دستگیری سارق مسلح طلا فروشی در کرج

به‌گزارش بولتن نیوز، سردار کامرانی صالح عصر دوشنبه گذشته در نشست خبری گفت: ساعت 19 و 30 دقیقه پانزدهم اسفندماه سال جاری پیرمرد سالخورده‌ای در تماس با مرکز فوریت‌های 110 از یک سرقت مسلحانه از طلافروشی حوالی خیابان مصباح کرج خبر داد.

مأموران کلانتری 11 پس از مخابره خبر بلافاصله در محل حادثه حاضر شدند. اما سرعت عمل دزد آنقدر زیاد بود که پلیس نتوانست به‌وی برسد و دزد در یک چشم برهم زدن ناپدید شد.

دزد که بسیار ترسیده بود از بیم آنکه تحت تعقیب پلیس یا مردم قرار گیرد هنگام فرار اقدام به شلیک تیر هوایی کرده بود.

یدالله، صاحب طلافروشی که 50 سال سن دارد در گفت‌وگو با شوک می‌گوید: تقریباً ساعت 30‌‌:19 دقیقه بود، پسر جوانی که چند بار از طلافروشی خرید کرده بود دوباره وارد مغازه شد همزمان با وی زن جوانی نیز مشغول دیدن سینی طلا‌ها بود. کمی صبر کرد هنگامی که مشتری از مغازه بیرون رفت مرا با تهدید اسلحه روی صندلی نشاند و خواست سینی گوشواره و انگشترها را به وی بدهم.خیلی ترسیده بودم و دستانم می‌لرزید تقریباً 300 گرم طلا را برداشت و زمانی که می‌خواست ازمغازه بیرون برود با در بسته روبه‌رو شد، از من خواست مغازه را باز کنم، پافشاری کردم و او با شلیک گلوله به پایم مجبورم کرد در را برایش باز کنم.

مردم تا صدای گلوله را شنیدند به کمک آمدند اما او به سرعت فرار کرد طوری که بعد از رسیدن پلیس دیگر ردپایی از دزد جوان نبود.

سردار کامرانی صالح درباره نحوی دستگیری این دزد جوان گفت: اگر چه او با پوشاندن بخش اعظم صورت خود به وسیله ماسک، شناسایی‌اش را سخت کرده بود، اما پلیس توانست به وسیله فیلم‌هایی که در دوربین مداربسته طلافروشی بود و همچنین شگردی که وی در سرقت به‌کار برده بود او را در کمتر از 48 ساعت دستگیر کند و تمام طلاهای سرقت شده را به مال باخته برگرداند.

به‌گزارش خبرنگار شوک، سرهنگ گل صباحی رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره دستگیری دزد جوان با هویت مصطفی گفت: با تشکیل تیم ویژه‌ای از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت و بررسی سوابق مجرمان سابقه‌دار و انجام چهره نگاری‌های فرضی ردپای دزد مورد نظر در یکی از قهوه‌خانه‌های کرج شناسایی شد و تحت تعقیب قرار گرفت و در یک فرصت مناسب دستگیر شد. با بازجویی سارق جوان که 30 سال سن داشت وی به سرقت مسلحانه خود اعتراف کرد.

گفت‌وگو با سارق مسلح

به چه جرمی دستگیر شدی؟

سرقت از طلافروشی.

چند سال سن داری؟

30 سال.

قبلاً به چه‌کاری مشغول بودی؟

مغازه داشتم.

چه شد که به فکر سرقت از طلافروشی افتادی؟

فکر کردم می‌توانم این طوری زودتر پولدار شوم.

الآن که دستگیر شدی چطور؟

اشتباه کردم. نه تنها به مقصد نرسیدم بلکه جوانی‌ام را از بین بردم.

نقشه سرقت را خودت کشیده بودی؟

بله.

زمـــان دستگیری در قهوه‌خانه حضـــــور داشتی؟ آنجا چه می‌کردی؟

با دوستانم بودم. البته همین قهوه‌خانه باعث شد به فکر سرقت بیفتم.

ازدواج کردی؟

خیر.

سابقه کیفری داری؟

خیر و هرگز اصلاً فکر نمی‌کردم دستگیر شوم.

بیشترین انگیزه سرقت‌ات چه بود؟

مشکلات مالی، البته حالا که فکر می‌کنم بسیار کوته فکر بودم و افکار بلند پروازانه‌ام باعث درد سرم شد.

چرا دراین مدت طلاهای سرقتی را نفروختی؟

آنقدر ترسیده بودم که اصلاً نمی‌توانستم کاری انجام دهم.

انتهای پیام/

منبع: روزنامه ایران