گروه مذهبی - قرآن كریم در وصف انبیاى الهى مى گوید: پیامبران پیشین كسانى بودند كه تبلیغ رسالت هاى الهى مى كردند و تنها از او مى ترسیدند و از هیچ كس جز خدا نمى ترسیدند؛« الّذین یبلغون رسالات اللّه و یخشونه و لا یخشون أحداً الّا اللّه». (احزاب/ 39) امام حسین علیه السلام نیز داراى این دو خصیصه ى برجسته است:
تنها از خداوند مى ترسید. در دعاى عرفه مى گوید: «اللّهم اجعلنى أخشاك كأنّى أراك»
از غیر خداوند نمى ترسید، از این رو مى فرماید: اگر در دنیا هیچ پناهگاهى نداشته باشم و كسى مرا حمایت نكند، من با یزید بن معاویه بیعت نخواهم كرد؛ «لو لم یكن لى ملجأ و لا مأوى لما بایعت یزید بن معاویة»
به گزارش بولتن به نقل از جام، قرآن كریم مى فرماید: شما بهترین امت هستید، در صورتى كه امر به معروف و نهى از منكر كنید؛ «كنتم خیر أمّة أخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر». (آل عمران/ 110)
امام حسین علیه السلام نیز در هدف از قیام و نهضت خود مى فرماید: من براى احیاى امر به معروف و نهى از منكر خروج كردم؛ «إنّما خرجت لطلب الإصلاح فى أمّة جدّى محمّد صلى الله علیه و آله أرید أن آمر بالمعروف و أنهى عن المنكر». (1)
امام و طلب عزّت
قرآن كریم مى فرماید: هر كس خواهان عزّت است، عزّت در پرتو ایمان و عمل صالح است؛ «من كان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعاً إلیه یصعد الكلم الطیب و العمل الصالح یرفعه». (فاطر/ 10)
امام حسین علیه السلام در قیام خود در كربلا طالب عزّت بود؛ «هیهات منّا الذلّة»
«لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» (آل عمران/ 92)
به مقام ابرار نایل نمى شوید، مگر با انفاقِ برخى از چیزهایى را دوست مى دارید.
امام ، صاحب نفس مطمئنّه
«یا أیّتها النّفس المطمئنّه* ارجعى إلى ربّك راضیة مرضیّة* فادخلى فى عبادى* و ادخلى جنّتى» (فجر/ 27- 30)
امام صادق علیه السلام فرمودند: « اقرۆا سورة الفجر فى فرائضكم و نوافلكم فانّها سورة الحسین بن على علیه السلام فقال له: أبو أسامة و كان حاضر المجلس و كیف صارت هذه السورة للحسین علیه السلام خاصّة؟ فقال: ألا تسمع إلى قوله تعالى: «یا أیّتها النّفس المطمئنّة» الایة انّما تعنى الحسین علیه السلام فهو ذوا النفس المطمئنّة الراضیة المرضیّة و أصحابه من آل محمد صلى الله علیه و آله» (2)
سوره ى مباركه ى فجر را در نمازهاى واجب و مستحب بخوانید. زیرا این سوره ى مباركه در شأن امام حسین علیه السلام است. شخصى علت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آن كه امام حسین علیه السلام صاحب نفس مطمئنّة بود كه خداوند از او راضى و او از خداوند راضى بود و یكى از مصادیق بارز این آیه ى شریفه امام حسین علیه السلام است.
1ـ قرآن حجت خداوند بر مردم است؛ « فالقرآن حجه الله على خلقه». امام حسین علیه السلام نیز حجت خداوند است «السّلام علیك یا حجه الله على خلقه».
2ـ تلاوت قرآن و نگاه به آن عبادت است؛ «النّظر الى المصحف عباده». (3) گریه بر مظلومیت امام حسین علیه السلام عبادت است.
3ـ زیارت امام حسین علیه السلام باید با حزن و اندوه باشد «فزره و انت حزین». (4)
تلاوت قرآن نیز باید با حزن و اندوه باشد «فاقرۆه بحزن».
4 قرآن مایه شفا است؛ (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَهٌ). (اسراء/ 82)
همچون تربت امام حسین علیه السلام «الشّفاء فى تربته». (5)
7ـ هر دو نور حق هستند: كتاباً نوراً لا تطف. كنت نوراً لا تطف.
8ـ هر دو شفاعت مى كنند «اذا التبست علیكم الفتن فعلیكم بالقرآن فإنّه شافع مشفّع». (7) «اللّهمّ ارزقنا شفاعه الحسین».
9ـ در روایت است كه قرآن سید الكلام است. امام حسین علیه السلام سید الشهدا است.
10ـ قرآن به عظمت توصیف شده است (و القرآن العظیم) (حجر/ 87) آن حضرت نیز داراى عظمت است «عظیم السوابق».
11ـ قرآن پرچم نجات است «علم النّجاه». امام حسین علیه السلام نیز پرچم نجات است «انّه رأیه الهدى».
12ـ هیچكدام از بین نمى روند و براى همیشه باقى خواهند ماند. «لَم یَجعَلهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ و لا لِناسٍ دون ناسٍ فهوَ فى كلّ زمانٍ جدید». (8)
درباره امام حسین علیه السلام نیز مىخوانیم: «لا یَدرُس اثره و لا یَعفو رَسمُه». (9)
13ـ هر دو به بركت توصیف شدهاند (كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْكَ مُبَارَكٌ) (ص/ 29) ، «اللّهمّ بارك لى فى قتله».
14ـ هر دو منزّه از انحراف و اعوجاج هستند (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ یَجْعَل لَّهُ عِوَجا) (كهف/ 1) «لم تمل من حق الى باطل».
15ـ هر دو به كرامت توصیف شدهاند (انّه لقرآن كریم) (واقعه/ 77) «و كریم الخلائق».
16ـ هر دو بیّنه و دلیل آشكار هستند (فَقَدْ جَاءَكُم بَیِّنَهٌ مِن رَبِّكُمْ). (انعام/ 157)، «اشهد انّك على بیّنه من ربّك».
17ـ تلاوت قرآن باید با تأنّى و آرامش باشد (وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا)» (مزمل/ 4)، زیارت امام حسین علیه السلام را با گامهاى آهسته باید انجام داد«و امش بمشى العبد الذّلیل».
پی نوشت:
1) نفس الهموم/ ص 45.
2) برهان/ ج 4/ ص 461؛ بحار/ ج 24/ ص 93.
3) مستدرك ج 4/ ص268.
4) كافى ج4/ص 587.
5) وسائل الشیعه 14/ 423.
6) لهوف، 97.
7) كافى 2/ 598.
8) بحارالانوار ج 2/ ص280.
9) بحارالانوار ج28/ ص55.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com