به خاطر نتیجه نگرفتن مخالفان نظام و غرب از تحریم ها، مذاکرات هسته ای، مسائل حقوق بشری، و... اکنون مخالفان نظام و کشورهای غربی به دنبال طرح مطالبات افراطی و رفع حصر هستند تا از این طریق ضمن فشار آوردن به دولت و یادآوری شعارهای انتخاباتی و رسیدگی به مسائل سیاسی داخلی و... باعث ایجاد اختلافات داخلی در جناح های سیاسی شوند.
گروه سیاسی - همزمان با طرح موضوعات مداخله جویانه توسط سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، مبنی بر رفع حصر سران حوادث بعد از انتخابات 88، و دخالت در امورداخلی ایران، برخی رسانه ها از جمله بی بی سی نیز به تکرار این موضوع پرداخته اند.
به گزارش بولتن نیوز، به نظر می رسد که به خاطر نتیجه نگرفتن مخالفان نظام و غرب از تحریم ها، مذاکرات هسته ای، مسائل حقوق بشری، و... اکنون مخالفان نظام و کشورهای غربی به دنبال طرح مطالبات افراطی و رفع حصر هستند تا از این طریق ضمن فشار آوردن به دولت و یادآوری شعارهای انتخاباتی و رسیدگی به مسائل سیاسی داخلی و... باعث ایجاد اختلافات داخلی در جناح های سیاسی شوند.
واقعیت این است که در دو سال گذشته و بعد از انتخابات سال 92، جو همدلی و هماهنگی و کاهش مشکلات کشور و بهبود شاخص های اقتصادی و سیاسی، مورد اعتراض و عصبانیت اسرائیل و آمریکا، مخالفان نظام و ... شده است و لذا تلاش دارند تا به بهانه های دیگری نظیر مسائل حقوق بشری، مسائل سیاسی داخلی ودخالت در امور داخلی کشور، فشار بر نظام و دولت را افزایش دهند.
اما ناگفته پیداست که نظام جمهوری اسلامی با موفقیت در مسائل منطقه ای و جهانی نشان داده که در برابر این فشارها تسلیم نمی شود و اجازه دخالت در امور داخلی و قانونی کشور را به بیگانگان و بدخواهان نظام نمی دهد و به رسانه های بیگانه و دولت های غربی نیز هشدار می دهد که به این مسائل و طرح مطالبات افراطی مانند رفع حصر دلخوش نباشند زیرا هیچ نتیجه ای نمی گیرند.
سایت بی بی سی فارسی در تاریخ 26 بهمن 1393 در مطلبی با عنوان "حصر موسوی، رهنورد و کروبی؛ استخوان لای زخم" به طرح مطالبات افراطی از دولت آقای روحانی و رفع حصر سران حوادث بعد از انتخابات سال 88 پرداخته و دولت را متهم به فعالیت نکردن در این زمینه کرده است.
بی بی سی اشاره کرده که این سه نفر در پی اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از بهمنماه سال ۱۳۸۹ با مصوبه شورای عالی امنیت ملی ایران در حصر قرار گرفته اند که هدف آن جلوگیری از ادامه اعتراضات خیابانی بوده است. این در حالیست که به نظر می رسید پس از به قدرت رسیدن حسن روحانی تغییری در موقعیت کنونی بوجود آید.
بی بی سی ادعا کرده که در روزهای گذشته علی مطهری، نماینده تهران و احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان سخنانی در موافقت و مخالفت با حصر داشته اند که واکنش های گسترده ای به همراه داشت.
بی بی سی به چند مطلب که توسط عده ای از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران نوشته شده اشاره کرده و در همه آنها با فشار بر دولت، به دنبال طرح مطالبات افراطی و مهم جلوه دادن موضوع حصر بوده و با بزرگنمایی موضوع حصر آن را به موضوع شماره 1 مورد نظر سیاستمداران و اصلاح طلبان تبدیل کرده است.
این درحالیست که اولا موضوع حصر بارها توضیح داده شده و مسوولان به خاطر رافت اسلامی و رعایت وضعیت این سه نفر، وضعیت حصر را بهتر از هر وضعیت دیگری تشخیص داده اند و طبق قانون و مصوبه قانونی اقدام به حصر شده است.
اما در عین حال عده ای از فعالان سیاسی و رسانه هایی چون بی بی سی سعی دارند که حصر را به استخوان لای زخم تشبیه کنند.
در حالی که برای نظام و دولت، مسائل اساسی کشور، مقابله با زورگویی غرب، رفع تحریم ها، مذاکرات هسته ای و معیشت مردم بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و مشخص نیست که چرا عده ای سعی دارند این موضوع را تا این حد بزرگنمایی کنند و مهم جلوه دهند.
نویسندگاه این مطلب و بی بی سی فارسی به دنبال آن هستند که با فشار بر دولت برای توجه به مسائل داخلی، افزایش حمایت از دولت، تحقق وعده های انتخاباتی و... به طرح مطالبات افراطی نظیر رفع حصر بپردازند.
به نظر می رسد که رسانه های بیگانه و مخالفان نظام که از طرح مسائل حقوق بشری، اسیدپاشی و... نتیجه نگرفته اند اکنون به دنبال آن هستند که مسئله حصر را به ابزار فشار علیه دولت و نظام تبدیل کنند.
رفع حصر دیگر چه معنایی دارد؟
در یکی از مطالبی که بی بی سی فارسی منتشر کرده علنا به فقدان پایگاه اجتماعی جنبش سبز و شورای هماهنگی جنبش سبز و محدود شدن در جریان اصلاح طلبی اشاره کرده و بر این معنا معتقد است که مطالباتی مانند رفع حصر دیگر چه معنایی دارد؟
امید منتظری، روزنامه نگار در مطلبی با عنوان "رفع حصر موسوی و رهنورد و کروبی دیگر چه معنایی ندارد؟" به از دست دادن پایگاه اجتماعی شورای هماهنگی جنبش سبز و اصلاح طلبان پرداخته و به این نکته اشاره کرده که وقتی این جریان پایگاه اجتماعی خود را از دست داده و به گفتمان اصلاح طلبی رسیده، طبیعی است که سخن گفتن از رفع حصر دیگر معنایی ندارد.
نویسنده در مطلب خود گفته است: استیصال جنبش سبز در رفع حصر از چهرههای شاخص خود و همچنین ناتوانی در مداخله مؤثر در وضعیت سیاسی موجود، نشانهای از توقف و شکست این جنبش است.
آنچه امروز جغرافیای رسمی سیاست در ایران را شکل میدهد، بار دیگر گسترهای است که آنها در فقدان پایگاه اجتماعی میکوشند تا خواست مردم را بازنمایی و نمایندگی کنند.
آنچه بیش از هر چیز در غیاب موسوی و رهنورد و کروبی به چشم آمد، کانالیزهشدن یک جنبش گسترده سیاسی در یک نهاد بسته هویتی بود: شورای هماهنگی راه سبز.
بسته بدین معنا که با یک شورای غیر شفاف و غیر علنی مواجهایم. شورایی که تصمیمات آن دیگر نه بر حسب هماهنگی و برهمکنش با مردم که بیانیههایی است ابلاغی و راهبردی. شورایی که در نهایت به نظر میرسد با وجود منشأ مجزای تاریخی- سیاسیاش، به سلطه "گفتمان اصلاحطلبی" تن داد (آنچه در دوران حضور موسوی هرگز اتفاق نیافتد). کمترین تأثیر این موضوع، چرخشی از سیاست مردمی و جنبشی به شقی از اعتراضهای عرفی و "قانونمند" با محوریت انتخابات بود.
علاوه بر این، شورای هماهنگی در روزگار مهاجرت و اوج قیامهای منطقهای نتواست با جنبشهای دیگر منطقه ارتباط بگیرد و حالا نامی است در کنار دیگر جریانهای غیر مؤثر اپوزیسیون خارج از کشور.
از دل چنین وضعیت سیاستزدودهای است که بحث بر سر آزادی چهرههای شاخص جنبش سبز به امری بوروکراتیک، و در گرو وساطت آن نماینده مجلس و این مسئول حکومتی، تبدیل شده؛ نه کنشی جمعی، چناچه ۲۵ام خرداد به ما وعده داده بود.
پرسش بدین قرار است: رفع حصر موسوی و رهنورد و کروبی دیگر چه معنایی ندارد؟
سعید برزین، تحلیلگر سیاسی گفته است میتوان چهار سناریو برای حصر در دو سال آینده تصور کرد. سناریوی اول - با احتمال وقوع زیاد - استمرار حصر است. یعنی استمرار درهای بسته آهنی و زندگی انفرادی رهبران سابق، و بیرون کوچه، جناح راست که روایت "فتنه" را تکرار میکند و منتقدان که برای یافتن کلید قفل گاه جسارت به خرج میدهند.
سناریوی دوم، با احتمال وقوع اندک، مذاکره و معامله برای آزادی زندانیان است. این سناریو، آرام شدن تنش سیاسی و برقراری تماسهای غیر مستقیم از طریق میانجی را به همراه دارد که با آماده سازی افکار عمومی مواجه خواهد بود.
سناریوی سوم، که احتمال کمتری دارد، تشدید مجازات زندانیان است. در این سناریو، جناح راست زندانیان را پنهانی محاکمه و به مجازات سنگین و حتی اعدام محکوم میکند و زمینه ساز جنبشهای رادیکال است.
سناریوی چهارم، که احتمال بسیار اندکی دارد، آزاد سازی زندانیان بدون مذاکره و صرفا بخاطر فشار اجتماعی است. در این سناریو جنبش و طغیان اجتماعی احتمال سه سناریوی پیشین را سلب میکند.
سناریو آخر نیازمند تغییر در سطح بزرگتر جامعه است و به تضعیف بیش از پیش اصولگرایان حاکم و اصلاحطلبان نظام و جان گرفتن نیروهای خارج از دستگاه میانجامد.
آرش بهمنی نیز درمطلبی با عنوان استخوان لای زخم با هندوانه دادن زیر بغل دولت، تلاش کرده که فشار بر دولت را برای طرح مطالبات افراطی و رفع حصر افزایش دهد
نویسنده به دنبال آن است که با فشار بر دولت برای توجه به مسائل داخلی، افزایش حمایت از دولت، تحقق وعده های انتخاباتی و... به طرح مطالبات افراطی نظیر رفع حصر بپردازد.
نویسنده ادعا کرده که دولت روحانی تمایل به رفع حصر دارد. اگر دولت موفق شود رفع حصر را عملی کند٬ به موفقیتی بزرگ دست یافته: نخست آنکه یکی از وعدههای مهم انتخاباتی خود را عملی کرده٬ دوم آنکه اتهام بیتوجهی به مسایل سیاست داخلی را از میان میبرد و در نهایت با استفاده از چنین برگ برندهای٬ میتواند صفوف حامیان خود را گستردهتر و مستحکمتر کند.