گروه ورزش، دوره 4 ساله کارلوس کی روش در تیم ملی فوتبال ایران از یک حیث یک دوره عجیب و پر از خداحافظی های ناگهانی است.
به گزارش بولتن نیوز؛ اگر کاریزمای کی روش و دیسیپلین او نبود این حواشی متعدد قطعا از او یک مربی شکست خورده میساخت همانند خیلی از مربیان ایرانی که برای حفظ نتیجه در هر حالتی ناز بازیکن را خریدند و سر انجام پای حاشیه و نافرمانی را با این اشتباه بزرگ به تیم خود باز کردند. شاید دم دست ترین نمونه که عینیت بیشتری برای همه هواداران فوتبال داشته باشد، نوع مدیریت حمید درخشان در پرسپولیس لجام گسیخته بود. درخشان نتیجه می خواست و از این رو هر وقت هر بازیکنی در عالم اینستاگرام خداحافطی می کرد یا پشت سرمربی حرف می زد دو روز بعد با روبوسی مجددا به تیم بر می گشت و گویی هیچ اتفاقی نیوفتاده است.
این عادت فوتبالیست های ایرانی است. آنهایی که از مشی کی روش بی خبر بودند و قصد داشتند این بازی ملال اور و تکراری را برای او پیاده کنند. نخستین نفر که احساس می کرد حالا حالا ها بی جانشین هست و به هر قیمتی نازش خریدار دارد سید مهدی رحمتی بود؛ گلر فیکس تیم ملی که کی روش او را مرد شماره یک تیم ملی می دانست. اما رحمتی یک روز بعد از ظهر با دوست خبرنگارش تماس می گیرد و یک خبر ناب به او می دهد. خبرگزاری این خبرنگار هم با این خبر ویژه شوک را به وفتبال ایران وارد می کند؛ خداحافظی موقتی رحمتی از تیم ملی. او منتظر بود تا کی روش واکنش نشان دهد و بگوید من اجازه این کار را نمی دهم. اما در بدترین موقعیت ممکن در زمانی که تیم ملی از 3 بازی باقی مانده خود تنها و تنها پیروزی می خواست و حتی از دست دادن یک امتیاز هم منجر به از دست دادن رویای حضور در جام جهانی 2014 برزیل می شد، کی روش خیلی خونسردانه به رسانه ها گفت تا وقتی که من در ایران باشم دیگر رحمتی رنگ و روی تیم ملی را نخواهد دید! نه تنها کسی حرف کی روش را جدی نگرفت که بعدترها هادی عقیلی هم وقتی که دید در بازی با لبنان در ترکیب اصلی قرار ندارد شبانه اردوی تیم ملی را ترک کرد تا به همین راحتی در بهترین زمان فوتبالش افتخار بازی در جام جهانی را از دست بدهد.
بازیکنان دیگری مثل علی کریمی و فرهاد مجیدی هم دقیقا به چنین سرنوشتی مبتلا شدند. البته کریمی اول از فوتبال خداحافظی کرد اما زمانی که تصمیمش را عوض کرد دیگر کی روش راضی به بازگشت او نشد. بازیکنان دیگری مثل جباری،سید صالحی و جلال رافخایی هم در این روزمه قرار می گیرند. کی روش قید همه این بازیکنان را زد تا به فوتبال ایران نشان دهد از هر اصولگرایی اصولگرا تر است.
اما در چنین فضایی که دیگر ریشه بی انضباطی از بیخ و بن در تیم ملی خشکیده است و همه بازیکنان می دانند کوچکترین نازی منجر به حذف همیشگی شان از تیم ملی می شود ناگهان قاسم حدادی فر اعلام کرد در این برهه نمی تواند به خاطر مسائل شخصی از جمله خستگی یک فصل پر فشار، کنار تیم ملی باشد. در همان لحظه رسانه ای شدن خبر، همگان عمر حدادی فر 32 ساله در تیم ملی را پایان پذیرفته دانستند. اما برخورد کی روش با او متفاوت بود. حتی دپارتمان تیم ملی و بخش رسانه ای آن اعلام کرد کی روش خودش با جدایی موقت حدادی فر موافقت کرده است. اینکه این بازیکن در دور بعد به تیم ملی دعوت خواهد شد یا نه به یک موضوع بسیار مهم مرتبط است.
پس از خداحافظی جواد نکونام، کی روش محتاج یک لیدر با تجربه در میانه میدان است. در لیست تیم ملی تنها سه گزینه واجد شرایط در ان پست وجود دارد؛ اندو، امید ابراهیمی و قاسم حدادی فر. علی رغم اصرار های قلعه نویی، پیش از این کی روش نشان داده اعتقاد چندانی به بازی ابراهیمی به عنوان بازیکن ثابت و تاثیرگذار ندارد. بازیکن دیگر شاید سروش رفیعی باشد که فعلا مشکل سربازی دارد و شاید تا دو سال مشکلش حل نشود. از این رو اگر بازیکنان مورد نظر کی روش نتوانند انطور که جواد نکونام به میانه تیم ملی جان می داد، بازی کنند قطعا قاسم حدادی فر می تواند تنها بازیکن فوتبال ایران باشد که پس از یک خداحافظی ولو با مجوز ،مجددا پیراهن تیم ملی را برای حضور در جام جهانی 2018 روسیه بر تن کند.
در اصولگرایی کی روش هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد اما نوع خداحافظی حدادی فر و برخورد کی روش شاید موجب شود این بازیکن در بهترین دوران فوتبالی اش مجددا به تیم ملی دعوت شود. باید منتظر ماند و دید ایا او استثنا این فوتبال می شود یا عاقبتش همانی است که کریمی ،رحمتی و عقیلی و خیلی های دیگر تجربه اش کردند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com