اتحاد ناميمون رژيم سعودي و رژيم صهيونيستي

به گزارش بولتن به نقل از واحد مرکزی خبر، با توجه به واکنش ها در سطح جهان به توافق لوزان بین ایران و 5+1، به نظر می رسد فقط رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی هستند که نه تنها از به دست آمدن این توافق ناخرسندند بلکه برای به شکست کشاندن آن ، تلاش می کنند.

به گزارش پایگاه اینترنتی شفقنا، همه جهانیان از توافق اولیه بین ایران و شش قدرت جهان که زیربنای توافق نهایی ظرف سه ماه آینده برای پایان دادن به بحران ساختگی ده ساله بر سر برنامه هسته ای ایران خواهد بود، استقبال کردند. طی این ده سال، کشورهای غربی به ویژه آمریکا فشارهای سیاسی مختلفی بر ایران وارد کردند که با تحریم اقتصادی و تهدیدات نظامی همراه بود تا ملت ایران را از حق برخوردار شدن از برنامه هسته ای صلح آمیز محروم کنند.

به نظر می رسد این توافق که همه توجیهات آمریکا و غرب را برای ادامه دادن به تحریم ظالمانه ملت ایران بی اثر کرد و سایه مداخله نظامی آمریکا در منطقه را با پیامدهای آن بر امنیت و ثبات کشورها و ملتهای آن از بین برد، فقط برای رژیم سعودی و اسرائیل ناخوشایند بود که هنوز هم مانند گذشته با آن مخالفت می کنند و هرچه در توان دارند برای به شکست کشاندن آن انجام

می دهند حتی اگر مجبور شوند کل منطقه را به آتش بکشند.

رژیم عربستان و اسرائیل در مواضعشان در خصوص جمهوری اسلامی ایران با یکدیگر کاملا توافق دارند و این توافق به موضوع هسته ای محدود نمی شود بلکه شامل هر چیزی است که با ایران یا محور مقاومت مرتبط است. موضع این دو در خصوص حزب الله ، حماس ، جهاد اسلامی و سوریه و به طور کلی مسئله فلسطین مؤید همین دیدگاه است.

عجیب نبود که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به محض اعلام دستیابی به توافق در لوزان بین ایران و گروه 1+5 با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و سلمان بن عبدالعزیز پادشاه سعودی تماس گرفت تا به آنها بگوید نگران نباشند. وی بر حمایت خود از این دو در برابر هر تهدیدی تاکید کرد.

اما نتانیاهو به اوباما گفت این توافق، ادامه حیات اسرائیل را تهدید و راه تهران را برای ساخت بمب هسته ای هموار می کند و به برنامه هسته ای ایران مشروعیت می دهد و اقتصاد این کشور را تقویت می کند و موجب تقویت دشمنی و تروریسم ایران در سراسر خاورمیانه می شود. نتانیاهو بعد از نشست کابینه امنیتی اسرائیل گفت می خواهد هرگونه توافق نهایی با ایران شامل تعهد روشن این کشور در خصوص حق موجودیت اسرائیل باشد.

تهدیدات اسرائیل نیز بعد از این توافق افزایش یافت و ژنرال نمرود شفر رئیس اداره برنامه ریزی در ارتش رژیم صهیونیستی در مصاحبه با روزنامه «اسرائیل هیوم» گفت: «همچنان که گفته ایم گزینه نظامی همواره روی میز بوده است... اگر این مسئله اخیرا در رسانه ها زیاد اعلام نشد به معنای تغییر این سیاست نیست».

اما عربستان که پادشاه سابق آن عبدالله بن عبدالعزیز، روزی از واشنگتن خواسته بود با حمله نظامی به برنامه هسته ای ایران «سر افعی را قطع کند»، واکنشی به توافق لوزان نشان داد که به روشنی مشخص کرد نگرانی رژیم سعودی کمتر از نگرانی متحدش اسرائیل نیست. روزنامه الوطن عربستان که نزدیک به خاندان حاکم است در شماره روز جمعه خود نوشت «به نظر می رسد روی ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای در شهر لوزان سوئیس فروپاشید».

علی الخضیری مشاور سابق سفیران آمریکا در بغداد نیز از این بابت ابراز نگرانی کرد که توافق لوزان عملا ایران را به عنوان کشوری در آستانه دستیابی به تسلیحات هسته ای به رسمیت بشناسد و به این کشور امکان دهد سیطره خود را بر سرزمین های عربی تقویت کند.

پیش از این نیز تلگراف های دیپلماتیک آمریکا که پایگاه ویکیلیکس فاش کرد نشان داده بود شمار زیادی از شاهزادگان سعودی از جمله ولیعهد کنونی مقرن بن عبدالعزیز از آمریکا خواسته بودند با ایران مقابله کند.

هراس مشترک رژیم سعودی و اسرائیل از برنامه هسته ای ایران، ترس ساختگی است که هدف از آن سوق دادن غرب و آمریکا به سوی اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی و محور مقاومت است. این محور در کشمکش های متعدد در برابر محور آمریکایی، صهیونیستی و مرتجع پیروز شده است. همه می دانند که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای نیست و رژیم صهیونیستی که برای امنیت و ثبات منطقه اشک می ریزد بیش از 400 کلاهک هسته ای در اختیار دارد و رژیم سعودی با بهره برداری از ویروس وهابیت و باندهای تکفیری و امکانات مالی خود، یکی از عوامل اصلی ناامنی و بی ثباتی در منطقه به ویژه سوریه، عراق، لبنان، لیبی و یمن است. ایران هیچ گاه تهدیدی برای کشورهای اسلامی و همسایه خود نبوده و در تاریخ معاصر هیچ موردی از تجاوز ایران به همسایگانش ثبت نشده است هرچند همه کشورهای منطقه از تجاوز رژیم صدام به ایران حمایت کردند.

اما آنچه اکنون در یمن می گذرد به روشنی نشان دهنده ائتلاف بین اسرائیل و رژیم سعودی برضد ایران و به طور کلی محور مقاومت است. این مسئله بعد از حمایت سران رژیم صهیونیستی از تجاوز رژیم سعودی به یمن به بهانه محافظت از تنگه باب المندب، دیگر بر کسی پوشیده نماند. ایهود عیلام پژوهشگر امور راهبردی در وزارت امنیت رژیم صهیونیستی در گزارش جدیدی که چند روز پیش درباره به اصطلاح «محور سنی» برضد ایران منتشر شد اعلام کرد این محور تهدیدی برای اسرائیل نیست بلکه برای مقابله با گسترش نفوذ ایران تاسیس شده است. در بخش از این گزارش آمده است: «اما در خصوص عربستان، این کشور اجازه جنگ با اسرائیل را نخواهد داد بلکه برعکس، در سال های اخیر گزارش های متعددی منتشر شده است که نشان دهنده همکاری و هماهنگی بین تل آویو و ریاض است و مداخله عربستان در یمن مرحله دیگری از همگرایی بین عربستان و اسرائیل محسوب می شود. منافع اسرائیل و کشورهای سنی عربی و اسلامی در متوقف کردن توسعه طلبی ایران در منطقه خاورمیانه است و اسرائیل باید به متحدانش -نه از طریق اعزام نیرو- بلکه از طریق مخفی نگه داشتن کمک های خود به آنها، یاری برساند».

بنابراین باید تشکیل جبهه متحد و اتحاد نامیمون سران سعودی را با قاتلان دیریاسین و کفر قاسم و صبرا و شتیلا و غاصبان قدس و آواره کنندگان ملت فلسطین، برضد جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت و برضد ملت فلسطین و ساکنان محاصره شده غزه، تبریک گفت.