به گزارش بولتن نیوز؛ پیشبینی میشود به زودی جنگ این مدیر با فوتبال، مانند کشمکش وزیر ورزش با کارلوس کیروش اهمیت پیدا کند
غلامرضا میرحسینی، مدیر شبکه 3 تلویزیون است. بعد از حدود 5 ماه از آغاز به کارش همین چند روز پیش گفتوگویی مفصل با ایسنا کرد و دیدگاه و مواضعش را توضیح داد. بخشی از این دیدگاهها را بخوانید:
«این ما هستیم که خیلی برای پخش این بازیها طالب هستیم، خیلی از کشورها واقعا به این حجم بازیها را پخش نمیکنند و متأسفانه این مسأله را باید سامان داد.
فوتبال یک نیاز کاذب است، آیا پخش فوتبال با این حجم درست است؟ مخاطب شبکه سه دیگر عامتر شده است؛ مثلا ساعت 10 شب خانم خانهدار حقش این است که یک جُنگ خوب ببیند یا مسابقه فوتبال؟ به نظر میرسد فوتبال در جامعه ما بیش از آنکه فایده داشته باشد، آسیب دارد و این پخش بیرویه را باید مهار کرد. ورزشهایی را باید اعتبار دهیم که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی بیشتری دارند. از جمله کشتی؛ چرا به کشتی بها ندهیم؟ یا تکواندو و ووشو، که خانمها مهارتهای زیادی در این حوزه دارند؛ چرا ما به این ورزشها بها ندهیم؟ فوتبال دیگر ورزش نیست و یک تجارت و صنعت است، پشت آن باندهای وحشتناک و مافیایی است که برندسازی میکنند. اینطور نیست که فلان شخصیت میآید، میشود گلزن برتر اروپا و بعد میلیونها دلار/ یورو خریداری میشود. بخشی از آن، استعداد و توانمندی است، بخش دیگر آن برندسازی است؛ چرا؟ چون مثلا قرار است تبلیغات فلان محصول به واسطه او انجام شود. میلیاردها دلار در حوزه فوتبال دادوستد میشود. فوتبال دیگر ورزش نیست و جنبه سیاسی پیدا کرده است. چرا فوتبال در یک مقطعی به برزیل واگذار میشود یا جام جهانی در فلان کشور برگزار میشود. متاسفانه در جامعه ما هم فوتبال را تبدیل به نیاز کردند. هم مطبوعات و رسانهها و هم تلویزیون و هم برنامههای خاص تلویزیون؛ در صورتی که نیاز واقعی جوان ما فوتبال نیست. نباید تا این حد درگیر فوتبال شوند. تقویت شدن جنبه احساس در جوان ما خطرناک است. در جامعه ما باید بین احساس و تعقل تعادل برقرار شود. چرا ورزشی مثل شطرنج را ترویج نمیکنیم که در یک دوره زمانی جزو رشتههای مطرح میشود. باید خطشکن باشیم. وقتی سبک زندگی ایرانی اسلامی مطرح میشود به ورزشها هم باید از جایگاه خودش نگاه کرد.»
1- آقای میرحسینی گفتهاند «خیلی از کشورها» به اندازه ایران فوتبال پخش نمیکنند. اولا ایشان نگفتهاند منظورشان دقیقا چه کشورهایی است. حتی یک مثال هم نزدهاند. احتمالا منظورشان بعضی از شبکههای دولتی خارجی بوده. اگر این باشد، درست میگویند. در بعضی از کشورها فوتبال را کانالهای خصوصی پخش میکنند و به خاطر تماشای فوتبال، از بیننده پول میگیرند. اما آنها شبکههای خصوصی هستند. اگر شبکه دولتی برای خرید فوتبال پول نمیدهد، کسی که میخواهد فوتبال ببیند، انتخاب دیگری دارد. آیا آقای میرحسینی به انتخاب نداشته طرفداران فوتبال در ایران فکر کردهاند؟
2- آقای میرحسینی میگوید به ورزشهایی اعتبار بدهیم که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی بیشتری داشته باشد و بعد کشتی و تکواندو و ووشو را مثال میزند. سوال این است: چه کسی گفته کشتی و تکواندو و ووشو با سبک زندگی ما همخوانی دارد؟ کشتی همخوانی دارد؟ کجایش دقیقا همخوانی دارد؟ لباسی که کشتیگیرها میپوشند و ما هنوز نفهمیدهایم که چرا صدا و سیما مشکلی با آن ندارد اما با پیراهن درآوردن چند ثانیهای فوتبالیستها از آن فاصله دور مشکل دارد؟ ووشو و کاراته و ورزشهای رزمی همخوانی دارند؟ فرق ماهیتی اینها با فوتبال چیست؟ اگر به این کلیگوییها باشد که اتفاقا فوتبال بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد چون به ما یاد میدهد برای رسیدن به هدف، کار گروهی بکنیم، بدون خطا، بدون فریب و بدون زدن حریف. در حالی که در ورزشهای رزمی اگر خشونت به خرج ندهی و حریف را از پا درنیاوری، موفق نخواهی شد.
3- چند سال پیش حجتالاسلام علیپور- که یک زمانی دبیر ستاد منشور اخلاقی بودند و الان هم ظاهرا وظایف مشابهی در سازمان لیگ فوتبال دارند- مصاحبهای کرده بودند و گفته بودند: «آژانسهای صهیونیستی میآیند و روبرتو باجو- ستاره تیم ملی ایتالیا در دهه 90 میلادی - را به عنوان بازیکن برتر انتخاب میکنند، در حالی که در همان دوران جان فرانکو زولا بازی میکرده یا در آلمان لوتار ماتئوس بوده.» بعد نتیجه گرفته بودند که دلیل این انتخاب نه تواناییهای فنی باجو که مذهب بوداییاش بوده و اینکه بعد از این ماجرا او بیاید در رسانهها توضیح بدهد که در مورد همه ادیان مطالعه کرده و دینی بهتر از بودایی پیدا نکرده و با این روش به اسلام و ادیانی که برای صهیونیستها تهدید هستند، ضربه بزند. (نقل به مضمون).
حرفهای آقای میرحسینی تا اندازهای آدم را یاد استدلالهای آقای علیپور میاندازد. اینکه «فوتبال دیگر ورزش نیست»، اینکه «پشت آن باندهای وحشتناک و مافیایی است» و «اینطور نیست که فلان شخصیت میآید، میشود گل زن برتر اروپا و ... بخشی از آن، استعداد و توانمندی است بخش دیگر آن برندسازی است، چون مثلا قرار است تبلیغات فلان محصول به واسطه او انجام شود...» جز مشتی حرفهای کلی نیست. فرض کنیم خیلی از این حرفها هم درست باشد. مثلا همه میدانند کنار یا به قول آقای میرحسینی، پشت فوتبال، بنگاههای شرط بندی زیادی فعالیت میکنند، یا شبکههای تلویزیونی درآمدهای سرسامآور دارند و گاهی همین شبکههای تلویزیونی و اسپانسرها، حتی بر شکل و زمان و مکان برگزاری برخی مسابقات معتبر هم تأثیر میگذارند. اما آیا این روابط پیچیده و به اصطلاح پشت پردهها فقط در فوتبال هست؟ یعنی در وزنهبرداری که رئیس فعلی فدراسیون ایران ادعا میکرد که برخی از عوامل صهیونیستی برای فدراسیون جهانیاش تصمیم میگیرند، چنین شائبههایی نیست؟ در کشتی که امیررضا خادم، قهرمان سرشناس ایرانی برای گرفتن یک کرسی فدراسیون جهانیاش، به رقیب ناشناسی از قطر میبازد، پشت پرده و لابی و قدرت و پول وجود ندارد؟
4- در مورد آقای غلامرضا میرحسینی یک واقعیت وجود دارد. زمانی که ایشان به ریاست شبکه 3 منصوب شدند، دوستانشان در برخی سایتهای خبری، احتمالا برای خودشیرینی یا هر چیز دیگری، عکسی از ایشان با لباس کاراته منتشر کردند در حالی که پاهایشان را 180 درجه باز کرده بودند. بعد هم زیر عنوان «آمادگی مدیر جدید و ورزشکار شبکه سه» سوابقشان را این طور شرح داده بودند: « وی علاوه بر حضور در عرصه مدیریت، یک ورزشکار حرفهای نیز هست. در سابقه فعالیتهای ورزشی دکتر میرحسینی میتوان به عناوین و افتخارات زیر اشاره کرد. کمربند مشکی دان یک کاراته سبک کان ذن ریو، کمربند مشکی دان سه تکواندو...».
چه بسا این همه تأکید بر همخوان بودن کاراته و تکواندو و ووشو با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی و دور بودن فوتبال از این فرهنگ و سبک زندگی، به همین اندازه شخصی و سلیقهای باشد.
5- سابقه دیگر مدیران صداوسیما به ما میگوید اولین گفتوگوی آقای میرحسینی، یکی از آخرین گفتوگوهای ایشان باشد. مثل قبلیها، ایشان هم به سرعت یاد خواهند گرفت که کاری که دوست دارند را بکنند بیآنکه نیاز باشد به کسی یا جایی دلیلش را توضیح بدهند.
منبع: هفته نامه تماشاگران
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com