طرح چهارماده یی ایران برای حل بحران یمن از آنجا که مبتنی بر راهکارهای مسالمت آمیز، گفت و گو محور و غیرجانبدارانه است می تواند نسخه مناسبی برای پایان دادن به جنگ و تنش در این کشور باشد. مساله یی که البته نیازمند برخورد سازنده دیگر بازیگران منطقه یی از جمله عربستان سعودی است.
به گزارش بولتن نیوز،
تحولات یمن و تهاجم هوایی ائتلاف سعودی به این کشور،
بحرانی دیگر بر بحران های خاورمیانه افزوده و این منطقه را بیش از پیش
درگیر تنش های قومی-مذهبی و جنگ های نیابتی کرده است. این رویدادها نشان می
دهد برخی کشورهای خاورمیانه و به ویژه عربستان سعودی، همچنان از دریچه ی
تخاصم راهبردی به محیط پیرامون می نگرند و برای پیشبرد اهداف خود بر
ابزارهای براندازانه و آشوب زا تکیه دارند به شکلی که با کاربرد زور به سخت
ترین شکل ممکن، خاورمیانه را هر چه بیشتر در بحران و خشونت فرو می برند.
در
شرایط کنونی وخامت اوضاع در برخی مناطق یمن به اندازه یی است که سازمان
ملل متحد (هرچند با تاخیر) و بسیاری از کشورها خواستار آتش بس فوری به
منظور کمک به زخمی ها و فرستادن غذا و دارو برای آن ها داشته اند.
بنابراین، یمن در آستانه ی فاجعه یی انسانی قرار دارد. این تهدید زمانی جدی
تر می شود که در نظر داشته باشیم تنها کسانی که از یورش آل سعود سود می
برند، گروه های دهشت افکن مانند القاعده و داعش هستند؛ گروه هایی که از مدت
ها پیش ماشین کشتار انسان ها را در کشورهای منطقه به راه انداخته اند.
با
توجه به دشواری ها و پیچیدگی های تحولات یمن و افزایش دامنه ی بحران این
کشور، جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی منطقه یی با رویکردی سازنده،
مسوولانه و ثبات آفرین طرحی را برای پایان دادن به این بحران تنظیم و ارایه
کرده است؛ طرحی که افزون بر مورد یمن این ظرفیت را دارد که نقطه ی اتکایی
برای حل و فصل دیگر بحران های پیرامونی باشد و تحولی در دیپلماسی منطقه یی
ایجاد کند.
این طرح بیست و هشتم فروردین ماه بر پایه ی چهار ماده از
سوی نماینده ی ایران در سازمان ملل متحده به قایم مقام دبیرکل این سازمان
ارایه شد که بندهای آن عبارت است از: یکم) برقراری آتش بس و توقف سریع همه ی
حمله های نظامی خارجی؛ دوم)ارسال فوری و بدون وقفه ی کمک های انسان
دوستانه (و پزشکی) برای مردم یمن؛ سوم) از سرگیری گفت وگوی ملی یمنی زیر
هدایت مردم یمن با مشارکت نمایندگان همه ی احزاب سیاسی و گروه های اجتماعی
این کشور؛ چهارم) تشکیل دولت فراگیر وحدت ملی یمن.
برای روشن شدن ابعاد این طرح، باید به چند نکته اشاره کرد:
1-
تاریخ دیپلماسی نشان می دهد در بسیاری از بحران های سیاسی طرف های درگیر
زمانی پای میز مذاکره می آیند که پیش از گفت و گوها، یک یا چند میانجی
توافقی بر سر توقف درگیری به ویژه از سوی طرف دارای برتری نظامی ایجاد کرده
باشد.
بحران اوکراین و تلاش کشورهای درگیر برای حل و فصل آن نمونه ی
روشنی از این استدلال است. یکی از علت های بنیادین تداوم بحران اوکراین،
شکست گفت و گوها در سایه ی حمله های پیاپی 2 طرف درگیری است به شکلی که هر
زمان این هجوم ها متوقف شده، گفت و گوها با ضرب آهنگ بهتری به پیش رفته
است.
بنابراین، شرط ورود به هرگونه مصالحه ی سیاسی برای حل مساله ی
یمن، توقف یورش ائتلاف سعودی است. تا زمانی که این هجوم ادامه داشته باشد
هیچ گروهی نمی تواند از امنیت خود یقین داشته باشد. به همین دلیل گروه های
سیاسی با هر طرحی بدون پیش شرط توقف تهاجم نظامی مخالفت می کنند.
2-
در یمن هر گروه سیاسی از جانب بخشی از مردم پشتیبانی می شود و این گروه ها
هر کدام نماینده ی بخشی از جامعه ی یمنی هستند. بنابراین، هر نوع گفت و گو
از سوی گروه های درگیر زمانی می تواند نتیجه بخش باشد که مورد اقبال عمومی
قرار گیرد.
از سوی دیگر، این نکته را نیز باید در نظر داشت که در
هر جنگی، غیرنظامیان قربانیان اصلی به شمار می آیند. در حمله ی ائتلاف
سعودی نیز قربانیان اصلی شهروندان غیر نظامی هستند که آماج یورش هواپیماهای
ائتلاف سعودی قرار دارند. به همین دلیل، کاستن از رنج و آمال مردمی که طی
درگیری ها آسیب دیده اند گامی ضروری در حرکت طرف های درگیر به سمت یک
مصالحه ی سیاسی است و تا زمانی که به این مهم توجه نشود نمی توان به موفقیت
طرح های صلح امیدوار بود.
در این پیوند و از منظر ملاحظه های
اخلاقی- انسانی، رنج مردم آسیب دیده از حمله های هوایی ائتلاف سعودی دل هر
انسانی را به درد می آورد و وظیفه ی انسانی حکم می کند کمک به این افراد در
دستورکار دولت های منطقه قرار گیرد.
3- حل بحران های سیاسی داخلی
نیازمند مشارکت همه ی گروه ها در یک گفت و گوی ملی است. اگر به این مساله
توجه داشته باشیم که بحران های داخلی زمانی تشدید می شود که برخی کشورها یا
گروه های خارجی سعی در مداخله ی مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشند،
بنابراین برای کاهش آن نیز در وهله ی نخست باید این مداخله گری های خارجی
قطع شود و در مرحله بعد، همه ی گروه های سیاسی گردهم آیند و به راهکاری
اساسی برای عبور از بحران بیاندیشند.
به این ترتیب، خروج یمن از
بحران با یک راهکار یمنی- یمنی امکان پذیر است و همه ی گروه های سیاسی باید
با کسب پشتیبانی عمومی و دست کم اکثریت در مورد آینده ی سیاسی کشورشان
تصمیم بگیرند. اینجاست که بحث تشکیل دولت فراگیر وحدت ملی به عنوان آخرین و
مهم ترین نکته به میان می آید.
4- باید توجه داشت که کشتی طوفان
زده ی برخی کشورها زمانی از گرداب بی ثباتی سیاسی و مداخله ی خارجی به
سلامت عبور می کند که در این کشتی طرف های درگیر بتوانند برای تشکیل یک
دولت ملی به توافق دست یابند. در سایه ی تشکیل چنین دولتی است که می توان
به حل ریشه یی بحران امیدوار بود.
این نکته به خوبی در بند آخر طرح
چهار ماده یی ایران مورد توجه قرار گرفته است که می توان از آن به عنوان
خروجی این طرح و نتیجه ی نهایی گفت و گوی یمنی- یمنی یاد کرد.
در
مجموع باید گفت بحران یمن نشان داد سیاست خارجی عربستان سعودی و هم پیمانان
منطقه یی این کشور همچنان بر مدار منطق نظامی گری و ترویج خشونت می چرخد و
این در حالی است که جهان در دهه های گذشته دگرگونی های زیادی به خود دیده و
سرعت تحولات چنان بالا است که کشورها به تنهایی نمی توانند از عهده ی
مدیریت تحولات پیرامونشان برآیند. به همین دلیل، در چنین جهانی بهترین راه
حل مدیریت بحران ها و تعارض های منطقه یی و جهانی، بهره گیری از ابزار
دیپلماسی و مصالحه در سایه ی اشتراک نظر و همکاری های گسترده ی بین واحدهای
ملی است. ارایه ی طرح چهار ماده یی جمهوری اسلامی ایران برای عبور از
وضعیت کنونی یمن و پایان دادن به یورش های ائتلاف سعودی در چنین چارچوبی
قابل درک است و توجه به آن باید در صدر دستورهای کار کشورهای منطقه و
سازمان های بین المللی و به ویژه سازمان ملل متحد قرار گیرد.