غلام رضا کاظمیان پور: مذاکرات فشرده، بسیار حساس، سخت و نفسگیر، ساعاتی پیش خاتمه یافت. بیانیه پایانی مذاکرات که از سوی هماهنگکننده اتحادیه اروپایی و آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان قرائت شد، حکایت از آن دارد که طرفین بعد از سالها مذاکره و مجادله، به چارچوب مشترکی برای کاستن از مشکلات دست پیداکردهاند.
اگر چه این بیانیه چیزی فراتر از یک بیانیه نیست و در این مرحله تعهد چندانی را برای هیچیک از طرفین به وجود نمیآورد اما همین مختصر نیز گویای باز شدن مسیر جدیدی برای ورود به شرایط جدید است. این بیانیه در حقیقت ترسیم نقشه راهی برای رسیدن به شرایطی است که بالطبع میتواند فضای مناسبی را برای گفتگوهای بیشتر، فراهم آورد. بر این اساس گمان می رود تا پایان تابستان جاری، بخش بیشتری از ابهامات باقیمانده نیز برطرف گردد.
مذاکره فی نفسه، برای جلوگیری از تشدید اختلافات و ممانعت نمودن از تبدیل اختلاف به مخاصمه است و هدف بعدی از مذاکره، یافتن و شناخت و دستیابی به اشتراکات پنهان است و در این مسیر، طرفین مذاکره ناگزیر هستند با تعدیل مواضع و صرفنظر کردن از برخی خواستهها، برخی دیگر از خواستهها را به دست آورند. هر کشور نیز در هنگام حضور در محل مذاکرات، با توجه به اولویتهای و منافع و مصالح ملی خود، تصمیم میگیرد.
بهترین تعبیر برای نتیجه مذاکرات تا این مرحله، واژه استفادهشده از سوی آقای ظریف است. وی نتیجه به دست آمده را "توافق" خواندند. وی نه از شکست یک طرف و از پیروزی طرف دیگر صحبت کردند و نه از پایان یافتن اختلافات و مشکل سخنی به میان آوردند. لذا آنچه که تا کنون به دست آمده است توافق پیرامون کلیات راهحلهای جامع و مورد قبول است. قرار است که این توافق تا چند ماه آینده و پس از طی پروسههای گوناگون سیاسی و فنی، به سند همکاری و یا قرارداد، تبدیل شود.
اما در یک نگاه کلی میتوان چنین برداشت نمود که دستاوردهای کشورمان در این مذاکرات، ارزشمند و قابل توجه است. به چند دلیل:
-رئیسجمهور امریکا چندی پیش در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد: اگر در اختیار من بود و میتوانستم، دوست داشتم تمام پیچ و مهرههای تأسیسات هستهای ایران را نیز باز کنم و از ایران خارج سازم؛ اما وی نیز، پس از صدور بیانیه مشترک مذاکره کنندگان، طی سخنانی اعلام داشت: تحریم و ادامه و تشدید تحریمها نمیتواند مردم ایران را به شکست بکشاند. تفاوت بسیار فاحش و عمیق میان این دو سخن و نیز فاصله بسیار زیاد میان آنچه که خواسته اصلی و آرزوی قلبی امریکا – و با شدت و ضعفهایی، هدف دیگران - بوده است، به خوبی از موفقیت ایران در هدایت مذاکرات و نزدیک ساختن نتیجه مذاکرات به هدف بزرگ کشورمان یعنی ادامه فعالیتهای صلحآمیز هستهای و خودداری از تعطیل نمودن این فعالیت، حکایت مینماید. آمریکائیان خواسته خود را از ابتدا اعلام و همواره بر آن اصرار داشتهاند. آنها حتی در صدد بودند تا اگر بتوانند پیچ و مهرههای تأسیسات ما را نیز با خود ببرند و یک محرومیت تاریخی و بلندمدت و شاید ابدی را به ما تحمیل نمایند اما شاهد هستیم که امروز با چشمپوشی از این خواسته نابجا، بر حق ایران برای ادامه فعالیتهای صلحآمیز هستهای تأکید و ضمن بیانیه مشترک بر آن تصریح مینمایند.
-از چندی پیش و به ویژه بعد از صدور بیانیه مشترک، شبکههای مختلف خبری تلاش نمودند تا این موضوع را به جهانیان و به ویژه به مخاطبان ایرانی القاء نمایند که ایران در مذاکرات از بسیاری از مواضع خود عدول نموده و در حقیقت در رسیدن به اهداف بزرگ خود شکست خورده است و آنچه که مورد قبول ایران واقع شده است انتخاب مبتنی بر اراده مستقل ایران و در راستای منافع متصور و مواضع پیشین نبوده است بلکه یک الزام از روی انفعال و استیصال بوده است. در این خصوص توجه به چند نکته لازم و حائز اهمیت بسیار است. نخست آنکه از دشمن و کسانی که با دولت و مردم ایران دارای خصومت چند ده ساله هستند، غیر از این انتظار نمی رود. دوم آنکه، آنها در صدد هستند تا با این ترفند یأس و ناامیدی را به ما بقبولانند و به ما اینگونه وانمود نمایند که از مقاومت چندساله، هیچ نصیب و هیچ بهرهای نداشتهایم و تازه به چیزی رسیدهایم که میتوانستیم چند سال پیش و پیش از برقراری تحریمها و بدون تحمل سختیها به آن برسیم. آنها با زیرکی و رندی میخواهند این موضوع غلط و کاملاً موهوم و بیاساس را به ما و به جهانیان تحمیل نمایند که مقاومت و ایستادگی در مقابل قدرتهای بزرگ محکوم به شکست است اما مردم ایران در موضعی کاملاً متفاوت به جهانیان ثابت نمودند که قدرتهای بزرگ همچون ببر کاغذی در برابر اراده و صبر ملتها از میدان و بلکه از میان می روند. ترسیم این چهره زیبا از اقتدار ملی و تمایل جهانیان به این الگو، کشورهای زیادهخواه را به وحشت انداخته است. آنها از تبدیل شدن ملت ایران به الگو و اسوه دیگر ملتهای محروم، خیلی بیشتر از توانایی ایران در تولید سلاح هستهای، وحشت دارند و از این کابوس بزرگ وحشت دارند. سوم آنکه هدف از این جنگ روانی از بین بردن صبر و مقاومتها بعدی مردم ایران در مواجهه با چالشهای بعدی با جهان استکبار است به گونهای که در برخورد ایران با زیادهخواهیهای بعدی زورگویان و استکبار جهانی، مقاومت را بینتیجه دانسته و از همان ابتدا، خود داوطلبانه تسلیم شوند. باید دقیقاً به این مهم توجه داشت که ما در اختلافات مربوط به فعالیتهای هستهای هنوز به آخر نرسیدهایم و برای تثبیت موفقیتها نیاز به صبر و مقاومت باز هم بیشتر داریم و نباید اجازه دهیم تا این جنگ روانی هدفمند و برنامهریزیشده، مؤثر واقع گردد. چهارم آنکه در حقیقت این تلاشها، دست و پا زدنهایی برای پوشاندن خفت و عجز و ناتوانی آنها در مقابل اراده و ایستادگی و مقاومت مثال زدنی مردم ایران در برابر زیادهخواهیها و مداخله جویی های آنهاست.
-گروههای مذاکره کننده ایرانی، از ابتدا تا کنون، از مدیران و مسئولان شایسته، دلسوز، متعهد، بصیر، دشمن شناس و آشنا با فنون مذاکره و دارای مهارت لازم برای تبدیل نمودن چالشها به امتیاز بودهاند. بدون شک همه این اشخاص و همه این گروههای کاری به چیزی جز منافع ملی و رسیدن به حداکثر خواستهها و محقق ساختن اهداف هر چه بیشتر نمیاندیشیدهاند. تفاوت مختصر یا به ظاهر فاحشی که میان نوع گفتار و تصمیم و یا نتایج به دست آمده از کار هر گروه کاری تصور میشود تا حدود زیادی مربوط به مقتضیات زمانی و نیز ماهیت مذاکرات بلندمدت سیاسی و فنی است. لذا میتوان اینگونه تصور نمود که نتیجه نهایی، برآیند تلاش همه مذاکره کنندگان از ابتدا تا کنون است و هر گروه مذاکره کننده، سهمی در این نتیجه و در موفقیتهای بعدی دارد. با این وجود تلاش آقای ظریف و همراهان وی از برجستگی بیشتری برخوردار است و آنان که آقای ظریف را میشناسند و با وی همکاری داشتهاند، در توصیف آقای ظریف، وی را فردی کیاس و سیاس و بسیار نکتهسنج و واقعاً ظریف معرفی میکنند. هوشمندی آقای ظریف در مدیریت نموده مذاکرات و پیگیری اهداف ملی، آن قدر آشکار و آن قدر اثرگذار بوده است که طرفهای مذاکره را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. از دو تن از اعضای شاخص تیم مذاکره کننده آمریکایی با مضامین و تعابیر مختلف، نگرانی آنها از روبرو شدن با ظریف مورد تأکید قرار گرفته است. آنها با اشاره به تسلط آقای ظریف بر چگونگی مواجهه با مشکلات و توانایی وی بر فائق آمدن بر چالشها، گفتهاند: ما از گفتگو با آقای ظریف وحشت داریم. این قبیل اعترافات، هم گویای مهارتها و تواناییهای آقای ظریف و همراهان است و هم مؤید مراتب تلاش دلسوزانه وی برای دستیابی به بیشترین و بهترین نتایج ممکن. از همین رو لازم است تا با اعتماد به آنچه که به دست آمده و با اطمینان از آنچه که در آینده به دست خواهد آمد، با شادمانی و غرور و باادب و احترام خطاب به مذاکره کنندگان کشورمان اعلام کنیم و فریاد بزنیم: " بچهها مچکریم "
-ممکن است چنین احساس شود که ما در این مذاکرات به برخی خواستههای خود نرسیدهایم و از برخی خواستههای مهم خود چشمپوشی نمودهایم. هنوز برای ارزیابی قاطع و استنباط از آنچه که رخ داده است، زمان زیادی باقی است و باید این مهم را به آینده موکول نمود. آنچه که امروز ضرورت دارد، حمایت از مذاکره کنندگان و تأیید عملکرد آنها و دور نگهداشتن ساحت کار این گروه دلسوز به اغراض و امیال گروهی و حزبی است. مذاکرات و نتایج آن، امری فراتر از گروه و حزب است و مستقیماً مربوط به تمامیت سیاسی کشور و مربوط به مصالح و منافع ملی است. اگر نقد و ایراد و اشکالی در کارگروه مذاکره کننده به نظر میرسد. این دیدگاهها لاجرم باید با استفاده از مسیرها و روشهای خاص و در موقع مناسب و با ادبیات مشحون از مصلحت کشور و مبتنی بر استنباطهای فنی باشد. کسانی که بر مذاکرات و گفتگوهای سیاسی و دیپلماتیک احاطه دارند و با موضوع امنیت ملی آشنا هستند و از مسایل فنی مرتبط با انرژی هستهای به طور نسبی آشنایی دارند، بهترین اشخاص برای ارائه نقد و تحلیل پیرامون مذاکرات و دستاوردهای آن شناخته میشوند.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com