به گزارش بولتن نیوز به نقل از «آلکسای آرباتف» در مقاله ای که برای نشریه «نشنال اینترست» نگاشته است با توجه به جو سیاسی حاکم بر فضای مذاکرات هسته ای با ایران به محتمل ترین گزینه های پیش روی قدرتهای جهانی و ایران پرداخته و با توجه به عوامل بین المللی موثر بر روند گفتگوها و درگیریهای داخلی بین اعضای گروه 1+5 ضمن بر شمردن مزایای حصول توافقی هر چند نسبی به شکست کشاندن مذاکرات فعلی را بی نتیجه می داند.
آنچه در ادامه می آید متن این مقاله است.
این گونه به نظر می آید که یک رویکرد تدریجی واقع بینانه ترین راه حل موجود برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای بین ایران و قدرت های جهانی باشد.
در همان حال که علیرغم همه تلاشها و اظهار امیدواریهای گروه 1+5، رسیدن به توافق دو جانبه میان ایران و قدرتهای جهانی همچنان به عنوان یک گزینه دور از دسترس باقی می ماند، ریسک به سرانجام نرسیدن مذاکرات نیز قوت بیشتری می گیرد.
در این میان، خطرات زیادی متوجه همه گروه های دخیل در این مذاکرات است که به خودی خود برای هر یک از طرفین، جدای از اختلاف نظر آنها در باب دیگر مسائل موجود، کفایت می کند.
گروه های دخیل در مذاکرات هسته ای ایران بر سر اینکه در صورت رسیدن به توافق تحریم ها علیه این کشور برداشته شود نیز اختلاف نظر دارند. در خصوص روند برداشتن تحریم ها می بایست به این موضوع اشاره کرد که پافشاری ایران بر روی رفع یک جای تحریم ها است حال آنکه گروه 1+5 خواهان برداشتن تدریجی تحریم ها همزمان با پایبندی ایران به تعهدات خود است که البته این رویکرد اخیر مستلزم سالها صبوری است.
لازم به ذکر است که اگرچه ظاهرا بخش اعظم موانع بر سر راه رسیدن به توافق هسته ای اختلافات سیاسی موجود بین طرفین مذاکره است، برخی عوامل درونی نیز در این میان می تواند دخیل باشد که از جمله آنها می توان به اختلاف احزاب سیاسی به ویژه در داخل دو کشور ایران و ایالات متحده آمریکا اشاره نمود. به عنوان مثال، در داخل آمریکا اختلاف نظر رو به رشدی میان رئیس جمهور این کشور و کنگره جمهوری خواه در باب طول مدت توافق جامع وجود دارد.
علاوه بر این، از زمان امضای توافقنامه موقت در نوامبر 2013 تغییرات چشمگیر و متعددی در فضای بین المللی حاکم بر مذاکرات هسته ای به وقوع پیوسته است.
از جمله این تغییرات می توان به بحران اوکراین اشاره نمود. در حال حاضر در داخل حلقه قدرتهای 1+5 دو جبهه شکل گرفته است به گونه ای که در یک سو روسیه قرار دارد و در سوی دیگر ایالات متحده و همپیمانانش- قدرتهایی که بر سر اختلاف نظر در باب اوکراین نسبت به هم تحریم هایی را اعمال داشته و حتی یکدیگر را تهدید به اقدام نظامی نیز می نمایند.
این موضوع باعث شده که هرگونه کانال همکاری بین روسیه و دیگر قدرتهای غربی که در حال حاضر یکدیگر را دشمن می پندارند بسته شود و بی شک این امر همکاری بین روسیه و غرب بر سر مذاکرات هسته ای ایران را مشکل خواهد نمود.
از سوی دیگر، ظهور داعش نیز فضای بین المللی پیرامون مذاکرات هسته ای را دستخوش تغییر نموده است. اما اینبار برخلاف مورد اوکراین که موجب ایجاد شکاف درونی میان کشورهای 1+5 شده است، ایران و قدرتهای جهانی در مبارزه با این گروه افراطی هر دو در یک سوی جبهه قرار دارند. افزون بر این، ایران در کشور افغانستان نیز می تواند به یک شریک مهم برای آمریکا بدل شود به گونه ای که پس از خروج نیروهای آمریکایی، ایران می تواند از دولت افغانستان در مقابل تلاش های طالبان به بازپس گیری کنترل این کشور حمایت کند. دولت افغانستان در حال حاضر نیز تلفات زیادی را در مقابله با طالبان متحمل شده و ممکن است نیازمند جلب همکاری یک کشور همسایه باشد. در این میان، شاید ایران نیز به این موضوع که چنین تغییراتی به گونهای چشمگیر موقعیت این کشور را در مذاکرات هسته ای تقویت نموده واقف باشد.
اکنون نکته اینجاست که اگر مذاکره با ایران به شکست بیانجامد، بعید به نظر می رسد که قدرتهای عضو گروه 1+5 بر سر اعمال تحریم های جدید علیه این کشور آن هم با توجه به اختلاف نظر درونی شان به توافق برسند. علاوه بر این، ایران این گزینه را نیز پیش رو خواهد داشت که مذاکرات جداگانه ای را با روسیه، چین و برخی از کشورهای اروپایی دنبال کند که البته تمایل همه این کشورهای اخیر ادامه گفتگوها خواهد بود.
با این اوصاف، شکست مذاکرات در ماه های پیش رو ممکن است منجر به از هم پاشیدن ائتلاف 1+5 شود. از سوی دیگر، این احتمال نیز وجود دارد که ایالات متحده دور جدیدی از تحریم های یک طرفه خود را بر ضد ایران اعمال نماید. به این ترتیب، اروپا نیز بین دو گزینه تبعیت از رهبری آمریکا و تمایل به ادامه مذاکرات سردرگم خواهد ماند. در این میان، این امکان نیز وجود دارد که روسیه و شاید چین خواهان اعطای کمک اقتصادی به ایران باشند که این به نوبه خود می تواند در جهت کاهش تاثیر تحریم های آمریکا عمل کند.
با این حال، شکست در رسیدن به یک توافق جامع با ایران لزوما نمی بایست چنین عواقب سنگینی را در پی داشته باشد. یا بهتر است بگوییم که یک گزینه دیگر نیز وجود دارد به این ترتیب که گروه های دخیل در این مذاکرات می توانند فی الحال هدف غایی خود مبنی بر رسیدن به یک توافق جامع را کنار گذاشته و به جای آن به رویکردی ملایم تر و تدریجی تر بسنده کنند– رویکردی مشابه آنچه که روسیه و ایالات متحده برای چندین دهه و در قبال مذاکره بر سر کاهش تسلیحات هسته ای اتخاذ نمودند.
در اولین مرحله از چنین رویکردی، کشورهای 1+5 و ایران می توانند بر سر مسائلی چون شفاف سازی به توافق برسند. در خصوص ایران، این توافق می تواند به معنای موافقت با تشدید کنترل آژانس بین المللی انرژی اتمی از جمله لحاظ نمودن پروتکل های اضافه و دستورالعمل های جانبی کد اصلاح شده 3.1 باشد که ایران را ملزم به ارائه تمامی اطلاعات مرتبط با پروژه های هسته ای به آژانس بین المللی انرژی اتمی از همان مراحل اولیه کار می نماید.
این توافق نسبی می تواند برای یک دوره 10 تا 15 ساله به قوت خود باقی بماند حال آنکه زمان در نظر گرفته شده برای عمل به دیگر شرایط قید شده در توافق «اقدام مشترک» که در نوامبر 2013 حاصل شد می تواند افزایش یابد و خوب این به مراتب بهتر از عدم حصول هر گونه توافقی است.
در رویکرد تدریجی، مرحله بعدی می تواند بازگشت گروه های مذاکره کننده به محدود نمودن چرخه پلوتونیوم ایران باشد. این مرحله می تواند ساخت راکتور آب سنگین اراک، اعمال محدودیت های شدید بر عملیات جداسازی پلوتونیوم و دیگر موارد مرتبط را شامل شود.
پس از گذر از این مرحله، مباحثه بر سر موضوعات مورد اختلاف آغاز می شود که این می تواند شامل اعمال محدودیت بر روی تعداد و نوع تسهیلات غنی سازی اورانیوم با هدف تولید انرژی صلح آمیز، تعداد و کارایی سانتریفیوژها و میزان و شکل ظاهری ذخیره اورانیوم کم درصد ایران باشد.
در مقابل، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا نیز تدریجا و در طول مذاکرات از تحریم های خود کاسته تا در نهایت آنها را به طور کامل لغو نمایند. علاوه بر این، همکاری با ایران در باب استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای می تواند در این مرحله از مذاکرات از سر گرفته شود.
البته لازم به ذکر است که با توجه به جو سیاسی موجود، اعمال این سناریو کار چندان آسانی نخواهد بود اما به هر حال انتخاب این رویکرد به مراتب از شکست مذاکرات فعلی به بهانه رسیدن به یک توافق جامع عاقلانه تر است. بدین گونه، راه حل پیشنهاد شده تنها گزینه محتمل در شرایط موجود به نظر می آید.