گروه سیاسی - تا مهر ماه 1343 که امام خمینی به ترکیه تبعید شد فعالیت اصلی اعضای هیات های موتلفه اسلامی علاوه بر شرکت در وقایع خونین 15خرداد، پخش اعلامیه های آیت الله خمینی، برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) با مضمون سیاسی و شرکت در تظاهرات و درگیری های پراکنده ای بود که در تهران به وقوع می پیوست و یا از سوی آنان سازماندهی می شد. در مهرماه 1343 به دنبال تصویب قانون کاپیتولاسیون از سوی مجلس شورای ملی و سنا که در پی آن اعتراض آیت الله خمینی و سپس تبعید ایشان را به دنبال داشت هیاتهای موتلفه علیرغم آن که تا آن زمان از حرکت های نظامی پرهیز داشتند و اصولا هیچ گونه آمادگی در این زمینه نداشتند تصمیم گرفتند تا پاسخ مناسبی به این اقدامات رژیم بدهند. لذا تصمیم به ترور منصور نخست وزیر وقت گرفتند.
به گزارش بولتن، بالاخره در دی ماه تصمیم گرفته شد در مرحله اول محمدرضا شاه و در مرحله دوم یازده چهره مملکتی همچون نخست وزیر، رئیس ساواک، رئیس شهربانی ، رئیس مجلس شورا، رئیس مجلس سنا و ... اعدام انقلابی شوند. به همین منظور برنامه ای برای ترور شاه در نظر گرفته شد و مقدماتی نیز فراهم کردیم اما موفق به اجرای آن نشدیم چون شاه بدل داشت و او را جای خود می فرستاد و اگر هم خودش جایی می رفت برنامه هایش را مدام تغییر می داد...
در اواخر دی ماه به این نتیجه رسیدیم که ترور شاه میسر نیست و باید مرحله دوم را اجرا کنیم که نفر اول از لیست یازده نفره ، نخست وزیر وقت حسنعلی منصور بود. سه دلیل برای ترور او ذکر شد:1ـ او در واقع رئیس اجرایی کشور بود و امام را تبعید کرده بود. 2ـ پس از تبعید امام به ایشان اهانت کرده بود. 3ـ او در حال بستن یک قرارداد نفتی به ضرر ایران بود و در چنین شرایطی که اختناق در درون کشور وجود داشت و کسی نمی توانست اظهار نظر کند این کار او خیانت محسوب می شد".
اعدام انقلابی منصور نیروهایی که در شاخه مسلحانه بودند در گروه های جدا از هم تمرین های نظامی نیز انجام می دادند یک گروه شش نفره شامل شهید عراقی، شهید اندرزگو، شهید صادق امانی، شهید محمد بخارایی، شهید مرتضی نیک نژاد و شهید رضا صفار هرندی برنامه اعدام انقلابی منصور را در روز اول بهمن طراحی کردند. علت انتخاب اول بهمن به خاطر مصادف بودن آن با 17رمضان و روز جنگ بدر بود به همین علت طرحشان را طرح "بدر" نام گذاری کردند.
شب اول بهمن جلسه ای توسط چهار نفر از افراد این گروه شش نفره شامل صادق امانی، بخارایی، صفار هرندی و نیک نژاد تشکیل شد و نامه ای توسط این چهار نفر امضا گشت و متنی شبیه قطعنامه ضمیمه آن شد چون احتمال می دادند که از بهارستان باز نگردند نواری هم حدود 20 دقیقه توسط شهید بخارایی ضبط شد که در آغاز آن " یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص " و شعر ناله را هر چند می خواهم که پنهان برکشم سینه می گوید که من تنگ آمدم و فریاد کن" خوانده شده بود.
برنامه ریزی به این صورت بود که بخارایی از جلوی مدرسه سپهسالار (مطهری کنونی) تا جلوی مجلس قدم بزند جوانی آراسته که به تعبیر یکی از مقامات امنیتی یک درصد هم نمی شد احتمال داد که چنین جوان آراسته زیبا، خوش برخورد و خوش رفتاری چنین کاری را انجام دهد در یک گوشه میدان بهارستان مرتضی نیک نژاد مسلح ایستاده و در گوشه دیگر صفار هرندی و صادق امانی هم در یک تاکسی نشسته اند از تعدادی از تیم های دیگر خواسته شده بود که مراقب میدان باشند تا اگر اتفاقی افتاد بتوانند صحنه را عوض کنند اما تیم عمل کننده همین چهار نفر بودند.
شهید عراقی هم در جایی دیگر مراقب اوضاع بود اما در خود میدان حضور نداشت ماشین حسنعلی منصور به موقع آمد و روی پل مجلس توقف کرد نصیری و مبصر روسای ساواک و شهربانی هم پشت سر او در دو ماشین دیگر می آیند اما اوضاع را خیلی آرام می بینند و جلوتر می ایستند زمانی که حسنعلی منصور از ماشین پیاده می شود بخارایی به او نزدیک شده نامه ای را به منصور می دهد او هم نامه را می گیرد و شهید بخارایی به سرعت اسلحه را از زیر لباس خود درآورده و شلیک می کند ابتدا تیر را به شکم منصور می زند و وقتی و افتاد دومین تیر را به حنجره اش می زند و فرار می کند.
محمد بخارایی، مرتضی نیک نژاد، رضا صفار هرندی و حاج صادق امانی در سحرگاه 26خرداد در برابر جوخه اعدام قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. گوشه هایی از دادگاه شهید بخارایی در یکی از جلسات دادگاه از شهید بخارایی می پرسند:"چرا گلوله را به مغز حسنعلی منصور نزدید؟" می گوید:"چون شکم او بزرگ بود و نشانه روی نمی خواست من هم می خواستم که او را از پا در بیاورم " باز می پرسند:"چرا گلوله دوم را به حنجره او زدید؟" می گوید:"می خواستم گلوله دوم را به مغز او بزنم اما قبل از اینکه گلوله را به مغز او بزنم یادم آمد که این حنجره او بوده که به مرجع تقلید و رهبر اسلامی من اهانت کرد باید اول حنجره او دریده شود "گفتند:"چرا گلوله سوم را نزدی؟" گفت:"متاسفانه پوکه گیر کرده بود و گلوله سوم شلیک نشد".
انتشار خبر شهادت بخارایی ، امانی، نیک نژاد و صفار هرندی اثر عمیقی در جامعه گذاشت و مردم آمادگی زیادی داشتند که اگر بشود در تشییع جنازه شرکت کنند ولی رژیم از برگزاری هر گونه مراسمی جلوگیری کرد.. جنازههای شهدا را مخفیانه به محلی خیلی دورتر از مسگرآباد اصلی برده و در جاده خاوران، در دفن کرده بودند و اجازه نداده بودند برای آنها مجلس ختمی گرفته شود که تنها ختمی که برگزار شد، در گرمخانة مسجد جامع بود. فضل فرخ از اعضای هیئت های موتلفه در این باره می گوید: "در همان شب پس از شهادت آنها برای اقامه نماز، - شهادت و شهادتطلبی هنوزخیلی در میان مردم رواج نداشت و از طرفی هم کسی جرأت نداشت. کسانی که به دست طاغوت محاکمه شدند و اعدام شدند، را شهید بنامد.
سه ماه و 18روز پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخست وزیر و دستگیری و بازپرسی ضارب و متهمین به شرکت در قتل منصور دادگاه عادی شماره 3نظامی در 19اردیبهشت 1344 رای خود را صادر کرد بر اساس این رای چهار نفر از متهمین به اسامی محمد بخارایی، مرتضی نیک نژاد، رضا صفار هرندی و حاج صادق امانی به اعدام محکوم شدند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
۲۰ الی ۲۵ میلیون ایرانی هم در مقابل رژیم کودتا بدون محافظ و ماشین ضد گلوله بودند.
آسمان را به بَر کشیدی تا...
تا که باران به شهر برگردد
باز هم چشم تر کشیدی تا...
روزها رنگ شب به خود دارند
روز را تا سحر کشیدی تا...
سینهات داغدار فردا بود
«آه» را بیشتر کشیدی تا...
در همان کوچههای بیغیرت
سینهات را سپر کشیدی تا...
حرف امروز نیست جان دادن
روی دیوار در کشیدی تا...
ارث مادر رسیده است به تو
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...