بروکینگز:
ایران و خطر افشای اطلاعات محرمانه پس از توافق هستهای
یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای آورده است که درز اطلاعات محرمانه در زمینه فعالیت هستهای ایران میتواند به آینده توافق هستهای لطمه بزند و دولت آمریکا نباید برای کسب تأیید عمومی، اقدام به افشای این اطلاعات محرمانه نماید.
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده بروکینگز در مقالهای به قلم جاشوا رُونر مینویسد: اطلاعات محرمانه نقش مهمی در گفتگوهای جاری در زمینه توافق هستهای ایران ایفا میکند. اگر توافق در ماه ژوئن نهایی شود، ایران بخش زیادی از تأسیسات غنیسازی اورانیوم فعلی خود را در مقابل برداشته شدن تحریمهای اقتصادی از دست میدهد و باید نظام بازرسیهای ناخوانده برای اطمینان از هماهنگیاش با توافق را به مدتی بیش از یک دهه بپذیرد. حضور بازرسان موجب فرصتهای جدیدی برای گردآوری اطلاعات خواهد شد: نه تنها آژانسهای اطلاعاتی از گزارشهای بازرسانی که با برنامه هستهای ایران مرتبط هستند سود خواهند برد، بلکه آنها اجازه خواهند داشت که بخشهای دیگری از زیرساختهای علمی و صنعتی مرتبط ایران را بررسی کنند.
■ دولت آمریکا با اطمینان کامل از نظارت اطلاعاتی دقیق بر ایران میگوید ■
مقامات دولت «اوباما» اظهار اطمینان کردند که جامعه اطلاعاتی میتواند ایران را به دقت زیر نظر بگیرد و جامعه اطلاعاتی نیز این مسئله را تأیید کرده است. جان برنان، مدیر سازمان سیا (CIA)، در نشست عمومی اخیر خود با خرسندی اعلام کرد که ایران امتیازات زیادی را ارائه داده و از دیپلماتهای آمریکا برای ایجاد توافقی که «به اندازه کافی مستحکم است» تقدیر کرد. دلیلی وجود ندارد که به صداقت «برنان» شک کنیم. در واقع، اگرچه روابط بین سیاستگذاران آمریکا و رهبران اطلاعاتی گاهی متشنج بوده، اما وقتی بحث به ایران میرسد دو طرف توافق نظر دارند. تخمینهای افشاشده آمریکا کاملاً با سخنان دولت در زمینه پیشرفت هستهای دولت هماهنگ هستند. از سال ۲۰۰۷، جامعه اطلاعاتی ارزیابی کرده که ایران هیچ برنامه تسلیحات هستهای فعالی ندارد، اما به حفظ توانمندی غنیسازی خود متعهد بوده است. اگرچه بعضی تندروها از این تخمینها انتقاد کردهاند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این تخمینها از سوی رئیسجمهور «بوش» یا رئیسجمهور «اوباما» انکار شده باشد. و اگر اطلاعات مربوط به ایران همانقدر که سیاستگذاران معتقدند موثق باشد، دلیلی ندارد که جامعه اطلاعاتی نگران توانایی خویش در نظارت بر پیروی ایران از توافق باشد.
■ آمریکا با فشار بر سازمانهای اطلاعاتی اقدام به سیاسی ساختن اطلاعات محرمانه خواهد کرد ■
اما این همکاری بین بخشهای اطلاعاتی و سیاسی برای همیشه دوام نمییابد. برای مثال، اگر جامعه اطلاعاتی بفهمد که ایران دست به تقلب زده چه خواهد شد؟ دولت که خود را برای رسیدن به توافق هستهای به دردسر انداخته، ممکن است تمایل یا توان قبول این نوع خبرهای بد را نداشته باشد. حتی بدتر از آن، جامعه اطلاعاتی تحت فشار قرار خواهد گرفت تا گزارشهای فعالیتهای ایران را به صورت عمومی منتشر کند، زیرا سیاستگذاران از اطلاعات به عنوان عامل اصلی در توانایی آمریکا برای تضمین انطباق ایران با توافق استفاده کرده است. سیاستگذاران به جای مخفی کردن اطلاعات، ترجیح میدهند با فشار بر مقامات برای گزارش یافتههای منطبق با دیدگاههای آنها، به اطلاعات جنبه سیاسی بدهند.
■ مقامات اطلاعاتی آمریکا تسلیم مقامات دولتی خواهند شد ■
در این حالت مقامات اطلاعاتی با انتخابی دشوار روبرو میشوند. از یک سو، آنها میتوانند در مقابل این فشارها برای تغییر لحن یا محتوای تخمینهایشان مقاومت کنند. در عین حال، ممکن است نگران آن باشند که تمام سرمایه سیاسی خود را در یک حرکت صرف کنند، و سپس به انزوا رانده شده و از روند سیاستگذاری کنار گذاشته شوند. همانند هر رابطه مشورتی دیگری، روابط اطلاعاتی-سیاسی نیز تکرارشونده هستند. به هر حال بسیاری از مقامات اطلاعاتی دوست دارند امروز صداقت به خرج دهند تا قدرت بگیرند، اما میترسند بهای آن از دست دادن نفوذشان در آینده باشد. البته، ایران تنها صحنه بازی امروز نیست، و احتمالاً مقامات اطلاعاتی میخواهند که در میز مذاکرات مسائلی از مقابله با تروریسم تا سیاستهای بزرگ قدرت کرسی داشته باشند. به همین دلیل آنها با نرمتر کردن جمعبندیهای خود یا با شفاف ساختن این مسئله که شواهد اساسی مشابه میتوانند تعبیرهای متنوع و به یک اندازه موجه داشته باشند، وارد «بازی سیاسی نرم» میشوند. اگر این مسئله رخ دهد، سیاستگذاران خواهند توانست ادعا کنند که تصمیم خود را بر پایه بهترین اطلاعات موجود اخذ کردهاند.
■ مخالفت با مقامات سیاسی به معنای نفوذ کمتر برای مقامات اطلاعاتی است ■
مقامات اطلاعاتی اغلب تسلیم این مسئله شدهاند که تخمینهایی را که مخالف دیدگاههای دولت بودهاند نرمتر سازند. درک دلیل آن دشوار نیست. درافتادن با سیاستمداران با اخبار بد به معنای از دست دادن دسترسی و نفوذ است، به ویژه وقتی یافتههای اطلاعاتی با منطق تصمیمات سیاسی در تضاد باشد. «ریچارد بتز» از دانشگاه کلمبیا مینویسد، «مخالفت علنی به معنای عبور آشکار از خط قرمزها است. اما اگر تصمیمی مستقیماً خار چشم سیاستمداران نشده، از رویارویی اجتناب کرده، و در شرایطی که بحث بدون مصالحه میتواند یقیناً موجب خشم و عدم پذیرش شود، امکان شنیدن بهتر دیدگاههای مخالف را با نرمتر کردن نحوه ارائه آن ایجاد کند چطور؟»
به علاوه، برخی مسائل مهمتر از برخی دیگر هستند، بنابراین دلیلی ندارد که سیاستمداران را به دلیل مسائل بیاهمیت از خود برنجانید. اگر این مسئله صحیح باشد که مدیران اطلاعاتی ذخیره سرمایه سیاسی محدودی دارند، باید این سرمایه را عاقلانه صرف کنند.
■ ریچارد هلمز به دلیل همکاری با نیکسون با شکست مواجه شد ■
انجام این نوع نرمشهای سیاسی بر اساس عقل سلیم به نظر میرسد. متأسفانه، شواهد چندانی از کارایی واقعی این روش وجود ندارد. مورد «ریچارد هِلمز»، مدیر اطلاعات مرکزی (DCI) را در نظر بگیرید که بیش از یک بار در مقابل فشارهای سیاسی به زانو درآمد تا مانع از آن شود که اطلاعات مخل روند سیاست شوند. برای مثال، در ۱۹۶۹ دولت نیکسون به هِلمز فشار آورد تا در مورد توانمندی موشک جدید شوروی اغراق کند زیرا در تلاش بود تا تأیید مجلس سنا را برای سیستم دفاع موشکی جدید به دست آورد. اگرچه بسیاری از تحلیلگران نسبت به توانمندی شوروی بدبین بودند، «هِلمز» مداخله کرد تا اطمینان حاصل شود که تخمینهای منتشرشده با موضع عمومی دولت هماهنگ باشد. همچنین او برای نمایش حمایتش در کنگره در کنار وزیر دفاع ظاهر شد. آنطور که او بعداً توضیح داد، «من آمادگی آن را نداشتم که تمام جایگاه آژانس را بر سر این مسئله به خطر اندازم… من متقاعد شده بودم که ما در بحث با دولت نیکسون شکست میخوردیم و در این روند آژانس به طور دائمی آسیب میدید.» از بخت بد «هلمز»، اقدام او نتوانست جایگاهش یا جایگاه جامعه اطلاعاتی را ارتقاء بخشد، و بیش از پیش از بحثهای سطح بالا کنار گذاشته شد. «هلمز» در ۱۹۷۲ به صورت غیررسمی اخراج شد، و هیئت تخمینهای ملی، که زمانی مورد تمرکز تحلیل جامعه اطلاعاتی بود، در ۱۹۷۳ منحل شد.
■ جرج تنت در پی گزارش غیرواقعی در مورد عراق مجبور به استعفا شد ■
مورد مدیر سازمان اطلاعات، «جرج تنت» داستان اخطارآمیز جدیدتری است. «تنت» پس از مشاهده نقص اطلاعاتی که منجر به حملات ۱۱ سپتامبر شد، سخت تلاش کرد که اعتماد دولت «بوش» را به جامعه اطلاعاتی جلب کند. در آغاز این به معنای حرکت گستاخانه علیه القاعده و طالبان در افغانستان بود، اما «تنت» همچنین تحت فشار قرار گرفت تا به دولت در ایجاد پروندهای عمومی علیه عراق در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ کمک کند. اگرچه او به خوبی از تردیدهای تحلیلگران در مورد تهدید عراق اطلاع داشت، اما تصمیم گرفت اطلاعاتی را که با ادعای رئیسجمهور در مورد اینکه عراق «خطری دهشتناک و عظیم» است، هماهنگی داشت از حالت محرمانه خارج کند. این تلاشها برای آرام ساختن دولت بینتیجه بود. پس از حمله مارس ۲۰۰۳، وقتی مشخص شد که عراق واقعاً هیچ سلاح کشتارجمعی نداشته، روابط بین کاخ سفید و جامعه اطلاعاتی کاملاً به مخالفت با هم برخاستند. سیاستمداران مدعی شدند که تحلیلهای اطلاعاتی غلط عامل ادعاهای غلط آنها در مورد تواناییها عراق بوده است. مقامات اطلاعاتی دولت را متهم کردند که به آنها فشار آورده تا در مورد تهدید عراق اغراق کنند. و «تنت» نیز مقامات دولتی را متهم ساخت که داستانهای گزارشگران زودباور را پخش کرده تا گناه را به گردن جامعه اطلاعاتی بیندازد. او یک سال بعد استعفا داد.
■ سازمانهای اطلاعاتی آمریکا باید در مسئله هستهای ایران صادقانه عمل کنند ■
چه نتیجهای باید از این موارد بگیریم؟ برای مقامات اطلاعاتی، درس اصلی آن است که از تلاش برای جلبتوجه دولت با نرمتر ساختن تخمینهایشان دست بکشند. در دهه گذشته جامعه اطلاعاتی آمریکا اختلافات مکرری را تحمل کرده است، نه بدان دلیل که با سیاست همراه شده، بلکه بدان خاطر که درست عمل کرده است. اگر این جامعه متوجه شود که ایران بعد از توافق هستهای دست به تقلب زده است، باید این مسئله را کاملاً شفاف بیان کند، حتی اگر این صراحت به معنای دلخور ساختن سیاستمدارانی باشد که تلاش زیادی را صرف این توافق کردهاند. نتایج بلند مدت سیاسیسازیهای نرم بر مشکلات موقت صداقت غلبه خواهد کرد.
■ دولت آمریکا نباید از اطلاعات محرمانه برای کسب حمایت مردمی سوءاستفاده کند ■
برای سیاستمداران، درس این موارد آن است که سازمانهای اطلاعاتی را از حوزه تمرکز عموم خارج سازند. استفاده از اطلاعات برای فروش توافق هستهای موجب میشود انتظارات در مورد عمومی بودن ارزیابیهای بعدی نیز افزایش یابد. این مسئله موجب وسوسه فشار بر سازمانهای اطلاعاتی میشود تا مطمئن شوند یافتههایشان با سخنان دولت سازگار است، و مقامات اطلاعاتی ممکن است یافتههای خود را به شکلی تغییر دهند که بیضرر باشند. نتیجه این روند جمعبندیهای بیثباتی است که برای هیچکس مفید نخواهد بود. امروزه اطلاعات مربوط به ایران بسیار موثق است، و روابط بخشهای اطلاعاتی-سیاسی کاملاً سالم است. بهترین کاری که برای حفظ این شرایط مثبت فعلی از دولت ساخته است آن است که اطلاعات محرمانه را از دید عموم دور نگه دارد.
منبع: اشراف