به گزارش بولتن نیوز، مهرجویی جوایز
متعدد بینالمللی دریافت کرده و داور جشنوارههای سینمایی زیادی هم
بوده است. او علاوه بر سینما
به ترجمه هم میپردازد.
مهرجویی فیلمساز روشنفکران و آدمهای
معمولی
سالها قبل مرحوم شکیبایی درباره
مهرجویی گفته: «مهرجویی همیشه انتخابهای درستی دارد. اهل رودربایستی هم نیست.
مهرجویی همیشه معتقد بوده که باید از کار لذت برد. یعنی در عین حال که بزرگ و جدی
است، باید لطافت هم داشته باشد و اگراین اتفاق بیفتد فیلم گرم از آب در میآید. در
فیلمهایش پیچیدهترین مسائل فلسفی بهگونهای مطرح میشود که هم آدم معمولی میفهمد
و هم یک روشنفکر. هر کدام از فیلمهای مهرجویی را هر بار که میبینم چیز تازهای پیدا
میکنم. در فیلمهای این کارگردان هر نقش کوچکی اهمیت دارد.خودش معتقد است که این
نقشها روح فیلم هستند.«
»الماس 33» سیاه مشقی برای مهرجویی
داریوش مهرجویی در سال 1345 به ایران
میآید و دو سال بعد درسال 1347 اولین فیلم خود را با نام «الماس 33» میسازد. این
فیلمیاست که مهرجویی سعی در فراموش كردنش دارد و معتقد است كه محصول شرایط است و
او فقط مجری برنامه بوده است، این فیلم برای مهرجویی، حكم یك سیاه مشق را داشت و
او توانست ضمن كار برای آنها، دست به یك نوع تمرین بزند و امكانات سینما را
بشناسد.
«گاو»
«گاو» محصول سال 1348 دومین فیلم داریوش
مهرجویی است. پرویز دوایی منتقد در آن زمان نوشت: «فروش «گاو» میتواند عامل مهم دیگری
برای تحرك دادن به سینمای ما و راه انداختن این سینما در جهتی سوای سینمای فیلمفارسی
باشد.»
خود داریوش مهرجویی در گفت وگویی درباره فیلم «گاو» گفته: «هنگامی كه
«گاو» به جشنوارههای خارجی رفت، عدهای میگفتند شما آبروی ایران را با ساخت این فیلم
بردهاید و ایران را در حالی كه در آستانه ورود به دروازه تمدن جهانی است، فقیر و
بدبخت نشان دادهاید. از آن طرف، برخی دیگر به ما حمله میكردند و میگفتند شما كه
این فیلم را ساختید، چرا نیامدید مثل ماركسیستها طبقه استعمارگرو بورژوا را بكوبید؟
چرا از طبقه كارگر دفاع نكردید؟«
»آقای هالو«
»آقای هالو» نیز از فیلمهای مهمی است
که در زمان خود در جشنوارههای برلین، مسکو، لندن و...به نمایش در آمد. «آقای
هالو» در سال ۱۳۴۹ بر اساس نمایشنامهای به همین نام از علی نصیریان توسط استودیو
کاسپین ساخته شد. تیتراژ فیلم کاری از فرشید مثقالی است و موسیقی فیلم را هرمز
فرهت ساختهاست.
جمشید ارجمند، منتقد سینما نوشت:« هالو یك فیلم عمومی است، فیلم
مردم است، طرح یك مسئله بزرگ اجتماعی. یعنی رابطه جامعه شلوغ «ما در شهر» است با
جامعه ولایتی. سادگی بیان در «هالو» همان عنایتی است كه سینما باید در جستوجو آن
باشد.»
»پستچی«
هوشنگ كاووسی درباره این فیلم نوشت:
«پستچی فیلمی البته متفاوت است، به ویژه برای روشنفكر در حال توسعه.«
»دایره مینا«
»دایره مینا» سال 1353 ساخته شد اما
1356 به نمایش در آمد. زاون قوکاسیان درباره این فیلم مینویسد: «نخستین تجربه رنگی
و دومین محصول مشترك مهرجویی و ساعدی، او كارش را با انتخابی دقیق آغاز میكند تا
ناچار نباشد وقت، هوشیاری و حوصلهاش را صرف استحكام بخشیدن به چارچوب كلی قصه و ریشهیابی
روابط منطقی شخصیتها كند.«
ستایش جعفر پناهی از دایره مینا
مهرجویی
جعفر پناهی کار گردان مطرح سینمای
ایران در یادداشت کوتاهی به ستایش از سینمای داریوش مهرجویی پرداخته است.
پناهی دراین یادداشت که در ویژه نامه
بررسی کارنامه داریوش مهرجویی در روزنامه شرق در سال 91 منتشر شده، نوشته است که
از میان فیلم های کارنامه داریوش مهرجویی انتخاب ویژه او فیلم "دایره
مینا" است و درادامه یادداشت خود نوشته است: اکثر فیلم های مهرجویی را دوست
دارم اما دایره مینا به دلیل اینکه جزو اولین فیلم هایی بود که من را به سینمای
اجتماعی علاقمند کرد برایم مهمتر است.
»مدرسهای که میرفتیم»
»مدرسهای كه میرفتیم» ساخت 1359 و
نمایش 1369، براساس «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق»
نوشته فریدون دوستار، اولین فیلم
مهرجویی پس از انقلاب است.
»سفر به سرزمین رمبو«
»سفر به سرزمین رمبو» محصول 1362 با فیلمنامهای
از داریوش مهرجویی است که از كانال سوم تلویزیون فرانسه پخش شده. مارتین دیودونه
منتقد درباره آن نوشته:« مهرجویی بر موضوع فیلم كاملا مسلط است، ما فرانسویان تصور میكردیم
كه درباره «رمبو» همه چیز گفته شده، و هر كاری انجام شده اما نگاه مهرجویی عكس این
مسئله را ثابت میكند، او زمان را میزداید و «رمبو» قرن نوزدهم را به ساكنان قرن
بیستم پیوند میدهد و به دنبال آن، نكتههای بسیاری را درباره این بخش از سرزمین
ما و شاعر عزیز كردهمان، به ما میآموزد.«
»اجاره نشینها«
»اجاره نشینها» را میتوان از بهترین
کمدیهای تاریخ سینمای ایران دانست. مهرجویی درباره «اجاره نشینها» گفته: «این فیلم كمدی صرف نبود
بلكه طنزی است كه در آن تراژدی وجود دارد.» نمایش فیلم مینویسد: «آخرین ساخته داریوش
مهرجویی مانند شكفتن گلی است خوشبو در خارستان عظیم فیلمهای كلیشهای كه عطر آن
تا فرسنگهای دور شامه را مینوازد، به راستی باید گفت »اجارهنشینها» غزل دلگشایی است از مهرجویی كه شایسته است او
را حافظ سینمای ایران بنامیم.«
ستایش لس آنجلس تایمز از فیلم اجاره
نشینها
در زمان نمایش اجاره نشینها، منتقد لس
آنجلس تایمز دریادداشتی به ستایش از این فیلم پرداخت
.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
اجاره نشینها، طنزی هوشمندانه و
اجتماعی که شاید استعاره ای است از ایران
اجاره نشینها اثر داریوش مهرجویی نسیم
تازه ایست که از همه جای ایران می وزد .طنز اجتماعی چیزی نیست که در حال حاضر بشود در ایران انتظار
داشت و این امر باعث شده که فیلم بیشتر لذت بخش باشد. گفته می شود طنز این فیلم آن
را مردم پسندترین فیلم تاریخ سینمای ایران ساخته است و هیچ فیلم دیگری نتوانسته تا
این اندازه –از این نظر _عالمگیر شود .
درحاشیه شهر تهران، در منطقه ای شبیه
بیابان، در میانه ناکجا آباد، یک خانه آپارتمانی فکستنی است که مفهوم جدیدی از
بنای بد ساخت را القا می کند. چیزی نمانده سقف ها فرو بریزد ولوله ها بترکد. با
این همه عباس با بازی عزت الله انتظامی مباشر شکم گنده میانسال، بنابه دلایلی، نه
فقط خودش ساختمان را تعمیر نمی کند بلکه به مستاجرها هم اجازه انجام چنین کاری نمی
دهد.
یقیناً دعوا مرافعه ها راه می افتذ
،عربده ها کشیده می شود، با مشتهای گره کرده به جان هم می افتند و کسان بیشتری
واردمیدان عمل می شوند، اشخاصی مثل کارگران وتعمیر کاران بد خلق می فهمند هیچ کس
نمی خواهد دستمزدشان را بپردازد و نیز چنین بنگاه دار و دلال دوره گرد وولگرد.
با این همه در میانه جنجالهای تقریبا
پایان ناپذیر ،در می یابیم که مهر جویی برای تمام این مردمی که به صحنه کشانده، دلسوزی می کند ،بی آنکه در موردشان به داوری بنشیند. اینکه مستاجرها برحق اند و
عباس بر حق نیست مانع از آن نمی شود که مهر جویی نقاط ضعفی را که در طبیعت هر کسی
هست، نشان دهد و فراسوی آن، از سرشت انسانی هر کس تجلیل کند.
برای یک کمدی، زمان فیلم قدری طولانی
است، اما زمان اضافی به هدر نرفته است ... اجاره نشینها ظاهرا فیلمی است حیرت انگیز
از مهرجویی، چون او یکی از فیلمسازان برجسته ایران در دو دهه اخیر است که به دلیل
دو فیلم غم انگیز گاو و دایره مینا در غرب شناخته شده است ...در فیلم اول وابستگی
یک کشاورز به گاوش مطرح شده است و فیلم دوم که یکی از شاهکارهای سبک نئورئالیستی
است، درباره پیر مردی است که همراه نوه اش ،در آخرین سالهای رژیم شاه ،به تهران می
آید ودر فساد أن رژیم به تباهی کشیده می شوند.
اگر درآن فیلم، پیرمردی که ناچار می
شود خون خود را بفروشد، تمثیلی نقادانه وروشن است، آیا نمی توانیم اجاره نشینها را
تمثیلی از جامعه ایران بدانیم ،در دوران معاصر؟ مهرجویی استاد کنایه است و زیر
کانه پاسخ این پرسش را به خود ما واگذار می کند.
»هامون«
»هامون» 1368 فیلمنامه مهرجویی و با
نگاه به زندگینامه سورن كییر كهگور و كتاب «هرستوك» اثر سال بلو و «بوف كور»
صادق هدایت.
مهرجویی در گفتوگویی با ماهنامه
گزارش فیلم میگوید: «فیلمنامه «هامون» را درسالهای 56-57یعنی درست پس از توقیف فیلم«
دایره مینا» نوشتم. در آن زمان در حالتی روانپریش - البته از نوع حادش بودم -و یک
جور مرحلهگذار داشتم به احوالات جدیدتر. نوعی حالت شک وتردید و احساس بیثباتی که
در این میان توقیف« دایره مینا» که به روند فعالیت من بسیار ضربه زد، بسیار موثر
بود. دراین دوران بود که شروع کردم به نوعی گذشتن از آن حیطه و رسیدن
به نوعی غور کردن شخصیتی در مسائل درونی و روانشناختی و مسائل خصوصی خودم.در آن احوالات
هامون را نوشتم. یادم میآید که در آن زمان از یک طرف غرق در عرفان شرق و فلسفه
اسلامی بودم در آثار ونوشتههای یونگ و دانشمندانی که درباره پارا سایکولوژی صحبت
میکردند. در آن دوران خواب هم زیاد میدیدم. بعد از مدتی خوابهایم را یادداشت
كردم.آن صحنههای رویا در فیلم هامون از این خوابها آمدهاند که بعضیها مثل همان
رویای ابتدای فیلم از خوابهای خود من است. هنگام نوشتن این فیلمنامه تصوری نداشتم
که کارم دارد شبیه فلینی میشود یا شبیه کس دیگری. همه حدیث نفس بود. شاید اگر در
همان سالهای56-57 «هامون» را میساختم شکل دیگری پیدا میکرد.«
دکتر سعید طلاجوی، استاد ادبیات تطبیقی
دانشگاه لندن درباره «هامون» گفته:«فیلم«هامون» تاثیر زیادی روی مردم و به خصوص بر
روشنفکران باقی گذاشت. این تاثیرگذاری دلایل بسیاری داشت. چون پایان یافتن یک دوره
از روشنفکری را در ایران نشان میداد. شاید به پایان رسیدن دوره چپگرایی را نشان
میدهد و رفتن به سوی یک درویش مآبی و عرفان مسلکی خاص که در آثار مهرجویی بیشتر یک
اگزیستانسیالیسم است. یعنی نوعی عرفان که ترکیب عرفان غرب و شرق است.»
هامون بالاتر از فیلم فلینی
اما در زمان اکران فیلم هامون، لس
آنجلس تایمز بار دیگر به سراغ هامون رفت و مطلبی در ستایش از این فیلم نوشت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
هامون داریوش مهرجویی نمایش بحران در
نیمه عمر مرد امروز ایرانی است و نشان می دهد که زندگی درایران این روزها چگونه
است.
این فیلم خوش ساخت با هنر پیشگی زیبا
و نیز فیلم جدید دیگر مهرجویی یعنی اجاره نشینها با طنز انتقادی و اجتماعی اش
،نشانه هایی دلگرم کننده است از افزایش آزادی بیان در ایران.
نویسنده ای نومید، آموزگار نیمه وقت زبان
انگلیسی در دبیرستان؟و کارگزار یک شرکت بزرگ وادرات و صادرات، به نام حمید هامون
با بازی خسرو شکیبایی ،زندگی اش از هم می پاشد، زیرا همرش به دلیل آنکه آنان زندگی
لو کس و مدرنی را برای خود ساخته اند که نمی توانند از پس اداره کردنش برآیند ،از
وی طلاق می خواهد . مهرجویی مثل همیشه ،درد آشناست و داوری نمی کند، اگرچه دیدروشن
دارد. بیخود نیست روانپزشک به زن یاد آوری می کند که این خاصیت همه مردای ایرونیه.
یه عمر زور گفتن وزور شنفتن. عادت کردن"
و یا اینکه هامون به معنای بیابان است
.این فیلم پژوهشی درباره تحلیل رفتن وفروریختن انسان. قهرمان داستان با عذاب دادن
خویش و زیاده روی هایش _در جامعه ای دگرگون شونده_ چنان درگیر احساس گناه و ناامیدی
است که نمی تواند ببیند قلمبه پردازی های از مد افتاده اش و رفتار توام با خود
آزاری اش، چگونه همسرش بیتا فرهی را زیر فشار قرار داده است. به جای آنکه از هنر
همسرش مغرور باشد، آن را تهدید آمیز می بیند.
هامون احتمالا سبک دارترین و آرمان
جویانه ترین فیلم مهرجویی است .به عبارتی هامون مانند فیلم هشت ونیم است حتی
بالاتر از آن ،اثر هنرمندی است که با ذهن خود می اندیشد ،تحت تاثیر این وآن نیست و
می کوشد در جامعه ای که تناقض و ناامنی زندگی را به شکل معما در آورده ،معنای
زندگی را دریابد.
»بانو»
مهرجویی سلسله فیلمهایی را در دهه 70
كارگردانی كرد. بانو، سارا، لیلا و پری چهارگانهای بودند كه هركدام نام زنی را بر
عنوان داشتند و هریك به زاویهای خاص در باب دغدغههای زنانه (و در حالت كلیاش
بشری) میپرداختند. در این بین« بانو » سرسلسله این روند بود.
فیلم در جشنواره دهم فیلم فجر به نمایش
درآمد و تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخت، ولی به خاطر برخی سوء برداشتها
امكان نمایشش فراهم نیامد تا این كه در سال 1377 رفع توقیف شد و به اكران عمومی رسید.به
گفته منتقدان سینما بسیاری از علاقهمندان جدی سینما كه فیلم را میبینند در اولین
تداعی به یاد فیلم معروف فیلمساز فقید و بزرگ لوییس بونوئل یعنی «ویریدیانا» میافتند. مهرجویی
گفته است: «فیلم درواقع بر مبنای سلوك یا فرآیند فردانیت شكل گرفته كه شكل مدرن
سلوك و مقامات عرفانی شرق است.»
»سارا«
دکتر سعید طلاجوی، درباره «سارا» اینگونه
نظر داده: «در سینمای ما آقای مهرجویی یکی از سردمداران اقتباس است. من دو، سه تا
از کارهای ایشان را با اقتباسهای دیگری که در دنیا در مورد آثار ادبی رخ داده است
مقایسه کردم.مثلاً فرض کنید نمایشنامه «خانه عروسک» از هنریک ایبسن که آقای مهرجویی
این قصه را با نام فیلم« سارا» بازسازی کرد، در دیگر کشورها هم مورد اقتباس در سینما
قرار گرفته است. اما فیلم ایشان یکی از بهترین فیلمهایی است که با نگاهی به این
اثر ساخته شده است.»
مهرجویی فیلم«سارا» را براساس فیلمنامهای از خودش در سال ۱۳۷۱ جلوی دوربین برد. این
فیلمساز با تبحری خاص كه در اقتباس از آثار ادبی برای سینما دارد، داستان را كاملا
با فرهنگ ایرانی منطبق كرد و یكی از فیلمهای مطرح تاریخ سینمای ایران را جلوی
دوربین برد.شایان ذکر است «سارا» در زمان خودش هم با واكنشهای متفاوتی روبهرو
شد. در مقابل موافقان، منتقدانی مثل دكتر هوشنگ كاووسی آن را اثری بیارزش دانستند
و دلیلش را هم ایرادات منطقی آن دانستند.
»پری«
»پری «از دیگر ساختههای داریوش مهرجویی
است. بدنیست بدانید اکران این فیلم که براساس داستانی از سلینجر ساخته شد با واکنش
این نویسنده مشهور مواجه شد. همین امر باعث شد تا در جشنواره نیویورک به نمایش در نیاید.
خود مهرجویی درباره عدم پخش فیلم «پری» در فستیوال نیویورك گفته است: «این موضوع
به خطای روزنامهنگار امریكایی برمیگشت كه در مطلب مفصلی كه نوشته بود، زیر عكس فیلم
«پری» نوشته بود برداشت آزاد از داستان سالینجر و این كار باعث شد كه وكلای «سالینجر»
تماس گرفتند و گفتند اگر فیلم پخش شود كل برنامه را با مشكل مواجه خواهند كرد.»
البته عدم تمایل «سالینجر» به شخصیت خاص او برمیگشت كه حدود40 سالی میشد عزلت
گرفته و خیلی وسواس داشت و با هیچ روزنامهنگاری حرف نمیزد و چند وكیل زبده كارهایش
را انجام میدادند.
»لیلا » و تمجید منتقدان
«لیلا»از مهم ترین ساختههای این فیلمساز
است. خسرو دهقان درزمان نمایش فیلم تمجید واقعا کم نظیری از این فیلم کرده و آن را
از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما دانسته بود. بازی لیلا حاتمی نیز دراین فیلم تحسین
برانگیز بود.
»میکس«
»میكس« درباره یك گروه فیلمبرداری است كه
تلاش میكنند فیلم خود را به جشنواره فجر كه فقط سه روز به آن باقی مانده برساند
ولی با مشكلاتی مواجه میشوند كه در نهایت، كارگردان بر اثر فشارهای عصبی همچون حمید
هامون به سیم آخر میزند. مهرجویی در این فیلم به صورت طنز، مشكلاتی نظیر نارسایی
تجهیزات و ابزار كار، سرمایهگذاری اصولی نكردن، مقررات نارسای ممیزی و وضع
تماشاگر را در «میكس» منعكس كرده است.
»بمانی» و تاثیرات آن
»بمانی« نیز از دیگر ساختههای مهرجویی است که
به موضوع خودسوزی دختران میپردازد. جالب است بدانید تهیهکنندگان این فیلم محمد نیک بین و تهمینه
میلانی بودهاند.مهرجویی در مصاحبهای نكته قابل پیگیری در اغلب فیلمهایش را یك جور
شرح حال از دسترفتگی عشق و طعم گوارای حسرت دانسته و به فیلمهایی چون »دایره
مینا» و «بمانی» اشاره کرده و گفته: «البته بعضی فیلمها را به خاطر تاثیری كه میتواند
روی مسئلهای بگذارد ساختهام مثل «دایره مینا» كه در خصوص فضای وحشتناك خونگیری
و خون فروختن و نبودن سازمان انتقال خون ساختم و یا فیلم مستند - داستانی «بمانی»
كه در خصوص خودكشی دختران در ایلام بود كه آمار پس از ساخته شدن این فیلم نشان میدهد
میزان خودكشی در آن منطقه كاهش یافته، اگر چه خود فیلم در آن جا به نمایش عمومی
درنیامد.
»مهمان مامان«
»مهمان مامان» نیز از ساختههای سالهای
اخیر مهرجویی است که هم منتقدان از آن استقبال کردند وهم فروش بسیار خوبی داشت. نویسندگان
فیلمنامه داریوش مهرجویی، هوشنگ مرادی كرمانی و وحیده محمدیفر بودند.
مهرجویی دراین فیلم به موضوع اعتیاد میپردازد:
«دلیل خاصی نداشت. اعتیاد مسئلهای است كه در جوانان رسوخ كرده و میتواند سوژه
مهم و ضروری برای ما باشد. باید به محتوای فكری این فیلم فكر كنیم. سرگذشت تراژیك یك
هنرمند كه از اوج به شرایط پایینی میرسد و این سوژه غمانگیزی است.» بهرام رادان گفته: «اگرسنتوری
اکران میشد در شکل خوشبینانهاش 17 دقیقه از فیلم زده شده بود و خوشبینانه در
تهران 5 .2 تا 3 میلیون نفر میرفتند این فیلم را میدیدند و فروشاش میشد سه میلیارد
تومان. در شهرستانها هم دو میلیارد تومان میفروخت. رکورد پرفروشترین فیلم را هم
میشکست و به رقمی میرسید که دست نیافتنی بود.«
کیمیایی: لطمه ای که مهرجویی از توقیف
سنتوری خورد او را تامرز جنون برد
مسعود کیمیایی در دیداری با عدنان
غریفی نویسنده شاعر ومترجم که به بهانه ساخت یک فیلم مستند صورت گرفته بود حرفهای
جالبی درباره توقیف سنتوری مهرجویی زده که در نوع خود خواندنی است.
کیمیایی مثلاً در جایی از اظهارات خود
بدون نام بردن از فیلم سنتوری مهرجویی و با انتقاد از توقیف این فیلم گفته: فكرش
رو بكن، داریوش مهرجویی فیلمی رو می سازه، فیلمش پروانه پخش می گیره، یكباره فیلمش
روازش می گیرن، می ذارن تو انبار! لطمه ای كه داریوش خورد، تا مرز جنون بردش، برا
اینكه لطمه روحی می خوره.»
گلی ترقی: مهرجویی دنیای کودکانه ای
داشت ولی اذیتش كردند
گلی ترقی داستان نوی مشهور چندسال
قبل اظهارنظر جالبی درباره مهرجویی کرده بود که در نوع خود قابل توجه بود. از نظر گلی ترقی: مهرجویی شاعر وآرتیست است و از طرفی تمایلات مردمی دارد و از
طرف دیگر، عرفانی است وشاید این برای یك هنرمند خوب باشد. به گفته گلی ترقی مهرجویی
در رفتارش طنز دارد و در گذشته روحیهای بچهگانه داشت و البته الآن اذیتش كردهاندو
كمی گرفته شده است؛ اما قبلا دنیای كودكانهای داشت.
»طهران: تهران» و «آسمان محبوب«
چندسال پیش فیلم «طهران: تهران» به
سفارش شهرداری تهران روی پرده رفت كه اپیزود اول آن «طهران: روزهای
آشنایی» ساخته مهرجویی است.
در این اپیزود پانتهآ بهرام، قربان نجفی و پرویز نوری
منتقد قدیمی سینما و همسرش ایفای نقش میكنند. هنوز «طهران: تهران» اكران نشده بود
كه مهرجویی فیلمبرداری فیلم جدیدش با نام «آسمان محبوب» را شروع كرد. فیلمی كه مانی
حقیقی در آن بازی کرد و علی مصفا و لیلا حاتمی هم بار دیگر در كنار هم در فیلمی از
مهرجویی جلوی دوربین رفته بودند.
نارنجی پوش
نارنجی پوش از دیگر فیلمهای مهم
مهرجویی در سالهای اخیر است که با واکنشهای متفاوتیمواجه شد.
داریوش ارجمند در گفت
وگویی با تماشا درباره بازی دراین فیلم گفته: آقای داریوش مهرجویی از بزرگان و از
نشینان سینمای ما هستند اما اگر ایشان خورشید را در یك دست من می گذاشتند و ماه را
در دست دیگرم محال بود «نارنجی پوش» را برای شان بازی كنم. البته زمانی قرار بود
در «هامون» ایشان نقش حمید هامون را بازی كنم. البته پیشنهاد خود ایشان
نبود. آقای عزت الله انتظامی خیلی دوست داشتند من این نقش را بازی كنم اما به هر
حال نشد.
روایت مهناز افشار از حضور در فیلم چه
خوبه برگشتی
در زمان تولید فیلم چه خوبه برگشتی؟
مهناز افشار در گفت وگویی با مجله دنیای تصویر جزییات تازه ای از فیلم چه
خوبه که برگشتی و حضورش در این فیلم بیان کرده بود که بخش هایی از این گفتگو
را در ادامه میخوانید:
مهرجویی معتقد بود من را به سینما
معرفی کرده!
من آقای مهرجویی را در برنامههای
مختلف میدیدم و ایشان همواره معتقد بودند که من تو را به سینما معرفی کردم. میگفتم
چرا آقای مهرجویی؟ من که هنوز با شما کار نکردم. و ایشان میگفتند به وقتش بهت میگویم.
حالا چرا ایشان این جمله را میگفتند، به دلیل اینکه من تدوین خواندم و سال 75 در
جایی که هم درس میخواندم هم کار تجربی میکردم آقای مهرجویی یک تیزر تبلیغاتی
درباره آموزش کتاب اول را توسط خانم ژیلا مهرجویی آوردند که من کار مونتاژش را انجام
بدهم و آن کلیپ آن سالها از تلویزیون پخش شد. در فیلم لیلا هم همان زمانی که
خانم حاتمی به ایران آمده بودند و قرار بود نقش لیلا را بازی کنند من هم بین گروه
بودم و آقای مهرجویی معتقد بودند که به این دلیل باعث معرفی من به سینما شدند و
حتما هم همینطور بوده.
این روزها از مهرجویی فلسفه کسب میکنم
هر اتفاقی در زمان خودش میافتد و من
بسیار خوشحالم که این همکاری شکل گرفت و هرآنچه که باید را دارم این روزها از
آقای مهرجویی کسب میکنم. به خصوص در فلسفه که تخصص ایشان است و من علاقه زیادی به
آن دارم. حتی کتابهایشان را سر صحنه میگیرم و میخوانم.
صمیمیتی که با ورود یک زن از بین میرود
قصه چه خوبه برگشتی درباره دو رفیق با
بازی (رضا عطاران و حامد بهداد) است که خیلی صمیمی هستند و ورود یک خانم کمی در
رفاقت آنها تاثیر میگذارد.
برداشتهای خیلی زیادی برای یک لبخند
داشتیم
معتقدم هیچ بازیگری در هیچکدام از
فیلمهای اقای مهرجویی هیچ وقت مورد قضاوت بد قرار نگرفته. چون آقای مهرجویی خیلی
روی بازیها حساس هستند. ما صحنههای خیلی خیلی ساده داریم که بازیگر حرفهای به
راحتی میتواند آن نقش را ایفا کند اما میبینم که ایشان به راحتی از آن لحظات نمیگذرند.
شاید برداشتهای خیلی زیادی برای یک لبخند داشته باشیم تا درست اجرا شود.
اصغر فرهادی: در سینما مهرجویی
طنازترین است
اما جالب ترین اظهار نظر را اصغر
فرهادی درباره مهرجویی گفته است. آقای فرهادی در گفت وگویی با احمد طالبی نژاد در
فصلنامه سینما وادبیات گفته:در سینما طناز ترین آدمی که داریم داریوش مهرجویی است.
حتی در کارهای اولیه اش رگه های قوی طنز می بینیم. طنز موجود در فیلم هامون را به
یادآور !حیرت اگیز است !یک صحنه مسابقه بین هامون و همکارش برسر اینکه کی زودتر
وارد پارکینگ شود و جای پارک را تصاحب کند، در جریان است که طنزدرخشان دارد یا کل
اجاره نشینها که هنوز هم رقیب ندارد.
انتقاد ناصر تقوایی از فیلم های اخیر
مهرجویی: به سابقه درخشانش لطمه زده است
ناصر تقوایی در بخشهایی از گفت وگوی
مفصل خودبا مهرداد حجتی درمهر 92 در روزنامه شرق ازبرخی فیلمهای اخیر مهرجویی به
صراحت انتقاد کرده است.
تقوایی گفته است: من و همنسلهایم
همه در چند حرفه توانایی داریم، هرگز برای امرار معاش درنماندهایم. «بهرام
بیضایی» هم همینطور است. او هرگز در زندگی درنمانده، به هر شکل بوده عزت خود و
هنرش را حفظ کرده است. این همان نکتهای است که من بر آن اصرار دارم. «داریوش
مهرجویی» هم، همین تواناییها را دارد. به اعتقاد من اگر نمیگذارند یا نگذاشتهاند
فیلمش را بسازد بهتر است برود سراغ ترجمه کتاب، نقاشی، موسیقی یا تدریس. داریوش در
همه این کارها تبحر دارد. «مهرجویی» با آثار یکی، دوساله اخیرش دارد، به آن سابقه درخشانش
لطمه زده است.
نظر جالب لیلا حاتمی درباره فیلم های
ضعیف مهرجویی
لیلا حاتمی در یکی از مصاحبه های خود
نظر جالبی درباره فیلمهای نه چندان خوب مهرجویی داده است.
خانم حاتمی در مصاحبه با شماره آذر
ماه ۲۴ همشهری سال نود در پاسخ به سوالی درباره فیلم ضعیف آسمان محبوب مهرجویی
گفته: به نظرم بعضی ها مثل آقای مهرجویی هر کاری می کنند خوب وگرم وشیرین است وحتی
اگر فیلمی را نسبت به کارهای خودشان خراب کنند، حتماً در یک جایی از آن، یک نمکی
هست.
مهرجویی: تماشای زیاد تلویزیون آدم را
احمق می کند
حدود یک دهه قبل گفت وگوی کوتاهی
با آقای مهرجویی در خبرگزاری ایسنا منتشر می شود و او نظر جالبی را درباره
تلویزیون ابراز می کند . ر این گفت وگو مهر جویی عنوان کرده بود که اصلا تلویزیون
زیاد نگاه نمی کند وگفته بود:من چندان رابطه خوبی با تلویزیون ندارم چراکه معتقدم
زیاد نگاه کردن به این جعبه، آدم را احمق می کند، بنابراین پرهیز می کنم.! من تنها
برای برنامه های ضروری و خبر، یا بعضی از برنامه های سینمایی به تلویزیون نگاه میکنم.البته
داریوش مهرجویی این نظر را تنها درباره تلویزیون ایران نداشت و می گفت: تلویزیون
ها در همه جای دنیا اینگونه اند و تنها مختص ایران نیست.
در کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه هم اینطوری
است. تفاوت تلویزیون ها با یکدیگر، همانند تفاوت یک روزنامه عامه پسند و سطحی با
روزنامه هایی است که مخاطبانی نخبه و متفاوت دارند.
یادداشت زیبای علیرضا داوود نژاد به
بهانه 72 سالگی مهرجویی: نقش تعیین کننده درباز شدن راه زندگی ایرانی درسینما
بد نیست بدانید علیرضا داوودنژاد در
سال 91 به بهانه 72سالگی مهرجویی یادداشت زیبایی در روزنامه اعتماد نوشته است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
نقش تعیین کننده درباز شدن راه زندگی
ایرانی درسینما
علیرضا داوود نژاد: داریوش مهرجویی به
اعتقاد من کار گردانی بوده که درباز شدن راه زندگی ایرانی به سینمای ایران نقش
تعیین کننده ،منحصر به فرد و پیشرویی داشته است . به نظرم هنوز فیلم «گاو» استثنایی ترین فیلمی است که درباره روستا درسینمای ایران ساخته شده است .
فیلم گاو فقط درباره یک روستای ایرانی
نیست. درباره روستای ایرانی، زندگی ایرانی و فرهنگ ایرانی است. به همین دلیل طراوت
وتازگی آن مثل روز اول محفوظ مانده است. فیلم "آقای هالو" نیز به نظرم درخشان ترین فیلمی است که درباره
خوش بینی و آرزومندی مردم ایران نسبت به تجدد ساخته شده است.
این فیلم که درباره سفر یک شهرستانی
به پایتخت وبرخورد او با واقعیتهاست فیلم بسیار دلنشینی است که هنوز وقتی فیلم
"آقای هالو" را می بینیم سرزندگی و طراوت روزهای اول خود را دارد.
فیلم پستچی آقای مهرجویی از نظر سلیقه
سینمایی قدمی روبه جلو بود ونگاه عمیق تری به جامعه آن روزگار ما داشت .همچنین
از جهات فلسفی باری داشت وجنبه هایی داشت که تازگی اش را هیچ گاه از دست نمی دهد.
کلا هر فیلم آقای مهرجویی از دایره
مینا تا اجاره نشینها ،هامون ،لیلا ،سارا،مهمان مامان و بقیه فیلمهای مهرجویی یک
خشت زرین از بنای سینمای ملی و بومی هستند . وگزافه نیست اگر بگویم برای من که از
نوجوانی فیلمهای آقای مهرجویی را دنبال کرده ام سینمای او برای من بسیار آموزنده
،امیدوار کننده و الهام بخش بوده است.
من برای آقای مهرجویی آرزوی سلامتی
دارم و تولدش را به خودش و خانواده اش و به اهالی فرهنگ وهنر و علاقه مندان سینما
تبریک می گویم .امیدوارم همچنان سالیان سال سایه اش بر سر سینمای ایران باشد و
برای ما فیلم بسازد و حضور دلگرم کننده اش را در کنار خودمان داشته باشم.
عطاران خطاب به مهرجویی: شما قیصر را
چه سالی ساختید؟!!
رضا عطاران در گفت وگویی با نیما حسنی
نسب در ماهنامه فیلم در سال 90 حرف های جالبی درباره مهرجویی زده است.
بازیگر فیلم «اسب حیوان نجیبی» است در
بخش هایی از این مصاحبه که درباره اینکه در زمان ساخت سریال «ساعت خوش» اسم
کارگردانانی چون مهرجویی حاتمی و بیضایی برای همکاری با بازیگران «ساعت خوش» مطرح
شد، گفته: علی حاتمی را یادم نیست ولی کسانی که به طور جدی آمدند و در لوکبشن کار
ما مفصل صحبت کدند. یکی بهروز افخمی بود که نمی دانم چه شد که نشد. بهرام بیضایی
هم قرار بود از بچه های گروه استفاده کند و حتی رضا شفیعی جم برای نقش اصلی یکی از
فیلمنامه ها انتخاب شد ... . در مورد داریوش مهرجویی هم صحبت جدی شد اما نشد. نکته
جالبش این بود که هیچ کدام از این کارها را خیلی جدی نمی گرفتیم. آن
موقع اصلاً دربند این چیزها نبودیم. لااقل من یکی که اینجوری بودم. همیشه
حس می کنم هیچ کدام از بچه ها سینما را خیلی جدی نگرفته بودند. یعنی تصورشان این
بود که بالاخره اتفاق می افتد و خیلی چیز عجیبی نبود. این شکلی بود که مثلاً می
گفتیم خب، با بیضایی کار نمی کنم ولی با مهرجویی شاید! با بچه ها سر این موضوع
خیلی بین خودمان شوخی می کردیم.
حتی یادم است جلسه اولی که آقای
مهرجویی آمد، روی مبل نشست و بچه های گروه روی زمین روبرویش نشستیم. وقتی شروع کرد
به صحبت من گفتم ببخشید آقای مهرجویی شما چه سالی قیصر را ساختید؟ بچه ها هنوز این
قضیه یادشان است و تعریفش می کنند. منظورم این است که همه چیز همینقدر برایمان شوخی بود.
فکر کنم بابت همین شوخی ها و مدل برخوردها کلاً بی خیال کار کردن با ما شد.
شما سوار کشتی مهرجویی شو پاروهم نزنی
خودش می رود
حامد بهداد در مصاحبه ای با مهسا همتی
در روزنامه هفت صبح در سال 90 درباره مهرجویی گفته است: مهرجویی هم همینطور است خودش
سر نقشه است اصلا لازم نیست شما کاری کنید. شما سوار این کشتی شو پاروهم نزنی خودش
می رود. جزیره ها را به شما نشان می دهد گرداب ها سیلاب ها. باران که می آید خودش
بادبان را می کشد. همه چیز را تحت کنترل دارد و توهی ازاین سفر لذت می بری. حالا
برو سر فیلم کار گردانهای دیگر هی پارو بزن، هی جون بکن، مگر می رود؟ آخرش هم یک
مشت نقد بد وبیراه نثارت می کنند.
حسن فتحی: قدر مهرجویی را نمی دانیم
در سال های اخیر بسیاری از هنرمندان
نگران مهرجویی بوده اند. سال گذشته حسن فتحی در یاداشتی با تمجید از مهرجویی نوشته
بود: مهرجویی هنرمندی است که دررشته های مختلف ترجمه، رمان نویسی وفیمسازی کار می
کند ودر همه اینهابهترین است اما قدرش را نمی دانیم .من نمیدانم چرا درحق آدم های
بزرگ اینچنین می کنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com