پیشبینی رئیس یک اندیشکده آمریکایی :
روز بعد از توافق هستهای ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تمرکز بر روز بعد از توافق نگرانیهای بسیاری را در منطقه به بار آورده است و نمیتوان این نگرانی را از دیگر آشوبهای موجود در منطقه جدا کرد. پرسش راهبردی این است که آیا توافق هستهای باعث به وجود آمدن محیط پایدارتری در خاورمیانه آشفته خواهد شد، یا ایران با افزایش اعتمادبهنفس و قدرت خود بر بار مشکلات خواهد افزود و امکان سقوط دولتهای بیشتر و بروز جنگهای بیشتری را در منطقه ایجاد خواهد کرد؟
گروه بین الملل، تمرکز بر روز بعد از توافق نگرانیهای بسیاری را در منطقه به بار آورده است و نمیتوان این نگرانی را از دیگر آشوبهای موجود در منطقه جدا کرد. پرسش راهبردی این است که آیا توافق هستهای باعث به وجود آمدن محیط پایدارتری در خاورمیانه آشفته خواهد شد، یا ایران با افزایش اعتمادبهنفس و قدرت خود بر بار مشکلات خواهد افزود و امکان سقوط دولتهای بیشتر و بروز جنگهای بیشتری را در منطقه ایجاد خواهد کرد؟
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده استیمسون در مقالهای به قلم آلن لایپسون، رئیس و مدیر اجرایی این اندیشکده آمریکایی به احتمالات موجود در تحولات منطقهای و جهانی پس از دستیابی احتمالی به توافق نهایی هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ میپردازد و به استدلالهایی که موافقان و مخالفان توافق و افزایش رابطه با ایران در داخل آمریکا ارائه میدهند اشاره میکند و برای طرفین توافق مدیریت ریسک در آینده را لازم و حیاتی میشمرد.
■ گمانهزنیهای متعدد در گفتمان سیاسی آمریکا درباره احتمال توافق هستهای ■
پوشش رسانههای خبری و گفتمان سیاسی در آمریکا پس از گفتگوهای لوزان، که در آن ماه ژوئن برای رسیدن به توافق رسمی در خصوص فعالیتهای هستهای ایران تعیین شد، همانند سوار شدن بر ترن هوایی شهربازی و جیغها و فریادها و دلپیچههای آن شده است. در ابتدا موافقتهای گستردهای با این گفتگوها صورت گرفت و حتی چند تن از شخصیتهای مهم جمهوریخواه و دموکرات چارچوب لوزان را تحسین نمودند زیرا تضمینی برای مجموعه قابلتوجهی از تعهدات برای طرف ایرانی فراهم کرده بود که کمتر کسی انتظار آن را داشت. اما اظهارات عمومی در حال حاضر دگرگون شده است. نقاط بهاصطلاح مورد منازعه هر هفته در حال تغییر است: آیا ایران حتی قبل از رسیدن به توافق نهایی به تعهداتش عمل میکند؟ یا حمایت مداوم ایران از نهادهای مختلف ضد غربی و ضد سنی در منطقه باعث برچیده شدن بساط مذاکرات خواهد شد؟ آیا گردهمایی مقامات سطح بالا در ژنو در اواخر ماه می بازتابی از وجود فرسایش در فرآیند مذاکرات، و تلاش برای رساندن مذاکرات به توافق نهایی در اواسط سال جاری بوده است؟ اگر توافق حاصل نشود چه خواهد شد؟
■ پایداری یا آشفتگی بیشتر خاورمیانه پس از توافق هستهای ■
مذاکرات را باید درون محتوایشان بررسی کرد. البته فعالیتهای هستهای ایران، اهمیت امنیتی بسیار بالایی در سطح منطقهای و جهانی دارد. جلوگیری از دستیابی یک کشور به سلاح هستهای در منطقه خاورمیانه، از دیدگاه آمریکا، اهمیت بالایی برای منافع امنیت ملی دارد. اما آنچه اکنون برای جامعه جهانی محل پرسش و کاوش است این است که آیا توافق هستهای، اگر اتفاق بیفتد، آغاز فرآیندی بزرگتر خواهد بود. تمرکز بر "روز بعد از توافق” نگرانیهای بسیاری را در منطقه به بار آورده است و نمیتوان این نگرانی را از دیگر آشوبهای موجود در منطقه جدا کرد. اما اگر به دنبال نقاط ارتباط هستیم، باید رویکرد کلگرایانهتری اتخاذ کنیم. پرسش راهبردیتر این است که آیا توافق هستهای باعث به وجود آمدن محیط پایدارتری در خاورمیانه آشفته خواهد شد، یا ایران با افزایش اعتمادبهنفس و قدرت خود بر بار مشکلات خواهد افزود و امکان سقوط دولتهای بیشتر و بروز جنگهای بیشتری را در منطقه ایجاد خواهد کرد؟
■ رویکرد آمریکا در خصوص شوروی سابق میتواند در رابطه با ایران نیز عملی باشد ■
ارتباط در دوران جنگ سرد، اغلب روشهای ناملموس و دشواری بود که آمریکا به منظور ایجاد انگیزه برای همکاری شوروی در مسائل امنیتی از آنها استفاده میکرد؛ اگر شوروی با برخی اقدامات دیپلماتیک یا امنیتی خاص موافقت میکرد، منافع اقتصادی به دست میآورد. این رویکردی استراتژیک به حساب میآمد که یک کشور دشمن را درون شبکهای از تعاملات وارد میساخت و در بلندمدت رفتار کلی آن کشور را به سوی همکاری تغییر میداد. هدف از چنین ارتباطی دادن پاداش کوتاهمدت در ازای رفتار خوب نبود بلکه میخواست آن کشور منزوی را در بلندمدت به سوی هنجارهای جهانی سوق دهد. مشابه این رویکرد میتواند برای ایران مناسب باشد.
■ حصول توافق هستهای به معنای همکاریهای بیشتر ایران و آمریکا در مسائل منطقهای نیست ■
آمریکا بر اساس موضع رسمی خود هرگونه ارتباطی را انکار میکند و به بازیگران منطقهای اطمینان میدهد که توافق هستهای اصلاً به معنای تعهد خودکار برای همکاریهای بعدی با ایران در مسائل حساس منطقهای نیست. دیپلماتهای آمریکایی، طی ماههای طولانی تعاملات خصوصی و عمومی، مسلماً درباره محتوای کلان منطقهای با همتایان ایرانی خود صحبت کردهاند اما قرار نبوده که رسیدن به توافق بر سر فعالیتهای هستهای به هیچ مسئله دیگری وابسته باشد. مقامات ایرانی، که امید داشتند همکاری در برنامه هستهای را در چارچوب بزرگتری بگنجانند که استدلالهای قانعکنندهتری برای مستمعان داخلی خود به همراه داشته باشد، گاهاً از نبود چنین ارتباطی اظهار تأسف کردهاند.
■ تحریمها تنها عامل ۲۰ درصد از مشکلات اقتصادی ایران است ■
اما رهبران ایران در پاسخ به بدگمانی شهروندانشان میتوانند لغو تحریمها را استدلال بیاورند. اما پیامدهای اقتصادی توافق هستهای آنقدر هم آنی و مستقیم نیست. بیژن خواجهپور، از تحلیلگران اقتصادی سرشناسی که اکنون در اروپا فعالیت میکند، در مصاحبهای که اوایل ماه ژوئن با مرکز ویلسون در واشنگتن انجام داد، استدلال کرد که رشد اقتصادی ایران پس از لغو تحریمها باید بین ۳ تا ۷ درصد افزایش یابد اما این به تنهایی برای اشتغالزایی کافی و شتاب گرفتن اقتصاد در راستای حل مشکلات کنونی کشور اکتفا نخواهد کرد. بیژن خواجهپور معتقد است که تحریمها تنها عامل بیست درصد از مشکلات اقتصادی ایران است. لغو تحریمها هم چشمانداز اقتصادی این کشور را به انحاء دیگری تغییر خواهد داد و مسائل جدیدی را در رابطه با سیاستگذاری در خصوص سرمایهگذاری خارجی، مالکیت خصوص و رقابت ایجاد خواهد کرد. پس از تحریمها، برندهها و بازندههای جدیدی در ایران ظهور خواهند کرد و باید منتظر ماند و دید که از میان اصلاحطلبان و اصولگرایان، کدامیک بیشترین سهم را از لغو تحریمها از آن خود خواهند کرد.
■ تقابل استدلالات موافقان و مخالفان توافق هستهای در داخل آمریکا ■
طرفین مجادلات کنونی در آمریکا ارتباط را به نحوی به کار میگیرند که اغلب بازتابی از ترجیحات پیشین درباره نکات مثبت توافق است. آنان که نسبت به توافق خوشبین هستند، حصول توافق را عامل پیشرفت طبیعی به سوی رابطهای جدید میدانند که در آن میتوان به دیگر مسائل مورد منازعه رسیدگی کرد. این دسته، احتمالاً به اشتباه، تصور میکنند آن مرکز قدرت ایران که در حال مذاکره هستهای است همان نیرویی است که مسئولیت نقش ایران در عراق، سوریه، یمن و هر نقطه دیگر را بر عهده دارد. در طرف مقابل، آنان که با روند کنونی توافق مخالفاند، معتقدند که در پای میز مذاکره در وهله اول باید به اقدامات منفی منطقهای ایران (از تجهیز گروهکهای شبهنظامی شیعه در عراق گرفته تا حمایت از بقای بشار اسد در رهبری سوریه) رسیدگی شود و ایران، تنها بعد از آن، بتواند از مزایای لغو تحریمها در پی توافق هستهای بهرهمند شود. این دسته معتقدند توافق هستهای باید منوط به تعهد ایران در خصوص فعالیتهای خصمانهاش در منطقه باشد.
■ امکان برآورد دقیق از پیامدهای توافق هستهای برای وضعیت داخلی و خارجی ایران وجود ندارد ■
متأسفانه نمیتوان ثابت کرد که آن ارتباط در هرکدام از دو طرف به نتایج مطلوب و موردنظر خود خواهد رسید. توافق هستهای باید برقرار شود و همه طرفین و جناحها، در آن مدت، باید مراقب پیامدهای داخلی باشند؛ ناظران آمریکایی نیز باید ببینند که آیا ایران میخواهد و میتواند به تعهدات جدید در خصوص پایش و بازرسی تأسیسات هستهای خود عمل کند. حتی اگر قدرتهای غربی فکر همکاری با ایران در مسائل منطقهای را در بلندمدت در سر داشته باشند، باز هم احتمال هرگونه اقدام عجولانه برای تشکیل یک انجمن منطقهای یا دخالت دادن ایران در حل بحرانهای مختلف منطقه بعید و نامعقول است. واقعیت این است که رهبران ایران باید ببینند بازار سیاسی آنان در داخل کشور تحمل چه مسائلی را دارد. انتقال سریع قدرت از دست اصولگرایان به تیم رئیسجمهور حسن روحانی و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه این کشور بیثباتی به بار خواهد آورد، و نیروهای شبهنظامی که از گروهکهای شیعه و دیگر متحدان ایران حمایت میکنند، برای تعدیل رفتار خود به هیچ عهد و پیمانی متعهد نیستند. آنان در اصل به اثبات اختیارات خود برای حفظ و زنده نگهداشتن موضع انقلابی کشورشان معتقدند.
■ آمریکا باید در افزایش روابط با ایران محتاطانه عمل کند ■
دوران پیش رو برای رهبران ایران و آمریکا، دوران مدیریت ریسک است. اوضاع به صورت سیاه و سفید نیست که توافق، در صورت دستیابی، بیاید و به یکباره همهچیز را تغییر دهد. ایران همچنان بازیگری جدلآمیز در منطقه و در محافل بینالمللی باقی خواهد ماند. شاید از نظر آمریکا وعدهها و فرصتهای بسیاری از پایان دادن به این دشمنی دیرینه با یکی از پیشرفتهترین کشورهای منطقه خاورمیانه به دست آید اما واشنگتن با فشار زیادی روبروست و باید با احتیاط زیادی عمل کند تا بتواند میان ضرورتهای منطقه و تردیدهای خود نسبت به تمایل و قابلیت ایران برای تبدیل شدن به متحد مسئول و قابلاعتماد توازن برقرار کند. منبع: اشراف
ایشان از سیاست ایران بیشتر میداند یا رئیس دولت؟
آقا کجا 20% مشکلات مربوط به تحریمهاست وقتیکه آب خوردن و محیط زیست ما هم به تحریمها بستگی دارد. مشکلات ما 100% بخاطر تحریمهاست چون اگر تحریم نبودیم که یک مشت مدیر و مسئول کار نابلد و ضعیف و اتوبوسی داخل سیاست مملکت نمیشدند و مزاحم کار ملت و بقیه مدیران دلسوز و زحمت کش شوند.
با این وضع هرچه پیشتر رویم سهم تحریمها در مشکلات مردم بیشتر خواهد شدو از سهم 80 درصدی عدم مدیریت و ناشیگری مسئولان کمتر خواهد شد وامریکا کاملا همه اینها را شبانه روز رصد میکند.
من خودم اکنون حاضرم مدیر و مسئول شوم زیرا مشکلات 100% به تحریمها بستگی دارد و به من مربوط نمیشود من فقط حقوق و مزایا دریافت نموده واز روی خطوط قرمز و فرش قرمز و نارنجی براحتی عبور خواهم کرد.