رهبر ایران درصدد کیشومات غرب در مذاکرات هستهای است. ایران پس از دستیابی به دیگر اهدافش، در حال حاضر درصدد متوقف ساختن بازرسیها از مراکز نظامی این کشور است. به همین دلیل نبرد بر سر بازرسیهای بین المللی، نبرد بر سر کل مذاکرات است.
گروه بین الملل، رهبر ایران درصدد کیشومات غرب در مذاکرات هستهای است. ایران پس از دستیابی به دیگر اهدافش، در حال حاضر درصدد متوقف ساختن بازرسیها از مراکز نظامی این کشور است. به همین دلیل نبرد بر سر بازرسیهای بین المللی، نبرد بر سر کل مذاکرات است.
به گزارش بولتن نیوز، موسسه مطالعات امنیت ملی در یادداشتی به قلم آونر گولوف عضو ارشد این مؤسسه صهیونیستی و پژوهشگر اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا نوشت: شطرنج یکی از بهترین بازیها برای آموزش راهبرد بهشمار میرود. حذف گزینههای طرف مقابل و کاهش تعداد گزینههای موجود، تاجاییکه دیگر جای حرکتی برای رقیب باقی نماند – بهعبارت دیگر کیشومات شود – هدف اصلی بازی شطرنج است. شطرنج در جایی متولد شد که اکنون بخشی از ایران است. بنابراین طبیعی است که بتوان راهبرد مذاکرات ایران را با قدرتهای جهانی بر سر برنامه هستهایش بر پایه منطق بازی شطرنج تشریح نمود. چنانچه این تحلیل موضع [آیتالله] خامنهای، رهبر عالی ایران را منعکس نماید، بنابراین مخالفت ایران با انجام بازرسیهای همهجانبه از مراکز نظامی این کشور را نباید جزء «خطوط قرمز ایران» قلمداد نمود؛ بلکه اتخاذ علنی این موضع منعکسکننده یک راهبرد پیشرفته در جهت تضعیف «مهمترین اصل سیاست آمریکا» در جهان پس از دستیابی به توافق هستهای است. تهران برای انجام حرکت نهایی خود – کیشومات – آماده میشود.
■اجازه بازرسی از مراکز نظامی و یا مصاحبه با دانشمندان هستهای داده نخواهد شد■
رهبر عالی ایران – از هنگام قرائت «بیانیه مشترک» توسط فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در دوم آوریل ۲۰۱۵ – با «انجام بازرسیها از مراکز نظامی» بهعنوان بخشی از توافق نهایی صریحا مخالفت نموده است. برای نمونه، رهبر عالی ایران، اندکی پس از [قرائت] «بیانیه مشترک لوزان»، خاطرنشان ساخت که «مراکز نظامی بخشی از بسته بازرسی ها نخواهد بود». [آیتالله] خامنهای اندکی پس از آن مجددا تاکید کرد که «اجازه بازرسی از هیچ مرکز نظامی و یا مصاحبه با دانشمندان هستهای داده نخواهد شد».
■هدف نخست ایران تضمین حق انجام غنی سازی اورانیوم توسط این کشور بود■
این [مسئله] از تغییر ناگهانی [رویکرد] رهبر ایران حکایت نمیکند، بلکه نشاندهنده حرکتی مدبرانه از طرف وی است. هدف نخست ایران تضمین «حق انجام غنی سازی اورانیوم» توسط این کشور بود؛ بهرغم اینکه «پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد» [این حق را از ایران] سلب کرده بودند. ایران بر طبق [مفاد] توافق موقت نوامبر ۲۰۱۳ -که تصریح میکند که راهحل جامع برنامه غنی سازی ایران را در بر خواهد گرفت – به طور بالفعل به این هدف دست یافت. این مسئله آغازگر نبرد دوم – یعنی گستردگی برنامه هستهای ایران- بهشمار میرفت.
■جلوگیری از تعطیلی مراکز هستهای و راکتورهای ایران■
بهدنبال دستیابی به «توافق موقت»، گزارش شد که پیشنهادات آمریکا «یک برنامه هستهای» بسیار محدودی را که در آن تواناییهای ایران بهطور چشمگیری به عقب بازگردانده میشود و «زمان گریز هستهای» – مدت زمان لازم جهت تولید کافی مواد کافشی برای ساخت یک بمب هستهای توسط ایران – به چندین سال افزایش پیدا میکند، در بر میگرفت. بهحداقل رساندن واگذاری امتیازات به طرف مقابل در رابطه با «اجزای کلیدی برنامه هستهای» و جلوگیری از «تعطیلی مراکز هستهای و راکتورهای ایران»، هدف مورد نظر این کشور بود. حفظ «ظرفیت برگشتناپذیری» – به عبارت دیگر توانایی بازسازی برنامه هستهای این کشور در مدتزمانی نسبتا کوتاه – سرمشثق ایران بهشمار میرفت.
■ایران به هدف دوم خود نیز دست یافته است■
«بیانیه لوزان» و «گزارهبرگ [فکت شیت] آمریکا» که توسط کاخ سفید منتشر شد، از واگذاری برخی از امتیازات بسیار مهم توسط ایران حکایت میکند. هرچند هم این بیانیه و هم گزارهبرگ نشان میدهد که ایران به هدف دوم خودش نیز دست یافته است. بر طبق [مفاد] سند آمریکا، هیچیک از «تاسیسات ایران» (هرچند تاسیسات غنیسازی قم به مرکز تحقیق و توسعه تغییر پیدا خواهد کرد) تعطیل نخواهد شد و «زمان گریز هستهای» این کشور تنها به یک سال گسترش پیدا خواهد کرد. همانطور که خود اوباما، رئیس جمهور آمریکا، نیز تصریح کرد، این زمان گریز در دومین دهه پس از امضای توافق شاید «به حدود صفر» کاهش پیدا کند.
■بیانیه لوزان آغازگر آخرین حرکت در راهبرد ایران بود■
«بیانیه لوزان» آغازگر آخرین حرکت در راهبرد ایران – کاهش شدت نظام بازرسیها – بود. اوباما، رئیس جمهوری آمریکا بهدرستی متذکر شد که چارچوب «[تفاهم] لوزان» یک سازوکار نظارتی بیسابقهای بهدست میدهد. ممکن است «برنامه هستهای ایران» بر طبق این چارچوب، در صورتی که بهطور کامل به اجرا گذاشته شود، تحت بازرسیهای سرزده قرار گیرد و [متعاقب آن] بازرسان «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» امکان دسترسی به «چرخه کامل تولید برنامه هستهای ایران» را بدست آورند. این نظام بازرسی در چنین شرایطی از نظر دامنه و گستردگی سرزده قلمداد خواهد شد.
■رهبر عالی ایران درصدد کیشومات طرف مقابل است■
این نظام بازرسی اساس «راهبرد پیشگیرانه آمریکا» را پس از دستیابی به توافق با ایران تشکیل می دهد. بازرسیهای سرزده برای جلوگیری از نقض توافق توسط ایران، شناسایی هر گونه تخطی از طرف ایران و در دادن زمان لازم به جامعه جهانی برای انجام واکنش حیاتی است. این مسئله عنصری سرنوشتساز در تلاش واشنگتن برای متقاعد ساختن دشمنان ایران در منطقه برای جلوگیری از انجام اقدامی یکجانبه است که شاید به تشدید [تنش] منطقهای بینجامد. رهبر عالی ایران بهخوبی از این موضوع آگاه است و به همین دلیل وی «برای واگذاری امتیازات در زمینه جزئیات نهایی بازرسیها» در حال اعمال فشار بر آمریکا است. رهبر عالی ایران پس از «در تنگنا قراردادن موفقیتآمیز سیاست آمریکا» بر سر یک [مسئله] بنیادین، درصدد کیشومات [طرف مقابل] است. به همین دلیل «نبرد بر سر بازرسیهای بین المللی»، «نبرد بر سر کل مذاکرات» است.
■توافق هستهای با ایران بر پایه راستیآزمایی بیسابقه است■
اوباما، رئیس جمهور آمریکا، پس از تفاهم لوزان متذکر شد که توافق هستهای با ایران «نه بر پایه اعتماد، بلکه بر پایه راستیآزمایی بیسابقه است». بنابراین مذاکرهکنندگان آمریکایی باید تضمین کنند که هرگونه توافقی با ایران دربردارنده «یک نظام نظارتی بیسابقه» است که میتواند پایبندی ایران را به توافق مورد راستیآزمایی قرار داده و هرگونه تخلفی را نیز کشف کند. این موضوع شامل اجرای «پروتکل الحاقی» از طرف ایران است که به بازرسان «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» اجازه میدهد تا از «هر مکان و در هر زمانی» بازرسی بهعمل آورند.
■حرکت بعدی آمریکا چه خواهد بود؟■
این مجوز باید به مراکز نظامی ایران -که در آنها شکبرانگیزترین فعالیتهای ایران در گذشته صورت گرفته است- گسترش پیدا کند. با وجود اینکه «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» نگرانیهای خود را در مورد ماهیت احتمالا نظامی این فعالیتها ابراز داشته است، حکومت ایران هنوز گزینههای مناسبی را برای تشریح و یا دسترسی به مراکز مربوطه ارائه نکرده است. در نهایت، روشن ساختن «ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران» در گذشته و شاید هم اکنون، پیششرط انجام بازرسیهای تاثیرگذار بهشمار میرود. نظارت «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» بر این فعالیتها برای فهم چگونگی توسعه فعالیتهای نظامی پنهانی ایران در گذشته و همچنین برای تضمین اینکه این کشور بهطور پنهانی درصدد ساخت سلاحهای هستهای بر نخواهد آمد، ضروری است. رویهمرفته این سه محور اصلی شاید از کیشومات ایران جلوگیری بهعمل آورد و پایهای قابلقبول را برای ماموریتهای چالشبرانگیزتری – جلوگیری از تخطی ایران از توافق- بهدست دهد.
تمامی مهرههای صحفه برای لحظه سرنوشتساز آمادگی دارند، حرکت بعدی آمریکا چه خواهد بود؟