گروه بین الملل، یک اندیشکده آمریکایی با انتشار گزارشی راهبردی به بررسی چشمانداز مذاکرات هستهای و عملکرد حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور در پیشبرد مذاکرات و دستیابی به توافق پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده مطالعات راهبردی دانشکده جنگ ارتش آمریکا در گزارشی راهبردی به قلم «کر گایلز» مدیر مرکز تحقیقات مطالعات جنگ و از اعضای اندیشکده سلطنتی چتم هاوس انگلیس نوشت: در ماه نوامبر ۲۰۱۴ مذاکرات فشرده بر سر وضعیت برنامه هستهای ایران به تمدید ۷ ماهه ضربالاجل مورد توافق انجامید. در ماه ژوئیه ۲۰۱۵ مذاکرهکنندگان بار دیگر با همان مسائل سخت و دشوار دستوپنجه نرم خواهند کرد. نه ایران و نه آمریکا و متحدانش به نظر نمیرسد در راستای حصول یک توافق دائم امتیازات قابلتوجهی به طرف دیگر ارائه دهند.
■ ارزیابی ریاست جمهوری روحانی و تأثیر آن بر مذاکرات■
این گزارش به بررسی فاکتورهایی میپردازد که در توافق با ایرانِ تحت هدایت حسن روحانی بدون تغییر باقی خواهند ماند و به تعیین موفقیت یا شکست گفتگوها در سال ۲۰۱۵ کمک خواهند کرد. در این گزارش عملکرد روحانی در طول یکساله اول ریاستجمهوریاش مورد بررسی قرار میگیرد تا بدین طریق بتوان نشان داد که چه اتفاقهایی ممکن است در طول دوران ریاست جمهوری وی برای ایران رخ دهد. روحانی در طول یکساله اول ریاست جمهوری خود مجبور شد تا تمایلات ترقیخواهانه خویش را با احتیاط ذاتی عوامل محافظهکار در درون حاکمیت متوازن سازد. در نتیجه، امیدواری خارجیها مبنی بر اثرگذاری روحانی بر جایگاه ایران در سطح دنیا از خوشبینی اولیه به ارزیابی هوشیارانهتر گزینههای پیش روی وی تبدیل گردیده است.
این گزارش پیشینهای درباره مذاکرات پیش روی ارائه میدهد و حاوی مقدمهای است درباره تأثیر متقابل و پیچیده موضوعات و منافعی که رهبران ایران را محدود میسازند. اندیشکده مطالعات راهبردی مطالعه این گزارش را نه تنها به پژوهشگران و سیاستگذاران علاقهمند به موضوع ایران بلکه همچنین با توجه به نقش کانونی ایران در شماری از مسائل امنیتی موجود در خاورمیانه به افراد فعال در حوزه خاورمیانه توصیه میکند.
■ روحانی در زمینه بهبود روابط بیرونی از آزادی عمل محدودی برخوردار است■
در پایان ماه سپتامبر ۲۰۱۴ حسن روحانی رئیسجمهور ایران برای دومین بار در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک حضور یافت. در جریان اولین حضور وی در نیویورک در ماه سپتامبر ۲۰۱۳ اولین مکالمه تلفنی میان روسای جمهور آمریکا و ایران از سال ۱۹۷۹ به بعد انجام گرفت. این مکالمه تلفنی علیرغم اینکه در داخل ایران بحثبرانگیز شد اما نشاندهنده تغییرات مهمی بود که به دنبال انتخاب روحانی به عنوان رئیسجمهور جدید و جانشین محمود احمدینژاد در سیاست خارجی ایران رخ دادند.
«باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا در این زمینه اظهار داشت که فکر نمیکند رئیسجمهور جدید همه چیز را به ناگهان آسانتر سازد اما دورنمای کاهش چشمگیر تنشها با ایران به نظر خوب است. رئیسجمهور جدید ایران پس از انتخابش پیامهای آشتیجویانهای برای شماری از دولتهای غربی و همچنین کشورهای عرب همسایه در منطقه خلیج فارس ارسال کرد و به ویژه به نظر میرسید که مایل است در مقایسه با احمدینژاد رویکرد متفاوتی در قبال مذاکرات هستهای اتخاذ کند. با این وجود، «اوباما» همچنان لازم میدید این نکته را بیان کند که اقدام نظامی مستقیم آمریکا علیه ایران همچنان به عنوان یک گزینه مطرح است: «ایران نباید اینگونه فکر کند که آمریکا چون به سوریه حمله نکرد در واکنش به برنامه هستهای تهران هم دست به حمله نظامی نخواهد زد… آنها [ایرانیها] نباید اینگونه برداشت کنند که ما… به ایران حمله نخواهیم کرد.»
یک سال بعد روحانی در شرایط کاملاً متفاوتی به نیویورک بازگشت. گزینه حمله نظامی در واکنش به جاهطلبیهای هستهای ایران جای خود را به بنبست بر سر تمدید یک توافق چشمگیر داده بود، توافقی که به نظر حلوفصل مسالمتآمیز مسئله هستهای را نوید میداد. علیرغم اقدامات مثبت اما مقطع زمانی یکساله به وضوح نشان داد که روحانی در زمینه بهبود روابط بیرونی از آزادی عمل محدودی برخوردار است ـ در سال ۲۰۱۴ دورنمای یک اقدام شجاعانه نظیر گفتگوی تلفنی با «اوباما» مشاهده نمیشد. ضربالاجل مربوط به حصول توافق بر سر وضعیت برنامه هستهای ایران به پایان خود نزدیک میشد و تبعات ناشی از عدم دستیابی به توافق به نظر نگرانکننده بودند.
■حمایت رهبر ایران از ابتکارات رئیس جمهور روحانی■
در این گزارش مقطع زمانی پس از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری مورد بررسی قرار میگیرد. گزارش به تغییرات در رابطه با آنچه برای ایران عملی و قابل دستیابی هستند میپردازد و درباره مسیر احتمالی سیاست خارجی ایران در آینده نتیجهگیریهایی ارائه میدهد. اگرچه موضوع روابط خارجی در سطح منطقهای و بینالمللی در دستور کار رئیسجمهور جدید ایران قرار دارد، اما این روابط را نمیتوان از مسائل داخلی ایران مجزا دانست. رویدادهای کلیدی در دوره یکساله ریاست جمهوری روحانی مؤید این بودهاند که ایران دارای یک بدنه سیاسی یکپارچه نیست. حکومت ایران از نیروهای سیاسی مختلف تشکیل شده است و این نیروها از نفوذ فراگیر و قابلتوجهی بر مذاکرات هستهای و سیاست خارجی برخوردارند. بنابراین هرگونه رویکرد جدید که توسط رئیسجمهور جدید ایران اتخاذ گردد از تغییر در طرز تفکر دیگر نهادهای بانفوذ کشور و فشارهای داخلی نشأت میگیرد. ابتکارات رئیسجمهور روحانی از حمایت آیتالله علی خامنهای رهبر ایران برخوردارند، اما این حمایت مشروط است و ممکن است دوام چندانی نداشته باشد.
■ برنامه هستهای در داخل ایران یک مسئله به شدت سیاسی است ■
در داخل ایران برنامه هستهای یک مسئله به شدت سیاسی قلمداد میشود. این مسئله به خصومت میان ایران و آمریکا دامن میزند و متعاقباً بر اهمیت توسعه بیش از پیش فعالیتهای هستهای میافزاید. اگر هر یک از این دو فاکتور کنار گذاشته شوند دور باطل موجود از بین خواهد رفت و دورنمای همکاری میان آمریکا و ایران در راستای حفظ امنیت منطقه مشاهده خواهد گردید. اما چنین چیزی مستلزم وقوع تغییرات راهبردی نزد هر دو طرف است.
با توجه به خواسته آمریکا مبنی بر اینکه ایران باید ظرفیت غنیسازی اورانیوم خویش را کاهش دهد ـ و این ظرفیت کاهش یافته را دههها حفظ کند ـ در نتیجه برای هر دو طرف عقبنشینیهای مورد نیاز جهت حصول توافق کار دشوار و دردناکی است و تا زمان نگارش این گزارش هیچیک از طرفین تمایلی جهت انجام این کار از خود نشان ندادهاند. در حقیقت شرایط داخلی در هر دو کشور مانع آن میشود که طرفین به توافق دست پیدا کنند. ایران مجبور است هرگونه توافق حاصله را به عنوان یک پیروزی نزد مخاطبان داخلی مطرح سازد. در نتیجه نباید هیچگونه عقبنشینی عمدهای در این زمینه مشاهده شود. این امر در مورد آمریکا نیز صادق است و دلیل آن نه تنها موضع راهبردی آمریکا یا تاثیرات مربوطه بر روابط این کشور با متحدان کلیدیش در منطقه، بلکه به خاطر نفوذ اسرائیل بر سیاست خارجی آمریکا و لزوم تصویب توافق توسط کنگره است.
■ گفتگوهای ۱+۵ فرمایشی است/مشکل اصلی میان واشنگتن و تهران است■
رویدادهای اخیر ظاهراً به طور مساوی به نفع هر دو طرف بودهاند. افزایش چشمگیر تولید نفت در داخل آمریکا باعث شده است تا تحریم صادرات نفت ایران خطرات کمتری را در زمینه احتمال افزایش غیرقابل تحمل قیمت نفت به همراه داشته باشد. برعکس، ایران پس از رفع بخشی از تحریمها به این باور رسیده است که اقتصادش جان تازهای گرفته و در برابر تحریمهای آتی مقاوتر و انعطافپذیرتر خواهد بود. در عین حال این اعتقاد وجود دارد که دو بحران همزمان اوکراین و داعش باعث تضعیف آمریکا شدهاند.
دکتر «گری سیمور» هماهنگکننده سابق امور مربوط به کنترل تسلیحاتی و سلاحهای کشتار جمعی در کاخ سفید استدلال کرده است که مشکل اصلی میان واشنگتن و تهران است. وی به همین خاطر گفتگوهای دوجانبه میان آمریکا و ایران را در مقایسه با گفتگوهای ۱+۵ «یک فرآیند معقولتر مذاکره» میداند و گفتگوهای ۱+۵ را «نشستهای فرمایشی» میخواند که بسیار دست و پا گیر بوده و اتخاد تصمیمات واقعی را دشوار ساختهاند. در هر صورت بحران اوکراین باعث تضعیف قالب مذاکرات ۱+۵ شده است؛ ایران میتواند با اعتماد به نفش بیشتری به مذاکرات ادامه دهد، زیرا آمریکا و اروپا در صورت شکست گفتگوها قادر نخواهند بود در قالب چارچوب موجود بر سر وضع مجدد تحریمها به توافق برسند.
■ حمایت از تعامل بیشتر میان ایران و کشورهای عرب به نفع آمریکاست■
حمایت از تعامل بیشتر میان ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به نفع حضور آمریکا در منطقه خواهد بود. پیامدهای ناشی از تنشزدایی میان ایران و غرب تأثیر عمیقی بر راهبردهای امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] خواهد داشت، این کشورها که از متحدان کلیدی آمریکا به شمار میروند عمیقاً نگران هرگونه تهدید بالقوه از طرف ایران هستند. در عین حال باید به خاطر داشت که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از نزدیک رفتار آمریکا در قبال ایران را رصد میکنند و در نتیجه هر گامی که به زعم آنها اشتباه باشد ـ یا هرگونه مصالحه بر سر امنیت خلیج فارس ـ احتمالاً به سرعت تبعات ناگواری برای روابط آمریکا و کشورهای منطقه به همراه خواهد داشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com