مهدی طاهرخانی - بولتن نیوز؛ هنوز آنهایی که فوتبال مجتبی محرمی را به یاد دارند برای شان یک علامت سوال بزرگ وجود دارد؛ چرا عاقبت بچه بامعرفت و باهوش قرمزها این شد؟متاسفانه سکانس ماندگار از او درگیری اش با امیر قلعه نویی در داربی سال 1373 است اما خودش می گوید این اوج بی رحمی است؛ من آن همه نمایش عالی داشتم اما چرا فقط آن چند مشت به یاد همه مانده است؟
اینگونه فکر نکنید که تنها امروز پول به صورت افسار گسیخته وارد فوتبال شده است.همیشه یک جاهایی یک دوره هایی یک ولخرجی هایی صورت می گرفت و مجتبی محرمی یکی از آنهایی بود که فرصت داشت دو سه دهه قبل پول نسبتا خوبی از فوتبال کاسب شود. صحبت از مرد همه کاره دفاع پرسپولیس و تیم ملی است که راست پا بود اما آنقدر در دفاع چپ خوب کار کرد که هنوز خیلی ها او را بهترین دفاع چپ تاریخ فوتبال ایران می دانند. آن روزهایی که محرمی یکه تاز مجموعه بهترین های این فوتبال بود کشاورز به زمان خودش پول نسبتا درشتی را خرج جذب ستاره ها می کرد. همان هایی که امروز خودشان را اسوه تعصب می دانند برای یکی دو فصل هم که شده به این تیم متمول رفتند تا زندگی شان را تامین کنند. اما داستان مجتبی محرمی با همه آنها متفاوت بود. او حتی پای پیش قرارداد با کشاورز هم رفت که رقم قراردادش تقریبا شش میلیون تومان بود که در دوره خودش می شد یک آپارتمان تقریبا 200 میلیونی امروز را خرید. اما اقای شماره هشت، همان روزهایی که علی کریمی نوجوان فقط از قاب تلویزیون هنرنمایی صاحب این پیراهن را می دید به پول کشاورز ، نه گفت تا پرسپولیسی باقی بماند. آن روزها که همه فوتبالیست ها برای کمی پول بیشتر آدم هرکسی می شدند مجتبی محرمی حتی آدم علی پروین هم نشد. اما گذر زمان همه چیز را تخریب کرد. اسطوره چنان با غول اعتیاد و ندانم کاری های خودش شاخ به شاخ شد که صدای خرد شدن استخوان هایش در خاک را همه شنیدند.
آن مجتبی را فراموش کنید، مردی که روزی می توانست با نان بازویش آینده اش را تامین کند حالا محتاج قول مهدی طارمی است تا روی وعده اش بماند برای اهدای خودروی اهدایی!
دیدن آن عکس دو حالت متفاوت را به بیننده القا می کرد؛ عده ای بزرگی یک تازه ستاره را می دیدند که علی رغم نداشتن قرارداد آنچنانی ، با سخاوت، ماشینی که به او جایزه داده شده را به محرمی اهدا می کند و عده دیگر، همان هایی که گذشته مجتبی را با چشم دیده اند کمی دردشان می آید. چرا باید اسطوره محتاج صدقه شود؟ چه شد که مجتبی، همانی که 6 میلیون سی سال قبل را به هیچ می پنداشت حالا تا تحریریه روزنامه می آید تا با کلید یک خودروی اهدایی عکس بیاندازد؟
کار طارمی کارستان بود و جای ستایش فراوان دارد اما دیدن چهره محرمی درد آور بود. عکس را ببینید همان لبخند تلخی را به لب دارد که پس از خراب کردن پنالتی مقابل عربستان به لبانش نشست.
در این سو، هم دوره او، همانی که تک فریم خاطره باقی مانده از مجتبی مشت هایی است که نثار صورتش شد، به واسطه هوشش در مربی گری به نوک قله رفاه رسیده و سالی دست کم 2 میلیارد کاسب است اما مجتبی محرمی نه به خود که به همه هوادارانش بد کرد.
عکس غریبی است.کاش غرور مرد شماره هشت همچنان تسخیر ناپذیر باقی می ماند. او در دوره ای آدم پروین نشد که بعضی از مربیان سرشناس فعلی فوتبال ایران برای بوسیدن دست استاد، کیلومترها سینه خیز می رفتند. اما حالا مجتبی در اینستاگرامش شیپور حمایت از حاج حسین هدایتی دولابی را به دست گرفته و می گوید پرسپولیس حق اوست!
دلیل حمایت هم همین دو هفته قبل افشا شد؛ محرمی یکی از سهامدارن شرکت استیل آذین ایرانیان است. کاش آقای تعصب، پسر شر، دفاع بی همتا، مرد تسخیر ناپذیر دهه شصت، اینگونه با خودش بد نمی کرد. کاش همان سی سال قبل مانند خیلی های دیگر لباس کشاورز را بر تن می کرد. برای همیشه از پرسپولیس می رفت و برای یک واحد آپارتمان 70 متری همانند مرتضی فنونی زاده قبل از پایان لیگ و درست در دوره ای که هنوز با پیراهن سرخ قرارداد داشت با یک تیم دیگر در خفا قرارداد امضا می کرد تا الان برای گرفتن ماشین طارمی کار به عکس انداختن نمی کشید!
اصلا کاش مانند علی کریمی 20 سال دیرتر به دنیا می آمد تا در دوره خنده بازار مدافعان میلیاردی حالا برچسب بی قیمت به اتیکتش می خورد، کاش همینگونه که امروز آدم هدایتی شد همان سی سال قبل سرش را خم می کرد و کمرش را دوتا، تا اولا اینگونه خودش را بی همتا نکند، ثانیا دل دوستدارانش را امروز اینچنین به درد نیاورد.
میدانیم که خودت هم میدانی دوره ات تمام شده اما کاش کمی آرامتر به خود ویرانی نزدیک تر می شدی؛ این سرعت سزای تو و ما نبود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
.
.
.
فقط خودشان مقصر نبودند
اي کاش خبرنگاران و ورزشي نويسان ما هم به خاطر چند تومان پول آدم اين و اون نمي شدند
آقا باحاله
سلام ما رو به بهنام کيش خودرو برسون