانهها و گفتههاي دروغين آنان شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com