اندیشکده اسرائیلی :
دیوارهای دفاعی و حملات دوربرد : استراتژی اسرائیل برای مقابله با ایران
نظام سایکس-پیکوی کشورهای عربی همچنان در بخشهای گستردهای از منطقه خاورمیانه با شکست روبرو میشود در حالی که دشمن اسرائیل یعنی ایران از شرایط و وضعیت موجود سوءاستفاده کرده و نفوذ خود را در مناطقی که درست به مرزهای اسرائیل ختم میشوند گسترش میدهد.
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل در یادداشتی به قلم یاکوف لاپین به تشریح اوضاع کنونی منطقه و اقداماتی میپردازد که اسرائیل برای در امان ماندن از بیثباتی و حفظ منافع خود باید به آنها دست بزند. اسرائیل در این راستا و در شرایطی که نفوذ ایران در منطقه در حال گسترش است و همچنین رسیدن به راهحل دو کشوری با فلسطین در وضعیت کنونی ممکن نیست، باید روابط خود با قدرتهای عربی را به حداکثر رسانده و با گروههای محلی به توافق موقت برسد. اسرائیل در عین حال باید فعالیتهای شهرکسازی را متوقف و بر هدف بلندمدت راهحل دو کشوری پایبند باشد.
■ شکست رویکرد کشورهای عربی در خاورمیانه ■
یکی از افسران سابق اطلاعات و عملیات اسرائیل در گفتگویی با روزنامه «جروزالم پست» عنوان کرد: "اسرائیل میتواند در عین همکاری با قدرتهای عربی و پادشاهیهای بازمانده در منطقه، از طریق اتخاذ استراتژی «دیوار دفاعی» به همراه قابلیتهای بسیار پیشرفته در زمینه حملات دوربرد از طوفان پرتلاطم منطقه که در اطرافش وجود دارد به سلامت عبور کند. سرهنگ دوم «رون تیرا»، یکی از افسران ذخیره نیروی هوایی اسرائیل (IAF)در بخش طراحی و برنامهریزی و همچنین نویسنده کتاب «ماهیت جنگ» است. تیرا یکی از خلبانان سابق هواپیماهای جنگنده ارتش اسرائیل با بیش از ۳۰ سال تجربه است. وی میگوید نظام «سایکس-پیکو» کشورهای عربی همچنان در بخشهای گستردهای از منطقه خاورمیانه با شکست روبرو میشود در حالی که دشمن اسرائیل یعنی ایران از شرایط و وضعیت موجود سوءاستفاده کرده و نفوذ خود را در مناطقی که درست به مرزهای اسرائیل ختم میشوند گسترش میدهد. از سوی دیگر، بازیگران عربی ضد دولتی که بیشتر آنها خطمشی جهادیهای افراطی را دنبال میکنند چندان از ما دور نیستند و در حال پر کردن خلأ به وجود آمده هستند.
■ قدرت بازیگران جدید منطقه همچون ایران بیش از دیگران است ■
تیرا عنوان کرد: "محیط پیرامون با تغییرات بنیادی روبروست و چند کشوری که عامل اصلی نگرانی اسرائیل بودند یا نابود شدهاند، یا در فرآیند نابودی قرار دارند، و یا در معرض خطرند. خلأیی در اطراف ما پدید آمده است. بازیگران جدیدی وارد این خلأ شدهاند که برخی از آنها از ما دور هستند و درعینحال بسیار قویتر از بازیگران قدیمیاند؛ ایران بسیار قویتر از سوریه است.” تیرا در مقاله اخیر خود که از سوی مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل منتشر شده است، به اسرائیل هشدار میدهد تا از درگیر کردن خود در اقدامات نظامی بسیار پرهزینه به منظور تلاش برای "مهندسی سیاسی” مناطق عربی اجتناب کند.
■ اسرائیل باید توان نظامی خود را تقویت کند ■
تیرا در بخش دیگری از مقاله خود از دولت اسرائیل میخواهد تا حتماً توان حذف نظامی تمامی تهدیدات ملموس و در حال توسعه را، چه در نزدیکی مرزهای اسرائیل و چه در مناطقی دورتر (از جمله اهداف در داخل ایران)، با استفاده از حملات قاطعانه داشته باشد. وی در ادامه مینویسد: "اسرائیل باید از آمادگی لازم برای احتمال حمله نظامی به ایران و راهاندازی عملیاتی برخوردار باشد که مستقیماً ایران را مورد هدف قرار میدهد.”. وی در بخش دیگری از این مقاله هشدار داده است: "علیرغم آن که ایران، عوامل نیابتی این کشور و دیگر بازیگران سنی غیردولتی در مناطق عربی خاورمیانه نفوذ پیدا کردهاند اما اسرائیل منابعی به منظور اجرای مهندسی سیاسی در آن مناطق و یا شکلدهی به شرایط آنها در اختیار ندارد. اسرائیل باید با هر کس که میتواند همکاری کند تا ضربات ناشی از اوضاع کنونی را مهار کرده و کاری کند که ایران، با نفوذ بیش از توان و ظرفیت خود در منطقه، با شکست روبرو شود”. وی در ادامه میافزاید: "اسرائیل باید بهطور مرتب و بدون ادعا به اعمال نیروی نظامی ادامه دهد و از این طریق به مقابله با تهدیدهای اصلی در مناطقی بپردازد که منافع مهم و حیاتی برای اسرائیل دارند.”
■ زمانبندی غلط اسرائیل در بینالمللی کردن مسئله هستهای ایران ■
تیرا میگوید: افزایش نفوذ ایران در مناطق عربی (که اسرائیل منافع مهم و حیاتی در آنها دارد) در کنار تهدید هستهای اسرائیل را بر آن میدارد تا به تدارک نیرو برای قدرتنمایی و حتی اجرای بالقوه مبارزهای گسترده علیه ایران بپردازد. اسرائیل یقیناً باید توان رسیدن به «نفوذ یکجانبه» بر برنامه هستهای ایران را داشته باشد، برنامهای که صرفنظر از توافق دیپلماتیک در جریان از سوی جامعه بینالمللی، همچنان خطر بزرگی برای اسرائیل است. اسرائیل در حقیقت در برنامهریزی برای بینالمللی کردن مسئله هستهای ایران اشتباه کرد؛ اشتباهی که باعث شد نفوذ خود را در انتهای بحران از دست بدهد و دیپلماتهای رویگردان از خطر که منافعشان هم کمتر در معرض خطر قرار داشت به قدرت رسیدند. اکنون احتمال آن هست که آمریکا چانهزنی بزرگی با ایران انجام دهد که از مقابله با تهدید هستهای ناتوان بماند اما ایران را به شریک منطقهای مستحکمتری تبدیل کند.
■ ایران توان رسیدن به مرزهای اسرائیل را دارد ■
تیرا معتقد است: اسرائیل در این شرایط جدید باید با بازیگران منطقهای همکاری کند تا هژمونی ایران را مهار کرده و اطمینان حاصل کند که میتواند مستقیماً بر ایران (و نه فقط عوامل نیابتی آن) اعمال نیرو کند و توانایی انجام مبارزه در ابعاد وسیع علیه این کشور را توسعه دهد. اگر مشخص شود که آمریکا همچنان به مواضع اسرائیل در خصوص برنامه هستهای ایران بیاعتناست، در آن صورت اسرائیل دیگر چارهای نخواهد داشت جز آن که به دنبال شرایط و روشی باشد که از طریق آن بتواند به نفوذ یکجانبه بر برنامه هستهای ایران دست یابد. فروپاشی سیستم کشورهای عربی به ایجاد دو چالش برای اسرائیل منجر شده است: بیثباتی در مرزهای اسرائیل، و توانایی ایران برای نفوذ مستقیم و غیرمستقیم تا مرزهای اسرائیل.
■ اسرائیل باید همکاریها و روابط منطقهای خود را به حداکثر برساند ■
از نظر تیرا، اسرائیل نباید در "بازی بزرگ” خاورمیانه، یعنی تصرف مناطق نفوذ و پایگاهها، دخالت کند. با این حال امکان آن هست که این بازی بزرگ به مناطق نزدیک اسرائیل برسد که اسرائیل منافع مهم و حیاتی در آن نواحی دارد. لذا اسرائیل نمیتواند چشمهای خود را روی اتفاقاتی که در آن سوی مرزهای این کشور رخ میدهد ببندد. همکاری منطقهای با حداکثر تعداد بازیگران کلید رسیدن به استراتژی درست است، حتی اگر این روابط موقتی، سست، و ملاحظهکارانه باشند. تیرا معتقد است اسرائیل حتماً باید به همکاریهای خود با مصر (با توجه به غزه، سینا، و دیگر منافع مشترک) ادامه دهد، به تأمین امنیت اردن در برابر خطرات داخلی و خارجی کمک کند، و مزیت منافع مشترک با عربستانسعودی را به حداکثر برساند. اسرائیل همچنین باید در تجهیز و تأمین منابع مالی گروههای قومی همچون کردها، دروزیها و سایرین شرکت کند.
■ اسرائیل باید با گروههای محلی تعادل هرچند موقت برقرار کند ■
همانطور که تیرا بیان میکند احتمال دستیابی به تعادل، هرچند تعادلی سست و موقتی، با گروههای محلی از قبیل جبهه النصره در جنوب ارتفاعات جولان در سمت سوریه وجود دارد. جلوگیری از دستیابی ایران و حزبالله به پایگاهی در آن منطقه هم برای اسرائیل و هم برای جبهه النصره حائز اهمیت است لذا دستکم امکان دستیابی به حالت چشمپوشی و نادیدهانگاری متقابل با جبهه النصره وجود دارد. تیرا اذعان دارد که چنین حالتی بسیار ضعیف خواهد بود و هر لحظه امکان فروپاشی آن وجود خواهد داشت اما معتقد است چنین اقدامی میتواند در ایجاد موقتی ثبات مؤثر عمل کند.
■ اسرائیل باید به مجموعه اقدامات موقتی در منطقه دست بزند ■
اسرائیل باید برآوردها و محاسبات امنیتی خود را بهصورت پیوسته و در راستای بهروزرسانی با تغییرات منطقهای انجام دهد. تیرا، افسر ذخیره نیروی هوایی اسرائیل چنین عنوان میکند که اگر، برای مثال، این خطر وجود داشته باشد که داعش اقدام به ایجاد پایگاه در ارتفاعات جولان نماید، در آن صورت حضور حزبالله در این منطقه بهتر از حضور داعش است. حزبالله نیروی خطرناکتری است اما اگر پای رسیدن به توافق بر سر قواعد بازی در میان باشد، حزبالله حریف مناسبتری نسبت به داعش است. در محیطی بیثبات نمیتوان تصور کرد که هرگونه اقدامی به شرایط ثابت و پایدار خواهد انجامید؛ با این حال، مجموعهای از اقدامات موقت میتواند به مهار تلاطم اوضاع کمک کند. تیرا در ادامه بیان میکند که حزبالله، به نوبه خود، در حال گسترش و رسیدن به شرایطی فراتر از سازمانهای چریکی و پارتیزانی است و به تواناییهای یک کشور قدرتمند نزدیک میشود.
■ اسرائیل برای همکاری با قدرتهای عربی دیگر نیازی به حل مسئله فلسطین ندارد ■
به عقیده تیرا، حزبالله در حال حاضر قادر است از اعماق قلمروی خود دست به انجام عملیات بزند؛ قلمرویی که در سال ۲۰۱۵ مناطقی بیش از لبنان را در بر گرفته است. بنابراین، مبارزه علیه اسرائیل پیامدهای جدیدی برحسب وسعت میدان نبرد، مرزها، و خطر این سازمان برای اسرائیل به همراه خواهد داشت. تیرا در خصوص مسئله فلسطین در دورانِ پس از معاهده سایکس-پیکو بر این باور است که قدرت گرفتن نیروهای غیردولتی عرب و سلطه ایران بدین معناست که اسرائیل و حکومتهای باقیمانده عربی به هم نزدیکتر شدهاند و راهحل مشکل فلسطین دیگر پیششرط همکاری با قدرتهای عربی نیست.
■ تصور صلح با فلسطین در شرایط کنونی تصوری محال است ■
بعلاوه، در شرایطی که فلسطینیان به دو جنبش فتح و حماس تقسیم شدهاند و جهاد اسلامی همچنان بهعنوان عامل نیابتی ایران عمل میکند، این تصور که میتوان این سه سازمان متخاصم را (که خطمشی کاملاً متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند) همراه با عوامل قدرتمند و محلی فلسطینی به یک دولت واحد، منسجم، پایدار و خواهان صلح تبدیل کرد، از شرایط واقعی و عملی کاملاً به دور است. عقبنشینی از غزه در سال ۲۰۰۵ میلادی و سه جنگ بعد از آن، که کشته شدن سربازان اسرائیلی و صرف ۲۰ میلیارد شکل (واحد پولی رژیم صهیونیستی) از سرمایههای اسرائیل را در پی داشت، نتوانست خطر موجود در غزه را از بین ببرد. تیرا چنین نتیجه میگیرد که اسرائیل باید اطمینان حاصل کند که امکان بروز خطراتی از این قبیل در کرانه باختری وجود نداشته باشد.
■ اسرائیل باید فعالیتهای شهرکسازی خود را متوقف کند ■
تیرا معتقد است استراتژی اسرائیل در آینده باید بر مبنای پیشگیری یکجانبه از ظهور خطرات در منطقه مابین دریای مدیترانه و رود اردن باشد، نه بر مبنای خطر کردن و مقابله با خطرات پس از ظهور آنها. با این حال، اسرائیل نباید هدف بلندمدت راهحل دوکشوری را کنار بگذارد. به عقیده تیرا، نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که مسئله فلسطین به مختل کردن روابط اسرائیل با غرب ادامه خواهد داد و هزینههای بسیاری به بار خواهد آورد. تیرا هشدار میدهد شهرکسازیها، که به نظر میرسد امکان توافق سیاسی در آینده را با مشکل روبرو میکند، احتمالاً باعث خواهد شد که اسرائیل به اقداماتی فراتر از توان و ظرفیت خود دست بزند و هزینه سیاسی و اقتصادی سنگینی متحمل شود. بنابراین، اسرائیل باید هدف بلندمدت راهحل دوکشوری را ارائه داده و از طریق توقف یکجانبه و بیقیدوشرط فعالیتهای شهرکسازی به این هدف خود اعتبار ببخشد. اسرائیل در عین حال باید بداند که رسیدن به این هدف در شرایط کنونی غیرممکن است. منبع: اشراف
.
.
.
حوض کوچیک حیاط خونه مادر بزرگهامون از کل سرزمین اشغالی اسرائیل بزرگ تره
.
.
.
ایران با هیچ جایی قابل قیاس نیست