کد خبر: ۲۶۸۷۴۱
تاریخ انتشار:
اندیشکده واشنگتن :

چرا آمریکا نباید تحت فشار ضرب‌الاجل توافق هسته‌ای قرار بگیرد

یک اندیشکده آمریکایی به کاخ سفید توصیه می‌کند که شاید واشنگتن ناچار شود برای دستیابی به یک توافق خوب هسته‌ای با ایران، از سررسید ۳۰ ژوئن چشم‌پوشی کند چرا که این مسئله مطمئنا آمریکا را تحت فشار قرار خواهد داد.
گروه بین الملل، یک اندیشکده آمریکایی به کاخ سفید توصیه می‌کند که شاید واشنگتن ناچار شود برای دستیابی به یک توافق خوب هسته‌ای با ایران، از سررسید ۳۰ ژوئن چشم‌پوشی کند چرا که این مسئله مطمئنا آمریکا را تحت فشار قرار خواهد داد.

به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده واشنگتن طی یادداشتی به قلم دنیس راس مشاور این مؤسسه آمریکایی و دستیار ویژه سابق اوباما در امور خاورمیانه تخطی‌ناپذیر پنداشتن سررسید ۳۰ ژوئن را مورد انتقاد قرار داده و می‌نویسد: من به عنوان یک فعال {سیاسی} و همچنین علاقه‌مند به مذاکرات با ریسک بالا، به استفاده از سررسید برای ایجاد فشار به منظور رسیدن به توافق در مذاکرات دشوار به خوبی آشنایی دارم. با وجود تاریخ ۳۰ ژوئن برای شکل گرفتن یک توافق در مذاکرات با ایران، برخی استدلال می‌کنند که این سررسید مهم است و باید طبق آن عمل شود. اما دیگران نظر متفاوتی دارند. آنها از این نگران‌اند که این مسئله ما را تحت فشار قرار داده و ایرانی‌ها با توجه به آنچه ممکن است از نظر آنها تمایل و اشتیاق ما برای دستیابی به توافق باشد، بخواهند از این سررسید به عنوان اهرمی برای امتیازگیری استفاده کنند. هر دو استدلال در جای خود ارزشمند است.

 
■ در مذاکرات دشوار، تعیین یک رویداد الزام‌آور منطقی به نظر می‌رسد ■

در مذاکرات دشوار، اغلب مواقع قرار دادن تاریخی که تا پیش از آن تصمیمی باید اتخاذ شود- یا به عبارت دیگر، ایجاد یک رویداد الزام‌آور- منطقی به نظر می‌رسد. زمانی که من در جابجایی‌های حبرون بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان میانجی بودم، موضوع به شدت بحث‌انگیزی که برای دولت آن زمانِ {اسرائیل} به رهبری حزب لیکود مطرح شد این بود که من به دو دلیل یک سررسید تعیین کردم: اول اینکه احساس می‌کردم این خطر وجود دارد که یک رویداد بیرونی یا اقدام خشونت‌آمیز در زمانی که ما به توافق نزدیک شده بودیم، فرآیند مذاکرات را دچار شکست کند. دوم اینکه من می‌دانستم موضوعات باقیمانده را چگونه حل کنم و چالش واقعی این بود که رهبران دو طرف- یاسر عرفات و بنیامین نتانیاهو- تصمیمات نهایی را گرفته و به خاطر آنچه شاید سود کمی داشته باشد، همه قول و قرارها را به هم نزنند. در آن زمان، من پی بردم که هر یک از رهبران، به خاطر انجام این توافق با انتقاد روبرو خواهند شد و یک غریزه طبیعی در دو طرف برای به تعویق انداختن واکنش‌های شدید احتمالی وجود داشت، حتی زمانی که واگذاری امتیاز کمتر را مورد بررسی قرار داده بودند.

 

■ چنین سررسیدهایی باید به منظور قابل اعتماد و باورپذیر بودن، واقعی باشند ■

به ندرت پیش می‌آید که رهبران ملی انتقادها را دنبال کنند. به تاخیر انداختن تصمیمات دشوار یا آزاردهنده طبیعی است و این یکی از دلایلی است که غالباً در مذاکرات از یک سررسید استفاده می‌شود. اما به منظور قابل اعتماد و باورپذیر بودن، چنین سررسیدهایی باید واقعی باشند. دو طرف باید شکست در رسیدن به توافق تا پیش از سررسید تعیین‌شده را واقعاً تهدیدی برای امکان دستیابی به توافق بدانند. اگر در علاقه‌مندی به دستیابی به توافق و نیز نگرانی مشابه در مورد پیامدهای شکست در آن، یک توازن وجود داشته باشد، سررسید می‌تواند مؤثر واقع شود. شاید برخی توازن علاقه‌مندی و نگرانی ایالات متحده و ایران را برای دستیابی به توافق در مورد برنامه هسته‌ای ایران یا شکست در انجام آن مورد تردید قرار دهند.

 

■ آیا بین ایران و آمریکا در نیاز به توافق، توازن برقرار است؟ ■

در واقع، اگر بخواهیم به اظهارنظرهای عمومی توجه کنیم، {آیت‌الله} علی خامنه‌ای، رهبر عالی ایران می‌کوشد تا نشان دهد که کشورش نیازی به توافق ندارد. وی از تسلیم نشدن در برابر «زورگویی قدرت‌های خودبزرگ‌بین» سخن می‌گوید؛ از فراهم نکردن دسترسی به سایت‌های نظامی یا اجازه به بازرسان برای «بازجویی» از دانشمندان هسته‌ای؛ از نیاز جمهوری اسلامی به ایجاد یک «اقتصاد مقاومتی» برای اطمینان یافتن از تحمل تحریم‌ها؛ و اینکه ایران در چارچوب توافق «هیچ تعهدی» را نپذیرفته است. اما لحن دولت اوباما به وضوح متفاوت بوده- چرا که رئیس‌جمهور چارچوب توافق را «فرصتی تاریخی» می‌خواند و مقامات برجسته دیگر می‌گویند هیچ جایگزین دیگری برای توافق وجود ندارد- و برخی این نگرانی را یادآور می‌شوند که اگر مانعی برای توافق ایجاد شود، ممکن است جنگ تنها راه برای جلوگیری از تبدیل ایران به یک کشور دارنده سلاح هسته‌ای باشد.

 

■ آمریکا بیش از ایران خود را نیازمند توافق نشان داده است ■

اما باید منصف باشیم، باراک اوباما رئیس‌جمهور و جان کری وزیر خارجه هر دو همچنین تأکید کرده‌اند که «توافق نکردن بهتر از یک توافق بد است» و اینکه گزینه نظامی هنوز روی میز قرار دارد. اما به نظر می‌رسد که این کلمات نسبت به تأکیدی که بر پیامدهای وحشتناک جایگزین تبدیل تفاهم چارچوب به یک توافق می‌شود، از اهمیت کمتری برخوردارند. از دیدگاه یک مذاکره‌کننده، هرگز نباید این سیگنال را مخابره کنیم که بیش از شرکای خود یا دشمنی که پشت میز قرار گرفته به توافق نیاز داریم و نظر عمومی در این مقطع این است که دولت نه تنها خود را در چنین موقعیتی قرار داده، بلکه ایرانی‌ها نیز چنین برداشتی از این موضوع داشته‌اند. در حالی که ممکن است ایرانی‌ها چنین دیدگاهی داشته باشد، ما نباید این مسئله را کم‌اهمیت بپنداریم که ژست عمومی آنها هر چه باشد، اما ریسک دست یافتن به توافق برای آنها نیز بالاست. در غیر اینصورت چرا ایرانی‌ها با وجود درخواست {آیت‌الله} خامنه‌ای برای ایجاد اقتصاد مقاومتی- تا این حد برای برچیده شدن فوری تحریم‌ها پافشاری می‌کنند؟ علاوه بر این، اعلام تفاهم بر سر چارچوب توافق موجب جشن و شادمانی‌های خودجوش در خیابان‌های تهران شد. عموم مردم ایران به وضوح خواستار پایان یافتن تحریم‌ها، دورنمای یک اقتصاد بهتر و انزوای کمتر در عرصه بین‌المللی هستند. بی‌شک سکوت ابتدایی رهبر عالی {ایران} و پس از آن کم‌اهمیت جلوه دادن آنچه به دست آمده و در لوزان سوئیس اعلام شد- با بیان اینکه هیچ تعهدی ایجاد نشده و توافقی انجام نگرفته است- برای پایین آوردن انتظارات طراحی شده بود تا مبادا این {واکنش‌ها} فشار فزاینده‌ای را برای اقدام به برقراری توافق بر ایران وارد کند.

 

■ الگوی ایران در مذاکرات: دادن کمترین امتیازات ■

ایرانیان به وضوح می‌دانند که با دست یافتن به توافق سود بیشتری حاصل می‌کنند و احتمالاً علاقه‌مندی آنها به دستیابی به توافق به مراتب بیش از آن چیزی است که در ژست‌های عمومی خود نشان می‌دهند. در حالی که این می‌تواند دلیل خوبی برای حفظ تاریخ ۳۰ ژوئن به منظور ایجاد فشار برای تصمیم‌گیری باشد، اما دو دلیل دیگر برای عدم انجام این کار وجود دارد: اولاً در این مذاکرات الگویی وجود دارد که ایرانی‌ها تا زمان سررسید نهایی آن را حفظ می‌کنند، دادن کمترین امتیازات و متکی بودن به ما برای غلبه خلاقانه بر شکاف‌های موجود. این مسئله باعث می‌شود در صورت وجود یک سررسید، فشار بسیار زیادی بر روی ما ایجاد شود. دوم اینکه تحریم‌ها به وضوح به آنها فشار وارد می‌کند، بنابراین اگر آنها آمادگی ندارند از عهده حداقل ضرورت‌های ما برای رسیدن به توافق برآیند، چرا باید تحریم‌ها را آزاد کنیم؟

 

■ سررسید مقرر شده نباید ما را وادار کند تا نرمش نشان دهیم ■

به عبارت دقیق‌تر، چون تفاهم‌نامه چارچوب امتیازات زیادی به ایرانی‌ها داده- ضروری است که تحریم‌ها در برابر شفافیت آنها کاهش یابند، نه اینکه کاهش تحریم‌ها در برابر کاهش زیرساخت‌های هسته‌ای آنها باشد- نباید اجازه دهیم که سررسید مقرر شده ما را وادار کند تا در مورد آنچه موردنیاز است نرمش نشان دهیم، هم در خصوص شفافیت و هم درباره‌ی تحمیل پیامدهای شدید، البته در صورتی که این شفافیت نشان دهد که ایرانی‌ها تقلب کرده‌اند. اینکه ایران اجازه خواهد داشت از زیرساخت‌های بزرگ هسته‌ای برخوردار بوده و پس از ۱۵ سال محدودیتی برای گسترش آن نداشته باشد، نه تنها آشکار بودن کامل فعالیت‌های هسته‌ای این کشور، بلکه اطمینان از پیامدهای حتمی و غیرقابل تردید هرگونه تخلفی را ارزشمند خواهد کرد. به این ترتیب، میزان شفافیت و هزینه‌های منطقی و توافق‌شده‌ی تقلب است که اهمیت دارد و نه خود سررسید. دولت باید عاقلانه رفتار کرده و این موضوع را هم برای ایرانی‌ها و هم برای اعضای کنگره روشن کند.

 

■ هیچ «تاریخ مقدسی» وجود ندارد■

جالب اینجاست که از نظر آن تعداد از اعضای کنگره که احتمالاً تمایل دارند از فرصت شکست در برقراری توافق تا ۳۰ ژوئن استفاده کرده و تحریم‌های جدیدی را به تصویب برسانند، این می‌تواند یک پیام اطمینان‌بخش باشد. یقیناً این مسئله می‌تواند نشانه این باشد که دولت تسلیم نشده و چیزی کمتر از آنچه نیاز دارد را نمی‌پذیرد- و این می‌تواند از فشار آوردن فوری کنگره برای وضع تحریم‌های جدید، آن هم در زمانی که دیگر اعضای گروه ۱+۵ (پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان) احتمالاً با چنین اقدامی مخالف‌اند، جلوگیری کند. به عبارت دیگر، اگر نگرانی از اقدامات کنگره موجب ایجاد فشار بر دولت برای به پایان رساندن کار در سررسید ۳۰ ژوئن شده، برای رفع این نگرانی قاعدتاً باید راهی وجود داشته باشد. اکنون وقت آن نیست که دولت تاریخ ۳۰ ژوئن را به عنوان سررسیدی نقض‌نشدنی تلقی کند. چنان که زمانی اسحاق رابین در مورد جدول زمانی فرآیند مذاکرات {پیمان} اسلو گفته بود، هیچ «تاریخ مقدسی» وجود ندارد. و ممکن است ۳۰ ژوئن به عنوان یک هدف در نظر گرفته شود، اما نباید آن را تاریخی مقدس دانست، به خصوص اگر بخواهیم از تبدیل آن به عنوان یک اهرم فشار بر خودمان- و نه ایرانی‌ها خودداری کنیم.
منبع: اشراف

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین