یادداشت کارشناسان اندیشکدههای آمریکایی :
رئیسجمهور بعدی آمریکا میتواند توافق را پاره کند!
کارشناسان دو اندیشکده مطرح آمریکایی در یادداشتی مشترک مدعی شدند تاریخ نشان میدهد که رئیسجمهوران آمریکا اغلب توافقهای قبل از خود را باطل و رد میکنند.
گروه بین الملل، کارشناسان دو اندیشکده مطرح آمریکایی در یادداشتی مشترک مدعی شدند تاریخ نشان میدهد که رئیسجمهوران آمریکا اغلب توافقهای قبل از خود را باطل و رد میکنند.
به گزارش بولتن نیوز، رِی تاکیه عضو ارشد شورای روابط خارجی، اریک ادلمان از اندیشکده مرکز ارزیابیهای راهبردی و بودجهای و رابرت جوزف مشاور سابق رئیسجمهور در امنیت بینالمللی و کنترل تسلیحات در سالهای ۲۰۰۰ – ۲۰۰۵ طی یادداشت مشترکی که در نشریه پولتیکو منتشر کردند به بررسی فرجام توافق هسته ای پس از پایان دوره ریاست جمهروی اوباما پرداختند و نوشتند: دولت اوباما میگوید هرگونه توافق هستهای که بین آمریکا و ایران به نتیجه برسد برای جانشینان رئیسجمهور الزامآور خواهد بود، این در حالی است که تقریباً تمام مدعیان جمهوریخواه ریاست جمهوری بر ارزیابی مجدد توافق پافشاری کردهاند، اگر بهکل آن را کنار نگذارند. جان کری، وزیر خارجۀ آمریکا اینگونه ادعاها را رد کرده است و معتقد است که بعید است رئیسجمهوریهای آتی تغییر جهت بدهند و توافق را فسخ کنند.
■ سه توافقی که توسط رئیس جمهوران جدید آمریکا باطل شدند■
با این حال تاریخچۀ کنترل تسلیحات نشان میدهد که دولتهای جدید معمولاً توافقهای بحثبرانگیز را مورد بازنگری قرار میدهند. دستکم در سه رویداد اخیر، رئیسجمهور جدید سرانجام توافق تاریخسازی را باطل اعلام کرد که تشخیص داده بود در جهت تأمین منافع آمریکا نیست یا توافق از جانب کسی نقض شده بود که قرار بود با این توافق تحت کنترل درآید.
سنگ بنای کنترل تسلیحات در دهۀ هفتاد میلادی توافق سالت ۲ بود. جیمی کارتر با تکیه بر مذاکرات قبلی دولتهای نیکسون/فورد سرانجام در ۱۸ ژوئن ۱۹۷۹ معاهده را نهایی کرد و آن را برای تصویب تقدیم سنا کرد. اما، با تهاجم اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان، کارتر از بررسی بیشتر معاهده صرفنظر کرد. با وجود این، آمریکا و شوروی هر دو موافقت خود را با پیروی از مفاد معاهده اعلام کردند. نتیجۀ بازنگری دولت ریگان این بود که توافق به شکل خطرناکی ناقص است، اما موقتاً تصمیم گرفت به توافق تصویب نشده پایبند بماند. سرانجام، با توجه به شواهد موجود مبنی بر سرپیچی شوروی و مهمتر از آن، ضرورت حرکت روبهجلو با یک برنامۀ مدرنسازی بزرگ و راهبردی، این توافق لغو شد. دولت در مِه ۱۹۸۶ اعلام کرد که "در آینده، دولت آمریکا باید تصمیمهای خود دربارۀ ساختار قدرت راهبردی را بر مبنای ماهیت و اهمیت تهدیدهای ناشی از نیروهای راهبردی شوروی استوار کند و نه بر پایۀ استانداردهای گنجانده شده در ساختار سالت”. ریگان تصمیم گرفت که عاقلانهترین کار لغو کردن توافق سالت ۲ است؛ بهرغم اینکه توافقی قدیمی بود و سلفهای جمهوریخواه و دموکرات هر دو دربارۀ آن به توافق رسیده بودند.
■ توجیه آمریکا برای لغو و ابطلال توافقهای صورتگرفته■
وقتی رئیسجمهور جورج دبلیو بوش در دسامبر ۲۰۰۱ از نیت آمریکا برای فسخ معاهدۀ ایبیام ۱۹۷۲ خبر داد-بعد از آنکه حمایت از دفاع موشکی را ستون مبارزات انتخاباتی خود قرار داد- بخش کلیدی دیگری از معماری کنترل تسلیحاتی جنگهای سرد فروریخت. علت این اقدام بهصراحت اعلام شد: با توجه به ظهور موشکهای جدید و تهدیدهای هستهای از جانب کشورهای بد ذات، آمریکا باید از خود در برابر حملات کشورهایی مثل کرۀ شمالی دفاع کند. معاهدۀ ایبیام-که در اوج رقابتهای آمریکا-شوروی برای تضمین ثبات از طریق تخریب حتمی متقابل طراحی شد-مانعی برسر راه اقدامات دفاعی آمریکا از خاک خود یا مراکز جمعیتی میشد و درنتیجه شهرهای آمریکا را در برابر حملات موشکی و تهدیدهای هستهای آسیبپذیر میکرد. با پایان یافتن جنگ سرد، و با ظهور تهدیدهای هستهای جدید از جانب حریفانی که کمتر قابل پیشبینی و کمتر باثبات بودند، دولت بوش استقرار سامانههای دفاع موشکی مؤثر برای بازداشتن و دفاع از تهدیدهای فزاینده را برای آمریکا ضروری قلمداد کرد. یکبار دیگر، معلوم شد که با فسخ توافق منافع آمریکا بهتر تأمین میشود؛ بهرغم هشدارهای زیاد مبنی بر اینکه انصراف از توافق به مسابقۀ تسلیحاتی دامن خواهد زد، که درواقع، چنین نشد.
■ جورج بوش چگونه توافق کره شمالی را فسخ کرد■
رئیسجمهور جورج دبلیو بوش به محض اینکه به قدرت رسید در چهارچوب توافق ۱۹۹۴ با کرۀ شمالی بازنگری کرد و نتیجۀ بازنگری این بود که توافق مذکور اساساً پاداشی در مقابل رفتار بد کرۀ شمالی بوده است، اما مادامیکه کرۀ شمالی همچنان به تعهدات خود پایبند باشد، آمریکا نیز به آن پایبند خواهد ماند. بعد از آنکه برنامۀ بزرگ غنیسازی اورانیوم پیونگیانگ بر همه آشکار شد، آمریکا در دسامبر ۲۰۰۲ به مشارکت خود پایان داد. مقامات دولت کلینتون پیشتر در گواهی خود در کنگره اعلام کرده بودند که هرگونه غنیسازی نقض آشکار توافق قلمداد خواهد شد. کرۀ شمالی بعد از آنکه با شواهد مربوط به فعالیتهای خود در زمینۀ تهیۀ غیرقانونی تجهیزات مواجه شد، در ابتدا انکار میکرد، اما خیلی زود به وجود این برنامه اعتراف کرد-برنامهای که تنها در زمینۀ تولید مواد شکافپذیر برای تسلیحات هستهای قابل توجیه بود. رئیسجمهور بوش بعد از اذعان پیونگیانگ به پیگیری برنامۀ غنیسازی اورانیوم و بعد از مشاوره با همپیمانان منطقهای انتقال سوخت سنگین نفت به کرۀ شمالی را متوقف کرد که به افول توافق منجر شد.
■ توافق قریبالوقوع با ایران بحثبرانگیزترین توافقها در تاریخ کنترل تسلیحات■
بیشتر رئیسجمهورها ترجیح میدهند به تعهداتی که سلفهای آنها توافق کردهاند، وفادار بمانند. با این وجود ، برخی اوقات، نقایص توافق آنقدر زیاد است که رئیسجمهورها در میراث خود تجدیدنظر میکنند. توافق قریبالوقوع با ایران احتمالاً یکی از استثناییترین و بحثبرانگیزترین توافقها در تاریخ کنترل تسلیحاتی است. احتمالاً شورای امنیت سازمان ملل از این توافق استقبال خواهد کرد، اما کنگره، اگر صریحاً با آن مخالفت نکند، با تردید از آن استقبال میکند. رقیبان و حریفان آمریکا مثل روسیه و چین، توافق را ستایش خواهند کرد، اما همپیمانان نزدیک آمریکا مثل اسرائیل و کشورهای خلیج عربی با آن مخالفت خواهند کرد. با توجه به نبود اتفاقنظر داخلی دربارۀ توافق و با توجه به اینکه این توافق با حکومتی کاملاً ناخوشایند منعقد میشود، احتمال اینکه بسیاری از صاحبمنصبان آن را به بحث بگذارند و اهمیت آن را مورد سؤال قرار دهند، زیاد است. اگر با توجه به سابقۀ ایران، اقدامات راستیآزمایی و نظارتی ناکافی تلقی شود، این مسئله بهویژه بسیار مصداق دارد. همانطور که مثالهای بالا نشان میدهد، دولتهای بعدی احتمالاً دیدگاه پرسشگرانهتری نسبت به پایبندی ایران اتخاذ خواهند کرد.
■ دوام توافق بیشتر به رئیسجمهورهای آینده بستگی دارد■
عاقلانه است زمانی که دولت اوباما در مذاکرات با ایران به توافق برسد، بر مفاد سفتوسخت توافق تأکید شود و پیامدهای فریبکاری صراحتاً بیان شود. با وجود این، دوام توافق بیشتر به رئیسجمهورهای آینده بستگی دارد که باید دربارۀ تأمین یا عدم تأمین منافع آمریکا قضاوت کنند تا به تأیید سازمان ملل. منبع: اشراف