- خبرگزاری مهرامسال ۴۰ سالگی را هم جشن گرفتید ولی همچنان در لیگ بازی کردید و جشن قهرمانی را هم برپا کردید؟
- وحید شمسایی:
آنقدر گفتنند که ۴۰ سالت شده که آخر چشمم زدند و مصدوم شدم. من امسال خیلی
بهتر از پارسال بودم. وقتی بازیهای خودم را آنالیز کردم دیدم که امسال
آمادهتر شدم ولی این اواخر آنقدر گفتند که چشم خوردم و مصدوم شدم. واقعیت
این است که بعد از قهرمانی دبیری میخواستم خداحافظی کنم اما گفتم بعد از
جام باشگاههای آسیا این کار را کنم که بیماری همسرم اجازه این کار را
نداد.
* راز ماندگاری وحید شمسایی چه بوده که این همه سال در سطح اول فوتسال باقی مانده است؟
-
معتقدم که باید برای زندگی برنامه داشت. من در گذشته خیلی خوب تمرین کرده
بودم تا در این سالها حاصل آن تمرینات را استفاده کنم. خوب تمرین کردن و
سالم زندگی کردن در کنار تفکرات حرفهای داشتن باعث میشود که در این سطح
باقی بمانید. به نظرم بازی کردن به سن و سال ربطی ندارد.
* همچنان میخواهید به بازی کردن ادامه بدهید؟
نمیدانم. واقعا هیچ چیزی مشخص نیست. باید ببینم وضعیت پایم چطور میشود. اگر بتوانم بمانم که این کار را میکنم.
* یک بار از جوانهای لیگ انتقاد کردید و گفتید با این جوانها تا ۸۰ سالگی هم بازی میکنید؟
- البته جوانهای الان خوب هستند ولی باید صاحب تجربه بشوند. تا اینها بتوانند تجربه کسب کنند من هم میتوانم بازی کنم.
* این جوانها با نسل شما چه فرقی کردهاند؟
به
نظرم نسل فوتسال در حال پیشرفت است. اگر دوره ما پیشرفت الان را داشت با
وجود رضا حیدریان، سیامک داداشی، علی صانعی، کاظم محمدی و ... میتوانست
قهرمان جهان بشود. الان جوانها بیشتر فیزیکی کار میکنند. شاید در کنار
حسنزاده و طیبی چند بازیکن مثل وفایی، سنگ سفیدی و .. باشند که خوب کار
کنند اما معتقدم هر ۱۰۰ سال یکبار بازیکنی مثل حیدریان در فوتسال ایران
ظهور میکند.
* چرا امثال حیدریان دیگر در فوتسال ایران وجود ندارند؟
استعداد
حیدریان ذاتی بوده است. ما دیگر نتوانستیم مثل او را در فوتسال پرورش
دهیم. حالا به دنبال پرورش بازیکنان جنگنده هستیم تا تکنیکی.
* زندگی سالم واقعا چقدر روی پیشرفت جوانها تاثیرگذار است؟
شما
اگر واقعا میخواهید به جایی برسید باید از خیلی لذایذ زندگی بگذرید.
البته خیلی راحت میتوانید هر کاری کنید و از شرایط استفاده لازم را کنید.
ولی برای پیشرفت بابد قید خیلی چیزها را بزنید. من از سال ۷۸ تا به امروز
نه نوشابه خوردهام و نه برنج. برای اینکه وزنم بالا نرود و آمادگی خودم را
حفظ کنم اینطوری زندگی کردهام. حالا البته ۴۰ ساله شدم و دیگر آب هم
میخورم روی وزنم تاثیر میگذارد و چربی بدنم اضافه میشود. حالا دیگر خیلی
چیزها ناخواسته هستند. دیگر میوه هم میخورم روی وزنم تاثیر میگذارد.
* همیشه گفته میشد وحید شمسایی در حد بهترین فوتبالیستهای ایران دستمزد دریافت کرده است، این ادعا را تایید میکنید؟
الحمدالله
شرایط مالی من خوب است. قراردادهای من همیشه حرفهای بود. سال ۸۰ که با
لاتزیو ایتالیا رفتم وقتی به ایران برگشتم ۱۰۰ میلیون تومان پول با خودم به
ایران آوردم. در نظر بگیرید که یک سال در ایتالیا زندگی کردم و مخارج آن
را هم حساب کنید. آن زمان بیشترین قرارداد ۱۲ میلیون تومان در ایران بود.
* چرا خیلی از جوانهای امروزی با اولین قرارداد خوبی که میبندند به نوعی از ورزش محو میشوند؟
دیگر
شرایط هر کسی به تفکرات خودش بستگی دارد. هر کسی میداند چطور زندگی کند
که پیشرفت کند. من جاه طلبی خودم در فوتسال را دنبال کردم. هر بار که جایزه
میگرفتم دنبال یک جایزه دیگر میگشتم. شاید تورنمنت آسیایی یا بینالمللی
نبوده که در آن شرکت کرده باشیم و من جایزه بهترین بازیکن یا بهترین گلزن
را کسب نکرده باشم. مطمئن باشید در مربیگری هم همینطور هستم. در این موضوع
که گفتم شک نکنید. وقتی میخواستم به تاسیسات دریایی بیایم هم خیلیها
گفتند که این کار را نکنم چون نهایتا ششم خواهیم شد ولی ما هفتهها صدرنشین
بودیم. و در نهایت قهرمان شدیم که نتیجه ایدهآلی بود چونکه تاسیسات فصل
گذشته دهم شده بود.
* این جاه طلبیها تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟
یک
چیز را بگویم که مربیگری با بازیکنی خیلی فرق دارد. واقعا سختتر است. شما
وقتی بازی میکنی در طول ۲۵ هفته اگر چند هفته خوب نباشی ولی دوباره
میتوانی خودت را برسانی اما وقتی مربی هستی تا چند تا بازی را بد نتیجه
بگیری دیگر کار تمام است. به قول یکی از مربیان بزرگ دنیا وقتی با یک
باشگاه به توافق میرسی از همان لحظه که توافق کردی و دست دادی باید منتظر
خداحافظی باشی.
* شهرت چقدر خوب است؟
شهرت
فوق العاده است. اینکه شما را یک آدم موفق می دانند و فکر میکنند که زحمت
کشیدی تا به این مرحله از پیشرفت رسیدی خیلی خوب است. البته همه انتظار
دارند همیشه در اوج باشی و این کار را سخت میکند.
* از اینکه شما را همیشه با علی دایی مقایسه میکنند چه احساسی دارید؟
همیشه
میگویم که علی دایی بزرگ و افتخار فوتبال ایران است. این را برای خودم یک
افتخار بزرگ میدانم که نام مرا در کنار اسطوره فوتبال ایران قرار
میدهند.
* تا حالا حسرت نرفتن به تیمی را داشتهاید؟
بله.
سال ۸۱ وقتی از ایتالیا به لیگ ایران برگشتم از اسپارتاک مسکو دعوتنامه
داشتم. لاتزیو پیشنهاد اقامت و بالاترین دستمزده را به من ارایه کرده بود.
وقتی با تیم ملی به روسیه رفتیم چند تن از بازیکنان تیم ملی شاهد بودند که
مسئولان تیم اسپارتاک چطور دنبال من بودند و چه پیشنهاد وسوسه انگیزی
دادند. من از اسپانیا هم دعوتنامه داشتم ولی برای اولین بار میخواهم
اعتراف کنم که برگشتنم از لیگ ایتالیا بزرگترین اشتباه من بود.
* انگیزههای وحید شمسایی چه زمانی فروکش میکند؟
من
یک چیزی را بگویم که مریض فوتسال هستم. درآمد بیرونم از فوتسال خیلی بیشتر
است ولی خاک سختیهای این رشته را خوردهام و عاشق این رشته هستم. من
خستگی ناپذیرم. زمانی که بازی میکردم خیلیها میخواستند به عناوین مختلف
مرا بزنند ولی توکلم بر خدا بود. الان هم که اول راه مربیگری هستم توکلم به
خداست. من فوتسال را به خاطر شهرت نمیخواهم. در فوتسال اگر میخواستم به
جایی برسم که رسیدم و اگر قرار نبود به جایی برسم هم نرسیدم پس این موضوع
برای من تمام شده است.