به گزارش بولتن نیوز، این اندیشکده در پایگاه اینترنتی خود در مقاله ای به قلم دیوید البرایت و سرنا کلچر ورگانتینی Serena Kelleher-Vergantini نوشت: مطلب اصلی در توضیح وزارت امور خارجه آمریکا در چند روز گذشته ظاهرا این است که ایران با تزریق گاز هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده ی جدید خود
به مرکز تبدیل اورانیوم در اصفهان ، مفاد موافقت نامه طرح اقدام مشترک را رعایت خواهد کرد. هرچند این شرط بخشی از چیزی است که طرح اقدام مشترک آن را الزامی کرده است، اما همه التزام این نیست و مسئله اصلی نیز این نیست.
در این حرف وزارت امور خارجه آمریکا که می گوید ایران باید هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده را به سطح قبل از امضای طرح اقدام مشترک برساند، مناقشه نیست. مقامات ارشد شورای امنیت ملی آمریکا در دیدارهای اکتبر و نوامبر 2013 با یکی از ما تصریح کردند آنها شرطی را در طرح اقدام مشترک می خواستند که مقدار هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده 3.5 درصدی را در چارچوب تلاش برای دستیابی به چیزی که آن را تعلیق در برنامه هسته ای ایران می خواندند، محدود کند.
با این حال، ایران اجازه می یافت در زمان اجرای موافقت نامه طرح اقدام مشترک به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد و در نتیجه، هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده تازه تولید کند. بعد این مسئله پیش آمد که این شرط را چگونه عملیاتی کنند. راه حل از لحاظ مفهومی ساده بود اما به تاسیساتی بستگی داشت که ایران در آن زمان سرگرم ساخت آن بود و «واحد تولید پودر دی اکسید اورانیوم غنی شده» (EUPP) نام داشت. این واحد برای دریافت هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده و تبدیل آن به دی اکسید اورانیوم غنی شده (UO2) طراحی شده بود تا از آن بعدا برای تولید سوخت رئاکتور هسته ای استفاده شود. از آنجا که کاملا مشخص بود که تاسیسات هسته ای ایران اغلب با تاخیر و مشکلات فنی مواجه می شوند، مقامات می دانستند که برنامه اتکا بر چنین تاسیساتی با مخاطراتی مواجه است. با این وصف، خواسته آمریکا در طرح اقدام مشترک به این شکل عملیاتی شد:
«از زمان آماده شدن خط تبدیل هگزافلورید غنی شده تا سطح 5 درصدی به دی اکسید اورانیوم، ایران تصمیم گرفته است اورانیوم غنی شده جدید تا سطح 5 درصدی را در دوره شش ماهه همانطور که در جدول زمانی عملیاتی واحد تبدیل به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام شده است، به اکسید تبدیل کند.»
در پاییز 2013 قرار بود «واحد تولید
پودر دی اکسید اورانیوم غنی شده» تا چند ماه آینده راه اندازی شود و ایران انتظار
داشت تولید اکسید به سرعت آغاز شود. با این حال، واحد تبدیل تا قبل از ژوئیه 2014
عملیاتی نشد. این مرکز همچنین با برخی مشکلات عملیاتی مواجه شده است. این مرکز این
اواخر تولید دی اکسید اورانیوم غنی شده را آغاز کرد. این واحد تبدیل تا مه 2015
فقط 151 کیلوگرم اکسید تولید کرده بود و تبدیل به اکسید فقط در مورد مقدار اندکی
از اورانیوم کم غنی شده تازه انجام گرفته بود.
مقدار ذخیره تازه تولید شده ، 2720 کیلوگرم هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده ای راکه قبلا به «واحد تولید پودر دی اکسید اورانیوم غنی شده» تزریق شده است، حدود 1100 کیلوگرم دیگر از هگزافلورید کم غنی شده را که هنوز به این واحد تزریق نشده است ، و چند صد کیلوگرم هگزافلورید کم غنی شده ای را که انتظار می رفت اواخر مه و ژوئن 2015 تولید شود، شامل می شود. این مقدار در مجموع به حدود 4000 کیلوگرم هگزافلورید کم غنی شده 3.5 درصدی بالغ می شود که در صورت غنی سازی بیشتر تا سطح درجه تسلیحاتی به طور بالقوه برای تولید 3-2 بمب هسته ای کافی است. (برای کسانی که دنبال جزئیات بیشتر هستند، بر حسب توده اورانیوم، این ذخیره اورانیوم حدود 2700 کیلوگرم است. این یعنی اینکه تاکنون حدود شش درصد از اورانیوم غنی شده به شکل اکسید درآمده است ).
بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی به کشورهای عضو، مشکلات در تولید اکسید اورانیوم غنی شده تا پاییز 2015 مشخص شد. به گفته یک مقام ارشد آمریکایی که درباره این موضوع با یکی از ما در آن زمان گفتگو کرد، دولت آمریکا تصمیم گرفت مسئله عدم تولید اکسید را بزرگ نکند. به گفته وی، حقیقت مهم این بود که ماده واسطه به شکل هگزافلورید نبود. تاکید روی این قرار گرفت که هگزافلورید تولید شده جدید ، بدون توجه به اینکه آیا این ماده به شکل اکسید درآمده است یا خیر، تا پایان دوره موافقت نامه طرح اقدام مشترک به واحد تبدیل تزریق شود.
کسی این را رد نمی کند که ایران شرط تزریق همه مواد به واحد تبدیل را در گذشته محقق کرده است. همچنین کسی تردید ندارد که ایران می تواند تا پایان ژوئن 2015 این کار را انجام دهد. در واقع، این شرط شامل مقدار زیادی نمی شود. از لحاظ فنی ، ایران برای تحقق این شرط باید سیلندرهای هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده را به خطوط فرایند واحد تبدیل متصل ، و کار تزریق گاز اورانیوم کم غنی شده به واحد تبدیل را آغاز کند. نمی توان این را منتفی دانست که کار تزریق پیشرفت کندی داشته باشد و مقداری از اورانیوم کم غنی شده برای مدتی به شکل هگزافلورید در سیلندرهای متصل به خطوط تبدیل «واحد تولید پودر دی اکسید اورانیوم غنی شده» باقی بماند. اما اگر این احتمال را به عنوان جزئیاتی کم اهمیت نادیده بگیریم، فرایند تزریق کاملا آسان و سرراست است. با این حال، تحقق بخش باقیمانده شرطی که در موافقت نامه طرح اقدام مشترک تصریح شده است، یعنی تولید اکسید اورانیوم کم غنی شده، به هیچ وجه آسان نبوده است.
بر این اساس، این نتیجه گیری که ایران به شرط تصریح شده در طرح اقدام مشترک برای «تبدیل هگزافلورید اورانیوم تازه غنی شده تا سطح 5 درصدی به اکسید» عمل کرده است، صحیح نیست. شاید ایران بتواند تا پایان ژوئن این کار را بکند، اما ما همانطور که پیشتر گفتیم، به این شک داریم. به نظر می رسد که وزارت امور خارجه آمریکا اطمینان بیشتری دارد. با توجه به تندی انتقادات مقامات آمریکا از کسانی که مسئله اکسیداسیون را به میان آورده اند، این وزارتخانه باید مبنای این اطمینان خود را توضیح دهد. تاکنون این توضیح شامل استناد به کارشناسان هسته ای ناشناس دولت آمریکا بوده است که گفته می شود راه حلی برای این مسئله دارند یا روی این مسئله کار می کنند. اما دولت آمریکا هیچ مطلب قابل توجهی ارائه نکرده و حتی به صورت علنی به شرط اکسیداسیون در طرح اقدام مشترک اذعان نکرده است.
با همه این ها، این سوال را باید پرسید که آیا این مسئله واقعا اهمیت دارد. بله، مقدار ذخیره هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده احتمالا محدود خواهد شد و محصولات واسطه کمتر از هگزافلورید اورانیوم کم غنی شده در یک گریز هسته ای کاربرد دارند. با این حال، جنبه های دیگری از این مسئله هست که بررسی آنها اهمیت دارد. دولت آمریکا بر یک علاج فنی (استفاده از واحد تولید پودر دی اکسید اورانیوم غنی شده) اتکا کرده است که ایران هنوز نشان نداده است که می تواند آن را اجرا کند. این پرسش هایی بیشتری را مطرح می کند. آیا شرط هایی در چارچوب موافقت نامه هسته ای جامع گنجانده می شود که آنها هم فاقد اعتبار فنی باشند و در آینده مشکلات پیش بینی نشده ای به وجود آورند؟
اگر ایران بخواهد شرط محدود کردن
اورانیوم کم غنی شده خود به 300 کیلوگرم را ، آنگونه که در چارچوب توافق ماه آوریل
تصریح شده است، محقق کند نزدیک به کل ، و شاید هم کل اورانیوم کم غنی شده در واحد
تولید پودر دی اکسید اورانیوم کم غنی شده باید از ایران خارج شود یا به اورانیوم
طبیعی رقیق سازی شود. با توجه به انواع اشکال شیمیایی واسطه و مشکلات موجود در این
واحد، آیا اورانیوم کم غنی شده را می توان به شکلی ایمن و به موقع رقیق سازی یا از
ایران خارج کرد؟
در حال حاضر، در این واحد تقریبا 1700 کیلوگرم توده اورانیوم کم غنی شده به شکل مواد شیمیایی واسطه وجود دارد. آیا ایران سر فرصت از این مجادله استفاده نخواهد کرد تا چنین استدلال کند که این محصولات واسطه ای اورانیوم کم غنی شده باید از محدودیت 300 کیلوگرمی اورانیوم کم غنی شده معاف شوند؟ و اگر اجازه داده شود این محدودیت به بالاتر از 300 کیلوگرم برسد ، این شرط آمریکا که ایران به دست کم 12 ماه وقت برای گریز و تولید اورانیوم درجه تسلیحاتی کافی برای ساخت یک بمب نیاز خواهد داشت، به خطر می افتد.
مسلما شرط اکسیداسیون محقق نشده است،
زیرا در دوره اولیه اجرای موافقت نامه طرح اقدام مشترک و دو دوره تمدید شده این
موافقت نامه اکسید اورانیوم چندانی تولید نشده است. با این حال، لحن این شرط ممکن
است مقداری فضای مانور برای ایران فراهم کند تا مدعی شود که واحد تولید پودر دی
اکسید اورانیوم غنی شده هنوز «آماده» نیست، هرچند این لحن طوری تنظیم شده بود که
طرح های ایران را در زمان امضای موافقت نامه طرح اقدام مشترک ، که تصریح می کرد این
واحد به زودی عملیاتی خواهد شد، در بر بگیرد. اما وزارت امور خارجه آمریکا در چند
روز گذشته چنین استدلالی نداشته است.
این وزارتخانه چنین گفته است که ایران فقط باید شرط ضعیف تر «محدودیت هگزافلورید» را محقق کند، نه شرط اکسیداسیون را. اما این رویکرد مخاطراتی دارد. این رویکرد عملا نقض بالقوه توافق را نادیده می گیرد. در این مورد، نقض بالقوه به این اشاره می کند که ایران در پایان دوره شش ماهه اولیه اجرای طرح اقدام مشترک و مجددا پس از تمدید این موافقت نامه، اکسید اورانیوم غنی شده تولید نکرده است. انتخاب شرط ضعیف تری که باید محقق شود معیار خوبی برای تفسیر شرط های مهم تر در یک توافق هسته ای نهایی نیست. افزون بر آن، این کار موجب تایید دیدگاههای منتقدانی می شود که می گویند موارد بیشتر نقض یک توافق دراز مدت در آینده صرفا برای جلب حمایت از این توافق یا حفظ این حمایت، کم اهمیت جلوه داده خواهد شد.
ما از بحث در این باره استقبال می کنیم و برای صراحت و صداقت وزارت امور خارجه آمریکا ارزش قائلیم. اما در این مورد، معتقدیم وزارت امور خارجه باید توضیحاتی ، آن هم علنی ، بدهد. کشتن پیام رسانان ، این مسئله را حل نمی کند. این توافق برای همه ما بسیار مهم است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
باید کارها را بصورت مطلق به هاشمی رفسنجانی و دیگر کارگزاران و اصلاح طلب ها سپرد تا مقدمات ظهور امام زمان زوتر تحقق بیابد .