سرکرده «عرفان حلقه» به اعدام محکوم شد
محمد‌علی طاهری سرکرده فرقه انحرافی حلقه یا عرفان کیهانی به‌اتهام افساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد.
به گزارش بولتن به نقل از خبرگزاری تسنیم: محمد‌علی طاهری سرکرده فرقه انحرافی حلقه یا عرفان کیهانی به‌اتهام افساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد.
سید محمود علیزاده‌طباطبایی وکیل مدافع طاهری در پاسخ این سؤال که آیا حکم موکلش از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب ابلاغ شده است یا خیر، اظهار کرد: خبردار شدم که دادگاه حکم به اعدام صادر کرده اما هنوز ابلاغ نکرده است.
وی اضافه کرد: تمام کارهای طاهری با مجوز انجام شده بود و هیچ دلیلی در پرونده وجود نداشت اما خبردار شدم حکم اعدام دادند ولی هنوز ابلاغ نشده است.
محمد‌علی طاهری سرکرده فرقه انحرافی عرفان کیهانی یا حلقه در ایران است که 14 اردیبهشت ماه سال 90 بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به‌اتهام توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضالّه بودن کتب و آثار، به 5 سال حبس، پرداخت 900میلیون تومان جزای نقدی و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
افساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد، دیگر اتهام طاهری بود که دادگاه به تحقیقات صورت گرفته در این بخش اشکال نقص گرفت و پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارسال شد. در نهایت، دادسرا پس از رفع نواقص، پرونده را مجدداً به دادگاه ارسال کرد و ششم اسفند ماه سال 93 برای رسیدگی به این اتهام تعیین شد اما با درخواست استمهال متهم، دادگاه برگزاری جلسه محاکمه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا اینکه دادگاه اوایل اردیبهشت ماه امسال به این بخش از پرونده طاهری رسیدگی کرد.
چندی پیش نیز 12 نفر از مسترهای فرقه انحرافی عرفان حلقه، در مجموع به 24 سال زندان و پرداخت 100 میلیون تومان جریمه به‌دلیل تحصیل مال نامشروع محکوم شدند.
منبع: خبرگزاری تسنیم
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
منهم شما را نمیشناسم ولی یک منفی بهت دادم.!!!!!
آقای ناشناس 11:22قضیه این فرقه فرق میکنه دین
و مذهب نیست که بهش احترام گذاشت.
بهایت و ...و...هم ای کاش سرکرده هاش اعدام بشن....
فقطم تو خوبی
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری __اين شعر چه ربطي به اين ماجرا دارد !؟
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری
چو دیدم سرش از بدن شد جدا
شکایت ببردم به نزد خدا
خداوند جان و خرد آفرین
عطایم نمود بالهای یسارو یمین
بگفتا نگه کن چه بینی همین
هر آنچه بدیدی نگه دار امین
برو بلخ در پیش آهنگران
که کوبند صندان به پتک گران
بپرس از گنه یا خلاف ثمین
که آهنگری کرد روی زمین
برفتم به بلخ و بخارا و چین
کدامین خلاف کرد این آهنین؟
بگفتند نیک مسگری بود راد
تدین سرشت و بسی اهل داد
وآهنگری آمد او را بکشت
گرفت پیرهنش با کلاهش به مشت
به سرقت ببرد او تمامش به پشت
زخرد و صغیر و کلان و درشت
به شوشتر بزد دکه مسگری
به بلخی زبان راندی و هم دری
صباحی گذشت او فراموش کرد
به ناحق برخته همی خون مرد
به تریاک و وافورو خمروو قمار
بدهکاریش شد فزون از منار
به فرمان قاضی ورا در کمند
ببردند زندان ولی با سمند
نگهبان زندان او را شناخت
و آهنگر ایدون جانش بباخت
که مسگر پدربود او را به تیم
و آهنگرش کرد او را یتیم
به زندان در افکند او را چو زار
به گردنش آویختند بند دار
کشیدندش بالا و پائین و پست
چه بسیار دستان که بالای دست
ومسگر چو مذهب مهذب بداشت
بهشت برینش مُذَهَب نگاشت
چنان شد که در بلخ آهنگری
گنه کرد و شد مسگر شوشتری!
ناشناس ۱۰:۳۳ با اشاره به بیت معروف گنه کرد در بلخ آهنگری ...خواسته بگوید خون ناحق ریخته شده که بولتن نظر او را به حق و انصاف رد کرده است و در حقیقت شعر اینجانب کاملا مشخص میکند که هر کسی به سزای عمل خویش میرسد حتی اگر در بلخ خلاف کند و به شوشتر فرار کند و خود را استتار کند. و ناقض بیت معروف است.