به گزارش بولتن به نقل از ایران، غریبه جنایتکار در شب شوم کسی جز پسر شیشهای تنها شاهد قتل نبود.مردی در برابر دیدگان دوستش با چاقوی جوانی که نمیشناختش، کشته شد.
روز سیزدهم اردیبهشت ماه سال جاری زن سیاهپوشی در حالی که چهرهای آشفته داشت، پای در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و پرده از قتل شوهرش برداشت.
این زن گفت «سعید» 38 ساله ساعت 8 شب 28 فروردین ماه برای تعمیر موتورش خانه را ترک کرد و دیگر برنگشت.
وی افزود: پس از نگرانی به جستوجویش پرداختیم تا اینکه از دوستش شنیدیم شوهرم هنگام تعمیر موتورش با غریبهای درگیر شده است و آن مرد با چاقو ضربهای به شکم سعید زده است که او را سریع به بیمارستان رساندهاند اما با وجود تلاش پزشکان شوهرم از دستم رفت.ماجرای این جنایت خیابانی بلافاصله با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران در اختیار تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت و کارآگاهان جنایی در نخستین اقدام به تحقیق از اعضای خانواده سعید پرداخته و پی بردند وی در مسیر بیمارستان و پیش از انتقال به اتاق عمل در حالی که هنوز هشیار بود، نزد آنها عنوان داشته که برای تعمیر موتورش به در خانه یکی از دوستانش به نام «مجید» در خیابان 17 شهریور رفته که همزمان با جوانی ناشناس درگیر شده است.
«مجید» 45 ساله که میتوانست کلید حل این معمای جنایی باشد، تحت بازجویی گرفته شد و گفت: روز جنایت سعید با من تماس گرفت و شنیدم موتورش نیاز به تعمیر دارد و خواستم تا آن را به جلوی خانهام در خیابان 17 شهریور بیاورد. ساعت 3 بامداد بود، وقتی در حال رفتن داخل خانه بودم، متوجه شدم سعید با جوان ناشناسی درگیر شده است. قصد داشتم آنها را از هم جدا کنم که آن جوان با چاقو ضربهای به سعید زد و به سرعت گریخت.کارآگاهان که ابتدا شنیده بودند که تعمیر موتور انگیزه رفتن سعید به در خانه مجید بود، وقتی دیدند از شب جنایت هیچ اثری از موتور نیست و دوست قربانی جنایت نه تنها موتور را به خانواده وی تحویل نداده بلکه ادعا میکند که اطلاعی از سرنوشت آن ندارد، تجسسهای خود را روی ردیابی این موتور متمرکز کردند.
مجید در بازجوییها ادعا کرده بود وقتی سعید را در شرایط بد و خونریزی دیده است، با اورژانس تماس گرفته و دیگر توجهی به موتور دوستش نداشته است.
دو جوان شیشهای
19 خردادماه بود که مأموران کلانتری 109 بهارستان هنگام گشتزنی در خیابان ایران به رفتارهای غیرعادی دو جوان موتورسوار برخوردند و پس از ایست دادن به آنها و بازرسی، شیشه و حشیش به دست آوردند.
«حمید» و «کوروش» - 25 و 18 ساله - بازداشت شدند و وقتی مشخصات موتورشان بررسی شد، مأموران با اداره ویژه قتل تماس گرفتند و ماجرای پیدا شدن موتور سعید را گزارش دادند.کوروش که در برابر تیم جنایی قرار گرفته بود، در بازجوییها گفت: «موتورسیکلت برای دوست پدرم است که چندی پیش تصادف کرده و در حال حاضر موتورش به صورت امانت در اختیار پدرم قرار دارد.»وقتی مشخص شد پدر کوروش کسی جز مجید و دوست صمیمی قربانی جنایت نیست، پلیس با پنهانکاریهای مرموزانه این مرد مواجه شد و این مرد دروغگو را روز 23 خردادماه دستگیر کرد.مجید ابتدا سعی کرد باز داستانسرایی کند و مسیر تحقیقات پلیسی را به بیراهه بکشد، اما وقتی دید چارهای جز بیان حقیقت ندارد، در حالی که صدایش میلرزید، گفت: پسرم قاتل دوستم است که در توهم شیشه او را کشت و من به ناچار دروغ گفتم.مجید ادامه داد: «با دوستم موتورش را به در خانه ما بردیم و در حال تعمیر آن بودیم، ساعت 3 صبح بود که سعید مشغول کشیدن شیشه شد و در همین زمان پسرم کوروش که او نیز شیشهای است، نزدمان رسید و با دیدن سعید از وی خواست مقداری از شیشه را به وی بدهد، سعید تا آن شب پسر مرا ندیده بود و به تصور اینکه وی جوانی ناشناس است، شروع به ناسزاگویی به پسرم کرد.»
همه چیز در کمتر از چند ثانیه اتفاق افتاد، به گونهای که حتی نتوانستم پسرم را معرفی کنم، فقط زمانی که قصد داشتم تا سعید و کوروش را از هم جدا کنم، سعید چاقو خورده بود و به همین خاطر تصمیم گرفتم تا مشخصات پسرم مخفی بماند. کوروش پس از چاقو زدن بسرعت گریخت و من نیز بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و در مسیر حرکت به سمت بیمارستان زمانی که سعید درخصوص کوروش از من سؤالاتی پرسید، به دروغ گفتم که او را نمیشناسم، سعید هم نزد خانوادهاش ادعا کرد جوانی ناشناس او را با چاقو زده است.»
کوروش نیز در این مرحله از بازجوییها گفت: «یک لحظه بود و اصلاً باور ندارم دست به چنین کاری زدهام، پشیمان هستم!»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com