■ روسیه تمام تلاش خود را کرده که آمریکا و ایران را دور از هم نگاه دارد ■
به گزارش بولتن نیوز،روسیه تمایلی به همسایگی با ایران دارای سلاح هستهای ندارد، اما تهدید محض برنامه هستهای بیقیدوبند ایران و رابطه خصمانه بین واشنگتن و تهران باعث بیتوجهی آمریکا به روسیه میشود و این بیتوجهی همان چیزی است که مسکو به آن نیاز داشت تا اطمینان یابد که آمریکا توجهی جدی به عملکرد روسیه که شبیه شوروی سابق است نشان نخواهد داد.
روسیه تمام تلاش خود را کرده که آمریکا و ایران را دور از هم نگاه دارد. پیشنهاد فروش سامانههای دفاع هوایی پیشرفته به ایران بدان منظور بود که در تهدیدهای آمریکا مبنی بر بمباران تأسیسات هستهای ایران خلل ایجاد کند. تیمهای متخصصان هستهای روسیه تمایل ایران برای نیروی هستهای صلحآمیز را بیشتر کرد که باعث میشد راکتورهای بیشتری بسازد. بانکهای روسیه به سهم خود به ایران کمک کردند که تحریمهای مالی را دور بزند. برنامههای روسیه هیچکدام برای آن نبود که به ایران در تولید بمب کمک کند، بلکه سعی کرده از اهرم فشار خود و کشوری خطرساز در خاورمیانه استفاده کند تا آمریکا وارد مذاکره بر سر مسائلی شود که برای منافع امنیت ملّی روسیه حیاتی هستند. بنابراین، اگر واشنگتن میخواست که مشکل خود با ایران را حل کند، مجبور بود از مسائلی همچون دفاع موشکی بالستیک در اروپای مرکزی –که از نگاه مسکو اولین گام از چندین برنامه آمریکا برای منزوی کردن روسیه تلقی میشد- صرفنظر کند.
■ توافق هستهای به معنای افزایش سود ایران و کاهش سود روسیه است ■
مشخصاً مسائل بر اساس برنامه روسیه پیش نرفتند. همانطور که انتظار داشتیم، آمریکا و ایران در نهایت برای حل اختلافات اصلی خود به مذاکرهای دوجانبه روی آوردند. حال آمریکا و ایران در مسیر عادیسازی روابطشان هستند، و همزمان «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه در تلاش است تا در مقابل ائتلاف نظامی با رهبری آمریکا که در مرز اروپایی روسیه در حال شکلگیری است ایستاده و در داخل کشور نیز بحران اقتصادی و جنگ قدرت را مدیریت کند. و در حوزه انرژی نیز شرایط روسیه بهتر از این نیست.
- روسیه سود انرژی را از دست میدهد
این احتمال که آمریکا و ایران در این تابستان به توافق هستهای دست یابند بدان معنا است که بالاخره ایران میتواند نفت بیشتری را وارد بازار کند، بهای نفت را بیش از پیش کاهش دهد و در نتیجه ارزش روبل روسیه نیز کاهش خواهد یافت. به بیانی واضحتر، نفت ایران بلافاصله پس از امضای توافق به بازار سرازیر نخواهد شد. گمان میرود که ایران تا ۳۵ میلیون بشکه نفت خام ذخیره کرده باشد که به محض خاتمه تحریمهای صادرات اروپایی و تسهیل تحریمهای آمریکایی با رضایت رئیسجمهور این کشور، این میزان میتواند فوراً وارد بازار شود. اما ایران برای فعالسازی مجدد منابع اصلی خود با مشکلاتی روبرو خواهد بود. روشهای پیشرفته ارتقاء منابع برای احیای منابع غیرفعال نیازمند هزینه و زیرساخت است، که وقتی قیمت نفت در حدود بشکهای ۵۰ دلار باشد تهیه چنین هزینهای دشوار خواهد بود. تحت شرایط فعلی، ایران میتواند در دوره یک ساله، روزانه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت را به بازار اضافه کند، اما این روند تدریجی است و ایران برای بازسازی بخش انرژی خود به رقابت برای جذب سرمایهگذاری خارجی روی خواهد آورد.
■ روسیه از انرژی به عنوان اهرم فشار بر اروپا بهره میگیرد ■
احتمالاً سرمایهگذاران آمریکایی حداقل تا پایان ۲۰۱۶ به دلیل قانون تحریمهای اصلی ایران با مانع روبرو خواهند بود، تا اعتبار این قانون به پایان برسد. به هرحال، اگر ایران شرایط قراردادها را بهبود بخشد و سود مشاغلی که قبلاً موجب از بین رفتن هزینه سرمایهگذاران شده به سودی منطقی بدل شود، سرمایهگذاران اروپایی و آسیایی جزو اولین گروههایی هستند که دست به احیای میادین نفتی ایران میزنند.
- گزینههای جدید اروپا
بازسازی بخش انرژی ایران، هرقدر هم روندی تدریجی باشد، چالش دشوار روسیه را در تلاش برای استفاده از منابع انرژی خود به عنوان اهرمی برای فشار بر اروپا را دشوارتر خواهد ساخت. روسیه تأمینکننده مهم انرژی اروپا است، که در حال حاضر حدود ۲۹ درصد از نیاز گاز طبیعی و ۳۷ درصد از نیاز نفتی اروپا را تأمین میکند. در پنج سال آینده آمریکا ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی اضافه برای صادرات آماده میکند که با این میزان نمیتواند بر سر قیمت با روسیه رقابت کند زیرا هزینههای اجرایی و انتقال گاز طبیعی روسیه پایینتر است. حتی در این صورت نیز، آمریکا همچنان منابع بیشتری از گاز طبیعی را وارد بازار میکند تا به اروپا این گزینه را بدهد که هزینه بیشتری را برای امنیت انرژی خود بپردازد و در این صورت ملاحظات سیاسی باید مهمتر از هزینه اقتصادی باشد. کشورهای بالتیک در حال حاضر برای رسیدن به این گزینه در تلاشاند، و لیتوانی سعی دارد که یک قطب گاز طبیعی مایع کوچک برای منطقه ایجاد کند تا بتواند وابستگی بالتیک به روسیه را، اگر حذف نشود، کاهش دهد. امسال، لهستان سعی کرده تأسیسات گاز مایع خود را ارتقاء بخشد، و پایانه «سابین پاس» در لویزیانا طوری طراحی شده که صادرات اولیه گاز طبیعی مایع زیر ۴۸ را به بازار بیاورد و قرارداد انتقال از قبل با آسیا بسته شده است.
■ اروپا در تلاش برای شکستن کنترل انرژی روسیه است ■
در جنوب اروپا، تصویر روسیه پیچیدهتر است اما باز هم موجب نگرانی است. جدای از مسئله مهم هزینه شرکتهای انرژی که قبلاً هزینههای سرمایهای خود را کاهش دادهاند، وتوی ترکیه در ترانزیت تانکرهای گاز مایع از طریق بوسفور عملاً هرگونه پروژه تأسیسات واردات گاز مایع از طریق دریای سیاه را بینتیجه میکند. اما اروپا سریعاً در تلاش است که با استفاده از گزینههای اقتصادی مطلوبتر زمینه ایجاد رابطهای خط لوله در طول جنوب غرب اروپا را صورت دهد. این روند تأثیر کمی بر کنترل روسیه بر ذخیره انرژی دارد، اما توان مسکو برای قیمتگذاری سیاسی در اروپا را از بین میبرد. سیاستهای خط لوله در اروپا به روسیه امکان داده تا از طریق قراردادهای قیمتگذاری به همسایگان خود در اروپای شرقی پاداش داده یا آنها را توبیخ کند. به هرحال، به همین دلیل و در راستای یکی از اصول واضح بسته سوم انرژی اتحادیه اروپا، که هدف آن شکستن انحصار از طریق تقسیم تولید و انتقال انرژی و تکمیل قیمتگذاری منصفانه است، بروکسل در حال بررسی دقیق و کامل قراردادهای امضا شده توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. در عین حال، ساخت رابط میانی به کشورهای عضو اجازه میدهد که بر روند قیمتگذاری روسیه تأثیر بگذارند.
■ تلاشهای روسیه برای افزایش نفوذ در اروپا شکست خورده است ■
این موضوع در سال گذشته در اوکراین مشهود بود. کییف برای معکوس کردن جریان گاز طبیعی روسیه با قیمت پایینتر به شدت به همسایگان خود در اسلواکی، لهستان و بلغارستان وابسته بود تا بتواند در مقابل غرور روسیه که از کنترل انرژی ناشی میشد مقاومت کند. اگرچه گاز طبیعی روسیه همچنان در درجه اول از طریق این خط لولهها جریان مییابد، اما گسترش رابطهای میانی گزینههایی را میگشاید تا بتوان از گاز طبیعی غیرروسی دریای شمال و از پایانههای گاز طبیعی مایع در اروپای شمالی استفاده کرد و این گاز را به سمت جنوب و به کشورهای آسیبپذیری مثل اوکراین رساند.
روسیه گمان میکرد که میتواند با ساخت جریان جنوبی، پروژه خط لوله عظیمی با ۳۰ میلیارد دلار هزینه و ۶۳ میلیارد متر مکعب ظرفیت، که هدفش حذف اوکراین از معادله به وسیله انتقال گاز طبیعی در طول دریای سیاه به سمت بالکان و اروپای مرکزی بود، به جنوب اروپا مسلط شود. ترکیب کاهش شدید بهای انرژی و رشد مقاومت اتحادیه اروپا در مقابل احداث یک خط لوله دیگر که به روسیه امکان میداد که به منافع سیاسی خود برسد باعث شد که این طرح ناکام بماند، اما روسیه یک نقشه جایگزین داشت. خط لوله ترکیه، که پس از عبور از دریای سیاه وارد خاک ترکیه میشد، قبل از فعالسازی خط لوله ترانس آدریاتیک و خط لوله ترانس آناتولی برای تغذیه اروپای جنوبی از طریق شبکهای از رابطهای میانی و خط لولهها، هماکنون در دست اجرا است. در سطح مسئله، طرح مسکو ظاهراً کاملاً درخشان است: استفاده از هر زیرساختی که اروپا برای فاصله گرفتن از روسیه روی آن حساب کرده و سپس، وقتی در نهایت بحران اوکراین فروکش کند، از طریق شریکی مشتاق همچون ترکیه، دوباره خود را وارد بازار انرژی اروپا خواهد کرد.
■ طرح خط لوله آینده ترکیه با مشکلات فراوان روبرو است ■
اما این طرح اشکالات زیادی دارد. گسترش خط لوله اصلی بین روسیه و ترکیه هزینهبر است و هر دو کشور بر سر یافتن سرمایهگذارانی در این منطقه جغرافیا-سیاسی و مسائل قیمتگذاری با هم اختلاف دارند. به علاوه، از آنجا که یک خط لوله کاملاً مناسب از روسیه به شرق اروپا وجود دارد، اصلاً مشخص نیست که اروپاییان تمایلی به خرید گاز طبیعی اضافه روسیه از خط لوله آینده ترکیه داشته باشند. روسیه گزینهای به جز صادرات گاز طبیعی خود ندارد زیرا هماکنون نیز به سود حاصل از فروش انرژی نیاز دارد. در پایان، این دروغ روسیه است که اروپائیان ترسی از آن ندارند. وقتی «پوتین» با توافق سه ماهه گاز طبیعی با اوکراین (با تخفیف شدید، با بهای ۲۴۷.۲۰ دلار به ازای هزار متر مکعب) در هفته قبل موافقت کرد، احتمالاً متوجه شده که سختگیری روسیه به اوکراین در مسئله انرژی تنها موجب از دست رفتن سرمایهگذاریها و ساخت در حوزه خط لولهها و رابطها در جنوب شرق اروپا میشود که میتواند کاهش نفوذ انرژی روسیه در اروپا را کاهش دهد. در بهترین حالت وی میتواند امیدوار باشد که سرعت این روند را کندتر کند.
■ آذربایجان و ترکمنستان در تلاش برای افزایش نقش خود در بازار انرژی اروپا هستند ■
نه تنها اهرم فشار قیمتگذاری روسیه در اروپا در بلندمدت رو به تضعیف است، بلکه نفوذ این کشور در عرضه انرژی اروپا نیز در طولانی مدت کاهش خواهد یافت. آذربایجان اولین کشور در منطقه جنوبی است که با عرضه انرژی به اروپا از روسیه سبقت گرفت و اکنون با آماده ساختن گاز طبیعی میدان خشکی «شاه دنیز ۲» خود برای صادرات، در حال گسترش نقش خود است. ترکمنستان هنوز در مقابل دخالت روسیه آسیبپذیر است اما تا حد زیادی مایل است که میزبان سرمایهگذاران ترک و اروپایی باشد که سعی دارند خط لولهای را در طول دریای خزر ایجاد کنند تا به اروپا گازرسانی کند. عملی شدن این گفتگوها نیازمند ایستادگی سیاسی دولت ترکمن در مقابل مسکو است، و مسائل قانونی بر سر دریای خزر را نیز باید مدنظر داشت. اما در حالی که دادگاه طولانی عشقآباد با غرب ادامه دارد، اکنون ایران بازسازی شده آخرین موردی است که میتواند به منطقه جنوبی ملحق شود.
■ روسیه از فروش اس-۳۰۰ به عنوان ابزار تهدید آمریکا بهره میگیرد ■
- نفوذ روسیه در خاورمیانه کاهش مییابد
دقیقاً روز بعد از اعلام چهارچوب توافق هستهای ایران، نشریه دولتی ریا نووستی مقالهای را منتشر کرد که در آن از زبان «ایگور کوروتشنکو» گفته میشد که اگر تحریمها برداشته شود، فروش موشکهای زمین به هوای اس-۳۰۰ به ایران از سوی روسیه «پیشرفتی کاملاً منطقی» خواهد بود. «کوروتشنکو» یادآور شد که مقررات توافق به نحوی خواهد بود که کشور خریدار این تسلیحات از روسیه «دقیقاً تحت نظارت آمریکا باشد». «سرگئی ریابکوف»، معاون نخستوزیر روسیه نیز گفت که تحریمهای تسلیحات سازمان ملل علیه ایران باید در قالب توافق هستهای برداشته شود. این سخنان زمانبندیشده احتمالاً توجه واشنگتن را جلب کرده اما احتمالاً تأثیر چندانی نداشته است. تهدید اس-۳۰۰ در صورتی اهمیت بیشتری مییابد که آمریکا بخواهد یک اقدام بازدارنده نظامی جدی را در مقابل ایران صورت دهد. اگر آمریکا و ایران به تفاهمی دست یابند که چنین تهدیدی را از طریق ابزارهای سیاسی برطرف کنند، سخنان روسیه در مورد اس-۳۰۰ بیهوده خواهد بود.
■ خاورمیانه دیگر بهشت روسیه نخواهد بود ■
این نمودی کوچک اما واضح از افول جایگاه روسیه در خاورمیانه است. سالهای سال، خاورمیانه برای روسیه منطقهای مطلوب بوده، که فرصتهای زیادی را در اختیار روسیه قرار داده تا بتواند واشنگتن را پای میز مذاکره کشیده و در صورت لزوم با ابزارهای مختلف مخالفان آمریکا را به شورش وادارد. حمایت روسیه از دولت سوریه از همین مسئله ناشی میشود و روسیه همچنان کشورهای از منطقه را بدون نیاز سیاسی و اقتصادی طی توافقهای تسلیحاتی خود مسلح خواهد کرد. اگرچه ساقط کردن حکومت سوریه جزو برنامههای اصلی واشنگتن نیست، و کشورهایی مانند مثل در نهایت روابط خود با آمریکا را در اولویت قرار خواهند داد.
■ با همه مشکلات، روسیه همچنان موجب نگرانی آمریکا است ■
نفوذ روسیه در خاورمیانه به سرعت در حال رنگ باختن است و در عین حال اروپا در تلاش است تا از چنگ کنترل انرژی روسیه رها شود. و همانطور که گزینههای روسیه رو به کاهش هستند، گزینههای آمریکا هم در خاورمیانه و هم در اروپا در حال افزایش است. قطعاً این شرایط برای «پوتین» ناراحتکننده است. اما مجموعه گزینههای محدود برای روسیه در نزدیکیاش بدان معنا نیست که این گزینهها موجب نگرانی آمریکا نخواهند بود زیرا اختلاف بین واشنگتن و مسکو همچنان ادامه دارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
روسیه اینقدر ساده و زودباورو بی اطلاع نیست که نداند توافقی واقعی و برابر بین ایران و امریکا حاصل نخواهد شد و امریکای جهانخوار و امپربالیسم متکبر اگر هم توافقی حاصل شد با فشار بر ایران از صدها طریق و بهانه که ظاهرا هیچ ربطی هم به برنامه هسته ای ایران ندارد , ایران را تحت فشار قرار داده و بار دیگر جرج سوروس سعی خواهد نمود کار نیمه تمام خود را در ایران به پایان برساند لذا اینبار تحریمهای جدید ولی نه بخاطر غنی سازی وضع خواهد شد..مگر اینکه یا ما دست از اسلام وانقلاب و آزادی و استقلال خود و کمک به نیروهای آزادیخواه برداریم و یا امپریالیسم امریکا دست از ماهیت خود بردارد که هردو غیر ممکن است.
تحلیل بالافقط یک القای پیام خاص دوستی با امریکا و ترس از روسیه را تبلیغ میکند و در حقیقت نمونه ای از اسلام هراسی اینبار در قالب روس هراسی تهیه شده است . همه دنیا باید فقط وفقط در سایع امریکا احساس امنیت کنند و دیگران خصوصا اسلام و روس و کشورهای دیگری که نمیخواهند در برابر استکبار تعظیم کنند خطرناکند و بایستی از آنان بر هذر بود.