بازگشت از پاکستان برای تبهکاری‌های سریالی

به گزارش بولتن به نقل از ایران، یک زندانی فراری گرداننده باند طایفه‌ای بود که در نقش مأموران قلابی پلیس به شکارهای میلیونی طعمه‌هایشان دست می‌زدند.

این مرد که به خاک پاکستان گریخته بود پس از دو سال بازگشت و به تشکیل باندی زیرزمینی دست زد.

از روز 6 اردیبهشت ماه سال جاری گردانندگان باند پلیس‌های قلابی که سوار بر خودرو به شکار طعمه‌هایشان می‌پرداختند تحت تعقیب ویژه پلیس پایتخت قرار گرفتند.

با ادعاهای یک مرد که در محله عباس‌آباد تهران در دام این باند افتاده بود، تیمی از اداره 5 پلیس آگاهی تحت نظر بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 34 تهران مأمور شدند تا این تبهکاران را ردیابی کنند. برای شناسایی مأموران قلابی مرد جوان تحت تحقیق گرفته شد و گفت: ساعت 4 عصر بود. در خیابان شهید بهشتی پیاده در حال گذر بودم که یک خودروی سفید رنگ با سه سرنشین قوی هیکل در چند متری من توقف کرد. سرنشین صندلی جلو با نشان دادن یک بی‌سیم از من خواست به خودروی آنها نزدیک شوم. وی ادعا کرد مأمور مبارزه با موادمخدر است و خواست سوار خودرویش شوم. تا داخل خودرو شدم همدستانش مرا به باد کتک گرفتند. تصور کردم مرا با توزیع‌کننده موادمخدر اشتباه گرفته‌اند، مجبورم کردند دار و ندارم را داخل یک کیسه پلاستیکی سیاه رنگ بریزم. از ترس هر چه می‌گفتند گوش می‌دادم. پول، عابربانک‌هایم، موبایل و... را داخل کیسه ریختم، آنها به بهانه اینکه کارت‌های بانکی‌ام سرقتی هستند رمزهایشان را پرسیدند و من نیز آن را در اختیارشان قرار دادم. هنوز چند صد متری با خودرو نرفته بودیم که یکی از مردان قوی هیکل گفت مرا اشتباهی گرفته‌اند و به این بهانه بسته پلاستیک سیاه را به من پس دادند و وقتی پیاده شدم بسرعت دور شدند.

وی افزود: هنوز دستان و پاهایم می‌لرزیدند وقتی خواستم وسایلم را از داخل کیسه بردارم دیدم 800 هزار تومان پول و عــــــابربانک یک میلیون و 200 هزار تومانی‌ام داخل آن نیست، چند ساعت پس از آن و از طریق پیامک عابربانک نیز متوجه شدم کل یک میلیون و 200 هزار تومان از داخل حساب من برداشت شده است.

کارآگاهان در همان گام نخست دریافتند چهار مرد قوی هیکل از تبهکاران طایفه فیوج هستند که همگی این شگردها را از کودکی آموزش می‌بینند. بررسی بانک اطلاعات تبهکاران سابقه‌دار این طایفه کافی بود تا مرد مالباخته و چند طعمه دیگر آنها در آلبوم مجرمان حرفه‌ای، یوسف 35 ساله را شناسایی کنند.

با بررسی تراکنش مالی عابربانک آخرین طعمه و شناسایی یک طلافروشی در فلکه دوم دولت آباد و بازبینی آن از دوربین‌های مداربسته این مرکز تجاری نیز مشخص شد که یوسف با استفاده از عابربانک مالباخته اقدام به خرید یک سکه طلا کرده که تصویرش توسط طلافروش نیز شناسایی شده است.

بررسی کارنامه سیاه جرایم یوسف نشان داد وی بارها با جرایم مشابه به زندان افتاده است و آخرین بار در سال 87 به خاطر سرقت مسلحانه به 17 سال زندان محکوم شده که پس از گذشت یک سال با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته و فراری شده است.

کارآگاهان پی بردند یوسف پس از آزادی پنهانی و به مدت دو سال در پاکستان زندگی می‌کرد که باز به ایران برگشته و به طور پنهانی زندگی می‌کند. در شرایطی که هیچ‌گونه ردپایی از سرنوشت یوسف در دست نبود کارآگاهان تجسس‌های خود را روی شناسایی همدستان وی متمرکز کردند و موفق شدند داماد و پسر یوسف به نام‌های شهرام 32 ساله و عارف 18 ساله را ردیابی کنند.

در همین شاخه سرانجام مخفیگاه یوسف در واوان شناسایی شد و کارآگاهان برای شناسایی نوچه‌های یوسف، رفت و آمدهایش را تحت کنترل خود گرفتند و توانستند سه عضو دیگر گروه به نام‌های احسان، غلامرضا و غلامعلی-25 تا 34 ساله- که غلامرضا و غلامعلی دو برادر بوده و نام‌های مستعار عیسی و یونس داشتند را شناسایی کنند.

وقتی همه تبهکاران باند ردزنی شدند مخفیگاه‌هایشان در ورامین، پیشوا، قرچک و شهرک واوان محاصره شد و مأموران در چند عملیات همزمان همه آنها را دستگیر کردند.

بلافاصله جرایم همه این تبهکاران قدیمی تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مشخص شد آنها با سفر به شهرهای مختلف 12 جرم خشن، مسلحانه و افیونی را در دستور کارهایشان داشته‌اند.

وقتی در بازرسی از مخفیگاه اعضای این باند دو خودروی سیاه و سفید به دست آمد بررسی‌ها نشان داد که این تبهکاران هر بار به شیوه خرید قولنامه‌ای خودرو با اطلاعات جعلی سوار بر آنها به جرایم خود دست می‌زدند سپس خودروها را قولنامه‌ای می‌فروختند و سراغ خودروی جدیدی می‌رفتند.

بنابر این گزارش، این پنج مرد قوی‌هیکل در بازجویی‌ها، زورگیری و اخاذی در نقش مأمور را به گردن گرفتند و تحقیقات برای افشای همه جرایم این باند ادامه دارد.